000

جمعه، دی ۰۸، ۱۳۸۵

بازی و شوخی با بازی شب یلدای دوستان!

ملا حسنی:خیلی دلم ميخواست هنرپيشه سينما بشم آنهم فقط بخاطر نوشآفرين!

---- تو هم با اون سلیقه ات ! حقا که ملا هستی.

تازه خوبه بجای فیلم بازی ، مردم رو فیلم نمیکنی.

هیس: یک بار که کودکی پنج شش ساله بودم به مسافرتی رفته بودیم و از آنجایی که خیلی اوسکول و ساده بودم چند نفر از بچه های آن دهاتی که مهمانشان بودیم برای من نقشه ریختند که من را ببرند ته باغ و ترتیبم را بدهند .

اما نکته غم انگیز اینجاست که هنوز هم که هنوزه هر از چندی پیمان به من یاد آوری میکند
که :آریا تو خیلی به من مدیونی ها ! یادت نرفته که دسته جمعی رفته بودیم گــَـرَکان ؟

--حالا راستی راستی در گرکان چه خبر بود!

بلوچ: مثل سگ از سگ می‌ترسم.

---- برای همین از ایران رفتی؟

تا دیپلم بگیرم مانده بودم برگ را چطور کباب می‌کنند. بعد که کباب برگ خوردم تازه فهمیدم ماجرا چیست.

---- حالا مطمئنی گوشتش راسته بوده نه ... .

ترنم: یـعـنی از هــرچی حــشره و جـونِوره میــترســم. . . یه بار وقـتی یه ســوسک تـوی اتاقـم د یدم برادر کـوچـیکم رو مـجـبور کـردم نـصف شـب بره در خـونه هـمسـایه و صـداش کـنه تا بیاد ســوسک رو بـکــشه

---- این لینک هم برای علاقمند شدن به سوسک .

قلم: اولين تجربه سکسي خودش که سالها تو کف انجام دادنش بودم بر اثر بي احتياطي خودم به حامله شدن دختره منجر شد.

----دانشجوی خط رئیس جمهور همینه ، در اولین قدم اقدام به تولید نسل کرد!

بیلی و من : در خواب مثل دیو سفید خرناسه می‌کشم.

---- صداش تا اینجا هم میاد.(راستی بیچاره بیلی).

میداف:اگر خواب شیرینی دیدم و بدلیلی از خواب بیدار شدم، آرزو و اراده می‌کنم خوابم از‌ آنجا که قطع شده‌است ادامه پیداکند و شگفتا، نه همیشه، که اغلب این اتفاق رُخ می‌دهد.

-- -- اما بزرگترین اعتراف همان سرودن شعره ، تا کل دیوان را منتشر نکنی دست از سرت بر نمی داریم!

نارنج: من شيش ساله که دامن نپوشيدم.

---- بدون شرح!!

علی رادبوی:من بنائی ونجاری را با مهندسی عوضی گرفته بودم.

---- کارشناسان وطنی را جدی بگیریم.

آشپز باشی:ده دوازده سال بعد از ازدواج دوباره من و زنم عاشق هم شديم؟

---- مومن از یه سورخ دو بار گزیده نمی شه!

تلفنچی:من دوست داشتم همون صدوبیست­وچهار هزار نفر رو پیشنهاد کردم دعوت کنم.

----- شنیدن اعترافات پیامبران حقا شنیدنی ست!

پشت دریاها: به یاد ندارم در تمام این سی و دو سالی که از خدا عمر گرفته ام غیر از حمام به حمام صورتی شسته باشم یا شانه به مویم خورده باشد.

--- بهتر بود بجای پشت دریاها می گفتی پشت کوهها!

سید علی گدا: از هيچ چيزی نفرت ندارم ، به جز مگس و آخوند

---- بخاطر وز وز کردنشونه یا مزاحم بودنشون؟

تیلاکاکتوس: علاقه داشتم مامان بابام رو دید بزنم هاهاها

---- نوعروسی شبی گفت با داماد

نام این ماه چه کسی ماه عسل نهاده است؟

داماد بخندید و بگفتا کاین ماه

ماه غسل ست ولی نقطه آن افتاده ست!

هودر: عقدم را خامنه‌ای خوانده بود.

برای همین نمک گیر شدی؟

باران زیبا: بله درست شنیدید من ازپله می ترسم.

---- باز بهتر از سوسکه.

خمبرچیک:یکی از جذابترین سرگرمی برای من فرودگاه رفتنه. بعد میشینم ساعتها مردم که میان همدیگرو میبینن خوشحال میشن رو نگاه میکنم. اگه خیلی احساساتی بشن منم گریم میگیره!

---- همین دلنازکی تو منو کشته!

دختر همسایه: آدمهایی که شخصیتشون مثل خودمه رو نمیتونم تحمل کنم.

---- بیچاره دور و بری ها!

زیتون: تازه فهمیدم این ماشینی که سوار می‌شم و تو اتوبان 140 تا باهاش می‌رم دنده 5 هم داره.!

---- تازه خبر نداری دنده عقب هم داره!

برهنگی:یکی از این شلوغ کاری ها منجر به صدمه دیدن عضو جنسی بدنم شد و کم مونده بود از مردی بیافتم .

---- اون از اسم وبلاگش ، این هم از عضوش ، چقدر بهم میاند و چه رویی داره که با این عضو تقریبا منهدم شده ، برهنه هم شده!

کیف پولی:در کل کله ی خری دارم.

---- اعترافی صادقانه!

جمهور: اوایل دوران راهنماییم بود و بچه مسجدی. این کتاب را که خواندم در اقدامی انقلابی قسمتهای مستهجنش را سوزاندم.

---- حالا خوبه جمهوره ، اگه رایش بود چه ها میکرد.

بابا و دخترش: يک بار تو دوران سربازی با تقليد صدای فرمانده يکی رو پشت تلفن مجبور کردم سرود مرکر رو با صدای بلند بخونه اون هم ساعت ۱ نصف شب.

----- تو که اینقدر ماهری ، میگفتی کارت معافیت رو امضا کنه!

روی شیروانی داغ : غذای مورد علاقه‌ی من "آب‌دوغ‌خیار" است.

---- تاثیرش بر نوشته ها معلومه!


فرسان: همیشه از آدم های بی ادب که به آدم می گویند دهانت بوی بسیار می دهد بدم آمده.

---- یعنی اونجا اینقدر خمیردندون گرون شده؟

یک سعید: از تنها کاری که لذت می‌برم رويا بافی، مخصوصاً تو توالته.

---- راست میگه چون آب و هوایش به آدم الهام میکنه!

الهه مهر: از سوسک نمیترسم.

---- این سوسک هم داره از معضلات اساسی کشور میشه.

آشیل: دوستان زیادی ندارم.

----- این چند تا هم که داری رویشان نمیشه چیزی بهت بگند.

یادداشتهای یه آدم ول معطل: وقتی توی دسشویی باشم و تلفن زنگ بزنه یا زنگ درو بزنن و یا موارد مشابه یا مثلا کسی هی صدام کنه واقعا عصبی میشم!.

---- یعنی داد میزنی یا زور؟

مجید زهری:شيفته‌ی کارهای سنگين بدنی به‌ويژه ساختمانی هستم.

---- برای همین هم از فرقون استفاده نمیکنه چون چرخهاش ، کمرش رو اذیت میکنه!

پناهندگی:از معدود مردهاي ايراني هستم كه تو كار خونه به همسرم خيلي كمك ميكنم و كلا اين كارو خيلي دوست دارم.

--- به انجمن زن ذلیلان خوش آمدی!

هر چيز جديدي كه ميخرم خيلي ذوقش رو ميكنم و دوست دارم در اولين فرصت از حالت آكبند بيرونش بيارم و مورد استفاده قرارش بدم.

--- از آکبندی درش بیاری و یه چیز دیگه رو آکبند کنی!

ملودی ناز: خدای آشغال جمع کنی هستم.

---- اونجا خونه است یا سطل زباله؟

من فقط یک زن: بشدت از انتقاد متنفرم.

----هم از انتقاد و هم از سوال در مورد سن و سال، همه خانمها همینطورند.

من و بهار: من در انتخابات دوم خرداد 76 به جناب آقاي ناطق نوري راي دادم!

----- حیف برگه رای!

من بدليل جثه گنده ام دهن مامانم رو با كمال شرمندگي سرويس كردم تا بيرون اومدم!

