000

دوشنبه، دی ۱۱، ۱۳۹۱

بیستمین سالگرد تاسیس تلویزیون ایرانیان برلین و بررسی مشکلات ادامه کار

تلویزیون ایرانیان برلین :
گفتگو با مدیر و موسس تلویزیون ایرانیان برلین در مورد مشکلات و موانع تداوم کار .
تلویزیون ایرانیان برلین  تنها رسانه فارسی زبان برلین ست که با وجود مشکلات عدیده به فعالیت خود ادامه می دهد. این رسانه بدلیل تاکید بر نشر  اخبار و افکار  و عدم حمایت از عقاید مذهبی یا احزاب سیاسی خاص ، مورد حمایت مالی هیچ گروه یا حزبی قرار ندارد و حتی برخلاف عرف معمول ، از کمک های مالی دولتی نیز برخوردار نیست !




دوشنبه، دی ۰۴، ۱۳۹۱

وجه تشابه رهبران دینی و جادوگران دوران قدیم !

دوستانی که لطف کرده و مطالب این وبلاگ را دنبال میکنند ، شاید بیاد داشته باشند که
بارها ادیان را همچون احزاب سیاسی دانسته ام فقط با این تفاوت که پیروان ادیان حق
انتخاب ندارند!
امروز سعی میکنم از تشابه روحانیون به معنای عام یعنی افرادی که از بدو تشکیل جوامع
بشری همواره سعی در اثبات ارتباط ویژه با نیرویی برتر را داشته اند ، سخن گویم.

با تشکیل کانونهای (گروهی ، اجتماعی ) انسانها که امروزه جامعه مینامیم ، اولین دهکده های
 قومی بوجود آمد .
ترس از حیوانات وحشی ، بلایای طبیعی ، تجاوز همسایگان و تهیه غذا ، انسانها را مجبور به
همزیستی در کنار یکدیگر نمود ، کسانی که بواسطه قرابتهای نسبی و سببی میتوانستند
در کنار هم اهداف واحدی را دنبال کنند.

پس از آن و برای گریز از ترس ناشی از جهل و نیز کنترل افراد قبائل ، ناگزیر دست
بدامان آنی شدند که مترصد فرصتی بود برای کسب قدرت ، و این ممکن نبود مگر با
ادعای ویژگیهایی ممتاز.
همین اعتنا و نیاز کافی بود تا افراد هوشمند با ادعای ارتباط با نیروی برتر( که زمانی
آسمانی و گاه زمینی معرفی می شد )بتوانند با اشاعه خرافات ، کنترل مردم را بدست
گیرند و مخالفان را با تهمت خروج از باورها و یا نفوذ شیاطین در وجودشان ، قربانی
امیال و اهداف خود کنند.

سخن به درازا نمی کشم که این مبحث نیاز به بحثی کارشناسانه و عمیق دارد ، قصدم
تنها به بیان شباهتها و تفاوتهای این قشر متفاوت از دیگران است.
گروهی که در ایام قدیم جادوگر و سپس  روحانی نامیده شده اند ، خود را  واسطه خالق و مخلوق 
معرفی کرده و همواره مردم را از عاقبت انکار و سرپیچی از دستورات خودساخته ،
برحذر داشته اند.

جالب است که در تاریخ میبینیم اکثر قریب به اتفاق روحانیون همیشه در خدمت قدرتهای
سیاسی و برای اداره و کنترل نیروی ملتها بوده اند.

1. تمامی روحانیون ، اعم از جادوگران و رهبران مذهبی ، لباس و آرایش ویژه ای
داشته اند تا از مردم عادی متمایز باشند.
2. تمامی آنان خود را در ارتباط با نیروی الهی ( برتر ) نامیده اند.
3.همه ی رهبران مذهبی خود را نه از جنس مردم ، که بدلیل ارتباط با نیروی برتر ، بگونه ای
خود را جلوه داده اند که گویی چیزهایی میدانند که مردم عادی قادر به فهم و نیستند و
الزامامیبایست از آنان پیروی کنند.
4. تمامی جادوگران (و ملایان) مدعی قوانینی ابداعی بوده اند و تخطی از آنها را مستوجب
کیفری سخت از جانب خود و خدایشان دانسته اند.
5.همه ی رهبران دینی ( و جادوگران ) خود قانونگذار ، مفسر و نیز مجری قوانین ابداعی
بوده اند و درک مردم را پائین تر آنی دانسته اند که بتوانند در تغییر یا تعدیل و حتی تفسیر
قانون دخالت نمایند.
6. هر جادوگر ( روحانی) مذهب و آئین خود را حق و دیگران را باطل اعلام نموده ، به
عبارت دیگر حق را تماما در تملک خویش دانسته و به فرض اعلام صحت آئین پیشین
مدعی بوده که امروز آن آئین کارآئی گذشته را نداشته و آنچه از آن باقی مانده ، همانی نیست
که میبایست باشد !
7.همه ی رهبران مذهبی ، دین را فراملیتی اعلام نموده اند تا بتوانند مجوز لشکرکشی و فتح
سرزمینهای دیگر را بدست آورند . هرچند همه ی آنها وابستگی تمام به جامعه خود داشته اند
و مردم خود را بهتر از دیگران تصور میکرده اند ، و صدالبته همانند رویه آنان زندگی کرده
و لباس پوشیده ... و محدوده تصورات و ایده آل هایشان کاملا وابسته به مردم عصر خود بوده

البته بدیهی ست که نبوغ و هوش این افراد بیش از مردم عادی بایستی باشد اما از جهت خواسته ها
و اهداف یا به تعبیر رساتر ، بهشت موعود ، نگاهشان بیش از مردم زمانشان نبوده ،
بد نیست به بهشت مسلمانان سری بزنیم تا بر وفق آرزوی اعراب آنروز ، سرزمینی پر از
درختان بارور ، چشمه های جوشان و جاری ، حوریان سیه پشم و پسرکان دلربا را بیابیم
و یا بهشت عیسی که در آنجا مردم از امنیت ، آسایش برخوردار هستند و بیماری هیچگاه
سراغی از آنان نمیگیرد ، که همه دقیقا بازگو کننده نیازهای مردم معاصر پیامبر خودشان است

8.تمامی جادوگران و روحانیون ، پیروان خود را صرفا مقلد خواسته اند تا در هرشرایطی
آماده جانبازی باشند ، نمونه ارائه قربانی به پیشگاه خدایان در اعصار گذشته که تمامی
قربانیان از زیباترین و بهترین افراد انتخاب می شده اند و امروز شهدای ادیان را همیشه
صادق ترین و مخلص ترین جوانان تشکیل میدهند.

