000

چهارشنبه، اسفند ۰۸، ۱۳۸۶

پایان سانسور مطبوعات ، آغاز اطاعت محض

هر دم از این باغ بری میرسد

خبر شکایت دفتر ریاست جمهوری از روزنامه هایی که صفحه اول خود را به

پیروزی هسته ای ایران اختصاص نداده و یا کمرنگ منعکس نموده بودند

از جهتی مایه تعجب و تاسف است

تا پیش از این عادت داشتیم به سانسور مطبوعات و لغو امتیاز در قبال انتقاد

از مسئولین تندرو نظام اما اینک فضای حاکم بر رسانه ها کاملا تغییر نموده

ارسال نامه از سوی شورای عالی امنیت به جامعه مطبوعات و دستور صریح

مبنی بر اختصاص تیتر صفحه اول به پیروزی هسته ای و بزرگ نمایی آن ، و

شکایت دفتر رئیس جمهور به دادستان تهران ، مرتضوی - قاتل مطبوعات

ضمن آنکه ادعای مسئولین جمهوری اسلامی که حاکی از فتح الفتوح در

پرونده هسته ای ایران بوده ، را زیر سوال می برد ، نشان از ایجاد اختناقی

شدید و بیرحم بر جامعه خبرنگاران و رسانه های جمعی ست

اگر پیش از این خبرنگاران و روزنامه ها پس از تخلف از مدح و ستایش مسئولین

جناح تندرو مورد مواخذه قرار میگرفتند اینک فاش شده که حتی نوع نگرش به

اخبار و تنظیم تیترها و تفسیر ها میبایست به فرمان شورای امنیت ملی

باشد!

اکنون بوضوح سخن وزیر ارشاد و پیروان مصباح معنی می یابد که کشور نیازی

به اینهمه ! روزنامه و مجله ندارد

براستی اگر قرار باشد تنظیم اخبارو تفسیر آن در انحصار هواداران خامنه ای

قرار گیرد ، نیازی به تعدد روزنامه ها و حتی احزاب نیست ، کافی ست حزب

فراگیر رستاخیز تشکیل شود و تنها یک روزنامه بنام نامی مقام ولایت منتشر گردد

متاسفانه پس از ورود سلاح های ساخت کره شمالی ، اینک شیوه مدیریت

کیم جونگ ایل اما با رنگ مذهبی بر کشور احاطه می یابد

روزگاری در قرآن آیه بود که

ای مردم ، پیروی کنید کسانی را که از شما نخواهند مزدی

اکنون باید دعا گو باشیم تا تنها مزد و سهم و قدرت بخواهند و از جان مردم بگذرند


یکشنبه، اسفند ۰۵، ۱۳۸۶

انتخابات یعنی حضور برای تشکر از سرکوب شدن


" آخ که چقدر دشمن داری خدا ، دوستاتم که مائیم ، یه مشت عاجز

علیل ناقص عقل که در حقشون دشمنی کردی " . (۱)

آی مردم ، اصلا نیازی نیست اینهمه به خودتان فشار آورید !

مسئله آنقدر روشن ست که احتیاج به حل ندارد!

انتخابات یعنی انتخاب کردن و کلمه انتخاب اگر برگرفته از استقلال و

آزادی فرد در گزینش نباشد ، معنی نمی یابد.

تنها خواست سران حکومت اسلامی حضور مردم در حوزه های رای گیری ست

تا بتوانند حضورمان را تائیدی قلمداد کنند در حمایت از شعائر حکومتی مبنی

بر سرکوبی حقوق و خواسته هایمان !

مطمئن باشید از ساعات اولیه روز رای گیری ، دستگاههای تبلیغاتی و سران

رژیم فریاد سر خواهند داد که مردم با حضورشان با آرمانهای انقلاب تجدید میثاق

کردند ، همان آرمانهایی که همین رهبران به آنها خیانت کرده و میکنند

" استقلال ، آزادی ، رفاه ، امنیت و حق تعیین سرنوشت کشور برای مردم ".

