000

دوشنبه، شهریور ۰۸، ۱۳۸۹

شهید تشنه آبنوش


پس از مدتها کش و قوس بر سر آلوده بودن آب پایتخت ، سرانجام وزیر نیرو با قاطعیت خبر قطعی را اعلام نمود :
آب تهران آلوده نیست اما بهتر ست نخورید ! زنان باردار از آب های بسته بندی شده استفاده کنند !
با این توضیحات وزیر نیرو ، آدم نمیداند باید قبول کند آب تهران آلوده نیست ( چون همیشه مسئولین دروغ می گویند ) یا اینکه شک کند که سپاه تولید آب بسته بندی شده را در اختیار گرفته و دولت کودتا ابزار تبلیغاتی برای فروش آن شده .
بهرحال از بحث هایی که از ماه ها پیش در جریان ست شاید بتوان چنین نتیجه ای گرفت :
آب تهران ، پایتخت ام القرای اسلام آلوده نیست و همه می توانند با اطمینان از آن برای شستن ماشین و آب دادن به گلها و درختها استفاده کنند اما مستحب اکید ست خانم های باردار و کودکان شیر خواره و پیش دبستانی تا قسمتی دبیرستانی و دانشگاهی از نوشیدن آن خودداری کنند و الا این سازمان مسئولیتی در قبال بیماری نوش کنندگان نخواهد داشت .
دولت مهرورز همچنین توصیه نموده تا آحاد مردم از خر شیطان پایین آمده و به جماعت ساندیس خور بپیوندند تا نیازی به نوشیدن آب تهران نداشته باشند .

شنبه، شهریور ۰۶، ۱۳۸۹

نمیشه به یه چیز دیگه فکر کنند !

امامی کاشانی : «مسلمانان باید بیضه دین و عورت دین را حفظ کنند .»

امام جمعه بجنورد
: بانوان ورزشکار ناموس فاطمه زهرا را در مقابل مردان کافر نمایش دادند .

حاج منصور ارضی و حاج سعید حدادیان ، دو تن از مداحان مورد علاقه رهبر جمهوری اسلامی ، در سخنانی جداگانه و البته عمومی، اسفندیار رحیم مشایی را به آلت تناسلی مردانه تشبیه کردند.

....
یعنی این آقایان میشه به یه چیز دیگه هم فکر کنند !

جمعه، شهریور ۰۵، ۱۳۸۹

به مکارم شیرازی چه باید گفت ؟!

آقای مکارم شیرازی فرموده : پیگیری آزادی امام موسی صدر وظیفه آحاد امت اسلام است .
کاش این مرجع تقلید هوادار دولت کودتا کمی از نگرانی خود در مورد امام موسی صدر را به زندانیان ایرانی اختصاص می داد که به جرم انسانیت ، آزادیخواهی و مقابله با ظلم و سرکوب و تجاوز در زندانهای حکومت اسلامی مورد تایید ایشان بسر می برند .
تا بحال مکارم شیرازی نسبت به اعمال خشونت در غزه ، مفقود شدن امام موسی صدر ، سخنان مشایی ، پرداخت پول به بازیگران و الزام پاسخ به شبهات بیانیه هایی صادر نموده اما سکوت معنادار وی در قبال قتل ، اعدام و شکنجه مردم و فعالان حقوق بشر ، شایعه ماقیای شکر را ( در مورد ایشان ) بیش از پیش قوت می بخشد !

سوتی خبرگزاری مهر !

خبرگزاری مهر در تیتر خبر آورده : نفت بر مس غلبه کرد .
اما در متن گزارش از تساوی نفت تهران با مس کرمان خبر داده .
دوستان خبرگزاری مهر ، لطفا یا روزه نگیرید یا حداقل در ملا عام روزه بگیرید و در خفا لقمه ای فرو برید تا فوتبال دوستان را سکته ندهید !
شاید در وهله اول این خبر چندان مهم جلوه نکند اما توجه کنید که این خبرگزاری چقدر بی در و پیکر ست که هنوز کسی متوجه این اشتباه نشده . لینک در سایت مهر :اینجا .

البته برای آنکه بعدها این خبرگزاری ( چنین اشتباه فاحشی را که نشان از عدم درک اصطلاحات ورزشی نزد ورزشی نویسان مهر دارد ) حاشا نکند ، عکسی از این صفحه ذخیره کرده ام .

سه‌شنبه، شهریور ۰۲، ۱۳۸۹

گرانترین فاحشه دنیا سخنگوی دولت جمهوری اسلامی شد !

چند خبر کوتاه را بخوانید تا برسیم به تیتر :
سید حسن نصراله : تعهد میدهم ایران ( منظورش جمهوری اسلامیه ) از هرگونه کمک به لبنان ( یعنی فقط حزب اله ) کوتاهی نخواهد کرد .
با این حساب سید حسن سخنگوی جدید دولت جمهوری اسلامیه که اینطور با اطمینان از برنامه های آینده دولت کودتا خبر داره . طبق گزارشات رسیده از هوادار نزدیک سید حسن نصراله ( عکس روبرو) ، قراره این بزرگوار به دیدن خامنه ای بره و دست رهبر را ببوسه و 50 میلیون دلار نقد بگیره .
با این حساب سخنگوی جدید جمهوری اسلامی ( سید حسن ) گرانترین فاحشه دنیا محسوب میشه !

خبرگزاری مهر از قول محققان جهان اعلام کرده نماز سلامت می آفریند .
من با عینکم هم که مطلب را خواندم جایی نشانی از محققان ندیدم . شما هم بد نیست بخوانید . در تمام مطلب به گزارش مهر اشاره شده اما انگار یادشان رفته اسم محققان را بنویسند . روزه داری ( شاید هم دروغگویی ) کم حافظگی میاره !