9. خرافات از الزامات بدیهی تمامی مذاهب است که بشر تاکنون تجربه نموده ، اعتقاد به
مظاهر و آیات و نشانه های نیروی برتر ، همیشه جایگاهی مقدس نزد پیروان داشته ، چه این
نشانه درخت باشد و چه چاه و تمثیل و تشبیه ، ایجاد و ترویج این نشانه ها ، همواره عاملی
موفق بوده برای کنترل نیروی قهر مردم و انحراف ذهن آنان از انتقاد از مسئولین

10. تمامی مذاهب و آئین ها شرایط سخت را به جبر و خواست خالقی حواله میدهند که در
توصیفش همواره از شفقت و مهربانی سخن میگویند.
این مورد هم مانند قبلی دریچه ای اطمینان بخش رهبران سیاسی از تعهدات خود بگریزند
و پاسخگو نباشند.

....

موارد عدیده است اما آنچه باید درس گرفت این است که به فرض وجود خالقی و آئینی ، آیا
نباید پذیرفت که حقانیت و حقیقت طلبی میبایست از الزامات وجود چنین خالقی باشد؟
در صورت پاسخ منفی بدیهی ست که خالق خودبخود نفی میشود و در صورت قبول
فرض ، باید بپذیریم اگر بنا را بر پیروی خرد انسانی و منطق و واقعیت گرایی
و حق جویی بگذاریم ، نهایتا به راه همان خالق خواهیم رسید که او را بایستی در
این مسیر یافت.
پس چگونه است که مردم مومن ، خردسیتز شده اند و با خرافات بهتر مدارا میکنند؟
باید امیدوار بود به انقلابی دیگر اما از نوع فرهنگی و اعتقادی !

مرد های بی مغز _ به مناسبت کریسمس

این روزها ، ایام هدیه دادن ست ،اما گاه اهدای هدیه بدترین دشنام هاست :
 من متنفرم از مردانی که حتی بر ای تعریف از همسر خود  ( بمنظور قدردانی یا ابراز محبت و عشق خود ) بدترین و بزرگترین اهانتها را در حق بانوی خود روا می دارند.
نمونه هایی از این جنس ( بخوانید ناجنس ) مردان را مثال میزنم.
من متنفرم از مردانی که :
1. ...... برای تعریف از همسر خود ، از صبوری و گذشت آنها در قبال بدخلقی ها و عصبانیت خود می گویند . زنان آنها هرچه باشند ، زن نیستند که یک زن چنان شخصیت قوی دارد که اجازه نمی دهد حتی مردش بر او بتازد .
2. ... در تمجید از همسر خود ، از حرف شنوی و گوش به فرمان بودن زن خود حکایت ها نقل می کنند !
3. ... برای تولد همسر خود ، وسایل آشپزخانه و یا وسایل منزل می خرند تا بانوی خود را شاد کنند ! 
4..... برای تولد همسر خود ( و یا بمناسبت های مختلف مثل روز زن ) ، به همسر خود پول می دهند تا هرچه می خواهد بخرد !
( معمولا چنین روش هایی را برای دوست دختر بکار می برند تا در قبال آن به خواسته های مشروع و نامشروع مرد تن دهد ! )
5. ... در جمع به شوخی همسر خود را ضایع می کنند .
6. .... در جمع ، تصمیم همسر خود را وتو می کنند تا نشان دهند مرد خانه کیست !
7. ..... همسرشان باید برای خرید خانه از او اجازه بگیرد .
8. ..... هنگام راه رفتن ، جلو تر از هسر خود گام بر می دارند .
9. .... هنگام ورود به محلی ، جلوتر از همسر خود از در عبور می کنند !
10. ..... گفتن کلمات عاشقانه را کسر شان خود می دانند .
11. ..... در جمع و حتی جلوی بچه ها ی خود ، از بوسیدن همسر خود خودداری می کنند .
12. ..... با همسر خود با تحکم و تهدید صحبت می کنند .
13. ..... بجای نام همسر خود از واژه هایی دیگر استفاده می کنند ( مادر بچه ها ، آشپزخانه ، نام پسر خانواده ! .... ) .
14. ..... از دستپخت همسر خود ایراد می گیرند .
15. ..... غیرت خود را برتر از آزادی همسر خود می شمارند ( و مانع از حضور همسر خو.د در اجتماع و جمع می شوند مبادا کسی به او مثلا متلکی بگوید )  
16. .... غیرت خود را به معنی تهدید و تحدید آزادی حقه زن خود می دانند ( غیرت خود را قفس همسر خود می کنند ) .
17. ..... موافق چند همسری هستند .
18. ..... برای کودکانشان بیش از پدر و همراه و همبازی بودن ، حکمران مقتدری هستند که کودکان باید از او حساب برند !
19. ..... بزرگترین وظیفه پدری را ، نه همبازی بودن با کودکان ، که خرید اسباب بازیها می دانند .
20. .... بجای پارک بازی ، کودکان خود را به مهمانی هایی می برند که خود از حضور در آنها لذت می برند و منتش را بر سر کودکان می گذارند ( بردمتون شمال ، بردمتون خونه فلانی تا با بچه هاش بازی کنید ... ) .

متنفرم از زنانی که .....
دروغ چرا ، تا قبر آآآآ ، من به قول پدرم ، همه خانم ها را دوست دارم ، فکر می کنم  نتیجه نداشتن خواهر و کمبود مهر خواهری ست !