مطمئن باشید حضورمان را بهانه ای قرار میدهند تا بگویند ما حامی حکومت

خلیفه ای هستیم تا یک نفر برای همه ما تصمیم بگیرد

خواهند گفت مردم پشتیبان طرح های دولت هستند ، همان تصمیماتی که منجر

به افزایش تورم و بیکاری ، اشاعه فساد و فحشا ، فروش دختران به کشورهای

عربی و افغانستان و چین و... ، شده تا ثروت ملی ما یاری دهنده گروههای

تروریستی و آبادی کشورهایی بی اثر و خاصیت در دورافتاده ترین نقاط دنیا شود

وقتی خودشان افراد را برای ما گلچین !! میکنند

وقتی من اجازه ندارم به فرد مورد نظرم رای دهم

وقتی فرد راه یافته به مسجد ! ( مجلس ) اسلامی مطابق با قوانین فعلی حق

دفاع از حقوق مرا ندارد

وقتی رای من اصلا شمارش نمیشود

چه اصراری ست تا بازیچه خواست مسئولین شوم؟

چه دلیلی دارد تا با حضور در حوزه ها ، اجازه دهم از حضورم در تائید اهداف مورد

نظرشان بهره جویند ، اهدافی که برای تغییر آنها به پای صندوق ها میروم

---------------------------

(۱) . دیالوگی از علی حاتمی در فیلم سوته دلان که در وبلاگ

" چیزی هست که هرگز پیر نمیشود " خواندم .


نگاهی به آخرین نوشته فاطمه رجبی خطاب به سید حسن خمینی و شریعتمداری

خانم فاطمه رجبی ، همسر اقای الهام ، سخنگوی دولت و از طرفداران

سینه چاک احمدی نژاد در یادداشتی که در انصار نیوز منتشر شد

مطالبی را عنوان نمود.

اگر کسی نام سید حسن خمینی را حذف کند ، خواننده تصور میکند نامه

خطاب به رئیس جمهور است !

با هم گوشه هایی از این نوشتار را مرور میکنیم :

خطوط آبی رنگ ، دقیقا از متن نوشته فاطمه رجبی اقتباس شده.

آقای سیدحسن خمینی! مبادا در این موج عظیم "آقازاده پروری" گرفتار شوید

.... چون او در نظر و عمل با "خانواده‌سالاری"، قبیله‌گری...مبارزه نمایید .

این واژه خانواده سالاری و قبیله گری مطمئنا درخور احمدی نژاد و دوستان اوست

ليست روساي فاميلي دولت احمدي نژاد(۱)

داوود احمدي نژاد : رييس بازرسي رياست جمهوري > برادر احمدي نژاد
حسين شبيري : رييس صندوق مهر رضا > شوهر خواهر احمدي نژاد
پروين احمدي نژاد : معاون مركز امور زنان رياست جمهوري > خواهر احمدي نژاد
علي اکبر محرابيان : وزير صنايع > خواهرزاده احمدي نژاد

احمدی مقدم : فرمانده نیروی انتظامی > باجناق احمدی نژاد

اقوام هاشمی ثمره ، همه کاره رئیس جمهور :

مهندس مهدي هاشمي ثمره :مديركل وزارتي وزير نيرو > برادر هاشمي ثمره
خانم قند فروش : مشاور خانواده وزير كشور > زن برادر هاشمي ثمره
عبدالحميد هاشمي ثمره : معاون وزير صنايع > برادر هاشمي ثمره

مهندس زريبافان (دبير هيات دولت):

داوود مددي : رييس سازمان تامين اجتماعي > باجناق زريبافان
سيدمحسن نبوي : عضو هيات مديره شركت سرمايه گذاري خارجي> داماد زريبافان
عليرضا مددي : مديركل وزارتي وزارت تعاون > برادرزاده باجناق زريبافان
ناظمي اردكاني : وزير تعاون > شوهر عمه داماد زريبافان
دانش جعفري : وزير اقتصاد > پسر عمه پدر داماد زريبافان

همسر سخنگوی دولت در ادامه چنین آورده :

خمینی عزیز، آن وارث انبیاء و اولیاء .. خاضعانه فرمود: "اگر کسی عکس مرا

پاره کرد، با او برخورد نکنید."

و صد البته همه میدانیم با دانشجویان معترض به حضور رئیس جمهور در دانشگاه امیرکبیر

و حتی نمایندگانی که مخالف رئیس جمهور بودند چه ها کردند !