--- از قول من به مامان جان بگوئید : خسته نباشید.

واگویه: من آدم زشتی هستم. آخرین پسری که دیدم و رفتارش روی روحیه ام تاثیر بدی گذاشت وقتی مرا دید گفت تو باید در صدا کار کنی نه صداسیما. بگذریم که بیشعور و بدسلیقه بود.

--- بی شعور و بد سلیقه ولی حاضر جواب!

آ.د.ت(آرزو): من چایی با خیار شور،چایی با لواشک، چایی با کیک تولد، چایی با ساندویچ کتلت و کالباس رو خیلی دوست دارم.

----- چایی با قهوه چطور؟ .

اروس: من به همسرم پیشنهاد ازدواج دادم!

--- از اولش معلوم بود باهاش خوب نبودی.

امشایپندان: من: ( به عادت همان بازی میان دایره دوستان که جمله ها را برمی گرداندیم) شوهر بایدمنو بکنه استاد....

---- حرف حساب جواب نداره!

(ایشان هم از سوسک میترسند!،قابل توجه ترنم)

زنانه ها: در کودکی و نوجوانی ام و حتی در جوانی همیشه دلم میخواست پسر باشم.از دختر بودنم بدم می آمد .

---- کدوم دختر خوشش میاد؟

ويولت:خلاصه يه روز داشت درس مي داد که من متوجه شدم زيپ شلوارش بازه (شايدهم عمدا باز گذاشته بودش و منتظر طعمه مي گشت!). تا متوجه شد که نظر من به زيپش جلب شده , رو به من کرد و با صداي بلند گفت : "تو چرا همش به جلوي من نيگا مي کني !؟؟ دنبال چيزي مي گردي!!؟؟؟"

---- دنبال چی ؟

فهیمه: من واقعا یک « دلقک » تمام عیار هستم.

---- واسه نونه واسه نونه!!

بامداد: پس از یک سال رانندگی خبرنداشتم که خودروی پراید دنده ی پنج هم دارد .

---- برای همینه که میگند باید از فرقون شروع کرد ، بعد پیکان و بعد.... .

دوشنبه، دی ۰۴، ۱۳۸۵

همه عمر دیر رسیدیم!


بازی وبلاگی به مناسبت شب یلدا شیوع قراوان یافته ،
دیگه داشتم ناامید می شدم که بلوچ عزیز و باران زیبای گرامی نام مرا ذکر کردند،
اما گفتن ناگفته ها همیشه کمی تا قسمتی سخت است!

1. من عاشق حیوانات هستم بویژه ببر( و بعد گربه) ،
اما دلم نمیخواهد هیچ جانوری – ولو دست آموز یا اهلی – را
در خانه نگهدارم ، معتقدم هر حیوانی باید در محیط طبیعی
خود زندگی کند و نگهداشتن سگ گربه و پرنده و غیره ،
نشان از خودخواهی انسانها دارد ، نه ترحم!

2.در مقطع راهنمایی و همزمان با دوران بلوغ ،
برای نجات از امتحان ، بخاری مدرسه را آتش زدم و از طبقه بالا
با برف سر ناظم و مدیر را نشانه رفتم . شاید در آن مدرسه تنها
کسی بودم که نمره انضباظم ثلث اول 13 و ثلث دوم 12 بود!

3.پیش از انقلاب بسیار مذهبی بودم و تمام توضیح المسائل
را حفظ (آنهم در سن 14 سالگی ) . بعد قرآن را حفظ کردم و
تقریبا تمامی تفاسیر قرآن را خواندم ، پس از انقلاب و گذر از ایام
انقلابی و شناخت بیشتر روحانیون و رهبران مذهبی به بدعت های
فراوان در دین معتقد شدم و تمامی کتب ادیان الهی را خواندم و
نقد کردم، سرانجام در حکومت جمهوری اسلامی دین زده شدم
و منکر!
گفتم که همه عمر دیر رسیدم!

4.میگویند آدم مفروری هستم تا آنجا که اجازه نمیدهم کسی اشک
مرا ببیند ، اما در تنهایی بدنبال بهانه ای هستم برای گریستن ،
نگاه به عکس کودکان زخمی ، شنیدن ترانه ای در وصف ایران ،
یاد مادرم که بدور از او هستم ، نگاه به عکس فرزندام که بی رحمانه
آنها را به این دنیای بی رحم و پر از نفرت آورده ام و...

5.در اصفهان بدنیا آمدم و تا سن 13-14 سالگی در قم بودم!
اما از سن 9-10 سالگی شروع کردم بخواندن کتابهای آموزشی
البته در زمینه سکس! آنهم در قم !! بگونه ای که در همان سالها
تقریبا از تمام اصول عملی و اثرات روانی سکس و ازدواج آگاه
بودم ، هرچند لذت واقعی آنرادرک نمیکردم !

به شدت هوادار سکس هستم اما تا پیش از ازدواج سکس نداشتم
چرا که دلم میخواست همیشه به همسرم بگویم تو اولین و آخرینی،
پس از آنهم ، دروغ چرا ، بسیار پایم لغزیده ولی در آخرین دقایق
برگشتم تا به اعتقاد خود پایبند بمانم ، اما ، این تجربه را به هیچکس
توصیه نمیکنم . تا به کسی تعهدی ندارید ، آزادید و هرگاه متعهد
شدید هرچه برای خود می پسندید ، برای دیگری نیز روا دانید!

همان پنجم!.به شدت از ناراضی بودن مادرم و نفرین همسرم میترسم .

زن ذلیلی که شاخ و دم نداره!

از بین دوستانی که در این زمینه هنوز ننوشته اند ، نام چند نفر را میآورم:

قلم ، حتما گفتنی زیاد داره!
خسن آقا (مرد همیشه عصبانی ، خدا کنه موقع نوشتن روفرم باشه!)
سید علی گدا به امید اینکه اینبار خودش بنویسه!
ترنم به شرطی که کتاب خوندنش تموم شده باشه!
اردشیر دولت خدا کنه فارسی تایپ کنه!
هادی خرسندی همیشه مطالبش جیگره ، از یه جنس دیگره!

جمعه، دی ۰۱، ۱۳۸۵

انتخاب نامرد سال

هئیت ژوری متشکل از : هیتلر ، نرون ، چنگیز خان ، خامنه ای ، مصباح یزدی ، ژنرال فرانکو ، پینوشه ،استالین و آغا محمد خان به

اتفاق آرا محمود احمدی نژاد را بعنوان نامرد سال برگزیدند

دلایل مستند هیئت به شرح ذیل میباشد:


1. تداوم راه پیشینیان:



2. اعتقاد راسخ به پاچه خواری


3.محبوبیت خاص بین المللی


4.قدرت تشریح الهامات و کرامات نوری



5.فوق تخصص حال گیری


6.مظلومیت



7.همنوع دوستی


8.ارائه راه حل های بکر برای معضلات دیداری


9.زیبایی عامه پسندانه


10.تاثیر شگرف در جلسات


11.قدرت حفاظت از مناطق سوق الجیشی


12.خودکفایی در امر مهم خارش

شنبه، آذر ۲۵، ۱۳۸۵

گزارش تصویری انتخابات در ایران



ملایان (از ما بهتران) در لحظات رای گیری از کوبیدن میخ اسلام غافل نبودند و در این زمینه ملاحظه خودی غریبه هم نمیکردند!


اجرشان با رهبری !

در همین راستا از ملاحسنی تقاضا میکنیم روشهای عملی برای" رای دادن بدون گائیده شدن" را در وبلاگش آموزش دهد!














در تصویر دیگر ، می بینیم ، بعضی از جوانان که تحت تاثیر تهاجم فرهنگی قرار گرفته اند ، به بهانه خواندن لیست، نام و تلفن زیبارویان را از روی برگه رای یادداشت میکردند.




در تصویر دیگر پیرمردی را میبینیم که در هنگام رای دادن فریاد زد:
خدایا من که عمرم رو کردم اما رای میدم تا این آخوندها سرکار بمونند و پدر این بچه های منو در بیارند که پدر منو درآوردند.
















رفسنجانی ضمن نگاه به لیست خاتمی :
ای بی وجدان تو که گفتی به من رای میدی ، پس چی شد؟













ای بابا ، اینها که همشون با هم داداشند ، پس بقیه چی شدند؟






















با یه انگشت زدن ، ده دفعه رای دادم ، اینهم مهر هاش !

