000

دوشنبه، شهریور ۲۹، ۱۳۸۹

دورخیز شاهرودی برای رهبری

سید محمود شاهرودی از همان زمان که به ریاست قوه قضائیه برگزیده شد بخوبی می دانست نظر حکومت به وی بیش از یک آیت اله یا فقیه بزرگ ست .
وی در زمان ریاست قوه قضائیه چنان از حریم خود پاسداری می کرد که حتی از نادیده گرفتن حق مصونیت نمایندگان مجلس شورا نیز ابا نداشت و تعدادی از نمایندگانی که انتقاداتی به قوه قضائیه ( در دوران ریاستش ) وارد نموده بودند را بازداشت نمود !
سکوت شاهرودی نسبت به وقایع و فجایع اخیر کشور ( موسوم به کودتا ) ، سکوتی معنادار بود ، از طرفی وی مقید به حفظ رژیمی ست که خود را رهبر آتی آن می پندارد و از سویی با رفتار باند احمدی نژاد سازگار نیست ، هرچند وی در قیاس با اصلاح طلبان از جمله عناصر راست ( و البته گاه راست تند ) به شمار می آید .
پس از وقوع کودتای انتخاباتی و عدم همکاری لازم از سوی شاهرودی ، خامنه ای و باند کودتا مصلحت را در آن دیدند تا از وجود صادق لاریجانی در راس قوه قضاییه استفاده نمایند تا دستشان برای مجازاتهای سخت در مورد جرائم های سهل بسیار باز باشد .
شاهرودی در دوران تصدی قوه قضاییه همیشه از جرایم انتسابی به زندانیان انتقاد می نمود و بسیاری از این جرایم را فاقد محکومیت کیفری می دانست .
به نظر می رسد باند راست میانه با احساس خطر حذف از سوی باند راست افراطی ( باند موسوم به احمدی نژاد و سران سپاه ) تلاش می کند تا جایگزین مناسبی را برای دوران پس از خامنه ای رو نماید تا از انتخاب افراد تندرویی نظیر مصباح یزدی و شیخ محمد یزدی جلوگیری کند .
هرچند شاهرودی نسبت به خامنه ای بسیار متعادل تر است اما نمی توان تردید داشت که به فرض مرگ ( یا برکناری خامنه ای ) و تصدی شاهرودی به منصب ولایت فقیه ( بازهم به شرط آنکه اعضای خبرگان رهبری نیز تغییر یافته باشند ) باز هم شاهد اعمال روش های دیکتاتورمآبانه از سوی رهبری ( ولی فقیه ) خواهیم بود .
مطمئنا اعلام مرجعیت از سوی شاهرودی با روش های همیشگی باند کودتا ( تمسخر و رواج شایعات واهی ) روبرو خواهد شد مگر آنکه در پس پرده توافقی بین سران سپاه و روحانیت سنتی برای جانشینی خامنه ای ( پس از مرگ وی ) صورت گرفته باشد .
بویژه آنکه در ماه های اخیر تنش بین روحانیت سنتی و باند احمدی نژاد به شکلی حاد نمایان شده و خامنه ای با سیاست یکی به نعل ، یکی به میخ تلاش میکند برای حفظ نظام ( بخوانید هوادارانش ) این دو جناح را به هم نزدیک نماید .
احمدی نژاد اما تلاش می کند با گذر از خط قرمزهای نظام ( صحبت های خمینی ) مقامی والا و دست نیافتنی برای خود ابداع نماید ،
بی اعتبار دانستن مجلس بعنوان نهادی در راس امور ( که از فرامین خمینی ست ) بهمین منظور بیان شده . درحالی که با نگاهی هرچند گذرا به قانون اساسی جمهوری اسلامی درمی یابیم مجلس در هر زمان که مناسب تشخیص دهد توان استیضاح و برکناری رییس قوه مجریه را دارد و ریاست قوه مجریه می بایست خود و وزرایش همیشه پاسخگوی اعمال خود نزد مجلس شورا باشند .
احمدی نژاد با تاسی از جمله معروف جرج بوش ( هرکه در کنار من نیست ، دشمن ست ) سعی می کند تا با اعمال قوانین و رفتارهای ویژه خود ، این معنا را به دیگران القا نماید که یا باید تابع او باشند یا علیه او و در انتظار حذف ( سرنوشتی مانند رفسنجانی ) .

فهرست وار می توان به گوشه ای از این رفتارها اشاره نمود :

1. عدم شرکت در مجمع تشخیص مصلحت نظام به معنی نادیده انگاشتن اهمیت این مجلس.
2. بی اعتبار شمردن مجلس در مقابل دولت ، با توجه به اینکه اکثریت مجلس در دست راست میانه ست ( لاریجانی و باهنر ) .
3. تاکید بر اجرای طرح یارانه بمنظور جیره خوار نمودن قشر کم درآمد .
4. پافشاری بر حفظ مشایی به مثابه بی ارزش شمردن نقد منتقدین وی .
5. القا ی نظر مبری از پاسخگو بودن دولت به دیگران ( بجز رهبری ) .
6. اهانت آشکار و اتهامات بعضا بی اساس به شخصیت های مورد توجه مردم بجهت ( یا به خیال ) بی اعتبار نمودن آنها ( از جمله بدعت اهانت به مراجع تقلید !) .

وقایع هر روزه جمهوری اسلامی نشان از حوادث غیرقابل انکار در آینده ای نزدیک دارد : وقوع کودتای باند احمدی نژاد ، مرگ خامنه ای ، نزاع برای دستیابی به کرسی های مجلس خبرگان ، ورود شخصیت ها به بازی قدرت و ...

۴ نظر:

حسین . امیریه گفت...

هنوز طرف نمرده ببین چند تا مرده خور منتظر نشستند واقعا چه گیس و گیس کشی خواهد شد سر لحاف ملا که امیدوارم به آنجا نرسد و داغش به دل همشون بمونه که هیچ بلکه مقارن به صلابه کشیدنشون باشه عین دادگاه نورنبرگ . . .

فرهاد گفت...

خدا از دهنت بشنوه حسین گل

خلیل گفت...

سلام. خدا اگر می توانست بشنود، از سال 1360 می شنید.

خلیل گفت...

ضمنن ظرفیت ایشان برای چنین کارهایی بسیار ناچیز است.

Free counter and web stats