چهارشنبه، آذر ۲۹، ۱۳۹۱

هزار حرف نگفته

گاه یک عکس بیش از کلمات حرف برای گفتن دارد


سه‌شنبه، آبان ۲۳، ۱۳۹۱

گفتگو با شادی امین

مسئله دگرباشان ( همجنس گرایان ) از دید بسیاری موضوعی ممنوعه ست . نه فقط مذهبیون که حتی جمع کثیری از روشنفکرن داخلی و خارجی تلاش می کنند تا آزادی های حقه این جماعت همیشه مورد ستم را انکار کنند . نمونه بارز آن تلاش جمعی و گسترده طیف های مختلف سیاسی و مذهبی در فرانسه ست .
اگر حقیقتا به آزادی های فردی اعتقاد داریم ، باید بپذیریم که این افراد باید اجازه داشته باشند تا آنگونه که خود می خواهند زندگی کنند حتی اگر سیاق زیست و زندگی آنها مورد تایید ما نباشد و حتی اگر هرگز آرزو نکنیم چون آنان زندگی کنیم .

آنها انسان هایی هستند کاملا طبیعی ، بدون هیچ انحراف جنسی یا میل به خشونت ! 
باید مرزی بین منحرفین جنسی و انسانهایی که بجهتی کاملا طبیعی از نوع دیگری از زندگی لذت می برند ، بدون اینکه خدشه ای به حریم کسی وارد کنند .

باید بپذیریم که هیچکدام ما معلم اخلاق یا پیامبر نیستیم که تصور کنیم اجازه داریم نوع نگرش خود را به همه انسانها دیکته کنیم یا از دگر اندیشانی چون اینان متنفر باشیم !

باید بین دگر باشان و اوباشان ( منحرفین جنسی ) تفاوت بگذاریم درست مانند خودمان با اوباشانی که میل جنسی خود را با تجاوز ارضا می کنند !

دگرباشان انسانهایی مظلوم و مهربان هستند که با همه هتک حرمتها ( حتی در جوامع مدرن غربی ) به زندگی خود ادامه می دهند و تنها خواست آنها این ست که به آنها هم به چشم انسانهایی طبیعی و قابل احترام نگاه شود .

تلویزیون ایرانیان برلین در همین زمینه گفتگویی با خانم شادی امین انجام داده ، صحبت های منطقی و متین خانم امین می تواند دید بسیاری از تنگ بینان را وسعت بخشد .



چهارشنبه، آبان ۱۷، ۱۳۹۱

لطفا خوارم کنید !

خسته شدیم از رفتار  خسته کننده و دور از شان احمدی نژاد . اما خیلی دلم می خواهد بدانم دیگران در مورد او چه فکر می کنند ، بویژه کسانی که مثلا از یک وزیر دعوت می کنند تا در اجلاسی ( در سطح وزرا ) حضور پیدا کند اما بجای وزیر ، رییس جمهوری  در این اجلاس شرکت می کند که  شان خود را همرتبه وزیر زیر دستش می داند ( کاش شان خود را حداقل در همین سطح میدانست ! ) .
جالب ست که کشور برگزار کننده این اجلاس هم وقعی به حضور این شخص نمی گذارد ، اما او از رو نمیرود !

آقای احمدی نژاد ، ملیجک دیروز رهبری ، برای شرکت در اجلاس دموکراسی بالی وارد اندونزی شد و جالب تر اینکه نه از سوی شخصیتی همرتبه خویش ، بلکه از سوی وزیر آموزش و پرورش مورد استقبال قرار گرفت !

معمولا در این نوع موارد ، مجلس فورا وارد عمل می شود تا رییس جمهور را برای اقدام قبیحی که منجر به بی حرمتی به یک مقام رسمی جمهوری اسلامی شده ، مورد بازخواست قرار دهد.
اما گویا کارنامه ملیجک دیروز رهبری چنان سیاه شده که این نوع رفتار اصلا به چشم نمی آید !

سه‌شنبه، آبان ۰۲، ۱۳۹۱

افاضات وزیر نفت !

وزیر نفت جمهوری اسلامی در امارات ، جمله ای به زبان آورده که همه دنیا هاج و واج مانده اند و مفسران بدنبال کشف معانی و تعابیر نهفته در آنند ، ایشان غرب را تهدید کردند که :
اگر تحریم ها تشدید شود ، جمهوری اسلامی صادرات نفت خود را قطع می کند .
به زبان ساده یعنی اینکه  : اگر از ما نفت نخرید ، ما هم به شما نفت نمی فروشیم !

درهمین رابطه وزیر از همه جا بی خبر امورخارجه به سفیر سوئد گفته :
ایران شریک قابل اعتمادی برای اروپاست ! انگار نه انگار که بدلیل وحشت غرب از جمهوری اسلامی ، هر روز شاهد تصویب تحریم های جدید علیه حکومت حاکم بر ایران هستیم !

گفتگو با پناه جویان معترض در آلمان در مورد مشکلات آنها






شرایط سخت اقامتگاه پناهندگان ، عدم دسترسی به کلاس های آموزش زبان ، رفتار غیر متعارف با پناهندگان و عدم رسیدگی به پرونده و درخواست های حداقلی پناهندگان در شهرهای مختلف آلمان .
لازم بذکر ست که در این گردهمآیی اعتراض آمیز ، بسیاری از مردم آلمان هم برای احقاق حق پناهجویان به آنان پیوسته بودند .

پنجشنبه، مهر ۲۷، ۱۳۹۱

در باد پیروزی بر کره نخوابیم !

امروز صبح موفق شدم بالاخره قسمت های برگزیده و دقایق حساس بازی تیم ملی ایران با کره جنوبی را ببینم . باید پذیرفت که عرق ملی ، حضور هواداران خونگرم و صبور ،  نیاز به پیروزی و البته بدشانسی تیم کره عوامل موثر این برد حیاتی بود .
اما ما ایرانیان خیلی زود حقایق را نادیده می گیریم و به بیراهه می رویم .