پنجشنبه، آذر ۲۳، ۱۳۸۵

فی کرامات الانتخابیه

فی کرامات الانتخابیه

الانتخابات والانتخابات و ما ادراک مالانتخابات

فی کرامت الانتخابات فی الجمهوریه العربیه الایران همین کافی

والوافی که:

الشیخ البلاهت الوقیح خلیفه العامه !

البوزینه المحمود الاحمدی من الانترنژاد، فی المقام ریاسه الجمهوریه

والاعضای شاورهم فی الکلیه الامور و الغیره ، متشکل من :

الجنتی و الخزعلی ، کافی لالجمیع العدو

فلذا مشارکت فی الانتخابات ، از اهم الواجبات بجهه الحفظ منافع العربیه

و تامینه البودجه الحزب اله و شکم الاعراب .

انا و الباقیه "ان!!" ها الزاما فی الانتخابات مشارکت نموده و ل (برای )

حفظ المقام الخلیفه و الرهبری و تائیدات حکومت الجمهوریه کلا العربیه

و کمی تا قسمتی الایرانیه بجای واحد ، عشرا عشرا رای میدهیم.

فلذا هر نفسی که فی الانتخابات ، تحریم نماید ، عدوالاعراب و

حبیب الایران است.

والسلام علی ملک الخامنه الزینه الرجال بی غیرتا

جمعه، آذر ۱۷، ۱۳۸۵

رابطه کمربند و ازدیاد جمعیت!

جناب احمدی نژاد به مردم مازندران غربی قول داد در صورت

ازدیاد جمعیت ، این ناحیه را به استان تبدیل کند.

وی برای کمک به اهالی منطقه گفت : در یک اقدام انقلابی !!

مشکل کمربندی تنکابن را حل میکنم .

مردم که نتوانسته بودند رابطه کمربند و ازدیاد جمعیت را کشف کنند

از دولت توضیح خواستند .

فاطی هزاره سوم برای روشن شدن مسئله در نطقی فرمود :

در صورت باز شدن کمربندها ، خود به خود شاهد افزایش چشمگیر

جمعیت خواهیم بود!

Farhad Heyrani

سه‌شنبه، آذر ۱۴، ۱۳۸۵

شرکت در انتخابات واجب است یا واجبی ست!

به اطلاع آن گروه از مقلدان حقیر که بدلیل فیلتر بودن وبلاگ نتوانسته اند
کسب تکلیف کنند میرساند:
شرکت در انتخابات خبرگان رهبری و شورای شهر واجب نیست بلکه واجبی ست!

بنا بر روایات متواتر و عدیده که پس از رحلت ائمه بدست علامه بزرگوار مجلسی
و شیخ فرتوت قمی ساخته شده ، بنظر میرسد دلایل کافی و قطعی بر این امر دلالت
کند ، چرا که در صورت شرکت در رفراندوم حکومت آخوندها تائید میشود که هر
نوع رای ، همکاری و تن دادن به خواست حکام است و در صورت رای ندادن هم
صندوقهای رای پیشاپیش پر خواهد شد.

فلذا این انتخابات همچون واجبی است که اگر بخوریم با سعید امامی (همرزم رئیس
جمهور) محشور میشویم و اگر نخوریم و بمالیم با اکبر رفسنجانی فامیل خواهیم شد!

Farhad Heyrani

پنجشنبه، آذر ۰۹، ۱۳۸۵

چند نکته

اصولا دنیای سیاست دنیای ویژه ای ست با ویژگیهای خاص خود.
یعنی آدمی که مسئولیتی را بعهده میگیرد انگار شخصیت تازه ای
پیدا میکند و به محض دور شدن از این مسئولیت ، آدم دیگری
می شود.
مثلا احمدی نژاد که تا دیروز چراغ ماشینش هم نور نداشت ،
اکنون بالای سر خود پرژکتور الهی را حس میکند و یا ابطحی
چنان دلسوزانه از بعضی (تاکید مجدد ، بعضی ) آزادیها دفاع
میکند که انسان تصور نمیتواند بکند ایشان روزگاری دولتمردی بوده
که در دوران دولتش ، خواهر مادر ملت را یکی نموده!

در آن سوی دنیا هم اوصاع چنین است .جناب جیمی کارتر که در
دوران ریاست جمهوریش تلاش بسیاری بر برسمیت شناخته شدن
اسرائیل توسط اعراب داشت و کارگردان کمپ دیوید بود ، اکنون
به یکباره یادش آمده که :
" فلسطين ، سرزمين فلسطيني‌ها است و نه اسرائيل "

فردا پس فردا هم لابد جورچ دبلیو بوش خواهد گفت :
صدام عجب انسان نازنینی بود!
..............
دخالت در امور دیگر کشورها از اهم وظایف علمای دینی ست بویژه
آنگاه که پای ناموس مسلمین وسط باشد و صد البته راهی نیست برای
مقابله و بحث مگر کشتن طرف مقابل!
اینکه آقایی در آذربایجان توهینی به اسلام کرده بجای خود نکوهیده میباشد
اما صدور فرمان قتل دو روزنامه نگار عاشق شهرت از کارهایی ست
که فقط رهبران دینی ایران توانایی انجامش را دارند و لاغیر.
اگر توجیه آقای لنکرانی برای حکم ارتداد و قتل این دو ، اهانت به
دین اسلام باشد ،
باید از ایشان پرسید چگونه است که بسیجیان جان
برکف لباس شخصی حق همه گونه توهین و از دیوار بالا رفتن و
پایین کشیدن !و پاره کردن! را دارند اما دریغ از تحمل جمله ای از دهان
دیگران!
نه خدا خاص اسلام است و نه اسلام متعلق به اینان .
متاسفانه هرچند اسلام تنها یک کتاب دارد (قرآن) اما برداشتها آنقدر زیاد
و ضد و نقیض است که انسان میماند اسلام بن لادن برحق است یا
اسلام خرقانی یا اسلام خامنه ای یا اسلام ابوالخیر یا ...
..........
در همه کشورها برای جذب متخصصین برنامه ها اجرا میکنند تا با
استفاده از علم عالمین ( با علما اشتباه نشود که هرجا فرستاده شوند
همچون چک بی محل ، برگشت میخورند) بتوانند رشد خود را سریعتر
کنند.
اما از آنجا که خمینی نذر کرده بود تا ایران کشوری جدای از دیگر
کشورها شود و ام القرای مسلمین (ازنوع حزب الهی ها ) باشد ،
خبر بازنشسته شدن اجباری اساتید دانشگاه در راستای اسلامیزه کردن
محیط آنجا و هموار نمودن راه برای امثال دکتر عباسی(به قول نبوی
دیپلمه بیکار ) و پروفسور احمدی نژاد و دکتر بعد از دادکان،
کسی را متعجب نساخت.
ضمن اینکه قرار است تا پس از بازنشستگی کلیه اساتید و ستاره دار
شدن تمامی دانشجویان ، تعدادی از طلبه های متعهد و آیات عظام
جانشینشان شوند.
بدینگونه شعار وحدت حوزه و دانشگاه پس از سالها عملی خواهد شد

Farhad Heyrani

سه‌شنبه، آذر ۰۷، ۱۳۸۵

سقوط هواپیمای سپاه !


هواپيماي آنتونف ‪ ۷۴‬متعلق به سپاه پاسداران انقلاب اسلامي صبح دوشنبه هنگام حركت به سمت شيراز در فرودگاه مهر آباد تهران سقوط كرد .انتخاب .

اینها با خودشون که اینجوری میکنند ، ببین با امریکا و اسرائیل چه ها خواهند کرد!

جمعه، آذر ۰۳، ۱۳۸۵

ادبیات خصمانه داخلی کاربرد خارجی ندارد!


خدا بگم این خمینی رو چیکار کنه ، همه ی کارهاش به کنار ، این شعارهای
تخمیزاسیونش دیگه نور علی نور شده!
بابا اون یه دفه گفت "امریکا هیچ غلطی نمیتونه بکنه" حالا مسئولین جمهوری
اسلامی چپ میرند راست میرند هی به همه میگند .