قانون اساسی، گرانقدرترین یادگار امام عزیز و خونبهای شهیدان است. در این

قانون همه مردم با هم مساویند، و رهبری نیز با مردم مساوی!

و دقیقا بهمین دلیل تعدادی را رد صلاحیت میکنند و تعدادی رد حیات !

آفت بزرگ انقلاب خمینی، که بیماری صعب‌العلاج آن را موجب شده، قبیله‌گرایی

و خانواده‌سالاری است.

قابل توجه معجزه هزاره سوم !

فریبکاری دموکراسی‌خواهانه به منظور گرفتن آرای نانوشته مردم برای

اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس هشتم است.

فریبکاری دین محوری و ریاکاری و متدین نمائی به چه منظوری ست ؟

روزهای شکست شرم آور را پیروزی قلمداد کردن ، چه تعبیری دارد؟

باج دهی به دولتها و گروههای فاقد اهمیت ، سفر به شهر ها وروستاها

و تصویب کیلوئی مصوبه هائی که هرگز اجرایی نمیشوند ، چه هدفی را

دنبال میکند ؟

به جرات می‌گویم این فتنه "عمروعاصی"، "قرآن بر سر نیزه کردن" است

که متاسفانه "عجول‌های همیشه قیم" هم بدون استدلال و منطق، به دنبال

آن راه افتاده‌اند.

این قرآن بر سر نیزه کردن ، سپر دین مداری و چماق اسلام ناب محمدی همیشه

در انحصار گروه تمامیت خواه قرار داشته تا آنجا که حتی خرافاتی چون خواب نما

شدن را برای دیگران جرم و برای خود ارزش میدانند.

آقای سیدحسن خمینی!

در این عرصه راه جد بزرگوارتان را بپیمایید، و در سرکوب فتنه بپا شده به

بهانه شما، وارد میدان شوید.

تنها برداشت از این موعظه آمرانه این است که باید همچون دهه شصت و

سالهای آغازین انقلاب ، بدون حساب و کتاب نسبت به قلع و قمع مخالفان

اقدام نمود . توجه نمائید که این مخالفان ، همراهان دیروز خمینی و پیشکسوتان

انقلاب هستند ، حال خود در نظر بگیرید نظر همفکران ایشان مثل مصباح

یزدی ، احمدی نژاد ، خامنه ای ، جنتی ، خزعلی و... را در مورد افرادی که به

ولایت فقیه و نظام اسلامی اعتقادی ندارند.

بیایید و با خلع سلاح "آقایی‌کنندگان همیشه" و آقازاده‌پروران مافیایی که

روش آنها دور از ساحت خمینی و منسوبان اوست، راهی بگشایید تا

چون "من" بتواند سخنانی را با شما در میان بگذارد.

سخنانی که از هراس همین سرکوبگری‌ها در گلو نگاه داشته‌ام .

شاید طنز آمیز ترین و بی شرمانانه ترین قسمت نوشتار همین چند جمله اخیر

باشد ، که تداعی گر : ببری مال مصلمان و چو مالت ببند

بانگ و فریاد برآری که مسلمانی نیست !

مسلما هتاک تر و گستاخ تر از این خانم در جمع مسئولین سراغ نداریم.

هیچکس از تهتمت و توهین ایشان در امان نیست ، هرچه میخواهد میگوید

آنهم با ادبیاتی بس توهین آمیز ، باز هم ناله میکند که چرا او و همچون اوئی

فضا را برای گستاخی بیشتر ! ناامن می بینند !

در ادامه نوبت به شریعتمداری کیهان نشین میرسد و از سردار عزیز جعفری

سخن به میان می آورد که "سخن سردار جعفری نه "بخشنامه" بود، نه

"فرمان اجرایی" !

اما هرگز نمی گوید که اگر سردار عزیزش ، جعفری ، نظرش را بخشنامه میکرد و

فرمان اجرائی صادر می نمود ، دیگر دخالت تعبیر نمی شد که نام کودتا

بیشتر برازنده عمل سردار میبود ، هرچند بخوبی میدانیم که همین اظهار نظر

به معنی صدور فرمانی علنی برای " صندوق پر کنی و آرا خوانی " میباشد !

متاسفانه وقاحت از حد گذشته ، افرادی مصدر امور قرار گرفته اند که با

پشتیبانی رهبر و دخالت علنی پسر او فضا را برای حکومت نظامی اعلام نشده

مهیا نموده اند.

