000

جمعه، اردیبهشت ۱۰، ۱۳۸۹

روز کارگر


فردا اول ماه مه ، روز جهانی کارگر ست .
چه خوب بود اگر دوستان در این روز یادی هم از منصور اسانلو ، نماد جنبش کارگری امروز ایران ، کرده و اجازه ندهند جمهوری نکبت آخوندها گرد فراموشی را بر نام و یاد این اسطوره دربند ، بریزند .



پنجشنبه، فروردین ۱۹، ۱۳۸۹

کشتی وبلاگستان بی ناخدا شد


ناخدای کشتی وبلاگها
رفت و نامش را همیشه یاد باد

زنده بود و جنگ با بیداد داشت
مرده اش هم دشمن بیداد باد


( شعر از مانی خان گل به مناسبت درگذشت ناخدا میداف )

در برهه ای از زمان که به همه نیروها نیاز ست ، کشتی بی رحم زندگی بار دیگر لنگر انداخت تا اینبار ناخدایش را پیاده کند و یاری از ما جدا سازد و باری از غم بر سینه هایمان بیفزاید .

ناخدای محبوب وبلاگستان هم ما را تنها گذاشت ، گویی غم اسارت وطن بر امیدش به رهایی آن چیره گشت .
پس از تحویل سال ، به رسم هر ساله برای عرض ادب و تبریک سال نو به او زنگ زدم اما پاسخی دریافت نکردم . روز بعد و روزهای بعد هم چنین بود تلاش بی حاصل من . بخود می گفتم حتمن به سفر رفته تا خستگی ناشی از دوره طولانی بیماری و تحمل درد را تسکین بخشد . ده روز گذشت و علیرغم تماس های هروزه تلفنی ، پیامها در وبلاگ و صفحه فیس بوک و ای میلها ، خبری از ناخدایمان نشد .
کم کم نگران شدم که میدانستم محال ست ناخدا پیامی را بی پاسخ بگذارد و هفته ای بگذرد و با هم صحبت نکنیم . حتی در دورانی که در بیمارستان بود هم تماس های ما قطع نمی شد ، اعتیادی بود برای من .
بخود جرات دادم و با موبایلش تماس گرفتم ، در دسترس نبود و ...
نگرانی کاملن بر من چیره شده بود . راهی به ذهن درمانده ام نمی رسید ، بخود گفتم نامه ای به آدرس منزلش می فرستم و ...
امروز برای خروج از منزل آماده شدم اما دیدم پاهایم یاری نمی کند . نمیدانستم درد پاست یا ناله دل ، ماندم تا تشویش با به آتش کشیدن سیگار تسکین دهم . اضطراب چنان بر من سایه افکنده بود که بخود اجازه نمی دادم به هیچ مسئله ای فکر کنم ، تنها منتظر بودم و نگران تا ...
تلفن زنگ زد و همسر همیشه مهربان و صبور( آلمانی ) ناخدا به زبان شیرین فارسی تلخ ترین خبر را داد : حمید ...
مات ماندم ، بی اختیار پرسیدم شوخی می کنید ، بعد بخود آمدم و گفتم حتمن جدی نمی گید .
گفت نه حمید سکته کرد و مرد . خیلی سخته در این خانه ماندن ، دیدم خیلی پیام گذاشتید خواستم خبر بدم ، حالم خوب نیست و ...
درست بعد از آخرین صحبتمان ، بی هم صحبت شده بودم و خود خبر نداشتم . یارمان از دیارمان رفت تا غاصبان وطن شاد شوند که دیگر قلمش رسوایشان نمی کند ، تیغ تیز طنزش چرتشان را پاره و خاطرشان را آشفته نمی سازد .
گویی آسمان هم با حاکمان ست که تنها گل می چیند تا خارها باغها را خارستان کنند .
قلم ناخدا حمید ... (میداف ) گاه به سوی ترسیم خاطراتش می رفت و تصویری شفاف ترسیم می نمود آنچنانکه تصورش برای همه ممکن شود .
گاه با تکیه بر تجارب ارزنده اش ، قلم به تحلیل و تفسیر رویدادها میزد و از آنچه در پس پرده می گذرد ، حجاب برمی گرفت .
اما من بیش از همه شیفته قلم طنز ، بویژه سروده هایش بودم . گاه ساعتها روی سروده هایش صحبت می کردیم و در همان زمان هم فی البداهه ابیاتی دیگر اضافه می نمود .(و نیز اینجا )
مدتها بود که از درد شدید ستون فقرات رنج می برد و تنها روحیه بالای دریانوردیش مانع بود تا بر زمین افتد .هر هفته با هم در تماس بودیم و از لحظه لحظه آنچه بر ما رفته بود سخن می گفتیم .از سیر درمانش و از هراس دائمش که مبادا مجبور شود روزی بر صندلی چرخدار بنشیند که روحیه دریانوردیش با خمودی سازگار نبود .
لعنت بر آسمان که فقط یک آرزویش را برآورده ساخت و قبل از آنکه درد طاقت فرسای کمر او را بر زمین زند ، بال پرواز به او هدیه نمود .
کاش آسمان آرزوهای دیگرش را نیز برآورده می ساخت تا مردم وطنش روی خوش زندگی را نیز ببینند که او همه خوبی ها را برای مردمش آرزو می داشت .
کاش آسمان هم گوشی داشت برای شنیدن دشنامهایمان .
آنچنان از عزم و تلاش خود برای بهبودی سخن می گفت و از تمرینات سخت هر روزه تعریف می کرد که گویی در تمامی دقایق همراهش بودم تا یاد بگیرم برای نیل به هدف چگونه باید سرسختانه با سختی ها مقابله نمود.
از آب درمانی می گفت و شنا . اینکه هر روز در استخر با چه کسانی آشنا می شود و چه می گذرد . برایم جالب بود که در چنین سنی و با چنین دردی چگونه می تواند از فرصتها لذت برد و زندگی را تادیب نماید .
از همه می گفت و دریغ که در این ایام سخت ، هیچگاه نامی از دوستانی نمی برد که نه او ، اما من توقع داشتم تنهایش نگذارند . بیش از همه از حسن درویش پور اسم می برد که با او در تماس بود .
ناخدایمان رفت تا بدانیم کشتی زندگی سرکش ست و امواج بی مهار.
ناخدایمان را خدایمان گرفت تا بی خدایان در بزم خودیها ، خودی نشان دهند.
ناخدایمان هم رفت..... ، به قول همسرش ، راحت شد از درد ، آسوده شد از شنیدن اخبار ناگوار وطن .
ناخدا ، تنها کسی بود که با او خلوتی داشتم ، تنها کسی بود که ساعتها با هم صحبت می کردیم ، تنها کسی بود ... که حالا نیست و نبودش ، تاثیر وجودش را عیان می سازد .