میرحسین جان موسوی گفته : جنبش سبز زمینه آشتی ملی را فراهم آورده . این سخنان میرحسین گویی در پاسخ به صحبتهای خامنه ای ست که گفته هرکس به اصول اعتقاد داره بیاد مذاکره کنیم . البته ولی فقیه ( بلاهت وقیح ) در همان سخنرانی هم گفته با امریکا هم مذاکره می کنیم .
باید به میرحسین جان بگم که عزیز دل برادر ، مردم که در شعارها علیه رهبری سنگ تمام گذاشتند ، مذاکره با کسی که مردم خواهان خلع او هستند یه کمی شوخی بنظر میرسه !

کوچکترین قرآن جهان
در مراغه رونمایی شد .
رییس اداره ارشاد مراغه ضمن اعلام مطلب فوق گفت که از فواید این قرآن این ست که کسی نمی تواند آنرا بخواند و مجبور می شود سخنان ولایت فقیه را باور کند !

کودتا در کودتا

قبلا در مورد کودتا در باند کودتا نوشته بودم . امروز گویا این تقابل آشکارتر شده .
با اعلام عدم مصونیت مرتضوی بزرگترین ضربه به باند کودتا ( جناح احمدی نژاد و سپاه ) وارد آمده . البته مسلما نه بجهت نقش کلیدی مرتضوی در این جناح ، بلکه وی بعنوان یکی از مهره های جناح رییس دولت هدف قرار گرفته . اقدامی که احمدی نژاد بخوبی پیام نهان در آن را در می یابد .
تغییر نگرش و ادبیات در مورد معترضان نشانه ای واضح از این پیام دارد ، آنجا خبرگزاری دولتی مهر از کشته شدگان کهریزک بعنوان شهید نام می برد و بنیاد شهید گویی برای آنها کارت شهادت صادر نموده !
اقدامی برای تصاحب شهدای کودتا تا آنها را بخود بچسبانند و از آنها بعنوان اهرم فشار بر دولت استفاده نمایند .
فشار جناح روحانیت سنتی هوادار خامنه ای از سویی و مخالفت های مردمی با باند کودتا از سوی دیگر فشار بر خامنه ای را افزایش داده تا آنجا که وی می کوشد ضمن ایجاد فاصله بین سران نظامی با سخنگویان این جناح ( احمدی نژاد ) بتواند ضمن حذف احمدی نژاد ( که به تصور جناح سنتی راه نجات از بحران تمام نشدنی داخلی ست ) حمایت نظامیان را هم از دست ندهد چرا که وی بخوبی دریافته تنها با تکیه به نیروی سرنیزه نظامیان و چماقداران ست که قادر به حفظ مقام فعلی ست .
اعلام جرم علیه مرتضوی به دو دلیل می باشد ، اول کاستن از فشارهای مردمی و اعتراضات در شرایطی که تهدید های خارجی جدی تر می شود و دوم کارت زردی به احمدی نژاد تا بداند نمی تواند از موقعیت خود برای مصونیت نزدیکانش استفاده نماید . به عبارت دیگر رییس جمهور منتخب رهبری اکنون دریافته که تمامی افراد جناحش و حتی خود او در تیر رس هستند .
در همین زمینه شاهد حملات بی پروا و بی پایان صادق لاریجانی به دولت هستیم . انتخاب صادق لاریجانی هم هشداری بود به رهبران جنبش سبز و مردم تا بدانند شقاوت و بی رحمی وصف ناپذیری در انتظار آنهاست و نیز اولتیماتومی به دولت تا راه خود را از رهبری جدا نسازد .
ائمه جمعه کشور همصدا با خامنه ای خواهان باز شدن باب گفتگو با معترضان شده اند و خامنه ای هم با خصلت ویژه خود ، چنان سخن رانده که گویی درخواست گفتگو با معترضان نشانه توبه آنهاست . همین خصلت خامنه ای در اشاره وی به تهدیدات خارجی نیز نمایان است که ضمن هشدار به غرب و تهدید آنان به گسترش مناطق درگیر حتی در دوردستها ، خواهان مذاکره با آنها شده !
بهرحال ترس حاکمیت از مواجهه نظامی با غرب از سویی و از سوی دیگر هراس از آتش زیر خاکستر مردم چنان رهبران باند کودتا را به چالش کشانده که در اردوگاهی که ادعا می شد نظراتشان بسیار بهم نزدیک ست و برای اداره کشور کافی ، جبهه گیری ها علنی شده و هرکدام بنوعی تلاش می کنند تا حامیان رقیب را از صحنه حذف نمایند .
و همه این دعواها تنها به یک دلیل است ، حفظ نظام برای بلعیدن ثروت ملی !

یکشنبه، مرداد ۳۱، ۱۳۸۹

مصاحبه تلویزیون ایرانیان برلین با محمد مصطفایی

وکیل پیشین سکینه آشتیانی به برلین آمده بود تا ضمن شرکت در کنفرانس مطبوعاتی ، با چند شبکه تلویزیون آلمان هم مصاحبه هایی انجام دهد.
تلویزیون ایرانیان برلین نیز گفتگویی با مصطفایی داشت که در آن به قوانین غیرانسانی و وضعیت ناعادلانه سکینه محمدی در پرونده اشاره شد .
آقای مصطفایی با توجه به محتویات پرونده با اطمینان جرم زنای محصنه را مردود دانست و تنها تعصب قضات آذربایجان شرقی را دلیل صدور حکم سنگسار دانست ....
خانم سکینه آشتیانی از دید 2 قاضی تبرئه و از سوی 3 قاضی ( از جمع شورای 5 نفره قضات ) به استناد علم قاضی (!) محکوم به سنگسار شد .
از وی در مورد علم قاضی پرسیدم که چگونه می توان به چنین ادله ای استناد نمود وقتی بستر صدور حکم از برائت تا سنگسار گسترده است !




