000

پنجشنبه، اسفند ۰۶، ۱۳۸۸

کرنش رییس به مرئوس !

مجلس خبرگان در بیانیه پایانی اجلاس هفتم ، اوج ذلت و حقارت خود و نهایت استبداد حاکم بر ایران را به نمایش گذارد . جای تاسف ست مجلسی که می بایست ناظر و حاکم بر اعمال مقام ولایت فقیه باشد ، مقام خود را تا حد مرئوس و فرمانبر رهبری تنزل داد .
نگاهی حتی گذرا به این بیانیه نشان از استیلای مطلق خامنه ای بر تمامی شئون نظام جمهوری اسلامی دارد . شاید از دید یک ذوب شده در ولایت که مبانی حکومت را با احکام حلال و حرام توضیح المسایل اشتباه گرفته ( که آنهم بجای خود نشان از بی عقلی دارد ) این استیلا چیز (!) بدی نباشد اما هر انسان بعنوان کسی که درای شان انسانی ست و برای این شان حقوقی قایل ست ، بخوبی درک می کند چیرگی و تسلط یک نفر بر کلیه شئون مملکتی تنها یک معنا دارد : استبداد مطلق و واپسگرایی در نظام حکومت .
شاید توجه به بخش هایی از این بیانیه بتواند نوع تفکر و بینش حاکم بر این مجلس را بخوبی نمایان سازد .بعنوان مثال در مقدمه آمده :
" اين نظام مقدس – که يکی از ارزشمندترين هدايای الهی به ملت بزرگ ايران است ... "
حتی اگر از دید یک مذهبی و معتقد به خدا این جمله مورد توجه قرار گیرد ، جز مبالغه ای غیر منطقی نمی توان نامی بر آن نهاد ، یعنی از دید روحانیون مسن و بازنشسته مجلس خبرگان ، جمهوری اسلامی نعمتی ست برابر با حیات ، آفرینش انسان ، آیات و نعمات الهی و ...
اما جالب ترین و البته گستاخانه ترین بخش بیانیه اینجاست ( بند دوم ) :
" نتيجه‌ی اين امتحان بزرگ و تاريخی، قبولی مردم و نمايش بصيرت آنان و... "
این شیوخ فرسوده آنچنان به اطاعت از امر رهبری گرفتارند که آنچه را به زعم خود " حضور مردم " می نامند را نشانه قبولی مردم در آزمون ( انتخابات ) مینامند . به عبارت دیگر مردم ( همان اتوبوس های کذایی و ساندیس خوران معروف ) قبولی گرفتند چون اطاعت از رهبری کردند !
باز به عبارت صریح تر اگر مردم مخالف امر رهبری نظری داشته باشند و یا در تبعیت از فرمایشات حضرت رهبری جان و مال مخالفین را هدف قرار ندهند ، در آزمون رفوزه می شوند و نه اینکه حق مخالفت داشته باشند . شرط قبولی تبعیت از رهبری ست. ( در حالی که در نظام های دیگر شرط رهبری را تبعیت از آرای مردم می دانند ) .
اینکه روال در نظام جمهوری اسلامی چنین بوده و هست البته جای تردیدی نیست اما آنچه برای من غریب ست ، گستاخی و بی آبرویی حکومت از اعلام رسمی و مکرر آن است !
در همین بند به " اصل مترقی ولایت فقیه " اشاره می شود . در قانون اساسی هم همین ترکیب ( اصل مترقی ولایت فقیه ) قید شده .
اصرار شیوخ بر مترقی نامیدن این اصل فقط و فقط حاکی از آن ست که خود این شیوخ بخوبی واقفند این اصل فرسوده تر از خود آنهاست .
نظامی که اصل مترقیش چنین باشد وای به اصول معمولش !
نکته جالب دیگری که در این بیانیه کم تا قسمتی مضحک بنظر می آید ، توجه شیوخ کهن سال مجلس خبرگان به نیروهای انتظامی و امنیتی و .... دانشمندان علوم مختلف ( زمينه‌های مختلف علمی از جمله در علوم ليزری، پزشکی، نانوتکنولوژی، صنايع هوا فضا و هسته‌ای ) و ذکر مصیبت فاکر مرحوم و دعا برای سلامتی امام غایب و روح خمینی و و خلاصه همه کس و همه چیز بود ، گویا دخالت در همه امور را از وظایف خود میدانستند الا آنچه که قانون بر عهده این مجلس قرار داده .

هیچ نظری موجود نیست:

Free counter and web stats