000

دوشنبه، شهریور ۰۵، ۱۳۸۶

باند خام و انتخابات

اولین بار که علیرضا افشار را ملاقات کردم ، سال ۱۳۵۸ بود.در دفترش واقع در میدان انقلاب

،ساختمان جهاد سازندگی که گویا از القانیان مصادره شده بود.

در آن سالها عضو جهاد سازندگی بودم و افشار مسئول مستقیم گروه ما بود.

اتاقی ساده داشت ، کف اتاق لخت بود و تنها در کناره ای موکتی تا شده قرار داشت .

میز چوبی یک در یک (متر) او که مملو از پرونده های روستائیان بود بیش از هر چیز دیگر

توجهم را جلب کرد ، افشار با ریشی انبوه و لباسی نامرتب که از ویژگیهای انقلاب های

آنزمان بود !! به درخواست آنان رسیدگی میکرد.

روستائیان صف بسته بودند و هرکدام نامه یا تقاضایی داشتند.

شاید بتوان گفت جهاد سازندگی در بین نهادهای انقلابی بگونه ای دیگر بود ، حداقل

در زمانی که من بودم ، "سنگرسازان بی سنگر " ، شعاری که مایه فخر همه جهادیان

بشمار میرفت . کار گروه ما که در ادارات مستقر بودیم ، شناخت نظام اداری و نقد بوروکراسی

حاکم بر ادارات بود ، همچنین انجام پروژه هایی که دستگاههای اداری بدلیل نبود

نیروی متخصص و یا عدم تامین هزینه های سنگین ، قادر به انجامش نبودند.

شعار "" کار بقدر توان ، مزد به قدر نیاز "" در جهاد به فعل رسیده بود....

از مطلب دور نیفتیم ، در سال ۱۳۶۱ بدلیل نظرات افراطی علیرضا افشار ، اختلافات

در شورای مرکزی ۳ نفره جهاد بالا گرفت .

علیرضا افشار که قدرتمند ترین عضو شورا بود به جهت اطمینان از انتخاب خود ، پیشنهاد

داد تا انتخابات مجدد صورت گیرد تا بتواند با بدست آوردن دستاویز لازم، نظراتش را اعمال کند

انتخابات انجام شد اما او انتخاب نشد !!

سپاه پاسداران که مرکزی بود برای افراطیون راست ، به سرعت او را جذب نمود و بعد ها

به بسیج رفت تا اجرایی شدن ایدئولوژی کسب قدرت با اعمال خشونت را گسترش دهد.

برای شناخت افشار کافی ست بدانیم تنها موسیقی مورد علاقه اش " مارش نظامی " ست!

امروز در خبرها خواندم ، افشار پس از خدمات فراوان ! در سپاه و بسیج به وزارت کشور

رفته تا دولت " نظامی - الهی " یکدست تر از سابق به اهداف باند "خام"(خامنه ای -

احمدی نژاد - مصباح ) نزدیک شود.

با انتخاب برادر جهادی سابق و سردار امروزی برای انجام انتخابات مطمئنا امیدهای واهی

مدعیان اصلاح نظام از طریق انتخابات رنگ میبازد .

امثال نبوی (خارج از کشور نشینان ) و اصلاح طلبان بی هویت داخلی شاید اکنون بفهمند

که تکیه بر باد زده اند.

نگاهی هرچند گذرا به گفتار و عملکرد مسئولین دگم اندیش جمهوری اسلامی این باور را

میرساند که اینان با اعتقاد راسخ بر خرافات سعی میکنند کشور را به بحرانی غیرقابل

عبور نزدیک کنند.

منظور از دگم اندیش نه ابراز توهین که بیان حقیقتی ست واضح در مورد باند "خام" (خامنه ای

- احمدی نژاد - مصباح ).

باند خام تصور میکند در تمامی بن بست ها دستی از آسمان بیرون خواهد آمد و دشمنان را

نابود خواهد کرد.

باور دارند که دنیا بدلیل عدم تمایل به تنش و آشوب ، سرانجام در برابر زیاده خواهی های

اینان تسلیم میشود ، تصوری که صدام هم داشت و گرفتار صد دام شد.

امروز وظیفه همه ما تحریم انتخاباتی ست که توسط باند جمهوری اسلامی انجام میشود

برای ملایان مهم نیست مردم چه آرایی به صندوقها بریزند که نفس شرکت و حضور در

شعبات رای گیری کافی ست تا باند " خام " خوراک تبلیغاتی مناسبی برای اثبات

حقانیت و مشروعیت خود نزد مردم ، بیابد.

بکوشیم بازیچه نشویم.