اون به امریکا گفت ، خب امریکا هم پولهای ایران رو مسدود کرد یعنی مال
خود کرد و به فرض اگه یه روزی هم قرار بشه پس بده بدونید تا حالا با اون
(پولها اونقدر بازی سرمایه گذاری) کرده که حساب ایران یک هزارم سودآوریش .
نمیشه تحریم اقتصادی و جنگ و.... اینها هم که غلطی نبوده که بشه پاش نوشت.

فدراسیون گفت فیفا هیچ غلطی نمیتونه بکنه ، خب ایران از تمامی بازیهای بین المللی
محروم شد.البته که غلطی نکرده فقط محروم کرده ! (1)

احمدی نژاد گفت غرب هیچ غلطی نمیتونه بکنه ، قراره ایران رو یا تحریم کنند
یا کمی تا قسمتی بهش تجاوز کنند که صد البته اینها غلطی نیست.

متکی میگه کانادا عددی نیست ، آخه الاغ جان تو مثلا وزیر امور خارجه هستی
نه باجگیر چاله میدون ، الآن یه مدته همه خبرگزاریها مترجمینشون رو بسیج کردند
بفهمند رابطه ریاضی (عدد) با قطعنامه پیشنهادی کانادا در چیست.

من نمی فهمم وقتی هیچ کشوری و هیچ مرجع بین المللی نیست که عددی باشه یا
بتونه غلطی بکنه ، پس چرا ایران همش یا محروم میشه یا به التماس میفته و .....
-------------------------------------

1. این دادکان هم که حکایتیه برای خودش.
اول اینکه نحوه انتخابش درست شبیه انتخاب رهبری ( بلاهت وقیح) میمونه
یعنی اکثریت قریب به اتفاق رای دهندگان رو روسای فدراسیونهای فوتبال
تشکیل میدادند که خود دادکان انتخابشون کرده بود!

بعد هم درست مثل آخوندهای مارمولک که در وضعیت بحرانی کاسه لیس
کسانی می شند که قبلا بهشون کافر گفته بودند ، تمامی اطلاعات لازم رو
به فیفا رسونده بود (5مورد)

بعد هم برای مظلوم نمایی یه استعفا نوشت که متنش بهترین دلیل برای محرومیت
ایران باشه!

دوشنبه، آبان ۲۲، ۱۳۸۵

داد و ستد مذهبی سیاسی!

گویا پاپ بندیکت شانزدهم بیش از مسایل مذهبی به ترویج عقاید
سیاسی سیاستمداران غالب غرب اهتمام می ورزد.
وی در تازه ترین اظهار نظر خود ، خواستار عاری سازی شبه جزیره
کره از سلاحهای هسته ای شده!
هرچند وحشت عمومی از تولید و گسترش سلاحهای هسته ای
قابل درک و مورد تائید است و همچنین دستیابی حکومتهای دیکتاتوری
مانند کره شمالی و ایران به این سلاحها باعث ثبات سیاسی
حاکمین ولو به قیمت فقر و محرومیت از حقوق انسانی مردم می شود
اما نمیتوانم حیرت خود را از صحبتهای نسنجیده اما مکرر رهبر
کاتولیکهای جهان پنهان کنم.
اگر وی خواستار برچیده شدن سلاحهای اتمی در جهان می شد نقدی
بر او وارد نبود اما توجه به یک منطقه خاص که از قضا !! رهبران جبهه
غرب نیز بر آن متمرکز شده اند و از هر وسیله تبلیغاتی برای محکومیت
و محرومیت کره شمالی بهره میبرند، را نمیتوان صرفا یک حادثه دانست.
شاید توجیه واتیکان در قبال توجه پاپ به شبه جزیره کره ، دیدار وی با
سفیر ژاپن باشد ، اما با قبول جهانی بودن رهبری مذهبی کاتولیکها
نباید این سخنان را بدون تمایلات سیاسی وی و یا فشارهای
سیاستمداران فرض نمود.
شاید بهتر است پاپ از مشاورینی استفاده کند که تمایل و تخصص
بیشتری در زمینه مذهبی دارند تا سیاست!
بهرحال داد و ستد سیاستمداران با رهبران مذهبی قابل انکار نیست
و باید منتظر تسهیلات ویژه غرب برای گسترش کلیسای کاتولیک در ازای
تائیدات سخاوتمندانه پاپ از اهداف ایشان نشست.
تاسف از مردمی ست که عنان خود بدست رهبران مذهبی داده اند
که خود بازیچه بازیگردانان هستند .
تمایل روزافزون مردم به مدیریت انسانی بجای توصیه های دینی از
آگاهی بر همین مسایل نشات میگیردچرا که پیروز گروهی هستند
که منافع ملت را بر اعتقادات بسته و کهن ارجح میدانند.
سرزمین از آن مردم است نه ایدئولوژیهای از پیش نوشته و تفسیر
شده بدست اندک گروهی که خالق را چماق میکنند تا بساط عیش
خود چینند و سفره خلق تهی کنند.
Farhad Heyrani

چهارشنبه، آبان ۱۰، ۱۳۸۵

تو کز محنت دیگران بی غمی....

یک مادر و دو کودک، اسیر در روسیه!
دردناکتر آنکه این خانواده بی پناه هموطن و همزبان و همدرد ما هستند.
مادری به همراه دو فرزندش و برای نجات از حکومت انسان ستیز
آخوندی از ایران خارج شده و اینک بدون امید به فردا ،
در انتظار برخورد هر روزه پلیس و گاه اوباشی ست که مست و
بی هدف هرازگاه آنان را زیر رگبار مشت و لگد قرار میدهند.
آهای انسانها ، با شما هستم ، آیا شنیدید ، وجدانتان تکانی خورد،
تو کز محنت دیگران بی غمی نشاید که نامت نهند آدمی
آزمونی عملی ست ، وجدانتان را بیازمائید!
به عکسهای این مادر و دو کودک بنگرید و لحظه ای عزیزانتان را ببینید.
فرشاد حسینی خبر را برای خبرگزاری ایرانپرس فرستاد و پس آن
سایت اطلاعات نت و .....
دوستان دردآشنایی چون خسن آقا برای نجات این خانواده اقدام
خواهند کرد ، سهم من و تو چیست؟
گوشه هایی از صحبتهای زهرا(مهتاب) کمال فر را بخوانیم:
الان در سالن فرودگاه نه جاي خواب داريم نه حمام . معمولا مجبوريم در توالت با يك دبه آب حمام كنيم. سالن فرودگاه مسكو خيلى قديمى است و سيستم تهويه حرارتي ندارد. هوا الان بسيار سرد است به ويژه ٢ هفته ديگر زمستان مشهور روسيه آغاز ميشود و من بشدت نگران هستم.
زهرا كمى مكث كرد بغض اش تركيد و با گريه و بريده و بريده ادامه داد: كمك مان كنيد. اينجا واقعا وحشتناك است. ترانزيت جاى عبور است جاى ماندن و زندگى كردن نيست. بچه هايم ١٨ ماه است خورشيد را نديدند. اين را به كى بگويم. اينجا مسكو است. چيزي كه اصلا معنى ندارد حقوق بشر است. من را نجات بديد هر كارى كه از دست تان بر ميايد برايمان انجام دهيد.
نگذاريد بچه هايم تلف شوند.
نجات زهرا ، اعلام اراده ماست ، ما میتوانیم ،اگر بخواهیم.
این مادر و دو فرزندش را به چشم همدرد خود ببینیم و فعالیت
خود را متمرکز کنیم.با هم یکصدا شویم ، شاید این آزمونی باشد
برای اراده فردایمان!
امضا پتیشن ، لطفا به این مقدار بسنده نکنید!
متن گفتگوی فرشاد حسینی با زهرا کمال فر
به همراه عکسهای این خانواده در فرودگاه مسکو
متن خبر در ویلاگ خسن آقا
متن خبر در سایت اطلاعات نت
متن خبر در سایت ایرانپرس نیوز

دوشنبه، آبان ۰۱، ۱۳۸۵

امروز که محتاج توییم ، جای تو خالیست!

هفتم آبانماه مصادف با 29 اکتبر ، روز کوروش کبیر گرامی باد
پدر عزیز ، سلام
شرمی ست مرا که از حال و روز مردمانت بگویم،

ما را ببخش ، امانت دار خوبی نبودیم!

تو آبروی ما بودی و ما آبروی تو بردیم!