نوشته خانم رجبی تنها بازگو کننده خط مشی باند خام(خامنه ای ، احمدی نژاد

و مصباح ) است.

حکومت دینی راه بجائی نخواهد برد که دین را گوهری میدانند که تنها خود را مفسر و

گوهر شناس قلمداد میکنند و بنام خدا بی محابا سر از بدن افریدگانش جدا میسازند.


-----------------------------------

(۱)

افراد ذکر شده از اینجا برداشت شده، شاید تعدادی برکنار شده باشند اما

حتی عزل یا استعفای تعداد انگشت شمار آنان تائیدی ست بر

به قول خانم رجبی "خانواده سالاری و فامیل بازی " . راس آنان چیست و کیست

که اینان دنباله او هستند

جمعه، اسفند ۰۳، ۱۳۸۶

وتوی امضای امام زمان

آیت الله مشکینی در زمان حیات و بیداری پس از خواب گفت

تشکر ويژه از حضرت بقية الله دارم كه ..اسامی

نمايندگان مجلس هفتم ..را امضا كردند

شورای نگهبان در اقدامی امام زمان ستیز

صلاحیت بیش از ۵۰ نفر از نمایندگان مجلس هفتم را رد کرد

کدام گزینه صحیح است ، میتوانید چند گزینه را انتخاب کنید

. امام زمان معصوم نیست و جایز الخطاست

آقایان فرق امام غایب و کابوس ناشی از پرخوری یا بو جوراب بالای سر

را نمیدانند

.برخی نمایندگان مجلس هفتم ، امام زمان را فریب داده بودند .

. امام زمان مسئولین را فریب داده بود.

همه همدیگر را فریب میدهند اما زور اینها بیش از آنها ست.

تعدادی از نمایندگان در پستوی خانه خود از فروش دختران ایرانی به

پاکستان و افغانستان و شیخ نشین ها انتقاد کرده بودند

نمایندگان سابق و بی اعتباران فعلی ، احتمالا ته مانده آب لیوان

رئیس جمهور را نخورده اند

تعدادی از دختران ترشیده مسئولین رده بالا ، ازدواج کرده و باجناقهای

تازه داماد، نیاز به پست و مقام دارند

. حمزه به خواب رهبر آمده و امضای امام زمان را وتو کرده .--

/////

کاش مسئولین در همان خواب شیرین باقی میماندند



پنجشنبه، اسفند ۰۲، ۱۳۸۶

زلزله و سکس

شیعه نیوز: حجت الاسلام والمسلمین علی اکبر مهدی پور، محقق و پژوهشگر مهدویت، در
سومین روز همایش صبح قریب گفت :
رواج بی بندو باری در یک جامعه باعث بروز زلزله میگردد
آقای طلبه ای بیش نیست ! یا نمیداند کمربند زلزله چیست و یا چون دیگر علمای حوزه
اعتقادی به کمربند و بسته بودنش ندارد!
درضمن با توجه به اینکه نهایت بی بندوباری سکس است
میتوان به ارتباط زلزله و سکس پی برد ، به این معنی که در هنگام سکس ، زلزله رخ میدهد
اما نه در خیابان که در تختخواب !
در آلمان زلزله نمی آید

بهتر است ایمان و تقوی را از آلمانی ها بیاموزیم تا از
زلزله در امان باشیم



چهارشنبه، اسفند ۰۱، ۱۳۸۶

انتخابات

شورای نگهبان صلاحیت تعدادی دیگر از کاندیداها را تائید کرد .

به مرگ می گیرند تا به تب راضی شویم !

این شیوه فروشندگان مغازه های بنجل فروش است که ابتدا قیمت بالا را

پیشنهاد میکنند تا با چانه زدن مشتری به همان قیمت مورد نظرشان برسند .

نه شورای نگهبان توان عمل بر خلاف نظر رهبر را دارد و نه خامنه ای ناآگاه از عملکرد

شورای نگهبان است اما این بازیها برای تهییج مردم به شرکت در انتخاباتی ست

که حکومت فقط انتظار حضور در باجه های رای گیری را دارد و الا نتایج از حالا

روشن است چه شیخ بخوابد و چه تا صبح بیدار بماند !