ایران تنها کشوری ست که نتیجه آرایش قبل از انتخابات مشخص است ، افشار آمده

تا خاطر نظام و نظامیان از عدم انتخاب بازیگوشان جمع باشد.

Farhad Heyrani

سه‌شنبه، مرداد ۳۰، ۱۳۸۶

صادرات دستاوردهای هسته ای

رئیس جمهور :

ایران آماده است تا دستاوردهای هسته ای خود را در اختیار کشورهای

صلح طلب قرار دهد !

ایشان ضمن تاکید بر روابط عمیق و گرم میان ایران و کشورهای صلح طلب

افزود :

غربیها از همین ناراحتند که چرا تمامی مردم دنیا و دولتهای صلح طلب مثل

چاوز و حسن نصراله و شیعیان عراق و طالبان دست دوستی به سوی ما دراز

کرده اند.

دوست و دشمن را باید از همینجا ها شناخت ، برخلاف غربیها ، این برادران از

ملت ما عزیزتر ، هیچ کاری به چرخه تولید سوخت و اینجور چیزها ندارند و فقط

مایلند تولیدات هسته ای را از ما برایگان دریافت کنند که همین نشان میدهد

ما را چقدر خودی ( شاید هم نخودی ) حساب میکنند .

من هم قول داده ام تا اولین تولیدات هسته ای خودمان را به آنها بدهم تا بتوانند

در راههای صلح طلبانه استفاده کنند مثلا چاوز گفته امریکا از ما کم نفت میخرد و

میخواهد با این سلاح امریکا را تهدید کند تا بیشتر و گرانتر از او نفت بخرد که این یعنی

صلح واقعی ، یا حسن نصراله اگر بمب اتم داشته باشد دیگر اسرائیل به لبنان حمله

نمیکند ، یه بمب حزب اله میندازه تو اسرائیل و یه بمب اسرائیل تو لبنان ، بدون

نیاز به تجاوز سربازان اسرائیلی به کشور لبنان ، همینطور در دیگر مناطق مثلا

دوستان عراقی در عراق و یا گروه دوست و برادر طالبان در افغانستان ،....

اصلا کدام دوست ما دنبال جنگ و تشنج در دنیاست ، برعکس این غربیها هستند

که مردمش در خیابان امنیت ندارند قدم بزنند .

از تمام نقاط غربی دنیا به من نامه نوشته اند که خوب شد شما به ما گفتید و الا

ما بی خبر از همه جا همین طور برای خودمان در خیابان قدم میزدیم و از خطری

که ما را تهدید میکرد بی اطلاع بودیم .

دنیا باید بفهمد تمام مقصود ما از ادامه حق مسلم ما ، ترویج صلح در دنیاست تا

آقا ظهور کند و ریشه اسرائیل و امریکا و اروپا و کلا غرب را بخشکاند ، ما اصلا نیاز به

غرب نداریم و خودمان برای کره زمین کافی هستیم .

امام راحل هم که میگفت : نه شرقی ، نه غربی ، جمهوری اسلامی !

یعنی همین که روی کره زمین فقط ما باید باشیم و .... خلاص !!

سه‌شنبه، مرداد ۲۳، ۱۳۸۶

حسين كاظميني بروجردي ، رجوی ، خامنه ای

در ایامی که حتی جرج بوش دبلیو دار ، روحانی ناراضی را جدی گرفته بود

بهمراه تعدادی از دوستان هشدار دادیم که اینها بازی ست برای کسب منافع ،

نوشتم که نباید به تبلیغات اینان توجهی نمود که سگ زرد برادر شغاله.

امروز در سایت ایرانیان ویدئوی اعترافات این شیخ فرصت طلب را دیدم.

در اینکه در بازجویی های اطلاعات ، انسان مجبور میشود تمام چیزهای

نخورده را بالا آورد و کارهای نکرده را بخود نسبت دهد تردیدی نیست و اصولا

نباید به این بازیهای وزارت اطلاعات - صدا و سیما وقعی نهاد ، اما شاید لازم

باشد توجه کنیم که به صرف مخالفت با رژیم مرتجع جمهوری اسلامی نباید

به هر آویزی چنگ زنیم.

دیروز دوستی تماس گرفت و گفت قرار است در مقابل سفارت امریکا (برلین)برای

اعتراض به دستگیری فلانی و فلانی جمع شویم و خواست به آنها ملحق شوم.