گاف احمدی نژاد : من هم از ننه ام قهر می کنم !

احمدی نژاد : هروقت غربی ها از ننه شان قهر کردند گفتند همه گزینه ها روی میز است . ما هم می گوییم همه گزینه ها روی میز است !
با توجه به استدلال رییس جمهور منتخب کودتا ، ایشان هم از ننه شان قهر کردند و همه گرینه ها را روی میز گذاشتند ، از جمله:
اگر غربی ها بنزین را تحریم کنند ، او هم بنزین نمی خرد !
اگر امریکا حمله نظامی کند ، او وارد مخفی گاه می شود !
اگر سازمان ملل تحریم کند ، دستور می دهد حسابهای جمهوری اسلامی در بانکهای غربی به نفع غربی ها بلوکه شود !
اگر پاسخ نامه هایش را نمی دهند او باز هم نامه می نویسد .
اگر غربی ها مانوور نظامی دهند ، او هم با فتوشاپ پز موشک هایی را می دهد که اگر تحریم نبود ، شاید می توانست بخرد !
اگر قانون منع سفر مسئولین جمهوری اسلامی به کشورهای غربی صادر شود ، او هم وزرا و مسئولین را به خارج نمی فرستد !
بله گزینه های جمهوری اسلامی هم روی میز است اما :
میان ماه من تا ماه گردون
تفاوت از زمین تا آسمان است .

لایحه حمایت از نامردان !

باردیگر لایحه حمایت از خانواده ( بخوانید حمایت از نامردان ) در دستور کار مجلس ( بخوانید مسجد ) شورای اسلامی قرار گرفت .
حرف اول و آخر این لایحه آزادی عمل به (نا)مردان برای ازدواج های مکرر و چند همسری ست . لایحه ای که به زنان به چشم کنیزان ( صدر اسلام !) نگاه می کند و شان انسانی زنان را خدشه دار و بل نابود می سازد .

نقدی بر این لایحه روا نیست که صرف عنوان نمودن چنین افکاری در سطح قانونگذاران جمهوری اسلامی نشان از آن دارد که برخلاف ادعای روحانیون غاصب ایران ، فقه اینان نه تنها پویا و زنده ( به روز ) نیست که گویا از زمان نزول کتاب مقدس ( قرآن ) هم عقب تر رفته ، چه در قرآن تاکید آفریدگار بر ناتوانی مردان مبنی بر رعایت عدل بین همسران است و این ناتوانی را دلیل مجاز نبودن چندهمسری عنوان می کند اما رجل غاصب ایران بدون توجه به توصیه اکید خداوندشان ، مجوز بی ثباتی خانواده و ابطال شان انسانی زنان را در دستور کار خود قرار داده اند .
جالب ست که تعدادی از بانوانی که ادعای روشنفکری در نظام را دارند معترض شده اند که چرا رضایت همسر اول هم عرض 9 شرط دیگر قرار گرفته !

زنان در ایران راهی سخت برای اثبات هویت انسانی خود دارند و بیش از مردان در معرض آسیب های روحی و جسمی ( توسط نیروهای بی شرم و بی رحم جمهوری اسلامی ) قرار دارند و با این وصف شاهدیم که پرچمدار مبارزه با دگم اندیشی و استبداد حاکم بر ایران هستند .
روحانیونی که بزرگترین افتخارشان حفظ و تکرار " برداشت های فلان آخوند و فلان عالم قرون گذشته " ست هرگز به این مطلب توجهی نکرده اند که اگر شان انسانی " زن " را در نظر نگیرند هرگز نمی توانند خود را انسان بنامند ، چرا که خود در بطن " یک زن " پرورش یافته اند .

اسف بار آنکه این موجودات قرون وسطایی آنچنان در اندیشه های دگم خود غوطه ورند که حاضرند حتی دختران خود را هم قربانی هوسرانی (نا)مردان کنند ، شاید رستگار شوند !( هرچند صاحبان چنین اندیشه هایی دختران خود را انسان نمی دانند و شاید دختران این دگم اندیشان و مرتجعان بایستی دستبوس پدارنشان باشند که آنها را زنده بگور نمی کنند !)

در مورد این لایحه بسیار نوشته اند و حق مطلب را ادا نموده اند :
اکثریت زنان ایرانی به لایحه حمایت از خانواده معترضند، پس مجلسیان نماینده کدام زنان اند؟
زهرا شجاعی: چرا لايحه حمايت از خانواده مرداني را كه بي دليل ازدواج مجدد كنند، مجازات نمي‌كند؟
«لایحه خانواده در راستای خواسته‌های جنسی مردان است»
توزیع زنان مجرد بین مردان زن دار و پولدار در لایحه حمایت از خانواده!

جمعه، مرداد ۲۹، ۱۳۸۹

چند نکته !

دیلی تلگراف : ترک های روی سطح ماه نشان می دهد که ماه در حال انقباض است .
فرهاد : با این حساب سردار فیروز آبادی در حال جر خوردن ست !