هردوره شاهد تکرار این بازی کثیف از سوی رهبران جمهوری اسلامی هستیم

و عجب که تصور میکنند هنوز این بازی برای مردم تازگی دارد !

توضیح یا اعتراف

امروز بدلیل حضور مهمانی عزیز مجبور شدم برنامه کنکاش که از

شبکه یک (جهانی جام جم ) جمهوری اسلامی پخش می شد را ببینم.

مهمان ، وزیر کشور بود.

چند نکته از صحبتهای وزیر کشور به نظرم قابل تامل آمد :

۱. مردم عراق در انتخابات ، به قانون اساسی خود بدلیل مشابهت با قانون

اساسی ایران رای دادند و در انتخابات مجلس نامزدهایی را برگزیدند که تمایل

به ایران دارند.

۲.شورای نگهبان ، صلاحیت نمایندگان و مسئولانی را رد کرده که فساد مالی

یا اخلاقی داشته اند !

۳."بعضی ها بدلیل عدم احراز صلاحیت رد شده اند" و این عدم احراز را چنین

معنی نمود:

اینکه شماره شناسنامه یا تاریخ تولد نامزد را نمیدانستند و از این قبیل !

۴.افراد ۱۵ ساله بدلیل شور نوجوانی قادر به تشخیص افراد خبره نیستند .

در مورد اول جای سوال است که آیا حکومت امریکا و حضور نظامیش در عراق

باعث شده تا مردم این کشور از آزادیهای حقه خود محروم شوند یا خیر؟

اگر امریکا با اشغال نظامی و به قول پورمهدی با صرف هزار میلیارد دلار و خسارات

مالی و تلفات انسانی توانسته باشد دموکراسی را در این کشور برقرار نماید ، قابل

تحسین است!

چگونه دولت امریکا پس از تصرف عراق به ذهنش نرسیده تا با تشکیل شورای نگهبان

از حضور نمایندگانی که برخلاف سیاستهای حاکمان بر نزدیکی با ایران اصرار دارند ،

جلوگیری کند!

به عبارت بهتر ، دولت نظامی امریکا حقی که دولت آخوندی ایران برای خود قائل

شده را غیر انسانی میداند آنهم برای کشوری که با خسارات و تلفات فراوان به

تصرف درآورده .

۲. بیان "فساد مالی و اخلاقی " در رد صلاحیت مسئولین سابق اتهامی ست که این

روزها به سادگی و فراوانی جایگزین "دگراندیشی و عدم همراهی" شده.

جای تردیدی نیست که کلیه مسئولین فعلی از برکت انقلاب به نوائی رسیده اند.

۳.ناتوانی در تشخیص هویت یا به زبان وزیرکشور مشخص نبودن شماره شناسنامه

یا تاریخ تولد نامزدها ، از توجیهاتی ست که تنها از زبان فردی شنیده می شود که

مردم را فاقد شعور و درک میداند و الا اولین مدرک برای ثبت نام ، شناسنامه متقاضی

ست !

شاید بهتر بود جناب وزیر می گفت :

مسئولین تشخیص صلاحیت ،در هنگام بررسی مدارک نامزدها عینک به همراه

نداشته اند !

و اما مورد چهارم که جای بحث فراوان دارد !

در هنگام رفراندوم جمهوری اسلامی ، خمینی اعلام نمود افراد بالای ۱۵ سال

حق رای دارند ، بعبارتی ، در حکومت ستم شاهی و دیکتاتوری شاه ، نوجوانان

به شعور سیاسی لازم رسیده بودند اما امروز و پس از گذشت سی سال که

نوجوانان امروزی و پدر و مادرشان تحت تعلیم ملایان هستند از درک مسائل سیاسی

عاجز شده اند . به بیان دیگر ، حکومت جمهوری اسلامی حتی از حکومت شاه که

آنرا دیکتاتوری و خفقان میدانستند ، در زمینه آموزش و اطلاع دهی ، عقب تر است.

شاید بخاطر همین یک مورد بتوان به نظام ملایان آفرین گفت که در جهت دستیابی

به حکومتی که مردم تحت فرمانش را خاموش و بی نظر میخواهد ، پیشرفت بسیاری

داشته.