به او گفتم اولا تا آنجا که من میدانم این دو نفر در تلاش برای جداسازی کردستان

از ایران دستگیر شده اند و برای من فرقی نمیکند امریکا بخواهد با جنگ ایران را

تجزیه کند یا یک ایرانی ، هر دو را باید کوبید چنانکه برنخیزند و ثانیا مگر امریکا

قیم ماست که برای اعتراض مقابل سفارتخانه اش تجمع کنیم.(دست به دامانش شویم)

کاش یاد میگرفتیم بجای مخالفت صرف با نظام ، چهارچوب و اصولی را معین کنیم

تا در آن چهارچوب و بدون تعصب یا عناد با فرد و گروه ، نظراتمان را بیان کنیم.

بروجردی همچون خامنه ای ست ، ندای آزادیخواهی او همان فریاد خمینی ست

که مردم را به آزادی و استقلال نوید میداد ، امثال بروجردی ، گروههای چپ و راست

و بویژه مجاهدین خلق اگر بر سر کار بیایند دیگر از خون جوانان این مردم نه تنها لاله

نمیدمد که سیلاب براه خواهد افتاد.

مردم خود را باور کنیم ، تا آنها نخواهند هیچ نخواهد شد و تا خرافات دست و پایشان

را بسته باشد هیچ نمی کنند.

در مورد به نامه بروجردی به پاپ.

بکوشیم تا خرافات و رژیم مبتنی بر آنرا هدف قرار دهیم.

چند خبر

سخنگوي دولت: از استعفاي وزير صنايع خبر ندارم !

امور کابینه را باید از قصاب محل رئیس جمهور پرسید.

مديران مدارس لباس دختران را تعيين مي کنند .

لباس بیرون را هم که نیروی انتظامی تعیین میکند ، فقط میماند یکی مسئولیت

انتخاب لباس زیر و ... را بعهده گیرد.

طالبان دو گروگان کره ای خود را در افغانستان آزاد کرده اند.

ای کاش دانشجویان هم در زندان طالبان اسیر می شدند .

اجرای طرح " تهران شهر مهربان با دختران" توسط فرهنگسرای دختران .

و صد البته با همکاری صمیمانه نیروی انتظامی.

سخنگوي دولت : مرد براي ازدواج مجدد به نظر دادگاه نيازمند است و بدون نظر

و رأي دادگاه نمي‌تواند در اين ارتباط اقدامي صورت دهد تا دادگاه توانمندي‌هاي

يك فرد را براي اداره‌ بيش از يك خانواده بررسي كند.

به عبارت دیگر ، نظر همسر اول یعنی کشک.

نماينده حزب الله لبنان در ايران گفت: اسرائيل مانند جسد مرده‌اي است كه

با تنفس مصنوعي زندگي مي‌كند.

لابد این تنفس مصنوعی از راه دهان به دهان توسط حسن نصراله به شیمون پرز

داده میشود.

کروبی: سرنوشتمان را به دیگران گره نمی‌زنیم .

بابا جان ، تو موقع شمارش آرا نخواب ، پیوند و گره پیشکش!

احمدي‌نژاد فردا به افغانستان مي‌رود .

از فردا برق خوزستان ، تراکتورهای مزارع ، بنزین سهمیه بندی شده تهران ،

آب آشامیدنی بلوچستان و نفت سفره مردم ایران را میتوانید در کابل بیابید.

دوشنبه، مرداد ۲۲، ۱۳۸۶

وزیر یا مشاور ، مسئله این است

آقای وزیری هامانه از وزارت نفت و گاز استعفا داده و به سمت مشاور
رئیس جمهور در امور نفت و گاز منصوب شد.
متن حکم احمدی نژاد بدین شرح است:
جناب آقاي مهندس وزيري هامانه
ضمن تقدير و تشكر از خدمات و زحمات خالصانه جنابعالي در دوران تصدي
مسووليت وزارت نفت که آنجا را به گند کشیدید ، و با توجه به سوابق و تجارب
ارزشمند شما در زمنیه بستن قراردادهای کذایی و حیف و میل منابع ، حیفمان
آمد شما را از خود دور کنیم ، فلذا شما را به سمت مشاور خود منصوب میکنیم
تا با همان پشتکار و سابقه ، هرچه در آنجا کردید ، در اینجا هم بکنید.
رئیس فراماسونر جمهوری اسلامی ایران
محمود شاسی کوتاه

یکشنبه، مرداد ۲۱، ۱۳۸۶

هيچ حيواني به حيواني نمي دارد روا

خبر را در بلاگ نیوز خواندم :

تخريب گلستان جاويد بهائيان در يزد

صحبت از پژمردن يك برگ نيست،

واي!جنگل را بيابان ميكند.

دست خون آلود را از پيش چشم خلق پنهان مي كند.