ناخدا در فیس بوک ، می توانید اینجا با او خداحافظی کنید !
-------------------------------------------------
پ . ن .1
ناخدا دوست نداشت نام واقعیش برملا شود مبادا برای نزدیکانش در ایران مشکلی پیش آید . کاش دوستان مراعات نمایند .
پ . ن. 2 :
حدود 15-16 ماه پیش بود که صحبتمان به نیمه های شب کشیده شد . نمیدانم چرا بیکباره از مرگ گفت و اینکه پسورد وبلاگش را نزد همسرش می گذارد تا اگر اتفاقی برایش افتاد در وبلاگش درج کنم تا دیگران خبردار شوند .
به او گفتم ناخدا ، الآن چه وقت این حرفهاست . شما و دریادلی و دریانوردی و صحبت از مرگ ؟!
گفتم حتی اگر خدای نکرده اتفاقی هم بیفتد مطمئن باشید که دوستانتان در وبلاگشهر چنان هنگامه ای برپا می کنند که کس بی خبر نمی ماند .
و دوستانش که همچون خودش با مرام و با معرفتند ، هنوز ساعاتی بیش نیست که متوجه فقدانش شده اند و چنین هنگامه ای برپا کرده اند . ناخدایی چنان باید هم دوستانی چنین داشته باشد ( با تشکر از شهربانو برای لینک ها ) :
پیام همسر ناخدا میداف به وبلاگستان
----------------------------------
سفر ابدی ناخدا حميد ........حسن درویش پور
------------------------------
ناخدا چه زود رفت
........اسد علیمحمدی
------------------------------
کاپیتان وبلاگشهر و طوفان مرگ ........عبدالقادر بلوچ

----------------------------
سفر ابدی ناخدا ........سام الدین ضیایی
----------------------------

ناخدا میداف وبلاکستان درگذشت
........ شهربانو
----------------------------
کاپیتان وبلاگستان جایت سبز و روانت شاد ........دختر همسایه

---------------------------

عجب رسمیه رسم زمونه ........ملاحسنی

------------------------------

میداف به منزل مقصود رسید ........ورجاوند

--------------------------

خدا حافظ کاپیتان . . . ........حسین ( امیریه)

-----------------------------
با کمال تاسف ناخدا از میان ما رفت ! ........ مینو صابری ( آونگ خاطره های ما )