اکنون "شعار دین از سیاست جدا نیست" کاملا معنی یافته :

سیاست چیزی جز دین نیست ، و دین یعنی خرافاتی که انسان را ملزم به تقلید از

مراجعی میکند که از زمان خود هزار سال دورند .

در پایان هم وزیر کشور ابراز امیدواری کرد تا در آینده سیستمی بکار گرفته شود

که افراد نتوانند خود را کاندید نمایند تا دلیلی برای بررسی صلاحیت ها وجود نداشته باشد !

دوشنبه، بهمن ۲۲، ۱۳۸۶

تذکره الروسیاه

به مناسبت دهه زجر

البلاهت الوقیح ، آسد علی گدای زودباور
آن عالم ربانی ، آن شیخ مامانی ، آن رهرو بی همت ، آن شیخ بی غیرت
آن ملای بی قرار ، آن رهبر بی بخار ، آن مردمان را کرده در قفس ،آن خلق را بسته را ه نفس ، آن عاشق ترانه آمنه ، آ سید علی گدا ، خامنه .
بزرگ شیخی بود در سرای حوزه ،
گویند روزی آسید علی بر مراد خود وارد شد و گفت:
عمر تو دراز باد که گر نباشی ، ریشم را کفنم کنند. مراد گفت : نهراس که پس از من تو بیایی .
و این از معجزات سرزمین فارسیان بود که مقامات از قبل بشناختندی
از این سخن حالتی بر عارف گدا رفت که نعره زد و غش کرد.
پس از هوش آمدن قضیه را جدی گرفت و خود را تباه کرد.
از او پرسیدند : بزرگترین کیف از بلاهت وقیح شدن در چیست؟
گفت : اینکه کون اکبر کوسه بسوخت!

از کرامات شیخ همین بس که در زمانش هیچ بانگی بر نیامد مگر از سینه سوراخ شده و هیچکس به محبس نرفت مگر بی نیاز شد از طعام و روزه دار شد بر دوام!

روزی دیگر شیطان رجیم یانکی صفت(الجرج بوش) لعنت اله علیه ، در خواب حالش بپرسید شیخ علی گفت: دست بردار از این در وطن خویش غریب .
که این از عجایب بود که او ولی مسلمین میبود و هیچ مسلم از او تقلید نکرد.

از صفات روحانی آسید علی گدا این بود که یومیه به ساعاتی متوالی سیر آفاق و انفس میکرد و در این حالت منزل پر از دود مینمود و در عالم هپروت سیر میکرد ، چشمانش خمار میگشت گویی با اولیا محشور شده و مسئله از آنان باز می پرسد.
مریدان در این وقت عودها بسوزاندند تا همسایگان از عالم شیخ آگاه نگردند که به وقت رجعت از آسمان ، خواب او را درمی ربود.

-------------------------------------------------
آخوندک محمود احمدی نژاد فراخ الکانه
آن سوخته جمال ، آن نبرده فهم و کمال
آن کینه را مفتاح ، آن ملیجک مصباح
آن دارنده هاله ، آن ..س خل بیچاره
آن از تیره میمون ، آن خوراکش پنیر و تافتون
آن محو کننده اسرائیل ، آن ملائک بکرده عزرائیل
آن منابع را بداده بر باد ، شیخ محمود ان ، احمدی نژاد
کوچک اندامی داشت و دراز زبانی.
نقل است روزگاری دراز هیچ نخفت و بر لوایح بلاد انگشت میزد ،
که میگفت انگشت بر لوایح بلاد ، خواب کند مردم خراب.

روزی مریدی به والده ی شیخ محمود گفت : مهر مادری نه این بود که چنین ریختی بر فرزند بریختی.
مادر محمود گفت: هیچ مگو که نسل ما از ازل الی الابد چنین است.
الهام که از مریدان شیخ بود ، هر صباح ماشین شیخ هل میداد.بدو گفتند راز این همه هل دادن چیست؟
گفت : شیخ وعده به فردا داده . و فردا روزی معجزه این ریاضت مکشوف بگردید و الهام بر کابینه اذن دخول یافت.