پدر
سقفی که تو برایمان ساختی تا پس از تو سایبانمان باشد،بر سرمان خراب کردند.
برخیز و بیا که مردمانت را به جرم ایران اندیشی و ایران دوستی ، تازیانه میزنند.

پدر
تو را که نامت در هر کتاب مقدسی ،مقدس نام گرفته بی نشان میخوانند و خود را که دست
پرورده ی شیاطینند، جانشین خدا!
حکامی که تخت تو را غصب نموده اند ، رحمی که تو بر خصم روا میداشتی ، از ما دریغ میکنند.
احکامی که تو برای آسایش ملل صادر نمودی را بر ما حرام میدارند تا با تمدن در ستیز افتند.

پدر
تو گفتی هرگز به کشوری که مردمش تو را نخواهند نمیروی ،اما اینان ، مردم تو را لایق
انتخاب حکومت نمیدانند تا حکمروا باشند.

پدر
بیا و ببین دخترانی که تو به راستگویی و امانت ، رشادت و صداقت پرورده بودی، امروز
بزم شیوخ آباد میکنند.
سربازان رشیدت که نامشان رعشه بر دل عدو می انداخت ،بجای سپر حفاظت از منشورت،
افیون بدست گرفته اند تا از حال و روز امروز خود بی خبر افتند.

پدر
آستیاژ بار دیگر سر برآورده ، حکم به کشتار کودکان میدهد،
بیا و بار دیگر مدافع کودکان باش
!

پدر
ریشوهای بی ریشه ، تیشه بر ریشه هویت ما می زنند ،
تو گفتی هرکس آزاد است تا هر دین و مرامی را که میخواهد بپذیرد و امروز ما را ملزم به
پرستش خود میکنند.
تو گفتی رسم برده داری باید از جهان محو شود و ما را برده امیال خود ساخته اند.

پدر،

امروز که محتاج توییم ، جای تو خالیست!
-----------------------

یکشنبه، مهر ۳۰، ۱۳۸۵



آخوند اولی: میگند یارو توپش پره ، تو چیزی دیدی؟
آخوند دومی:نه بابا ، هرچند سفت گرفته اما چیزی تو چنتش نیست.
عکس از اطلاعات نت سرقت شده.
Farhad Heyrani

جمعه، مهر ۲۸، ۱۳۸۵

شنبه، مهر ۰۸، ۱۳۸۵

رفسنجانی ، جاسوس غرب

هیچکس سر از کار رفسنجانی در نیاورده، چه موافقین و چه مخالفین!
در آخرین شاهکار این جناب می بینیم که وی ظاهرا برای گوشمالی
محسن رضایی و حذف او ، نامه ای از خمینی را منتشر میکند.
این نامه از یک سو محسن رضایی را سنگ رو یخ کرده و از سویی مستمسکی
می شود برای غرب تا به استناد آن فرمایشات زعمای جمهوری اسلامی مبنی
بر اینکه اصلا و ابدا بدنبال سلاح هسته ای نبودند را رد کنند.
سایت انتخاب عکسی از نامه را منتشر نموده اما از ترس اینکه مبادا این سایت
بدلیل فشارهای دولتی و رهبری مجبور به حذف آن شود ، یک کپی از این سند
را در اینجا نگهمیدارم.
خط اول صفحه دوم نامه خمینی بوضوح میگوید که مسئولین سپاه بدنبال
سلاحهای لیزری و اتمی میباشند!
آقای لاریجانی بهتر است بجای مذاکره با غرب راهی تهران شود و دهان
رفسنجانی را ببندد!

سه‌شنبه، شهریور ۲۸، ۱۳۸۵

مردم جاهل و مصباح عالم!

خبرگزاري انتخاب : مصباح یزدی در آخرین اظهار نظرشان فرموده اند که مردم نسبت به انتخاب فقیه جامع الشرایط جاهل می باشند و لذا گروهی عالم را انتخاب می کنند تا علمای انتخاب شده نسبت به یافتن و انتصاب فقیه جامع الشرایط اقدام نمایند...
البته آقای مصباح نفرمودند چگونه مردم جاهلی که نمیتوانند عالم را انتخاب کنند
میتوانند در انتخابات خبرگان شرکت کنند تا عده ای عالم را برگزینند و آنها
ولی فقیه را بیابند.
بالاخره مردم شعور و فهم کافی برای انتخاب عالم را دارند یا خیر؟
این نوع انتخابات و نگرش به عقل مردم تداعی کننده همان حکومت بلاهت وقیح
است که بارها در اینجا به نقد کشیده شده.
در اثبات فرمایش استاد مصباح گفتنی است اگر مردم جاهل نبودند انقلاب را
به شما تحویل نمیدادند.
اگر مردم به تعبیر شما ، شعور میداشتند ، فریب شعار استقلال و آزادی شما
را نمی خوردند.
یادمان نرفته فریادهای خمینی را، و امروز شما حق دارید تا اینچنین مردم را
فاقد شعور بنامید.
تفو بر تو ایرانی بی بخار!!!
Farhad Heyrani

دوشنبه، شهریور ۲۷، ۱۳۸۵

داغی که بر دل اوریانا فالاچی ماند!



اوریانا فالاچی را تقریبا همه ایرانیان نسل انقلاب به خوبی می شناسند.

وی که شهرت خود را مدیون شهامت و جسارت در قلم و قدمش بود ، در اواخر
عمر سعی بر آن داشت تا مرگش نیز بگونه ای دیگر باشد.
از این رو حملات بسیاری بر مسلمانان نمود و اهانتهای فراوانی به اسلام کرد.
اما این آرزو را افراطیون اسلامی از او دریغ داشتند!

اگر افراطیون اسلامی که سعی در اثبات توحش خویش دارند همچون همیشه
عمل میکردند ، اکنون فالاچی تبدیل به اسطوره قلم در عرصه جهانی شده بود .

و اگر این گروههای آشوب طلب همیشه این چنین بردباری از خود نشان میدادند ،
دیگر کسی 11 سپتامبرها را نمیتوانست به پایشان بنویسد.

شاید مناسبتر این باشد که بجای وصف در رثای فالاچی ، تذکری به تروریستهایی
دهیم که از موضعی بالا به دیگران نگاه میکنند و خود را محق در قتل و آزار
دیگراندیشان میدانند.

در قرآن نص صریحی وجود دارد مبنی بر تحمل شنیدن همه آرا و انتخاب بهترین
(فبشر عبادی الذین یستمعون القول فیتبعون الحسنه).

در این آیه هیچ اشاره ای به این نشده که باید تنها نظرات موافق را شنید ، اما
در عمل ، هر نظریه مخالفی محکوم به فناست . آنهم با قتل مردمی که گاه اصلا
کلامی از این مخالفتها را نیز نشنیده اند!

کاش باور تساوی شان و منزلت انسانها برای همه ممکن بود، چه خبرنگاران ،
چه سیاستمداران و حتی خود مردمی که از این تبعیض ها در عذابند.

اگر ملتها _ و بویژه ملت ایران _ قبول میکردند که همه از یک جنس و نژادیم
دیگر نه آخوند ونه مذهبیون و سیاسیون تافته جدابافته می شدند و نه حتی خرافات
اجازه می یافتند تا با ورود به عرصه مقدسات آتش بر آسایش و آزادی مردم زنند.

Farhad Heyrani

پنجشنبه، شهریور ۱۶، ۱۳۸۵

یک پیشنهاد : اعلام موضع وبلاگ نویسان

قرار نیست که همیشه از سیاست بنویسیم
از شنبه لیگ برتر ایران بنام خلیج همیشه فارس آغاز خواهد شد
پیشنها میکنم دوستان وبلاگ نویس صادقانه اعلام موضع کنند و حتی
هواداران پرسپولیس هم بدون خجالت از عشق خود بگویند.
(قرار نیست همه فوتبال شناس باشند!)
ضمنا علاقمندان فوتبال دوست به لینکهای زیر سر بزنند و
لذتش را ببرند، قرمزی ها هم بهتره برند دنبال یه ورزشی که در
توانشان باشد ، مثل بشین پاشو ، گل یا پوچ ، اتل متل و ....
اول اینجا ، گل سوم استقلال توسط پیروز قربانی در ثانیه های پایانی،
آخ که کاشکی ایران بودم و قیافه ۲ تا از برادرهای گرامی را میدیدم!
دوم ، همان بازی ولی گل فکری ، هرچند توپی که از بین پاهای
دروازه بان بگذرد ۲ گل محسوب نمیشود ولی بعضی جاها را میسوزاند!
اینجا هم گل رضا عنایتی، واااااای !
بازهم عنایتی و گلهای استقلال!
خدا این پرسپولیس را از ما نگیره که زورمان به هیچکس نرسه
به اینها میرسه!