-----------------------------
موج رنج ها ناخدا میداف را برد ........پولاد همایونی ( سیپریسک )
----------------------------
در سوک دوست، جای خالی میداف ........ محمد افراسیابی ( عمو اروند )

------------------------

ناخدا از آستانه گذشت ........علیرضا ( پارسا نوشت )
---------------------------
دست از سکان کشیده ، مست خواب جاودانه ........آشپزباشی
--------------------------

خواب از چشمانم پرید! ........حسن آقا

------------------------

ناخدا میداف اف اف اف ........مانی خان ( منصور خورسندی )

----------------------

یشت دریا ها ........ سام الدین ضیایی

---------------------

« حیف » ........ پرویز فرقانی ( نق نقو )

----------------------

کنون که می​​روی ای یار خدا ترا نگه​​دار ........هاله ( سرزمین آفتاب )

------------------------
یاد آر ز شمع مرده، یاد آر! ........مسعود برجیان ( پیام ایرانیان )
------------------------
ناخدا ، خدا بهمراهت ........ کریم پورحمزاوی ( آینده ما )
------------------------
خالو جونی ........کلموک آقا
-------------------------
وب لاگ ها در سوگ ناخدا میداف ........گیگا ایران
-------------------------
بلاگ نیوز در سوگ
........ بلاگ نیوز
-------------------------
چند یادداشت به یاد ناخدای وبلاگستان
سی میل
-------------------------
در سوگ ناخدای وبلاگستان ........مهران مهرافشان
-----------------------
آنکه دلش دریا بود........ آیه های وبلاگی
-----------------------
یک وبلاگنویس دیگر ، دیگر نمی نویسد
........عبداللطیف عبادی
-----------------------
تسلیت ........ انار ( انارک خانم )
-----------------------
وداع با یکی از اهالی عزیز وبلاگستان ........متتی
------------------------
میداف و من، بخش یکم
........محمود افراسیابی ( عمو اروند )
---------------------
یادداشتی برای محمّد درویش از سوی ناخدایی که دیگر نیست! ........محمد درویش ( مهر بیابان زایی )
-----------------------
آن ناخدای بزرگ..
........از روزها
-----------------------

ناخدای وبلاگستان به سمت ساحل آرامش شِراع درکشید ........ف.م.سخن

---------------------
موج رنج ها ناخدا میداف را برد ........نیوز ایران
--------------------
کشتی وبلاگستان بی ناخدا شد ........پارس دیلی نیوز
--------------------
ناخدا حمید ... ، صاحب وبلاگ میداف درگذشت ........ بابک
------------------
ناخدا میداف چرا رفتی؟!........ زیتون
------------------
شاتسی؛ فانوس خانه‌ی ناخدا را روشن نگاه داشت مینو صابری ( آونگ خاطره های ما )
----------------------
صفحه بالاترین در بزرگداشت ناخدا میداف
........ بالاترین
-----------------------

قطره اشکی بر مزار ناخدا
........ مهدی شفیعی ( دیلمی یل )
--------------------------
ناخدا حمید میداف........ طاها بذری
-------------------------
تسلیت به خانواده بزرگ وبلاگ‌نویسان........ ف . م . سخن ( گویا نیوز )
--------------------------
برنامه ویژه تلویزیون ایرانیان برلین در بزرگداشت ناخدا حمید میداف
........ تلویزیون ایرانیان برلین
-------------------------
بدرود کاپیتان
........ ف .م. سخن
---------------------------
دست و دل به نوشتن نمی​​رود ........هاله ( سرزمین آفتاب )
---------------------------
از ناخدا تا نادره . . .
........ حسین ( امیریه )
-------------------------

خداحافظ کاپیتان عبدالقادر بلوچ

-------------------------
حمید و میداف‌اش... مجید زهری

واحد سنجش آخوند ها و آخوندکها !

واحد شمارش آخوند ها و آخوندک ها :
1. خامنه ای : یک مثقال آخوند
2. رفسنجانی : یک نات آخوند ناتو ( نات واحد سنجش سرعت باد و در اینجا سرعت و جهت باد است ! گره هم واحد سرعت باد در دریا می باشد )
3. مجلس مصلحت نظام : یک گله آخوند
4. مسجد شورای اسلامی : یک طویله آخوند
5. مجلس خبرگان رهبری : یک گونی سیب زمینی نعلینی
6. احمد خاتمی : یک قلاده آخوند هار
7. محمود احمدی نژاد : یک راس هاله نور بی باتری
8. فیروز آبادی : یک فروند دستمال یزدی مصرف شده
9. مشایی : یک فقره چک بی محل
10. باهنر : یک نخ آخوندک ( بی فیلتر )
11. بسیج : یک عدد ویبراتور دستی (1) آخوندها !