هيچ حيواني به حيواني نمي دارد روا

آنچه اين نامردمان بر جان انسان مي كنند.

صحبت از پژمردن يك برگ نيست.

فرض كن مرگ قناري در قفش هم مرگ نيست.

فرض كن يك شاخه گل هم در جهان يكسر نرست.

فرض كن جنگل بيابان بود از روز نخست.

در كويري سوت وكور،

در ميان مردمي با اين مصيبتها صبور،

صحبت از مرگ محبت، مرگ عشق،

گفتگو از مرگ انسانيت است.

----------------------------------

عناد با مردگان هنری ست که جمهوری ملایان دارد.

در کدام کتاب و مرام آمده آنچه شما می اندیشید تصوری ست صحیح از خداوند.

در کجا آمده که شما مختارید به حذف دگر اندیشان.

در کدام مکتب آموزش دیده اید.

دینی که هزاران برداشت از آن در جهان موجود است و هیچکدام دیگری را قبول ندارد

چگونه به شما اجازه میدهد تا ملتی را از خاک خود محروم کنید.

خاک متعلق به مردمی ست که بر آن میزیند ، اعتقادات نه خاک می شناسد و نه مرز

جغرافیایی.

نمیتوان مکتبی را متعلق به خاک دانست و از همین رو نمیتوان به صرف حاکمیتی

ولو مشروع (که شما از آن بی بهره اید ) مردمی را از وطنشان بی نصیب گذاشت.

اینجا ایران است ، متعلق به تمامی ایرانیان .

با هر نژاد و هر مرام .

خداوندی که خلق خود را محروم از زیستی کند که خود آنرا به آنها عطا کرده ، چگونه

خالقی ست ؟(طبق تعریف خود شما ، خداوند بایستی بری باشد از خلق بیهوده ).

پس قضاوت بر اعمال انسانها را به عهده او واگذارید و اجازه دهید تا انسانها به او

پاسخگو باشند.

بر جای خدا تکیه زدن ، هم خداوند را از خداوندی برکنار می کند و هم شما را از بندگی.

اجازه دهید حداقل خدا ، خدا باقی بماند!

نه قم خوبه نه کاشون !

دعوای مهدی خلج و حسین درخشان داره به جاهای جالبی میرسه !

حسین درخشان که در دفاع از جمهوری اسلامی ترمز بریده بود حالا

دچار همان مشکلی شده که خودش و نظام مورد علاقه اش برای

دیگران فراهم میکرد.

به قولی :

بهرام که گور میگرفتی همه عمر

دیدی که چگونه گور بهرام گرفت !

من نه از خلجی خوشم میاد و نه از درخشان ، یعنی معتقدم سگ زرد

برادر شغاله اما ذکر یک نکته لازمه ،

روشی که حسین درخشان و مهدی خلجی دنبال کرده و میکنند تنها بازگو

کننده این مطلب ست که هر دو نفرشان هیچ اعتقادی به آزادی بیان ندارند.

تصور میکنم اگر به این دو شازده فضای لازم برای بیان عقایدشان داده شود

خودشان بهتر از هر کسی خود را رسوا میکنند .

تا وقتی تحمل نظر مخالفین خود را نداشته باشیم آش همان ست و کاسه همین !

چهارشنبه، مرداد ۱۷، ۱۳۸۶

اخراج عزرائیل !

متن حکم خداوند تعالی مبنی بر اخراج عزرائیل از درگاه الهی:

جناب فرشته مکرم و محترم حضرت عزرائیل دامنت "ارواح ستانده" !

با عنایت به قوانین جدیده و مکشوفه الهی - اسلامی توسط ملایان ایرانی

و با تشکر از خدمات هرچند نارسای حضرتعالی در ایام گذشته ،

بجهت پاسداری از علوم الهی جدیده که خود ما هم قبلا از آن بی خبر بودیم

مجبوریم علیرغم میل باطنی خود ، شما را از وظایف محوله برکنار و شورایی

مرکب از حضرات خزعلی ، مصباح ، جنتی ، خامنه ای ، مرتضوی و هاشمی را

به مسئولیت سنگین جانستانی آدمیزادگان منصوب کنیم.


رونوشت به کلیه بندگان خواهر !(لطفا با چادر سکته کنید! )

دوشنبه، مرداد ۱۵، ۱۳۸۶

آمورش عملی "اراذل و اوباش " شدن در سه سوت!

امام جمعه مشهد: جوانان با مشاهده بدحجابها ، اراذل میشوند!

