000

یکشنبه، شهریور ۱۴، ۱۳۸۹

برای زنانی که حقوق مردان را طلب می کنند

مشکل عمده جماعت فمینیست این ست که تمام هم و غم خود را برای برابری حقوق با مردان بکار گرفته اند . یعنی از ابتدا در انتخاب شعار به خطا رفته اند !
همین شعار تساوی حقوق زن و مرد یعنی تقسیم کردن جماعت انسانی به دو دسته متفاوت و بعد تلاش برای آنکه این دو دسته ( قشر ) متفاوت را به تساوی رسانند .
من اگر جای فعالان حقوق زنان بودم شعار دیگری را برمی گزیدم : احقاق حقوق انسانها !
شاید در زمینه تعهدات فردی در قبال مسئولیتهای خانوادگی بتوان جنسیت را ملاک برخی تمایزها دانست ( مثل تعهد مادر به حفاظت بهینه از نوزاد در رحم و همکاری مرد در مراقبت از مادر و انجام وظایفی دوچندان تا از مشقت بار بر همسر باردار بکاهد ) اما در جامعه ، آنگاه که قانون به انسانها نگاه می کند ، نباید مرزی بین انسانها کشید .
تکریم آزادی های فردی اگر بصورت کلی در مورد انسانهای جامعه ( و نه بصورت تقسیم بندی زن و مرد ) بیان شود ، مانع از ترسیم تبعیضات در نگرش به جنسیت خواهد شد .
من باور ندارم حتی نگاه زنانی که طالب تساوی حقوق و آزادیهای برابر با مردان هستند ، نگاهی فارغ از جنسیت باشد !
به بیان دیگر اگر این جماعت نسوان ( حداقل برخی از آنها ) به خواسته خود بهم رسند ، باز تلاش می کنند تا گامی به پیش بردارند و انتقام سالهای گذشته و ظلم نامردان دوران پیشین را از مردانی بگیرند که پا به پای آنان برای رسیدن به حقوق حقه شان گام برداشته اند .
نگرش به اندام و تعیین حقوق خاصه آن باید به وقت کاربردشان در نظر باشد . در زمانی که به حقوق فردی انسانها می پردازیم : همه ما انسانیم !
در بستر آزادیهای فردی نشان از شان انسانی باید گرفت نه زنانگی و مردانگی ، نه زادگاه و بارگاه ، نه ولی و والی .
به امید روزی که حجابی نه بر سر شما (زنان ) باشد و نه بین ما .

۲ نظر:

حسین.امیریه گفت...

فرهاد جان شعر را قبلا خواندم اومدم بنویسم قشنگ بود که دیدم این نوشته را گذاشتی که باید بگویم منهم امیدوارم روزی برسد که اصلا واژه تبعیض از تمامی فرهنگ نامه ها پاک شود و با فکر آدمی غریبه گردند اگر حمل بر فضولی نیست آیا شباهت نامی شاعر با شما اتفاقیست یا اینکه قرابتی هست زیرا از ایشان جاهای دیگری نیز شعرهایی خوانده ام.

فرهاد گفت...

حسین عزیز
رضا برادر کوچک من ست و البته نور چشمانم .

Free counter and web stats