کروبی : حکومت دینی یا غیردینی را مردم تعیین می کنند .
فرهاد : اگه خودت رییس جمهور شده بودی هم همین حرف را میزدی ؟

مایلی کهن ( هوادار احمدی نژاد ) : سگ اسلام هم نیستم .
فرهاد : پس سگ کی هستی ؟
دویچه وله : علت حساسیت زنان به جواهرات بدلی ...
فرهاد :بدبخت کردن شوهر...

هاوکینگ : برای بقا بشر تا یکصد سال دیگر از زمین خارج شوید .
فرهاد : این بابا هم فهمیده ایران دنبال بمب اتمیه .

احمد رافت : فعالیت سیاسی را با فعالیت حزبی و گروهی اشتباه میگیریم .
فرهاد : درست مثل فوتبال که با گل زدن و پاس دادن اشتباه میگیریم !
گاو وحشی در اسپانیا به شکار تماشاچیان رفت .
فرهاد : احتمالا ساندیس خورده !

مهاجرانی : در روزی که از رادیو اعلام شد، آیه الله خامنه ای به عنوان رهبر جمهوری اسلامی انتخاب شده است، در همانروز جلسه ای در محضر آیه الله مصباح در دفتر ایشان در پژوهشگاه در قم برگزار شده بود. یکی از شاگردان ایشان، آقای نواب از آقای مصباح می خواهند که در باره ی رهبری آیه الله خامنه ای سخنی بگویند. ایشان سکوت می کنند. آقای نواب درخواستشان را تکرار می کنند. آقای مصباح می فرمایند: من چه بگویم در باره ی کسی که نمی تواند یک صفحه ی رسایل بدون اعراب را از رو بخواند..
فرهاد : این یکی جدی بود !

این هم عکس کش رفته از فیس بوک :


پسر این آقا شغل پدرش را باید چی بگه ؟ ( مثلا بگه محصولاتی با کاربری خاص در خفا )

28 مرداد و یادی از اخوان

اخوان حال و روز پس از کودتا ی 28 مرداد را با طبع پراحساس خویش بیان نمود ...

سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت

سرها در گریبان است.

کسی سربر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را

نگه جز پیش پا را دید نتواند

که ره تاریک و لغزان است

وگر دست محبت سوی کس یازی

به اکراه آورد دست از بغل بیرون

که سرما سخت سوزان است

نفس کز گرمگاه سینه می آید برون ابری شود تاریک

چو دیوار ایستد در پیش چشمانت

نفس کاین است پس دیگر چه داری چشم

زچشم دوستان دور یا نزدیک

مسیحای جوان مرد من ای ترسای پیر پیرهن چرکین

هوا بس ناحوانمردانه سرد است...آی...

دمت گرم و سرت خوش باد

سلامم را تو پاسخ گوی در بگشای!

منم من میهمان هر شبت لولی وش مغموم

منم من سنگ تیپا خورده رنجور

منم دشنام پست آفرینش نغمه ناجور

نه از رومم نه از زنگم همان بیرنگ بیرنگم

بیا بگشای در بگشای دلتنگم

حریفا میزبانا میهمان سال و ماهت پشت در چون موج می لرزد

تگرگی نیست مرگی نیست

صدایی گر شنیدی صحبت سرما و دندان است

من امشب آمدستم وام بگذارم

حسابت را کنار جام بگذارم

چه می گویی که بیگه شد سحر شد بامداد آمد

فریبت می دهد برآسمان این سرخی بعد از سحرگه نیست

حریفا! گوش سرما برده است این یادگار سیلی سرد زمستان است

و قندیل سپهر تنگ میدان مرده یا زنده

به تابوت ستبر ظلمت نه توی مرگ اندود پنهان است

حریفا! رو چراغ باده را بفروز شب با روز یکسان است

سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت

هوا دلگیر درها بسته سرها در گریبان دستها پنهان

نفس ها ابر دل ها خسته و غمگین

درختان اسکلت های بلور آجین

زمین دلمرده سقف آسمان کوتاه

غبار آلوده مهروماه

.

.

زمستان است......

امروز هم شاهد کودتایی دیگر در کشورمان هستیم ، کاش اخوان می بود تا ببیند امروز دست نه در جیب که در دستی دیگر ست ، سلام ها را پاسخ می دهند با طعم ایران برای همه ایرانیان و همه درها به روی دوستان و یاران باز ست تا به چنگ دژخیم بدخیم نیفتند.
غبار از مهر و ماه کنار رفته و نور آفتاب سیمای بداندیشان را آشکار ساخته .
در چنین روزهایی جای بسیاری خالی ست .... کاش اخوانی که کیش منش ایرانی را به کیش شخصیت تازی پرستان نفروخت و سوخت می بود تا بسراید حال و روز امروز ما را ...

دوشنبه، مرداد ۲۵، ۱۳۸۹

نامه‌ای برای رضا که حیران کلمه‌هاست



سایت رادیو زمانه در مطلبی به رضا و شعرهایش اشاره نموده . سهراب رحیمی نقدی بر شعر رضا نوشته که از دید من خواندنی ست :

نامه‌ای برای رضا که حیران کلمه‌هاست

تعبیر آخرین خواب هابیل

سهراب رحیمی

رضا حیرانی در اوایل دهه‌ی هشتاد کار شاعری‌اش را با انتشار مجموعه شعر «تلخ لطفاً» آغاز کرد. مجموعه شعر دومش که هیچگاه اجازه‌ی انتشار نگرفت، به صورت دیجیتالی در سال ۱۳۸۵ در سایت شاعر منتشر شد.سه سال بعد این کتاب برنده‌ی جایزه‌ی نیمایوشیج شد.