دوستان می توانند در این امر خیر شرکت کنند تا مجموعه واحد شمارش آخوند و آخوندک تکمیل گردد !

Image and video hosting by TinyPic

(1) . ویبراتور دستی ، آلت خودارضایی ست .( ویکی پدیا )

دوشنبه، فروردین ۱۶، ۱۳۸۹

پاسخ قاطع ایران لرزه بر تن دشمنان انداخت

1. احمدی نژاد : در صورت تحریم صدور بنزین به ایران ، ما ظرف یک هفته بنزین تولید می کنیم . تا حالا هم اگه بنزین تولید نکردیم بخاطر گل روی بوش و اوباما بوده . یه دختر 15 ساله تو زیرزمین خونه کلی بنزین تولید کرده ، براش محافظ گذاشتیم که یه وقت درنره بره امریکا ( مثل امیری ) .
2. احمدی نژاد : غربی ها گرمند و حالیشون نیست ! تشدید تحریم ها باعث پیشرفت ایران می شود . تا حالا هم اگه پیشرفت نکردیم بخاطر این بود که منتظر تحریم ها بودیم . همون دختر 15 ساله تو زیرزمین خونه کلی پیشرفت تولید کرده . براش محافظ گذاشتیم که یه وقت زیادی پیشرفت نکنه روش باز بشه .
3.بیشتر هواپیماهای ایران ایر اجازه پرواز به اروپا را ندارند .
احمدی نژاد : این اروپایی ها هم مثل اینکه گرمشون شده . ما نیازی به پرواز به اروپا نداریم ، این اروپاست که به پرواز ما محتاجه . من ظرف یه هفته یه اروپا تولید می کنم . اصلا همون دختر 15 ساله تو زیرزمین خونه یه باند ساخته که همه پرواز های ایران ایر می تونند تو باند این زیرزمین بشینند .
4. تشکیل دوره آموزش زبان فارسی در ارتش اسراییل .
احمدی نژاد : این اسراییلی ها هم داغ کردند . ما تو ایران داریم سعی می کنیم عربی را جایگزین فارسی کنیم و تا چند سال دیگه کسی در ایران فارسی حرف نمی زنه ، اینها تازه رفتند زبان فارسی یاد سربازاشون بدند . اصلا همون دختر 15 ساله تو زیر زمین خونه مثل بلبل فارسی حرف میزد که به جرم حرف زدن بردنش اوین .

جمعه، فروردین ۱۳، ۱۳۸۹

تلاش سربازان بدنام امام زمان !

آقا یکی به این سرباز های بدنام و البته نه چندان گمنام امام زمان بگه بجای دریوزگی دم در ریاست جمهوری پاکستان برای دادوستد سر تحویل امثال ریگی و طبرزدی ، بشینه تو " ام القرای اسلامی " و وظیفه اصلیش که مراقبت از اطلاعات ذی قیمت و حیاتی قایق نظام جمهوری اسلامیه را انجام بده تا این قایق سوراخ غرق نشه !
طرف خبر نداشته دانشمند هسته ایش داره میره امریکا تا مراکز هسته ای مخفی ایران را لو بده ، آنوقت جار میزنه کارآیی دستگاه های اطلاعاتی ایران ، باعث حیرت موساد و سیا شده !
البته درسته این فرمایش چون همه این سازمانها مات موندند چطوری میشه این وزارتخانه خبر نداشته باشه بیخ گوشش چی میگذره !
وقتی همه هم و غم سربازان بدنام امام زمان صرف چماق بدست گرفتن و در خیابان عربده زدن و کشتن مردم معترض بی دفاع باشه ، وقتی تمام سعی سربازان بدنام صرف گوش کردن به مکالمات مردم باشه ، خب طبیعیه که یادشون میره اعضای مهم و حیاتی نظام را زیرنظر بگیره و مکالمات آنها را گوش کنه !
معلومه که خبردار نمیشه امیری داره میره مکه تا بجای انجام مراسم حج ، گرین کارت امریکا را بگیره .
معلومه که خبردار نمیشه پسر هاشمی رفسنجانی داره از کشور خارج میشه .
پیشنهاد میکنم وزیر نه چندان محترم اطلاعات ، دستگیری امیری و پسر هاشمی رفسنجانی را هم به ماموران پاکستانی بسپره تا بعد از دستگیری آنها ، با اعطای چند امتیاز و البته پول ناقابل به پاکستان ، آنها را تحویل بگیره و باز هم موساد و سیا را انگشت به دهان بذاره !
Free counter and web stats