000

پنجشنبه، شهریور ۲۱، ۱۳۸۷


سالگرد ارتحال ( شاید هم دق مرگ شدن ) طالقانی همیشه دو مطلب به یاد من می آورد :
1 . خوب شد که مرد تا خراب این حکومت نشود ، سرنوشتش احتمالا همانی می شد که امروز دامن آیت اله منتظری را گرفته ، یا خلع لباس و تحقیر و توهین و یا اعدام بجرم بدعت ، یا ...
2 . حیف از او لباس آخوند ها را به تن کرده بود ، او پاک تر از اینها بود که یونیفرم ریا و تزویر ملاها را بپوشد !
----------------
گزیده هایی از سخنان طالقانی :
"....از آن روزي كه اين جانب در اين اجتماع چشم گشودم ، مردم اين سرزمين را زير تازيانه وچكمه خودخواهان ديدم . همه شامگاهان درخانه منتظر خبري بوديم كه امروز چه حوادث تازه اي رخ داده؟ كي دستگير وتبعيد يا كشته شده؟ و چه تصميمي درباره مردم گرفته اند!....از سوي ديگر مي ديدم مردمي در لباس دين، مرد خودخواهي را با خواندن آيات و احاديث بر گردن مردم سوار مي كنند وبرايش ركاب مي گيرند. دسته ي ديگر با سكوت و احتياط كاري، كار را امضا مي نمايند. تا آنگاه كه بر خرمراد مستقر شد وافسار "زمام" را بدست گرفت و ركاب كشيد وهمه چيز مردم را زير پاي خودپايمال كرد، به دعا و توسل مي پردازند و ازخداوند فرج امام زمان(ع) را مي طلبند!!" (يادواره آيت ا... طالقاني_ صفحه۹۵)
---------------
سوال :
اگر طالقانی هنوز زنده بود ، چه روزگاری داشت ؟

۲ نظر:

مانی خان گفت...

فرهاد جان

اوئل انقلاب در راه فرودگاه آخوندی را سوار کردم که در مسیرم برسانمش دو سه نفر دیگر را هم سوار کردم این کار همیشه من بود وقتی پیاده شد خواست کرایه بدهد فکر کرد من مسافر کشی میکنم گفتم من کرایه نمیگیرم فقط سعی کن طالقانی باشی گفت مگر من چمه که طالقانی باشم در ضمن آخوند آخونده فرق نمیکنه چه من باشم چه طالقانی نشکر کرد پیاده شد و رفت
چند ماهی نگذشت که فهمیدم راست میگوید میدانی چه وقت ؟ وقتی که ریختند خانه او و اسناد ساواک را که مجاهدین به خانه او برده بودند بردند مدرسه رفاه پیش ایادی خمینی و از فدرا هر که را که خواستند یک مهر ساواک رویش زدند و یک نامه از ساواک رو کردند و طالقانی قهر کرد رفت رودهن و تهران نیامد و وقتی فرستادند دنبالش و اوردنش که بعد کشتندش در نطقی که در دانشگاه تهران کرد و گفت شما جوجه کمونیست ها چی میگید من هر وقت دلم میگیره میام پیش امام دلم وا میشه با خود گفتم اون آخونده راست میگفت آخوند آخونده از فردا مارکسیستهای اسلامی را که همان مجاهدین بودند به گلوله بستند اگر طالقانی زنده بود مطمئا باش چیزی یکخورد بالاتر یا پائینتر از همین سید علی آقای تارزن خودمان بود بابا اخه آخوند آخونده

ناشناس گفت...

من گمان نمی‌کنم طالقانی هم از جنس دیگری بود که اینها. اصولا وقتی کسی ملبس به لباسی می‌شود خود را مقید به آن می‌کند. مگر تا حالا شما دیده‌اید آخوندی برخلاف جریان آب حرکت کند!؟ آن چند نفری هم که هستند دنبال منافع خود هستند.
منتظری هم که مخالفتی با این رژیم می‌کند، اگر بعضی فتواهای او را باز بینی کنید می‌بینید همان افکار عقب افتاده در تفکر او هم هست، حالا گیرم او آنها را به شکل دیگری مطرح می‌کند. بطور کلی هر کسی که به اسلام اعتقاد داشته باشد نمی‌تواند بهتر از قران فکر کند و فرا تر از قران عمل کند قران هم که به وضوح همه این رفتار قرون وسطی را تایید می‌کند.
اگر شما گفتید که مارکسیست هستید نمی‌توانید مدعی شوید که از خود مارکس مارکسیسم را بهتر فهمیده‌اید، در نتیجه مجبور هستید که در محدوده تفکر مارکس عمل کنید. پس می‌بینید که بطور کلی هر کسی که خود را مسلمان بداند نمی‌تواند از محدوده قران فرا تر برود و در نتیجه مجبور است به همان جنایات گردن بنهد. مسلمانان در بهترین حالت می‌توانند مثل خود محمد باشند نه بهتر! محمد هم که با عمل خود نشان داده چه گونه پدیده‌ای است.

Free counter and web stats