رضا حیرانی را با سایه‌هاش دوست دارم با همان جنونش و آسایش‌اش که روانی‌ست گاهی که دلش می‌گیرد گاهی که دلم می‌گیرد شعرهایش را می‌خوانم تسکین است برایم تورق او . سایه‌های او چه بسا حقیقی‌تر از واقعیت بسیار و بسیارانی‌ست که جیغ می‌کشند که بگویند مرا نگاه کن. حیرانی اما احتیاجی به این توجهات ندارد که خودش رود روان کلمه است و طرحی از جنون. و من جنونش را و زخمش را دوست دارم وقتی که زخمه می‌زند بر آسایشم تا به یادم بیاورد که اینها همه خوابی بود که قبل از آنکه بتوانی در چنگهایت مشتش کنی از ذهنت پرید و در مه گم شد در هیاهوی روزها برای هیچ. حیرانی اما حیران باید بماند تا من با جنون او خلوت کنم. ملاقات من با او فقط در شعرهایش بوده؛ در روانی که آسایش را خواب می‌بیند در شعرها در سطرهایی که رو به ویرانی‌ست. برایش آرزوی جنون‌های بیشتر دارم.

به احترام او کلمه‌هایش را مرور می‌کنم:

وقتی میان روزها ایستاده‌ام؛ شعرهایش زمزمه‌ی خواب‌های دورند.
اما آن گاه که خستگی و بی‌خوابی، چشم‌هایم را می‌درد، با شعر جنونش حیران‌تر از حیرانی او می‌شوم:

مرگ چشم‌های تو را خسته كرده بود؟
یا من صدای خودم را گم
كه هیچ اسمی تو را بیدار نمی‌كرد؟

و بیدار نمی‌شود. در میان زندگی مرده‌ای که ادای زندگان درمی‌آورد. نه اینکه خواسته باشد نقش بازی کند. اما خودش را مثل صادق از جمع زندگان بیرون می‌کشد. در متن‌ها مشغول نفس گرفتن است.او می‌داند بیرون هیاهوی دلگیری‌ست که امان آدم را می‌برد. شنیدمش که گفت:

دیوارها با نفس‌های تو تنگ می‌شدند

پرنده‌ی مرگ در روزهای خاکستری، من راوی اوست که روی دست خود و دل خسته و گرفته‌اش باد کرده است و بالا نمی‌آید. انگار هر تلاش او انگشتان مأیوس چنگ زده‌ای‌ست که بر شانه‌های مرگ افسانه‌ی پرواز می‌نویسد؛ آنجا که تن به تنهایی می‌رسد و پرنده در کابوس ورق می‌خورد، تنهاترین اوست که از پرنده و پرواز تا وحشت یک تکرار در کابوس‌های دیوانه‌ی شاعر خوابی می‌شود که تعبیرش بیداری است و بیزاری‌اش همان است که می‌پرسد:

چه كنم؟ وقتی نمی‌شود همه‌ام باشم
و نپرسم از منهای درون آينه كه شما
كدامِ رضاهاميد؟

انگشت‌های لجوج رضا مرگ را مأیوس می‌کند. در شبیخونی به لولاهایش پشت به خویش ایستاده است در خوابی که به رنگ خودش نیست در فصلی در پیراهن متمایل به مرداد آسمانش تنهاست وقتی شب از رگ‌هایش بیرون زده است و او بی‌چشمداشتی از جلوه‌های فریبنده‌ی روز، اناالحق را بردار برافراشته‌ی روز می‌رقصد وقتی برهنه شلاق می‌خورد. حالا این بادها حنجره‌بند خورشیدند و همسفر جنونی که می‌گویند: از درون آینه هم می‌شود سقوط کرد.

به ندارمت
به عصیان بی‌دلیل حروف مبتلام
آخرین شعرم تمام نمی‌شود
کلمات
اعتصاب نوشتن کردند

حیرانی می‌داند که ازلکه‌های روز بزرگ‌تر است ولی از خود می پرسد آیا از لکه‌های مرکب هم بزرگ‌تر است؟ اما می‌داند که این راه شبیه ملافه‌های بیمارستان موقتی‌ست.غروبی که در رگ‌ها دوباره درد می‌کشد درون گوری که گفته‌اند شکل پریدن است یا بیدارباش زندگی. حالا یا باید ورق بخورد یا درون پروانه‌هایی که در نفس‌ها راه می‌روند دراز بکشد:

بیمار این اتاق‌ها منم
حوصله از بیمارستان تنم رفته است
سر به سنگ‌های ساحل چقدر بکوبدم موج
چقدر بو بکشم
ماهی که در گلوی اسکله گیر کرده است

نوشتن در سرزمین‌های بدون پنجره، زندگی در بغض‌های این حنجره است. او در خواب‌ها خط می‌کشد با اسبی بی‌زین از مسیرهای گردنه‌دار با تفنگی عتیقه می‌گذرد در تیترهای روزنامه که شبیه نفس‌های زندگی چروک خورده است، بی‌اختیار نفس می‌کشد و سینه را حبس می‌کند در بهت کلماتی از جنس ترس، و ترسش محصول بیداری‌ست. محصول بی‌خوابی، محصول هوشیاری. چرا که حیرانی می‌داند زمین معمایی پیچیده است که بر هر دری‌اش بزنی بسته است:

آسمان من تنهاست
من اعتقاد عجیبی به من دارد
و رنگ مرگ پاشیده بر اندامش
با معجزه بخوابد اگر پاک می‌شود؟

و می‌داند که باید گوشه‌هایی مناسب برای گریه پیدا کند چرا که این خاک همیشه با خاک برابر است و در زیر این نیلگون سقف بی‌پایه‌ی ازلی ابدی گوشه‌ی دنج آرمیده‌ی آرامش به سختی در دسترس است و آسمان، سقفی‌ست از اطمینانی دروغین. او حامل روایتی‌ست در متنی که مرگ هنوز به انگشت‌های کرم‌خورده‌ی ما نرسیده است فریاد می‌کند:

آدمی دری به سمت دری دیگر است،
تو در تویی مدام،
دچارِ توهمی دربدر كه درهای رسیدنش را خود می‌بندد.