عیال الهام بر صفت شیخ مکتوب بسیار نگاشت.جماعتی بدو گفتند:
تو که شیفته این شیخی ، چرا زودتر بله نگفتی؟
عیال الهام الاشد السلیطه گفت:
وصفش راحت تر از وصلش باشد!
این از کرامات شیخ بودکه هیچکس یارای نگاه خیره بدو نداشت و هرکه خیره شد بوقت خندیدنش ازعذاب جهنم دور گشت که کفاره گناهان پس داده بود.

روزی بر آسد علی که از مفاخر طلاب بود وارد شد و دستش ببوسید.
آسدعلی نوازشش نمود و گفت : تو خودت نمره بیستی ، تو مث آدمی نیستی.
شیخ محمود ان میگفت:
ما عدالت پروریم نه عداوت بر خلق ، و از کراماتش اینکه عدالتش عین عداوت بود و عداوتش عین جنایت.

روزی پس از قتلش بخواب بزرگی آمد که بزرگ درجا سکته نمود.پس روزی دیگر
بر خواب عیال نازل شد و گفت:
بواسطه خنداندن جمله خلایق دهر ، از گناهانم بگذشتند و در فردوس برین واردم نمودم !بسه دیگه سوختم سوختم .....

Farhad Heyrani

شنبه، بهمن ۲۰، ۱۳۸۶

جاده های چالوس

مدتی ست درگیر درس و یادگیری زبانم
امروز دوستی از سوئد تماس گرفت و گفت خواننده ای در آنجا ، شعری
از رضا (برادرم) را خوانده ، کلی کیف کردم ، بجهت تبلیغات خانوادگی
این لینک را قرار میدهم.
" یه بهونه مونده بود تا
از تن خودم رها شم
واسه آسمون چشمات
یه عالم پرنده باشم"


سایت رضا حیرانی

سه‌شنبه، بهمن ۱۶، ۱۳۸۶

جدا سازی جنسیتی

تاکنون انواع بهانه ها برای جداسازی مردان وزنان را شنیده بودیم ، مثل

جداسازی در اتوبوس ، راه پله ادارات ، دفترکارمندان ،تفکیک پارکها ،

دانشگاه ، متون درسی ، قطار ، قسمت جلو تاکسی ها ... ، اما این بار

سخن از جداسازی در اموری ست که تخصص ،ویژگی اصلی آن است.

همزمان با اجرای فاز یک بیمارستان مخصوص بانوان ، لاله افتخاری

نماینده " مسجد شورای اسلامی " و هوادار دولت اعلام نمود :

۱. "در سرزمين اسلامي نبايد يك مريض زن به دست‎ ‎نامحرم مداوا شود".

البته خانم افتخاری توضیح ندادند از چه زمانی و از چه مرجعی به این نتیجه

رسیده اند که طبیب ، نامحرم است !

۲. "جدا سازي در اماکن عمومي از جمله ادارات، پارک، سينما، قطار،

آسانسور !!، دانشگاه و‎ ‎ساير اماکن ‏براي صيانت از زنان قابل اجراست".

۳."زنان با كمال ميل اين فرصتهاي شغلي را که با توجه به خلقت انسان

برای بانوان مکروه است را در اختيار آقايان قرار‎ ‎مي‌دهند ".

شاید اشاره به این نکته بتواند دلیل خصومت خانم افتخاری را شفاف سازد:

این موجود نجیب و هراسان از جنس مخالف ، بدلیل شرایط غیر اسلامی در

دوران تحصیل خود ، خانه نشین شد و پس از انقلاب دوباره به درس روی آورد

و توانست در سن ۳۰ سالگی دیپلم گرفته و پس از مدت کوتاهی به صندلی

مسجد شورای اسلامی تکیه زند.

بجز عوام فریبی و ریا و کاسه داغتر از آش شدن چه نامی میتوان بر طرح هایی

اینچنین نهاد ؟

ساخت بیمارستان ویژه بانوان آنهم در شرایطی که کمبود پزشک و

مراکز درمانی از معضلات اجتماعی در سرتاسر ایران ست تنها به یک

لطیفه شباهت دارد ، که اولا برخلاف دستور صریح تمام کتب

توضیح المسائل علما و مراجع تشیع ، از جمله خمینی کبیر است ،

و عوام فریبی ست چرا که اگر واقعا لمس دست بیمار توسط دکتر نامحرم

گناه باشد ، بانوان مقیم شهرستانها باید تن به معاصی و گناه و تماس با

نامحرم دهند اما زنان تهرانی از این آسیب مهلک به سلامت خواهند

گذشت ، البته اگر بتوانند بر ترافیک و دوری مسیر غلبه کنند.