چگونه رذل و شرور شویم :

۱. در خیابان مدام به چپ و راست نظر کنید تا سوژه مناسب را بیابید.

۲. پس از یافتن سوژه ، پشت سر او حرکت کرده و سعی کنید تمام فعل و انفعالات

حرکتی و برجستگی ها و فرورفتگی های بدن را در حین حرکت تجسم نمائید.

۳.در حین تعقیب مدام این جملات را با خود تکرار کنید:

من رذل و شرورم ، من هم اوباشم ، من باید از این مردم باج بگیرم ، باید خون این ملت

را در شیشه کنم چون این دختره بدحجابه.

تذکر : ضمن مداومت نگاههای آنچنانی ، بهتر است تعدادی از مسائل رساله توضیح المسائل

را بیاد آورید.

۴.پس از آنکه به نقطه اوج شهوت و رذالت رسیدید ، به خانه برگردید و لباس مناسب

شامل عبا و عمامه را بپوشید.

۵. از این لحظه دوستانتان باید نام شما را با پسوند حجه الاسلام یا آیت اله بکاربرند.

۶. اکنون شما هم عضوی از اراذل و اوباش هستید و میتوانید با نامزد شدن در انتخابات

ریاست جمهوری ، مجلس یا خبرگان رهبری ، نفرت خود از مردم را عملا نشان دهید.

لازمه اثبات موفقیت در کسب مدارج عالی اراذل واوباشی ، در شیشه کردن خون ملت ،

کشتن جوانان ، سرکوبی آزاد اندیشان و دستگیری و تجاوز به بدحجابان است.

موفق باشید

"حوزه علمیه قم "

-------------------

۱۴ مرداد روز همبستگی با دانشجویان دربند

دانشجویان دربند را آزاد کنید.

کارگران شرکت واحد را آزاد کنید.

معلمین را ازاد کنید.

دختران ایرانی (بدحجابها) را آزاد کنید.

بابا مردم ایران را آزاد کنید .....

شنبه، مرداد ۱۳، ۱۳۸۶

هلو در گلو

سحر آمدم به کویت به شکار رفته بودی

تو که سگ نبرده بودی به چه کار رفته بودی

دختری پریشان به نیروی انتظامی مراجعه میکند که مرا تعدادی از اراذل و اوباشی

که هنوز موفق به شناسایی آنها نشده اید ،ربودند اما قبل از اجرای هرگونه مراسم

سکسی اعتراف به سبک بازجویی های وزارت اطلاعات ،موفق به فرار شدم و حالا

آمده ام تا شکایت کنم.

نیروی پلیس ضمن امداد از دانشمندان ۱۶ ساله هسته ای از دختر بخت برگشته

خواستند تا در (به قول سرکار استوار صمد آقا ) پلتیک پلیس نقش طعمه را ایفا کند

و بدینوسیله نیروی انتظامی همیشه در صحنه ، متجاوزین را در محل وقوع جرم

دستگیر نماید.

تمام برنامه ها از قبل آماده میشود و دختر طبق نقشه پلیس سر راه اراذل قرار میگیرد

، جوانان شرور مطابق انتظار پلیس میآیند و دختر را مقابل چشم ماموران پلیس میربایند

و اینبار کاملا از حجالت دختر بی نوا در میآیند.

نیروی انتظامی دست از پا دراز تر به مقر خود برمیگردد ، چرا؟؟

به یک دلیل ساده ، آقایان فراموش کرده بود برای تعقیب متجاوزین ، ماشین به همراه

داشته باشند و از آنجا که پلیس با پوتین نمیتوان بدنبال ماشین دوید ، نرم نرمک

بازگشتند و احتمالا سر راه خود بستنی هم میل نمودند تا خشم و غضب فروکش کند.

پیشنهادات تقویم تبعید :

۱. به جای مدال لیاقت ، نشان حماقت بر سینه ماموران پلیس بزنند .

۲. جوانان شرور و اراذل ، ضمن ارسال کارت پستال برای پلیس ، از همکاری صمیمانه

آنها در قرار دادن هلو در گلویشان ، تشکر نمایند.

۳. احتمالا فرمانده محترم نیروی انتظامی خواهد گفت در صورتی که این اوباش بجای

فرار با ماشین ، همچون بد حجابان ، آرام و مطیع به فرمان پلیس گوش میداند ، هیچ

اتفاقی نمی افتاد فلذا مقصر همان اوباش هستند.

۴.آخرین خبر اینکه ، برادر این دختر نگونبخت ، خواهر پلیس را به همانی حواله میداد که

بر سر خواهرش آمده بود .

اصل خبر در اینجا.

Free counter and web stats