حیرانی می‌خواهد در عمق دریاچه‌ها شیرجه‌ای به عمق کلمات بزند اماهرچه پیش‌تر می‌رود خطاهای بیشتری را روسفید می‌کند تا رگ‌های بنفش کلمات روی تراس مردمک‌های معشوق به صندلی خالی نگاه کرده باشد و پرواز شده باشد. حیرانی، حیران متن‌هاست؛ مسافری همیشه منتظر در انتظار میهمانی که انگار هرگز نمی‌آید یا قبل از آمدن رفته است:

زیستن تنفسی اجباری‌ست
و این قاب لخت، تمام سیاره‌ی من است

او برای تنفس همیشه عریان است و منتظر در راه‌های عشق با کلماتی شرجی پشت پلک‌های دریا غلت می‌زند و شراب‌های انگشت را بر رد اشک‌های خدا در حیرتی نابه‌هنگام می‌گرید. حیرانی در کجاهای حرکات دچار سؤال می‌شود در جهانی مجهول که هیچ رسیدنی تمامش نمی‌کند:

در سینه‌ی پرنده‌نشین من
ماه تنم
وطنم می‌سوخت
آن سفره‌ی به وسعت شب چیده
شام دوباره‌ی آخر بود

او می‌داند بزرگترین شوق هستی نوشتن است؛ تمرین مکاشفه به سمت بی‌سمتی‌ست در همخوابگی کلمات. حیرانی، حیران جنون کلمه است. و به راستی هم مجنون کلمه در آخرالزمان صوراسرافیل اوست، او که در میانه‌ی امواج گمشده پی برده است که هیچ ابری به انتظار ما نخواهد گریست چرا که رنگ مبتلا به جنون او تعبیر خواب آخر هابیل است.

--------------

رضا حیرانی : ای كاش روزی برسد كه ما برای پرواز كلماتمان با آسمان های قرق شده روبرو نباشيم و بيان عقيده نياز به مجوز نداشته باشد .

نگاهی دیگر بر ایرانیان در نمایش همایش ایرانیان خارج از کشور

تعدادی معدود از ایرانیان خارج از کشور به دعوت دولت برآمده از کودتا ( ی احمدی نژاد) لبیک گفته و در نمایش همایش ایرانیان خارج از کشور شرکت جستند . نمایشی که بنام ایرانیان خارج از کشور برگزار شد و خشم همگان را برانگیخت .
تلویزیون ایرانیان برلین برنامه ای را به نقد این افراد اختصاص داد و تلاش مینماید تا در برنامه آتی بتواند گفتگویی با تنی چند از دعوت شدگان ترتیب دهد.


شنبه، مرداد ۲۳، ۱۳۸۹

روند تاریخ طبق آموزه های دینی دنبال می شود

من معتقدم نمیشه مسیر تاریخ را عوض کرد یعنی همانطور که در کتاب مقدس آمده ، در روز رستاخیز به حساب همه رسیدگی میشه و خوبها به بهشت و بدها به جهنم میرند ، هیچ راه دیگه ای هم نیست ، امریکا هم هیچ غلطی نمیتونه بکنه و مانع بشه .
ببینید من شاهد هم دارم ، در دوران شاه حزب رستاخیز بوجود آمد که همان روز رستاخیز بود ، ما ملت ایران هم چون بد کردیم و خمینی را بجای خدا بت کرده بودیم شدیم آدم بد و رفتیم به جهنم جمهوری اسلامی .
طبق آموزه های دینی بعضی ها یه کم عذاب می بینند و بعد می تونند برند بهشت ، مثل ایرانی هایی که از ایران خارج شدند .
آنها هم در جهنم ماندند باید یه تکونی بخودشون بدند و بر علیه ظلم خدا قیام کنند و دم و دستگاه خدا را بهم بزنند و الا تا قیام قیامت ، یعنی ظهور یه دین دیگه که نماینده خدای این دین نوظهور زورش به نماینده این خدا ( خامنه ای ) برسه باید ملت صبر کنند .

جمعه، مرداد ۲۲، ۱۳۸۹

احکام ماه مبارک رمضان

جدید ترین استفتائات از حضرت آیت اله العظمی فرهاد حیرانی

سوال 1 : مبطلات نماز و روزه در ماه رمضان چیست ؟
پاسخ : همانطور که از سخنان آقای موحدی کرمانی بر می آید ( نماز با ولایت نماز می شود ) ، نماز بدون ولایت باطل است ، یعنی همانگونه که خروج باد از مقعد مبطل نماز است ، حفظ باد در روده همچون اعتقاد به ولایت ، از شروط اساسی دوام بر نماز می باشد . فلذا شروط صحت نماز در ماه رمضان عبارتند یبوست و التزام به ولایت امرآقای خامنه ای .