نباید در باد پیروزی بر کره جنوبی بخوابیم که بهیچوجه شایسته این پیروزی نبودیم که شاهد این مدعا ، تیرهای دروازه تیم ملی ماست !.
 کره با وجود اینکه در تهران و در مقابل خیل عظیم تماشاگران پرشور ایرانی بازی می کرد ، درست بمثابه یک تیم حرفه ای ، با اداره کردن دقایق ابتدایی بازی و خوگیری با جو ورزشگاه ، حملات بسیاری را بر روی دروازه ایران تدارک دید که البته ! با بدشانسی مهاجمان کره ای و درخشش رحمتی ( در بعضی صحنه ها ) دروازه ایران بسته ماند .
اکثر قریب به اتفاق این موقعیت ها روی ارسال های از جناحین بوجود آمد . ضعف مدافعان میانی در زدن ضربات اول و هافبک ها و مدافعان کناری در جلوگیری از سانترها ، ضعف بهترین دروازه بان ایران در خروج از دروازه ، همه نشان دهنده آنالیز دقیق تیم ایران توسط کادر فنی کره ای ها بود . چیزی که در فوتبال ایران بدلیل کیش شخصیت مربیان و باور نداشتن دستیاران ، به هیچ انگاشته می شود !

ضعف مدافعان و دروازه بان در توپ های ارسالی ، مشکلی همه گیر در فوتبال ایران ست ، بعنوان مثال تیم استقلال که تقریبا همیشه از دروازه بانهای مطمئن و مدافعان شاخص بهره مند بوده ، در دو دهه اخیر بارها و بارها از همین سوراخ گزیده شده !
در مورد پرسپولیس سخنی نمی گویم که کارساختار دفاعی این تیم ، از سورخ گذشته و اتوبانی ست که هر تیم جوان و دونده ای که مهاجمان و هافبک های سرعتی و پا به توپ در اختیار داشته باشد ، می تواند سودای پیروزی بر پیروزی دیروز و پرسپولیس امروز در سر بپروراند .

نکته بارز بازی ایران و کره ، درخشش قوچانی بود و بعد از او اشکان دژاکه و البته بازی بچه گانه و مبتدیانه مسعود شجاعی ، تکل بیمورد در میانه زمین و در شرایطی که بازیکن کره ای حتی در شرایط ایجاد موقعیتی برای حمله نبود و زمان به ضرر ایران در حال سپری شدن، تکلی که حتی اگر داور کارت قرمز مستقیم می داد  ، جای ایراد نبود !

متاسفانه کیروش هم درست مثل همه مربیان خارجی تیم ملی ( بعد از انقلاب ) ، چنان اعتقاد به سطح کیفی لیگ های اروپایی دارد که هر لژیونری ، ولو ذخیره ، را به بازیکنان لیگ برتر ایران ترجیح می دهد ، از بلاژویچ سیاه باز گرفته تا کیروشی که توقعات از او بسیار فراتر از مربیان قبلی ست .

با وجود علاقه قلبی به موفقیت تیم ملی ایران ، باید واقع بینانه به سطح کیفی بازی تیم ملی نگاه کرد ، این تیم تاکتیک مشخصی برای ایجاد موقعیت گل ندارد ( کدام حرکت تاکتیکی هجومی را تیم ما چند بار تکرار کرد ؟ ) ، صرف کارهای هجومی که هر بار به نوعی انجام می شود را باید به حساب هنر فردی و شناخت بازیکنان از یکدیگر گذاشت ، تیم ملی ما در مقابل کره جنوبی بدلیل بازی هجومی و باز تیم کره ای موفق به ایجاد چند موقیت شد ( صرفنظر از بازی احساسی دقایق ابتدایی ) و الا این تیم در مقابل تیم هایی مثل ازبکستان و حتی قطر ( بی مقدار) هم که محکم و بسته بازی می کنند ، دچار اشکال خواهد شد .
باید دعا کنیم تیم ایران در نیم ساعت اول به گل برسد تا هم تیم مقابل بازی باز را در دستور کار قرار دهد و هم از جهت روحی ، بازیکنان ما در تنگنا قرار نگیرند .

و به اعتقاد من ، جو ورزشگاه آزادی تهران برای تیم های میهمان ، به مراتب ترسناکتر از خود تیم ملی ست . به امید آنکه تیم ملی ایران با صعود به جام جهانی ، دل مردم مظلوم ایران را شاد نماید .

نکته :
با این وضعیت اقتصادی دولت و نظام ، بیچاره استقلال در پرداخت پول بازیکنان ! می ترسم این تیم حتی به نیم فصل هم نرسد !

شنبه، مهر ۲۲، ۱۳۹۱

گفتگو و نقدی بر " منشور 91 "

منشور 91  گام بلندی ست برای اتحاد برباور ارزش های انسانی و نفی خشونت ، بویژه قبول " شان انسانی و شهروندی " همه افراد جامعه مطابق با موازین حقوق بشر سازمان ملل .
در میزگرد این هفته تلویزیون ایرانیان برلین با دکتر مهران براتی ، محقق امور سیاسی در دانشگاه برلین و کارشناس سیاست بین الملل ( که این منشور را امضاء نموده ) گفتگو کردیم .
دکتر مهران براتی به انتقادات مطرح  در مورد اصول منشور و دلیل فراگیر بودن آن پاسخ داد .
منشور 91 تا بحال از سوی طیف های متنوع سیاسی ، هنری و فعالان در بستر حقوق بشر مورد توجه قرار گرفته و بنظر می رسد تاکنون در اجماع عقاید متنوع و متمایز ( بر سر اصول ارایه شده ) توفیق حاصل نموده باشد .
 این برنامه را می توانید در دو قسمت مشاهده فرمایید .