ناگفته پیداست پس از افتتاح بیمارستان ویژه زنان ، مطمئنا خواهند گفت

بقیه مراکز درمانی از پذیرفت بانوان معذور میباشند !

پیشنهاد میشود تمامی موارد زندگی ایرانیان را با چنین تقسیم بندیهایی

تفکیک نمایند ، مثلا خرید سبزی " شاهی" ( که از اسامی مونث است )توسط

آقایان ممنوع شود مگر آنکه همراه خود دخترش را هم ببرد تا سبزی فروش

" شاهی " را بدست نامحرم ندهد.

یکشنبه، بهمن ۱۴، ۱۳۸۶

بررسی احکام

در این بخش به بررسی چند حکم می پردازیم.
واجب است همه ی مسلمانان با دقت کافی نسبت به مسائل اینچنین ، اعمال خود را تنظیم نمایند
تا خدای ناکرده در آخر زمان ، نیم سوز نصیبشان نشود!

احکام لواط:
واجب است اگر قصد لواط با شخصی را دارید ، ابتدا خواهر یا مادرش را به عقد خود درآورید
و الا از کفتان می رود .سایت شعائر این مبحث شیرین و لطیف را اینچنین شرح میدهد :

س 53_ آیا شخص لواط کننده می تواند با مادر، خواهر و یا دخترِ لواط داده ازدواج کند؟

ج _ مادر، خواهر و دخترِ پسری که لواط داده بر لواط کننده حرام است، در صورتی که

لواط کننده بالغ و لواط داده نابالغ باشد. ولی اگر گمان کند که دخول نشده، یا شک

کند دخول شده یا نه، بر او حرام نمی شوند.

س 54_ اگر با مادر، یا خواهر و یا دختر کسی ازدواج نماید و بعد از ازدواج با آن

شخصی لواط کند، آیا آنها بر او حرام می شوند؟

ج _ آنها بر او حرام نمی شوند.

احکام قضات ( آیت اله بهجت ):

صلاحیت قاضی به ریش او بستگی دارد ، فلذا اگر قاضی ریش نداشته باشد باید

از مسند قضاوت برکنار شود و اگر ریش داشته باشد ، میتواند هرچه خواهد انجام

دهد و در این مورد بایستی به قاضی مرتضوی اقتدا نمود که بار یش ، ریشه همه را

خشک میکند.

احکام ازدواج ، زندگی ، سکس و دیگر هیچ !(سایت الشیعه):
اصولا ازدواج مانند بازی حذفی فوتبال است یعنی یا باید برد و یا باخت .
فلذا زن در صورتی که راضی به عقد شود ، مرد مالک ست و :
زنى كه عقد دائم شده نبايد بدون اجازه شوهر از خانه بيرون رود و بايد خود را
براى هر لذتى كه او مى خواهد تسليم نمايد و بدون عذر شرعى از نزديكى كردن
او جلو گيرى نكند .
(جیگر مراجع تقلید را بخورم م م م م !)

احکام تقلید:
بنا بر قوانین طبیعی و احکام الهی ، مراجع تقلید انسانهایی هستند که با هوش و استعداد
بی نظیر خود باید مردم را به زور وقوه بسیجی به سوی خدایی ببرند که خودش (خدا) قادر
به انجامش نبوده .
در حقانیت علما همین بس که (آیت اله بهجت):
در تعليمات دينى و قوانين الهى مردم به پيروى از فقهايى كه در تشخيص احكام الهى
مهارت دارند، رهنمون مى شوند، فقهايى كه ساليان طولانى با استعداد سرشار
خود در راه علم و دانش قدم برداشته ، و به مقام شامخ اجتهاد رسيده اند
فقهايى كه رهبران و راهنمايان دينى مردم هستند و از طرف پيشوايان الهى اسلام اين
مقام بزرگ به آنها اعطاء شده است تا افراد را در تمام شئون دينى رهبرى كنند.

آقا همین جور برای خودش درجه و مدال صادر میکنه :
" خود گوئی و خود خندی
عجب مرد هنرمندی" !
Free counter and web stats