سوال 2 : نظر شما مرجع تقلید عالی مقام در مورد سخنان حجة الاسلام موحدی کرمانی ( اگر نماز بخوانیم ولی به ولایت اعتقادی نداشته باشیم نماز باطل است ) چیست ؟
پاسخ : دقیقا می توان نتیجه ای دیگر گرفت یعنی اگر در حین نماز بادی از مقعد خارج شود اما معتقد به ولایت باشیم ، نماز صحیح است فلذا برای جلوگیری از تجدید وضو و اتلاف آب و وقت ، بهتر است به ولایت معتقد باشید و در سراسر روز با تکیه بر ولی فقیه بگو...زید و بر ... ینید . در مورد روزه هم بخورید و بیاشامید اما معتقد به ولایت باشید تا روزه شما باطل نشود . در احادیث هم مکرر آمده " المومن فی الولایت ثم صادر الباد من الروده و المقعد بلا نیاز به تجدید الوضو " یعنی ایمان آورید به ولایت ، سپس باد از روده ومعده خود خارج کنید بی نیاز به تجدید وضو .
( در همین رابطه شاهد از غیب رسید ، احمدی نژاد معتقد به ولایت ست که چنین بی مهابا بر همه نهادهای جمهوری اسلامی تر می زند .)

سوال 3: آیا خوردن و آشامیدن موجب ابطال روزه است ؟
پاسخ : البته خوردن و آشامیدن مبطل روزه ست اما از احادیث ولایت امر چنین بر می آید که نوشیدن ساندیس و خوردن کیک به وقت جهاد بر ابطال آرای ملت نه تنها مبطل روزه نیست که از اعمال مستحب و بل اوجب واجبات در ماه رمضان ست .

دوشنبه، مرداد ۱۸، ۱۳۸۹

مصاحبه با دکتر حسین لاجوردی

دکتر حسین لاجوردی ، رییس انجمن پژوهشگران ایران ( پاریس ) در گفتگوی تلفنی با تلویزیون ایرانیان برلین دیدگاه و ارزیابی خود را از جنبش سبز مردم بیان می نماید .
وی به ویژگیهای رهبری ، بخصوص تفاوت رهبری خمینی با موسوی و کروبی اشاره دارد و نتیجه می گیرد جنبش مردم ایران بایستی بدنبال رهبرانی درخور جنبش باشند که از خواسته های مردم نهراسند و با این خواسته ها همراه باشند .
دکتر حسین لاجوردی با نظر خواهی از مردم ایران بویژه جوانان گام مهمی در شناخت خواسته ها و راهکارهای فراهم شدن شرایط رسیدن به اهدافشان برداشته است .




یکشنبه، مرداد ۱۷، ۱۳۸۹

تحصن و اعتصاب غذای ایرانیان در برلین

بجهت حمایت از زندانیان دربند ایران ، در برلین هم تعدادی از فعالان سیاسی و دانشجویان ایرانی مقیم برلین در مقابل استودیو مرکزی ( ARD ) آلمان دست به اعتصاب غذا زدند .
به گزارش تلویزیون ایرانیان برلین در این زمینه توجه فرمایید .

" درد ما درد مشترک ست "

شنبه، مرداد ۱۶، ۱۳۸۹

بهانه های تکراری دستگاه قضایی و امنیتی جمهوری اسلامی

هرگاه نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی فردی را ( بدلیل جاسوسی ، اقدام علیه امنیت ملی ، فساد در ارض و از این قبیل اتهاماتی که حکومت کودتا برای فعالیت های اجتماعی و سیاسی در نظر می گیرد) دستگیر می کند و زمان بازداشت بدون نتیجه ( عدم پذیرش اعترافات ساختگی از سوی متهم ) به درازا کشیده می شود ، بازجویان اعلام می کنند در زمانی که متهم در زندان بوده ، اتهامات جدیدی را کشف نموده اند !
گاه این بازی غیر اخلاقی و غیر انسانی آنچنان شتاب زده انجام می شود که دستگاه قضایی افراد بازداشت شده را به فعالیت هایی متهم می کنند که در زمان انجام آن در حبس انفرادی ( و تحت نظر سربازان بدنام امام زمان ) بوده اند که می توان به اعدام آرش رحمانی پور و محمدرضا علی زمانی اشاره نمود که قبل از نمایش انتخابات ریاست جمهوری بازداشت و به جرم شرکت در تظاهرات پس ازانتخابات (!) اعدام شدند .( خبر را در اینجا دنبال کنید )
بازی کثیف و کهنه حکومت کودتا در کشف اتهامات بازداشت شدگان در زمان بازداشت آنها آنچنان بی رویه مورد استفاده مقامات قرار گرفته که اگر بخواهیم به همه آنها اشاره کنیم ، از حوصله خارج ست ، هرچند در هر مورد پای حقوق انسانی یک انسان در میان است .
برای نمونه چند مورد ذکر می شود :
1. منصور اسانلو
2. کوهنوردان امریکایی
3. معترضین به انتخابات
4. عمادالدین باقی
5. اکبر کرمی
6. نوید خانجانی
7. کیان تاجبخش
8. پخشان عزیزی
9. روناک صفارزاده و هانا عبدی

بازیهای جمهوری اسلامی حتی برای بازیگردان هایش هم خسته کنند و توجیه ناپذیر شده . هرگاه حکومتی برای تبرئه خود بهانه های واهی و غیر منطقی ابراز می کند ، گویی به زبان رسا معترف به عدم حقانیت و نزدیکی سقوط خود شده است .

سه‌شنبه، مرداد ۱۲، ۱۳۸۹

تفاوت از زمین تا آسمان ست ...