قسمت اول قسمت دوم

سه‌شنبه، مهر ۱۸، ۱۳۹۱

منشور 91 و نقدی بر آن

از سوی تعدادی از فعالین سیاسی و حقوق بشر ، نویسندگان ، هنرمندان و ... بیانیه ای تحت عنوان منشور 91 صادر شده که می تواند بعنوان سندی مشترک ( مانند قانون اساسی یک کشور ) مورد توافق مخالفان و منتقدان جمهوری اسلامی بعنوان مبنا و اساسنامه مورد توجه قرار گیرد . 
از آنجا که گروه ها و افرادی با دیدگاه های مختلف ( و البته تا حدودی متضاد و متناقض ) در طیف مخالفان جمهوری اسلامی قرار دارند ، نیاز به وجود چنین منشوری احساس می شد ، بویژه آنکه این منشور تاکید بر عدم وابستگی حزبی و عقیدتی داشته و تفسیر از اصول مطروحه در منشور را تنها به شرط تطبیق با قوانین بین المللی حقوق بشر ، مورد تایید می داند.
بستر بسیار گسترده ای در این منشور مورد توجه قرار گرفته که خوشبختانه تمامی آنها با قوانین روز جهانی ( بویژه در زمینه حقوق بشر  ) تطبیق داشته و مورد تایید جامعه بین الملل ست .
انتقادی که من بر این منشور دارم ، عدم توجه نویسندگان و امضاء کنندگان این منشور به آسیب پذیر ترین قشر جامعه ایران ست .
در حالی که بدرستی در اصول مطرحه ، حتی  محیط زیست و حقوق حیوانات مورد توجهقرار گرفته ، دوستان عزیز هیچ اشاره ای به حقوق کودکان نکرده اند ، کودکانی که گاه بدلیل شرایط نابسامان اقتصادی مجبور به چشم پوشی از دوران کودکی و تن دادن به شرایط ناعادلانه کار ( و گاه فساد ) هستند ، کودکانی که از آنها بعنوان " کودکان کار " نامبرده می شود . 
و نیز کودکانی که از سوی پدر و مادر مورد آزار و شکنجه قرار می گیرند و متاسفانه بدلیل قوانین غیر انسانی جمهوری اسلامی و دید غیر عقلانی " شورای نگهبان " نسبت به قوانین و بویژه قانون اساسی ، هیچ پناهگاهی ندارند . لازم بذکر ست که شورای نگهبان ، شکنجه کودکان را بعنوان حقی از حقوق والدین برای تادیب کودکان ، برسمیت شناخته .
نکته دیگر عدم تاکید بر ایرانی بودن افراد در زمان پذیرش مسئولیت هاست . طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی ، هر کسی با هر تابعیتی می تواند به صرف شیعه بودن حتی به مقام رهبری نظام دست یابد چه رسد به دیگر پایه های حکومتی ( تنها قید ایرانی بودن در مورد ریاست جمهوری ست و عضویت در نیروهای مسلح !) .

امید ست این منشور مورد توجه همه ایرانیانی که درد وطن دارند ، قرار گیرد  و با نقد واقع بینانه خود ، راهی برای مشارکت جمعی و دوری از تعصب های گروهی و منفعت طلبی ، بگشاییم .
با تقدیر و قدردانی از همه آنانی که چنین طرح بدیعی را مطرح نموده اند :


هم اکنون ایرانیان از حقوق اولیه خود محرومند.
ملت ما بیش از یک صد سال است که برای کسب حقوق شهروندی، تحقق عدالت و ایجاد و تداوم حکومتی مشروط و بر آمده از رای و خواست خود میکوشدبا وجود امضای منشور جهانی حقوق بشر و سایر کنوانسیونهای جهانی هیچ کدام از حکومتهای معاصر ایران تن به اجرای مفاد آن نداده اند.مهار قدرت در ایران چالشی است سخت و طولانی، ملت ما بارها در تاریخ خود تلاش نموده تا نهاد قدرت و حکومت را در ساختاری قانونی، منضبط و تفکیک شده قرار دهد و به کرنش در برابر اراده خود واداردتجربه دو بار انقلاب، هیچ کدام، به تشکیل و یا دوام دولتهایی مردمسالار و پاسخگو نینجامیده، هر بار سقوط ساختار پیشین زمینه ای شد برای زایش و بقای دوباره حکومتهایی خودکامه و مستبدهم اکنون کشورمان ایران در موقعیتی خطیر قرار دارد، خودکامگی و استبداد با سو استفاده از شعارهای دینی ارزشهای اخلاقی جامعه را بازیچه دست خود قرار داده و با زیر پا گذاشتن حقوق بشر بدون هیچ ابایی تلاش دارد تمامی منابع و امکانات جامعه و کشور را منحصر بخود کرده و فقط در خدمت حفظ و بقای قدرت و نظام قرار دهدنتیجه این خودکامگی و استفاده ابزاری از ارزشها چیزی جز خفقان سیاسی، فقر و فروپاشی اقتصادی و اجتماعی، رکود فرهنگی، انزوای جهانی و قربانیان بیشمار نبوده استما ایرانیان برای عبور از خودکامگی و استبداد و رسیدن به مردم سالاری، فرهنگ سیاسی مان را می باید بازنگری و نوسازی کنیم.پیش نیاز زدودن انحصار در گستره سیاسی کشورمان در گرو به رسمیت شناختن و بها دادن به گوناگونی عقاید و گرایشهای سیاسی استنبود یک زیر بنای اخلاقی بر پایه ارزشهای انسان دوستانه جهانشمول، تا کنون مانع از شکوفایی و تداوم گروههای سیاسی شده و در عمل به ادامه استبداد کمک کرده استبهینه راه ارزیابی سیاستمداران، سنجیدن پایداری آنان به اصولی مستند، برآمده از باورهای اخلاق مدنی و ارزشهای انسان دوستانه جهانشمول استپایداری به این اصول است که موجب پربار شدن فرهنگ سیاسی، گسترش و نهادینه شدن گفتگوی مدنی، رواداری و نفی خشونت شده و حفظ و تداوم مردم سالاری و آزادیهای فردی را تضمین خواهد کرداین منشور تلاشی است برای مستند کردن اصول، منش و ارزشهایی بر آمده از گنجینه اخلاقی انسانی و تلاش چند قرن گذشته مردمان سراسر گیتی برای تولدی دیگر در جهت ایجاد حکومتهایی پاسخگو، روادار و برآمده از اراده خویش.