پنجشنبه، شهریور ۰۹، ۱۳۸۵

سخنرانی آیت اله مشکینی


رئیس مجلس خبرگان در سخنرانی خود ضمن برحذر داشتن نمایندگان از چرت زدن گفت:
"نظام ما متصل به خداست و رهبر مقتدر ما منصوب از جانب خداست و سپاه، بسيج و ارتش جندالله هستند. جوانان ما حزب‌الله هستند و اكثريت ملت ما اولياءالله هستند كه باعث افتخار ماست."

آیت اله مشکینی ارزیابی خود را چنین بیان نمود:

اول اینکه فقط رهبر ما در عالم هپروت سیر می کند !
ثانیا مسئواین ما بهم متصل هستند ، آنهم مستقیم ، یعنی هیچ فاصله ای بین آنان نیست.
وی توضیح نداد این اتصال شرعی ست یا خیر!
اکثریت ملت ما اولیاءاله هستند ، در هیچ کجای دنیا مردمش اینقدر عجز و لابه نمی کنند.
هر جا مردی ، دختر جوانی را گیر می آورد به یاد خدا می افتد و می گوید
تبارک الله احسن الخالقین و دختر هم پاسخ میدهد : خدا برکت دهد.

ارتش ما الحمداله سلاحهایی تولید نموده که کارشناسان نظامی دنیا آنرا در رده
سلاحها نمی شناسند و حتی نامش را نشنیده اند ، مثل سلاح استراتژیک توپخانه
موتوری ،یعنی یک آرپی جی زن ترک موتور !

تنها حکومت مشروع در دنیا حکومت ماست چرا که دیگر رهبران را شورای نگهبان
تائیدنکرده.مثال واضحی برای شما میزنم ، ما علما و روحانیون در ایران در صدر
مجلس هستیم در حالیکه در ممالک دیگر دنیا ما را فلان خودشان هم حساب نمی کنند.
اینها از برکت انقلاب اسلامی ست.

حضرت آیت اله مشکینی سال شمسی و قمری را مقایسه نمود و گفت :
ببینید این سال شمسی که یک مشت ستاره شناس بی ایمان ، آنرا دقیق ترین تقویم جهان
مینامندفقط و فقط یک نوروز دارد.
اما به فضل و قوه الهی ، سال قمری هم ماه حرام دارد و هم ماه مبارک .تنها سال قمری ست که ماه هایش منطبق بر فصول نیست.
یعنی هم تابستان و هم زمستان میتواند ماه رمضان داشته باشد.حالا اگر مومنی نتواند
برنامه ریزی کند که مثلا در دهه آینده آیا مسافرتش به ایام روزه داری می افتد یا خیر ، خب این نشانه از کبریا دارد که ما نمیتوانیم از آن سر درآوریم.

اگر همه چیز را بتوان راحت درک کرد که دیگر مردم نیازی به ملا ندارند پس تا میتوانید
مسائل را برای مردم پیچیده کنید . شکیات بوجود آورید ، مراتب و مراحل دخول ابداع کنید.

Farhad Heyrani

چهارشنبه، شهریور ۰۱، ۱۳۸۵

تذکره الروسیاه

البلاهت الوقیح ، آسد علی گدای زودباور
آن عالم ربانی ، آن شیخ مامانی ، آن رهرو بی همت ، آن شیخ بی غیرت
آن ملای بی قرار ، آن رهبر بی بخار ، آن مردمان را کرده در قفس ،آن خلق را بسته را ه نفس ، آن عاشق ترانه آمنه ، آ سید علی گدا ، خامنه .
بزرگ شیخی بود در سرای حوزه ،
گویند روزی آسید علی بر مراد خود وارد شد و گفت:
عمر تو دراز باد که گر نباشی ، ریشم را کفنم کنند. مراد گفت : نهراس که پس از من تو بیایی .
و این از معجزات سرزمین فارسیان بود که مقامات از قبل بشناختندی
از این سخن حالتی بر عارف گدا رفت که نعره زد و غش کرد.
پس از هوش آمدن قضیه را جدی گرفت و خود را تباه کرد.
از او پرسیدند : بزرگترین کیف از بلاهت وقیح شدن در چیست؟
گفت : اینکه کون اکبر کوسه بسوخت!

از کرامات شیخ همین بس که در زمانش هیچ بانگی بر نیامد مگر از سینه سوراخ شده و هیچکس به محبس نرفت مگر بی نیاز شد از طعام و روزه دار شد بر دوام!

روزی دیگر شیطان رجیم یانکی صفت(الجرج بوش) لعنت اله علیه ، در خواب حالش بپرسید شیخ علی گفت: دست بردار از این در وطن خویش غریب .
که این از عجایب بود که او ولی مسلمین میبود و هیچ مسلم از او تقلید نکرد.

از صفات روحانی آسید علی گدا این بود که یومیه به ساعاتی متوالی سیر آفاق و انفس میکرد و در این حالت منزل پر از دود مینمود و در عالم هپروت سیر میکرد ، چشمانش خمار میگشت گویی با اولیا محشور شده و مسئله از آنان باز می پرسد.
مریدان در این وقت عودها بسوزاندند تا همسایگان از عالم شیخ آگاه نگردند که به وقت رجعت از آسمان ، خواب او را درمی ربود.

-------------------------------------------------
آخوندک محمود احمدی نژاد فراخ الکانه
آن سوخته جمال ، آن نبرده فهم و کمال
آن کینه را مفتاح ، آن ملیجک مصباح
آن دارنده هاله ، آن ..س خل بیچاره
آن از تیره میمون ، آن خوراکش پنیر و تافتون
آن محو کننده اسرائیل ، آن ملائک بکرده عزرائیل
آن منابع را بداده بر باد ، شیخ محمود ان ، احمدی نژاد
کوچک اندامی داشت و دراز زبانی.
نقل است روزگاری دراز هیچ نخفت و بر لوایح بلاد انگشت میزد ،
که میگفت انگشت بر لوایح بلاد ، خواب کند مردم خراب.

روزی مریدی به والده ی شیخ محمود گفت : مهر مادری نه این بود که چنین ریختی بر فرزند بریختی.
مادر محمود گفت: هیچ مگو که نسل ما از ازل الی الابد چنین است.
الهام که از مریدان شیخ بود ، هر صباح ماشین شیخ هل میداد.بدو گفتند راز این همه هل دادن چیست؟
گفت : شیخ وعده به فردا داده . و فردا روزی معجزه این ریاضت مکشوف بگردید و الهام بر کابینه اذن دخول یافت.

عیال الهام بر صفت شیخ مکتوب بسیار نگاشت.جماعتی بدو گفتند:
تو که شیفته این شیخی ، چرا زودتر بله نگفتی؟
عیال الهام الاشد السلیطه گفت:
وصفش راحت تر از وصلش باشد!
این از کرامات شیخ بودکه هیچکس یارای نگاه خیره بدو نداشت و هرکه خیره شد بوقت خندیدنش ازعذاب جهنم دور گشت که کفاره گناهان پس داده بود.

روزی بر آسد علی که از مفاخر طلاب بود وارد شد و دستش ببوسید.
آسدعلی نوازشش نمود و گفت : تو خودت نمره بیستی ، تو مث آدمی نیستی.
شیخ محمود ان میگفت:
ما عدالت پروریم نه عداوت بر خلق ، و از کراماتش اینکه عدالتش عین عداوت بود و عداوتش عین جنایت.

روزی پس از قتلش بخواب بزرگی آمد که بزرگ درجا سکته نمود.پس روزی دیگر
بر خواب عیال نازل شد و گفت:
بواسطه خنداندن جمله خلایق دهر ، از گناهانم بگذشتند و در فردوس برین واردم نمودم !بسه دیگه سوختم سوختم .....