تفاوت دو شخصیت که یکی اعتبار و آبرویش را از مردم و برای مردم می خواهد و دیگری اندک آبرو و جان ناقابلش را فدای شکم می کند :
1. کاسیاس ، کاپیتان تیم قهرمان جهان در کاروان اعزامی به غزه !
دروازه‌بان اسپانيا بعد از پيروزي اين كشور در جام‌جهاني لقب بهترين دروازه‌بان جهان را از آن خود كرد. وي بعد از پيروزي كشورش در مسابقات جام‌جهاني و دستيابي به اين لقب گفت:«من هرگز تا زماني كه نوار غزه در محاصره است، جشني را به خاطر دستيابي به اين لقب برگزار نمي‌كنم.خوشحالي اسپانيايي‌ها تا زماني كه محاصره نوار غزه پايان نيافته، گسترده نيست و يك خوشحالي جزيي است.»

2. علیرضا عصار در همایش ایرانیان خارج از کشور !
وی در حضور احمدی نژاد ، مشایی ، متکی و دیگر مسئولین دولت کودتا ، هنر (!) خود را عرضه داشت .
تا پیش از این از عصار بعنوان خواننده ترانه خیابان خوابها نام برده می شد ، ترانه ای که گویا وصف حال امروز وی بوده است :

مژدگانی ای خیابان خوابها ... می رسد ته مانده بشقابها
سر به لاک خویش بردید ای دریغ ... نان به نرخ روز خوردید ای دریغ





وقتی کیسه خالی ست ...

احمدی نژاد در همایش بزرگ ایرانیان خارج از کشور سخنانی را ایراد نمود تا مثل همیشه گزک بدست مخالفانش دهد.
بعنوان مثال وی بدون اینکه به بی پاسخ ماندن نامه هایی که برای سران جهانی فرستاده اشاره نماید ( که همین امر نشانه نا مقبولی و بی اعتباری نزد سران جهان ست ) از بحث مستقیم با اوباما سخن به میان آورد و اینکه به بوش هم پیشنهاد داده بود اما به او گفتند که بوش واهمه (!) دارد .
وی امیدوار است با بحث رودررو با شخصیت های مقبول جهانی خود را به زور ، میان آنان جا کند و ترسی هم ندارد از ابراز دروغ هایی که همیشه برای ارائه در جیب دارد : ایران آزاد ترین کشور دنیاست ، زنان در ایران از صد در صد آزادی برخوردارند ، انتخابات ایران سالم ترین انتخابات در جهان ست و ...
احمدی نژاد که تنها خودش خود را باور دارد ، به صراحت اعلام نمود که اسراییل افرادی را برای ترور وی اجیر کرده اند ، اسراییلی که هر که را خواسته ، در هر کشوری به دام انداخته و به اسراییل برده ، به تعبیر وی هنوز نتوانسته وی را ترور کند !شاید بهتر بود می گفت هنوز قابل ندانسته !
اما مهمترین نکته از نظر من آنجاست که در این رابطه مجبور شده چنین سخن گوید :
"صهیونیست‌های احمق آدم اجیر كرده اند كه مرا ترور كنند، این همه از ملت ایران ترور كردید چه شد؟ تك تك ایرانی‌ها یك رستم، سیاوش و یك رزمنده دلاور هستند".
بار دیگر جملات پیشین را بخوانید تا دریابید دست باند کودتا چگونه از همراهی انقلابیون پیشین خالی ست !
رییس جمهور منتخب رهبری حتی یک نفر را نیافته تا نامش را به زبان آورد . مثلا نمی توانسته بگوید ، ما را ترور کنید ، امثال بهشتی در ایران زیاد است ، چرا که پسر بهشتی را بارها روانه زندان کرده و او را در اردوگاه مقابل می بیند .
نمی تواند از سرداران جنگ نامی برد که خانواده های آنان اجازه این سوء استفاده را به او نمی دهند ، نمونه های بارز را می بایست در سخنان خانواده باکری ها یافت .
احمدی نژاد حتی نمی تواند از کسانی که در اوایل انقلاب ترور شده اند اسمی به زبان آورد ، افرادی مانند مطهری ، مفتح ، رجایی ، باهنر و ...
امروز توشه کودتاگران خالی تر از همیشه است ، هیچ فرد یا گروهی که اعتباری در این نظام داشته باشد را حامی خود نمی بینند .
همه از باند کودتا ( چه روحانیون حامی خامنه ای و چه سران سپاه حامی احمدی نژاد ) فراری هستند تا دامانشان بیش از این آلوده جنایات این گروه نشود .
این چنین تنهایی و بی اعتباری یادآوردوران سقوط تمامی زمامداران مستبد و دیکتاتور است بویژه آنگاه که پاپس کشیدن رژیم را از شعارها ی محوری و سازش با همه آنچه تا دیروز خیانت می خواند ، شاهد باشیم .
آنچه از فضای اقتصادی ایران بر می آید نشانه آن است که مسئولان با شتابی فراوان بدنبال مال اندوزی هستند تا فردای خود را بتوانند در سرزمینی دنبال کنند که پذیرای آنهاست .
سپردن قراردادهای کلان به موسسات وابسته به سپاه و پرداخت بودجه به آنها ، بدون اینکه فعالیتی یا پیشرفتی در تعهدات داده شده دیده شود نشان از زراندوزی برای روز مباداست .
امروز باید نه فقط حکومت جمهوری اسلامی را نشانه رفت که فضا را آنچنان ( از جنایات حکومت ) روشن ساخت تا در فردای پیش رو ، هیچ دولتی توانایی پذیرش مسئولین فراری جمهوری اسلامی را نداشته باشد .
Free counter and web stats