منشور *۹۱ تلاشی است در بازتاب رنگین کمان جامعه ایرانهمچون رنگین کمان، گردهم آمدن و درخشش رنگهاى گوناگون سوار بر کمان مداراست که پهنه آسمان کشورمان را زیبا خواهد کرد.


ما امضا کنندگان اين منشور باور داريم

به برابرى انسانها و نيك میدانيم كه بهروزى ايرانيان در گرو صلح و دوستى با بقيه ملتهاى گيتى است.
انسان آزاد و خودمختاراست، حضور او در جامعه بر مبنای ساختارها و قراردادهایی است ساخته دست انسان که هیچکدام نباید موجب ايجادتبعيض و يا منشا هيچ گونه تمايزى گردد.
انسان آزاد است در انتخاب دين و خداى خود و يا رهایی از اعتقاد به آن.
حکومت و نهادهای دینی می باید از یکدیگر جدا باشند، زیرا که دخالت و نفوذ نهاد دین در حکومت، یا حکومت در نهاد دین به هر دو لطمه میزند و زمینه ساز استبداد، تک صدایی و پایمال شدن حقوق بخش بزرگی از جامعه است.
بهروزی جامعه در گرو پایبندی تک تک شهروندان به رعایت قانون و مسئولیت پذیری آنان در برابر آینده خویش و جامعه خود است.
جامعه توانا جامعه اى است كه در آن حقيقت يابى، پرسشگرى و نفى خشونت ارزشهايى نهادينه شده باشند.
بهروزى جامعه در گرو پی ریزی ساختار قضایی است كه در اندیشه و در اجرا خشونت گريز و دادگستر باشد.
مجازات اعدام تامین کننده عدالت نیست و تنها مروج فرهنگ انتقام و خشونت در جامعه است.
فقط 'اراده ملت' است که سرچشمه قدرت و مشروعیت حکومت استاراده ای که از طریق انتخاباتی آزاد بدون هیچ قید و شرطی، به همه امکان انتخاب شدن و انتخاب کردن را میدهد.
با اتکا به رای اکثریت نمیتوان حقوق هیچ اقلیتی را محدود و مخدوش کرد.
بزرگداشت و پاسداری از فرهنگها و زبانهای قومی موجب تقویت چندگرایی و رواداری در جامعه میشود و آنرا پویا و خلاق میسازد.
بزرگترین سرمایه کشور سرمایه انسانی آن است و بهروزی جامعه در گرو ایجاد زمینه برای ابراز وشکوفایی استعدادهای تمامی شهروندان است.
توسعه پایدار کشور در گرو سیاستهای توان بخشی و توانا سازی است نه صدقه دهی و توزیع نابخردانه منابع ملی کشور.
وظیفه دولت رفع تبعیض و انحصار ، ایجاد فرصتهای برابر برای رسیدن شهروندان به بهروزی و پاسداری از جان، مال، آبرو و حریم خصوصی افراد و 'اجرای' بی تبعیض قانون است.
قدرت بی مهار، نامحدود و انحصاری منشا فساد و تیره روزی است؛ قدرت حکومت می باید محدود و همواره مورد بازخواست نهادهای مدنی و شهروندان باشد.
وجود قانون و نهاد قانون گذار برای از میان بردن تبعیض ، انحصار و موانع توسعه، گسترش و تضمین عدالت و حفظ حقوق فردی و نظم اجتماعی استاز این روست که تلاش برای سو استفاده از قانون و نهاد قانون گذار در جهت افزایش حدود اختیارات دولت و دخالت آن در امور ملت می باید به طور فعال مهار شود.
برخورد آرا و اندیشه ها متضمن سلامت و پیشرفت جامعه است.
تنها شایسته سالاری است که میتواند به عنوان مبنایی عادلانه و بی تبعیض برای پیشرفت و کسب مقام در تمامی نهادهای کشور مورد اتکا باشد.
رسانه های آزاد آینه تمام نمای جامعه هستند و رکن اساسی مردم سالاری و جامعه آزاد میباشند.

آنچه از پی می آید تبلور باورهای ما برای حقوق اولیه هر ایرانی و آینده ایران است.