Farhad Heyrani

شنبه، مرداد ۲۸، ۱۳۸۵

سه‌شنبه، مرداد ۲۴، ۱۳۸۵

Der Iran

Sehr geehrte Damen und Herren,
nach den Massakern in Serbenitza (Jugoslawien)und Halabtscha (Irak) hat der Westen endlich reagiert, aber die unglaubliche Untätigkeit der westlichen Länder gegenüber dem Massaker an 8000 politischen Gefangenen im Iran 1988 hat dazu geführt ,dass danach die Missachtung der Menschenrechte ein untrennbarer Teil der täglichen Unterdrückung des islamischen Regimes geworden ist. Bisher sind 5000 der Hingerichteten namentlich bekannt.
Selbst Herr Montaseri, der damalige Vertreter von Khomeini hat in seinen Erinnerungen dieses beispiellose Verbrechen verurteilt.
Heute noch gibt es Hunderte von Überlebenden dieses Massakers im Iran und im Ausland! Aber all dieses hat nicht gereicht, um das islamische Regime wegen dieser Verbrechen zur Rechenschaft zu ziehen.
Am 1998 hat die Iranischer Regierung dieStudentenwohnheime brutal überfallen. Die Repressionen gegenüber den Aktivisten, die fürihre Grundrechte nach Freiheit, bleiben unvergessen .
Und noch immer laufen die Drahtzieher und Auftraggeberdieses Verbrechens unter dem Schutz der Islamischen Diktatur im Iran frei herum.
Und noch immer befinden viele Studenten unter schwersten Bedingungen in der Haft. Und noch immer werden zig Iranische Studenten vermisst. Niemand weiß , ob sie hinter Gitter sind ,tot oder geflüchtet. Für den heutigen Tag hat die Islamische Republik jede Art von Demonstration und Veranstaltung im Iran verboten.

Dieses Terrorregime, hat Tausende Politiker ,Studenten , Rechtanwälte und freiheitsliebenden Journalisten im eigenen Land inhaftiert, erschossen, oder Massakriert und mehr als 360 Politiker im Ausland terrorisiert.
Sie beschränken ihr Terrorregime nicht nur auf den Iran sondern bedrohen die ganze Welt.Um Ihre Sicherheit im Westen zu gewährleisten sollten Sie unbedingt die iranische Freiheitsliebenden dauerhaft unterstützen.
Leider weiß auch das islamische Regime des Iran, dass für Europäer bisher Wirtschaftsverträge wichtiger waren als die Einhaltung der Menschenrechte. Trotz all Ihrer Warnungen haben sie wieder mit der Urananreicherung begonnen.
Wie Sie jeden Tag in den Medien sehen und hören können, haben die brutalen terroristischen Attentate inzwischen auch Europa erreicht. Im Iran, unserer Heimat, regiert eine ganz offensichtlich terroristisches Regime, das keinen Hehl daraus macht ,dass es Terror für ein legales Mittel der Macht hält.
Wenn Sie die kriegerische Auseinandersetzungen dieses Regimes für falsch halten und die Existenz dieses größten terroristischen Regimes der Welt als eine Gefährdung Ihrer Sicherheit ansehen, dann sollten Sie Ihre Politiker auffordern die Freiheitskämpfer im Iran zu unterstützen, damit dieser Terrorregime friedlich durch freiheitsliebende Kräfte ersetzt wird. Wenn das iranische Volk sich der Unterstützung westlicherLänder sicher ist, wird es dieses Terrorregime entmachten können.
Verlangen Sie von den Politikern in Ihrem eigenen Interesse zu handeln, statt kurzfristige Vorteile aus wirtschaftlichen Beziehungen mit dem Mullah-Regime zu fördern. Machen Sie auf die Langzeitgefahr, die von der Existenz dieses Terrorregimes ausgeht, aufmerksam und denken Sie auch an Ihre Sicherheit.
Fordern Sie Ihre Politiker auf ,dass sie von diesem Regime Taten verlangen statt leerer Worte! Ich bitte somit, alle freiheitsliebenden deutschen Mitbürger zur Solidarität mit dem Iranischen Volk für ihren friedlichen Kampf für Freiheit und Demokratie im Iran.Ich fordere Druck auf der deutschen Bundesregierung auszuüben, damit sie endlich aufhört mit diesem Terrorregime auf lange Basis lukrative Geschäfte zu führen.Ich fordere die Abschaffung der Islamischen Republik im Iran.Im Iran gibt es keine freie Presse mehr .Internet Seiten sind gefiltert.
Die einzige Möglichkeit das ich auch nutze, ist das dass per Webblog das Volk zuinformieren und auf zu wachen, weil Webblog eine ganz neue Technologie und unerreichbar ist.
Tun Sie etwas, auch wenn Sie dabei an Ihre eigene Sicherheit denken, um dem größten Terrorregime der Welt, dem Iranregime Einhalt zu gebieten.
Unterstützen Sie iranische Freiheitskämpfer. Das wäre nicht nur die Rettung eines mutigen Freiheitskämpfers und ein Schritt in Richtung Freiheit und Demokratie in einem Land, in dem das größte Terrorregime der Welt regiert, sondern das würde auch die Rückkehr des verlorenen Glaubens vieler an Ihren ernsten Willen und IhrBekenntnis zu Freiheit und Demokratie bedeuten

Farhad Heyrani

یکشنبه، مرداد ۱۵، ۱۳۸۵

سایت پرشین بلاگ یا وزارت اطلاعات !

مدتها پیش خسن آقا اعلام کرد سایت پرشین بلاگ وابسته به
وزارت اطلاعات است. راستش من باور نکردم.
اما چند وقتی هست که این سایت بازی جالبی را با من شروع کرده!
اول اینکه وبلاگ من در این سایت در ایران فیلتر شده اما پرشین بلاگ وبلاگم را فعال نگه داشته،.
تا اینجا زیاد موضوع غیر عادی نیست
ولی چند نوبت است که عکسی از خامنه ای را در وبلاگم در پرشین
بلاگ می گذارم و می بینم که این سایت آن پست را حذف میکند !!!
و جالب اینکه فقط همان پست را حذف می کند اما کرکره وبلاگم را پائین نمی کشد !!
بهرحال من این را گفتم تا دوستانی که در این سایت وبلاگی دارند بیشتر مراقب باشند.

شنبه، مرداد ۱۴، ۱۳۸۵

برنامه نماز جمعه کرج

ستاد برگزاری نمازجمعه کرج برنامه های خود را اعلام کرد:
این هفته :
کنسرت برادر بهادری خواننده پاپ محبوب کشور.
هفته آینده و به درخواست خیل عظیم امت حزب اله :
استریپ تیز خواهر هدیه تهرانی هنرمند ارزنده کشور.
هفته بعدترش :
نمایش دوربین مخفی از حجره های حوزه علمیه (تدریس اصول خودکفائی ! برای برادران مجرد)
////////////////
لینک فوق را از قلم دزدیدم!

سه‌شنبه، مرداد ۱۰، ۱۳۸۵

همه ما بی شرفیم!

روزی که انسان بر کره زمین پا نهاد ، تصمیم بر آن داشت تا همه پهنه ی این کره خاکی را
فتح کند. زاد و ولد کرد و پراکنده شد و سکنی گزید ، اما شهوت فتح ارضا نشد.
سپس بنا بر آن گذاشت تا منابع و ذخایر زمین را صرف خوشی خود کند ، این بکرد ، اما،
عطش آرزوهایش ، سیراب نشد.
تجارب در حیف ومیل و غارت حاصل شد ، اما ، راضی نشد.
پس بنا بر فتح تنها فتح نشده زمین نهاد ، انسانها . و بنا بر همان سیاق سابق ، دست به
نابودی خود زد ، اینبار کشتار .
ابتدا نبرد مرد با مرد ، سپس سپاه با سپاه ، و اندکی بعد خلق با خلق و امروز شاهد نوع
دیگری هستیم :
ستیز نامرد با کودک!
ای دیوان ، ای پلیدان ، ای که از شما ست حتی شیطان نیز مبرا !
چه لذتی ست شما را از کشتار طفلان و شیرخواران
ای شرافت خاموش انسانها ، سکوت به معنای نبود است !
کاش به تعداد کودکان قربانی و معلول این جنگ ، از میان فرزندان ما یکی مبتلا می شد
تا ببینیم باز هم دهانها بسته می ماند ؟

ای جنگجویان بی شرف !
ما انسانهای خاموش را در بی شرفی خود شریک بدانید!
========
بی انصافی ست اگر در این میان از ستمگری آخوندها و قتل زندانیان سیاسی دست بسته
یادی نکنیم ، امثال محمودی و دیگرانی که حتی نامشان در جایی ذکر نمیشود.
=======
کاش کشتی وبلاگ نویسی را نیز ناخدایی می بود که اهم از مهم را تمیز می داد.دست مریزاد!