حقوق و مسئولیتهای فردى
ايران بى هيچ گونه شرطى به همه ايرانيان تعلق دارد و نمیتوان ايرانى را از حق مليت و يا خروج از آن محروم كرد.
حقوق شهروندی برای تمامی ایرانیان یکسان است.
تمامی شهروندان و ساکنین ایران و تمامی افرادی که به هر شکلی تحت حوزه قضایی، اختیار و یا قلمرو قدرت دولت ایران قرار دارند از حقوق اولیه انسانی بر اساس اصول مندرج در اعلاميه جهانى حقوق بشر برخوردار میباشند.
رعایت قانون مسئولیت تمامی شهروندان است.
هر ايرانى حق دارد محل سکونت خویش را انتخاب و آزادانه در هر جای كشور رفت و آمد كند.
هيچ ویژه‌گی از جمله نژادی ، جنسیتی، زبانی ، دينی ، عقيدتی، طبقاتی و یا اجتماعی نمیتواند منشا تبعیض و برتری بین شهروندان شود.
اراده مردم ايران اساس تماميت ايران و سرچشمه قدرت حكومت است، اين اراده بايستى در انتخاباتی آزاد و شفاف با رعايت برابرى و كليه موازين بينالمللى با امکان شركت كليه شهروندان ابراز شود.
هر ايرانى از حق آزادى انديشه بدون هيچ محدوديتى برخوردار است.
هر ايرانى از آزادى بيان مطابق منشور حقوق بشر برخوردار است.
هر ایرانی از آزادی آرایش و پوشش در گستره عمومی برخوردار است.
هر ايرانى حق ايجاد هر گونه تشكل اجتماعى، سياسى، فرهنگى و مذهبى و عضويت در آن را دارد.
هر ايرانى حق برگزارى و شركت در هرگونه گرد هم آيى خشونت پرهیز به هر منظور، را دارد.
هر ايرانى حق زندگى آزاد ، انتخاب شدن ، انتخاب كردن ، امنيت و كسب سعادت را دارد.
هر ايرانى حق آزادى دين و اعتقاد و آزادى از دين را دارد.
سطح زندگى شرافتمندانه حق هر ايرانى و خانوادهاش است. زندگى شرافتمندانه تضمین کننده دسترسی به خدمات بهداشتی، اجتماعی و آموزشی و حداقلمايحتاج اوليه شامل خوراك، پوشاك و مسكن است.
هر ايرانى حق دسترسى رایگان به آموزش پایه را دارد.
هر ایرانی حق انتخاب پیشه و تعیین سرنوشت اقتصادی خویش را دارد، آزادی فعالیت اقتصادی حق بنیادین هر ایرانی است.
مالكيت خصوصى محترم است و بايستى از دست اندازى ديگران چه اشخاص و چه دولت پاسداری شود.
حريم شخصى و خانوادگى افراد و حيثيت اجتماعى آنان بايستى مورد احترام و محفوظ باشد.
هر ايرانى حق انتخاب زندگى جنسى خويش را دارد.
آفرینشهای علمى ، ادبى و هنرى متعلق به آفریننده آن استمالکیت افراد بر هر گونه نو آوری، اختراع و تولید فکری بایستی محترم شمرده و پاسداری شود.

حقوق زنان
زن مالک تن و روان خویش است و فرا از هر گونه قید و بند پدر سالارانه سرنوشت خود را در دست دارد.
هیچ محدودیت و تبعیضی برای شرکت همه جانبه زنان در تمامی امور جامعه نمیتوان قایل شد.
پیشرفت همه جانبه جامعه در گرو شکوفا شدن تواناییهای زنان در گستره همگانی است.
تمامی موانع و محدودیتهای پیش روی زنان جهت کسب بالاترین مقامهای سیاسی، اجتماعی ، اقتصادی ، نظامی و علمی در جامعه باید برچیده شوند.
زنان در تمامی زمینه های حقوقی از جمله حقوق قضایی و کیفری با مردان برابرندهیچ گونه تفسیر و اجرای تبعیض آمیز قانون قابل قبول نیست.
زنان در دوره بارداری و زایمان از حق ویژه در زمینه حقوق کار برخوردارند.
مبارزه با خشونت علیه زنان مسئولیت اخلاقی و فرهنگی جامعه و تک تک شهروندان است، حکومت در برچیدن تمامی زمینه های خشونت علیه زنان تکلیف قانونی دارد.

حقوق نیروی کار و گروههای اجتماعى
تشكيل خانواده حتما بايستى با رضايت كامل هر دو طرف صورت گيرد.
حق تجمع خشونت پرهیز از حقوق بنیادین جامعه است.
پایبندی به موازین سازمان بین المللی کار (که ایران یکی از امضا کنندگان آن استلازمه تنظیم و اجرای قوانین کار در کشور است.
ایجاد تشکلهای کارگری، صنفی و شوراهای کارگری از حقوق بنیادین نیروی کار و متخصصان میباشد.
تعیین حداقل مزد ضروری است و باید تامین کننده حداقل نیازهای اولیه زندگی باشد، پرداخت مزد و حقوق نباید تبعیض آمیز باشد.
حق اعتصاب و بیمه بیکاری از حقوق اساسی نیروی کار است.

حقوق اقلیتها
ایران کشوری است متشکل از اقوام، فرهنگها، زبانها و ادیان گوناگون که همگی از حقوق شهروندی یکسان برخوردارند.
تنوع قومی، زبانی و دینی یکی از بزرگترین سرمایه های انسانی و اجتماعی کشور ماست که بایستی در نگاهداری آن کوشید.
تمامی اقليتها به ويژه قومى، دينى و زبانى حق نگاهداری و گسترش فرهنگ ویژه خود و سخن گفتن و آموزش به زبان مادری و گویش محلى خويش رادارند.
با اتکا به رای اکثریت نمیتوان حقوق هیچ اقلیتی را محدود و مخدوش کرد.
حقوق تمامی اقلیتها میبایستی در مفاد قانون اساسی در نظر گرفته شود.
دگرباشان همچون دیگر شهروندان در تمامی زمینه های حقوقی از جمله حقوق قضایی و کیفری با دیگران برابرند.

عدالت
اجرای قانون و عدالت نبایستی به انتقام گیری و خشونت منجر شود.
دستگاه دادگستری و ساختار ادارى آن بايستى بيطرف، مصون و مستقل از ديگر اركان قدرت و سياست باشد.
همه در برابر قانون برابرند، هیچ گونه تفسیر و اجرای تبعیض آمیز قانون قابل قبول نیست.
گسترش عدالت در جامعه وظیفه ای است انسانی و همگانی، بر تمامی شهروندان است که در برابر بیداد پایداری کنند.
هر كسى بيگناه است مگر اينكه در دادگاهى مطابق موازين بين المللى محاكمه و مجرم شناخته شده باشد.
هر کسی حق آزادی و امنیت شخصی دارد و بدون حکم جلب و یا احراز جرم نمیتوان کسی را خودسرانه دستگیر کرد و یا در حصر قرار داد.
هر متهمی حق دسترسی به وکیل مدافع به انتخاب خود و دادرسی در کوتاه ترین زمان ممکن را دارد.
هر کسی که بدون طی مراحل قانونی دستگیر و یا زندانی شده باشد حق جبران خسارت خواهد داشت.
هر گونه آزار جسمى و روحى به خصوص آنچه به گرفتن جان انسان بينجامد تامين كننده عدالت نيست.
اداره زندانها و بازداشتکاهها میبایست شفاف باشد و دسترسی نهادهای مدنی و حقوقی ملی و بین المللی به زندانها و زندانیان ممکن باشد.

حکومت‪،‬ نهادها و ساختارهای وابسته به آن
حکومت ساختاری است قراردادی که بازتاب اراده تمامی ملت ایران است که در ساختاری قانونی، منضبط و تفکیک شده تجلی مییابداراده اکثریت نمیتواند موجب پایمال شدن حقوق اقلیت شود.
حکومت میبایست از دخالت و اعمال نفوذ در نهادهای دینی اکیدا پرهیز کند و احترام برابر و بدون تبعیض برای تمامی ادیان قایل باشد.
حکومت نماینده هیچ دینی نیست و باید مستقل از نهادهای دینی باشد.
ساختار حکومت بایستی مانع تمرکز قدرت و ایجاد انحصار در عرصه عمومی و اداره کشور شود.
نهاد حکومت حق سرپرستی پدرسالارانه (قیمومیتجامعه را ندارد و باید در مورد اراده و کردارش در برابر مردم پاسخگو باشد.
حکومت باید حقوق و حاکمیت تمامی ملتهای جهان را محترم بشمارد.
حکومت حق ندارد به صورت خودسرانه حریم خصوصی افراد را نقض کند.
منابع و ثروتهای ملی متعلق به تمامی ملت استکارگزاری و استخراج منابع و ثروتهای ملی وابسته به اراده ملت است.
نهادهای دولت و کارگزاران آن حق سو استفاده از منابع و ثروتهای ملی را ندارند.
دولت نباید استقلال مالی از ملت داشته باشد، منبع درآمد دولت صرفا از ملت است.
مسئولیت تامین هزینه اداره و پیشرفت کشور بر دوش شهروندان و شرکتهای اقتصادی و تجاری است که از طریق انواع مالیات تامین   می ‌شود.
حکومت باید تضمین کننده امنیت و سلامت انتخابات (بر اساس موازین بین المللی) و فراهم کننده امکان نظارت کامل و بدون قید و شرط نهادهای مردمی باشد.
حکومت حق انحصار رسانه های عمومی را نداشته و نمیتواند رسانه های خصوصی را به طور خودسرانه محدود کند.
حکومت حق ندارد دست اندرکاران و خبرنگاران رسانه ها را به خاطر خبر رسانی و فاش گویی در مورد خطا هایی که مربوط به گستره عمومی میشود، مورد پیگرد قرار دهد.
حکومت بایستی در گسترش و آموزش فرهنگ عدم خشونت پیشرو باشد.
قانون اساسی بازتاب خواست مردم است و تغییر آن منوط به اراده ملت است.
تمامی نهادهای حکومتی وظیفه دارند که قانون اساسی را بدون کم و کاست و بی تبعیض اجرا کنند.
وظیفه نیروهای مسلح اعم از ارتش، پلیس و نیروهای امنیتی حفظ امنیت شهروندان و یاری رسانی به آنها میباشد.
نیروهای مسلح نباید در خدمت مقاصد و دیدگاههای سیاسی هیچ گروهی در بیایند و یا در امور اقتصادی وارد بشوند.
تمامی شهروندان ایرانی حق عضویت در نیروهای مسلح اعم از ارتش، پلیس و نیروهای امنیتی را دارند.
اعضای رسمی نیروهای مسلح و نیروهای امنیتی حق عضویت در احزاب سیاسی را ندارند.
اعضای رسمی نیروهای مسلح و نیروهای امنیتی موظف به رعایت نظامنامه مبتنی بر حقوق بشر میباشند.

منابع طبیعی، میراث فرهنگی و حفاظت از زیست محیط ایران
منابع طبیعی، میراث فرهنگی، بناهای تاریخی و محیط زیست بزرگترین و مهم ترین دستمایه ملی و جغرافیایی کشور میباشند.
بهره برداری اقتصادی نباید موجب نابودی یا صدمه جبران ناپذیر به منابع طبیعی کشور شود.
توسعه پایدار در گرو نگاهبانی و حفظ منابع طبیعی و محیط زیست است.
نگاهبانی و حفظ منابع طبیعی و محیط زیست مسئولیتی است بر دوش همه شهروندان.
هر گونه تخریب خود سرانه و دست اندازی محیط زیست توسط هر شخص و یا نهادی ممنوع است.
حکومت موظف است که قوانین 'ارزیابی زیست محیطی' را مدون و اجرا کند.
حیوانات در این کره خاکی با انسان شریک هستند، رعایت حقوق آنها الزامی است.
هر گونه نقض حقوق حیوانات ضربه ای است به پیکره انسان متمدن، جلوگیری از خشونت و آزار کور حیوانات وظیفه تمامی افراد جامعه است.

منشور ۹۱ یک حزب سیاسی نیست و لیست اعضا ندارد، امضای آن تنها شرط توافق با مفاد آن است، این منشور نه زمینه ساز برپایی حکومت در ایران و نه مبلغ حزب یا مرام سیاسی خاص است، ما امضاکننگان آن بر این باوریم که نه تنها سیاست و حکومت را باید زمینی کرد بلکه آنرا به کرنش در برابر خواست ملتمان واداشتهمگانی کردن مفاد این منشور جز با همیاری و شرکت فعال مردم ایران میسر نمیشوداز این روست که بر ما امضا کنندگان این منشور است تا در یک روند باز و شفاف، با شرکت مردم و فعالین مدنی، مفاهیم مطرح شده در این منشور را به پیش برده و آن را به روز نگهداریم.

ما به دنبال استوار سازی اخلاق مدنی و ارزشهای انسان دوستانه جهانشمول در گستره سیاست کشورمان هستیم.

*مفاد اين منشور در هيچ موردى نبايستى برخلاف اعلاميه جهانى حقوق بشر تفسیر و اعمال شوند.

خواهشمندیم موافقت خود را برای امضای منشور از طریق ارسال ایمیل به آدرس info@charter91.com اعلام فرمایید.

Free counter and web stats