پنجشنبه، مرداد ۰۵، ۱۳۸۵

مصاحبه با فرهاد حیرانی

چندی پیش آقای دلیری که از فعالان سیاسی خارج از کشور است بصورت تلفنی چند پرسش را مطرح نمود.
دیدم بد نیست در اینجا آنرا بیاورم ، البته با تشکر و اجازه از وبلاگ ایشان و صد البته از سایت اطلاعات نت که نسبت به درج آن اقدام نمود.
مصاحبه با فرهاد حیرانی : من قبل از تغییر رژیم ، به تغییر اعتقادات و نحوه تفکر مردم می اندیشم ، زمانی که مردم به باورهای امروزی برسند ، لحظه مرگ جمهوری اسلامی و تولد دموکراسی در ایران خواهد بود .
فرهاد حیرانی که در ایران بدلیل نوشته هایش بدعت گذار در دین خوانده می شد اکنون در آلمان اما به سبکی دیگر به نوشتن می پردازد.
دلیری_تحلیل شما از وضعیت سیاسی امروز ایران چیست.
حیرانی _ وضعیت فعلی را باید در 3 بخش مورد بررسی قرار داد ، اول آرایش سیاسی نیروهای داخلی ، دوم، تقابل جمهوری اسلامی در پهنه بین المللی و سوم نیروهای اپوزیسیوندر مورد اول ، مشخص ست جمهوری اسلامی ایران پس از ربع قرن به این نتیجه رسیده که برای حفظ خود تنها چاره در یکپارچه نمودن نیروهای عامل و مسئولین است.قبلا افرادیکه کاملا با رهبری جدید همسو نبودند گهگاه گریزهایی میزدند و به تعبیر من نقپ سوپاپ اطمینان را بازی میکردند تا از جامعه بین المللی و مردم ایران فرصت لازم برای پیشبرد اهداف خود را بدست آورند.بعبارت صریحتر ، نه خاتمی آن دگر اندیشی بود که جهان تصور میکرد و نه اصطلاح طلبان نیرویی بودند که بتوانند رژیم را اصلاح کنند!رژیم کاملا تمامی نیروها اعم از موافق و منتقد را تحت کمنترل داشته و داردپس از برملا شدن خواست ملایان مبنی بر دستیابی به سلاح هسته ای دیگر نیازی به این سوپاپ ها و نمایش اصلاحات حس نمی شد ، لذا رژیم کار را یکسره کرده و علنا مهره های در خفا را علنی نموده است.در حال حاضر مطمئنا امیدی به تغییر رژیم از سوی دگراندیشان داخلی با خارجی نیست ، یعنی تا زمانی که مردم بعنوان تنها اهرم قدرت برای تغییر حکومت آخوندها وارد کارزار نشوند ، هیچ امیدی نمیتوان داشت.در مورد مسائل بین المللی ، جهان متوجه قصد ایران شده و تشنج هایی مانند درگیری در لبنان و عراق و افغانستان و حتی انفجار بمب در ایران ، به اعتقاد من نوعی بازی قدرت برای سنجش نیروی طرف مقابل است . غرب و جمهوری اسلامی در حال بررسی وضعیتی هستند که ممکن است پس ار آغاز جنگ با ایران بوجود آید . تنها هراس غرب از حمله به ایران ، توانایی ملایان برای تشنج آفرینی در لبنان و اسرائیل و عراق و احتمالا حرکاتهای تروریستی در اروپا است.لذا این تشنجهای فعلی برای سنجش میزان نیروی مقابل است.در مورد سوم یعنی نیروهای اپوزیسیون و آینده ، معتقدم غرب در جلوگیری از دستیابی ملایان به سلاح هسته ای بسیار جدی ست.و در این راه از حمله به ایران (البته بعنوان آخرین راه حل ) چشم پوشی نخواهد کرد.اما دو نکته حائز اهمیت است ، اول آنکه وقوع جنگ به حکومت اسلامی فرصت میدهد تا با خیال راحت نیروهای مخالف داخلی را سرکوب کند و مردم نیز با توجه به تمایلات ملی و مذهبی مجبورند در مقابله با مهاجم در سنگر حکومت قرار بگیرند، لذا با حمله نظامی نمیتوان امید به تغییر رژیم داشتنکته دیگر اینکه پس از برملا شدن خواست جمهوری اسلامی مبنی بر دستیابی به سلاح هسته ای تمامی تلاش حکومت معطوف شده به دریافت حداکثر امتیاز و باج خواهی ار غرب اما بدلیل ذات و سرشت ملایان ، آنقدر در شعار غرق میشوند که شعور را فراموش میکنند و فرصتهای طلایی را به باد میدهند همچون مورد قبول آتش بس در جنگ با عراق.
دلیری_ از چه زمانی حکومت بدنبال سلاح هسته ای بوده.
حیرانی_ در جنگ با عراق و پس از آنکه حکومت متوجه شد صدام بدنبال بمب اتمی ست ، تصمیم قاطع گرفت تا در اسرع وقت زمینه های آنرا فراهم سازد.پس از بمباران پایگاههای هسته ای عراق توسط اسرائیل ، رویای شیرین رهبری جهان اسلام و نیز تکیه بر سلاحی مطمئن در مقابله با امریکا و غرب ، آنها را واداشت تا با جدیت راه خود را ادامه دهنداما ترس جامعه جهانی از دستیابی رژیم اسلامی به سلاح هسته ای کاملا قابل درک و منطقی است ، ببینید ، به فرض آنکه امروز ایران دارای سلاح اتمی شود ، مطمئن باشید از فردا تمامی گروههای تروریستی حامی رژیم ، دشمنان خود را با بمب هسته ای تهدید میکنند و اگر امروز ملایان بمب اتم در اختیار داشتند ، حزب اله لبنان از پرتاب آن به اسرائیل ابا نداشت . به بیان دیگر جمهوری اسلامی قابل اطمینان نیست و هرگز شکیبایی مورد نیاز که لازمه داشتن سلاح هسته ای است را ندارد.اسرائیل دارای صدها کلاهک اتمی ست اما آیا تاکنون از آن برای نابودی دشمنان خود استفاده کرده ؟ یا کشورهای غربی و یا هند و پاکستان که هر دو دارای کلاهکهای اتمی هستند و بارها در مقابل هم صف آرایی کرده اند اما هرگز از تهدید بمباران اتمی سخنی به میان نیامده
دلیری_ برای ایجاد حکومت آزاد در ایران چه روشهایی را توصیه میکنید
حیرانی_ اعتقاد راسخ دارم تنها و تنها راه رسیدن به حکومت دموکراسی تکیه بر نقش مردم است اما باید آگاهی عمومی را برای درک لزوم آن بالا برد و برای این کار باید سد خرافات را از پیش چشم مردم کنار زد.دموکراسی را نمیتوان به جامعه تزریق نمود بلکه باید جامعه خود خواستار و پذیرای آن باشدمتاسفانه توده مردم هنوز معتقدند باید بدنبال اسطوره و قهرمانی بگردند تا با ارتباط با آسمان ، بار مشکلات را به تنهایی بدوش کشد و با یک اشاره ابرو تمامی مسائل و مصایب را برطرف کند . مردم باید به این باور برسند که تنها قهرمان موجود خودشان هستند و در دنیای امروز نباید به دامان خرافات پناه برددر جامعه ای مبتنی بر دموکراسی ، نقد از حکومت بی هزینه و بی خطر خواهد بود و حکومتی که بداند به جای حل مشکلات مردم اگرتوجه و انرژی و منابع ملی را صرف رفع و رجوع مشکلات همسایه ها و گروههای تروریستی کند ، بلافاصله برکنار میشود ، قطعا تمامی هم وغم خود را برای رفاه مردمش بکار میبندد.در یک جمله ، من قبل از تغییر رژیم ، به تغییر اعتقادات و نحوه تفکر مردم می اندیشم ، زمانی که مردم به باورهای امروزی برسند ، لحظه مرگ جمهوری اسلامی و تولد دموکراسی در ایران خواهد بود.
دلیری_با تشکر از اینکه وقت خود را به ما اختصاص دادید
Free counter and web stats