000

پنجشنبه، دی ۱۰، ۱۳۸۸

باز هم بزغاله دوست داشتنی !

بزغاله نزد متفکران و مسئولان نظام در تبیین مسائل نقش والایی دارد . قبلا احمدی نژاد مخالفین را به بزغاله تشبیه نموده بود . اینبار آقای علم الهدی که علمش ( با علم اشتباه نشود ) نشان از سبک مغزی علمدارش دارد ، در بیاناتی فرموده : یک مشت گوساله و بزغاله مخالف ولایت فقیه هستند .
اگر بنا باشد تبیین مسایل و مرزبندی بین معتقدان و منتقدان حکومت در مزرعه حیوانات انجام پذیرد ، مطمئنا تنها خوک ها را می توان بعنوان سمبل موافقان ولایت فقیه مشاهده کرد . من نه به قصد توهین به خوک ( همینجا از همه خوکها عذرخواهی نموده و حلالیت می طلبم بابت این تشبیه ، ) بلکه با توجه به رمان " قلعه ( یا مزرعه ) حیوانات " نوشته جرج اورول این مطلب را بیان می کنم ، چه در آن رمان خوکها فقط خود را برای ریاست و حکومت شایسته می دانستند و بس .
--------------------
مزرعه حیوانات :

این رمان دربارهٔ گروهی از حیوانات است که انسان‌ها را از مزرعه‌ای که در آن زندگی می‌کنند بیرون می‌کنند و خود ادارهٔ مزرعه را به دست می‌گیرند، ولی پس از مدتی این حکومت جدید به حکومتی خودکامه مشابه به قبلی تبدیل می‌شود.این رمان نمایهٔ برضد استبداد است. مزرعه حیوانات داستان انقلاب حیوانات علیه مالکین خوداست پس ازپیروزی قوانینی تهیه می‌گرددکه شامل بند‌های زیر است؛

  • هرآنکس روی دوپا راه می‌رود دشمن است.
  • هرآنکس چهارپای دارد ویا بال، دوست است.
  • حیوانات لباس نمی‌پوشند.
  • حیوانات درتخت نمیخوابند
  • حیوانات الکل نمی‌خورند
  • حیوانات همدیگر را نمی‌کشند.
  • همه حیوانات خلقتی یکسان دارند.
ولی بعد از پیروزی و مرگ رهبر بزرگ در بین خود حیوانات یک سری توطئه و کودتا انجام می‌گیرد؛ «خوک جوان دانا» که طرحی برای بهبود وضعیت و تنظیم مناسب جیرهٔ غذایی تهیه می‌کند ولی در هنگام ارایهٔ آن توسط «خوک جوان مستبد» خائن معرفی می‌گردد؛ از مزرعه فراری داده می‌شود و توسط سگ‌های طرفدار «خوک مستبد» و کودتاگر که قبلاً به صورت مخفیانه تعلیم دیده‌اند، کشته می‌شود. و خوک‌ها تمامی قوانین حیوانات را زیر پا می‌گزارند و خود را از سایرین برتر می‌دانند. سایر حیوانات فقط اجبار به کار با غذای روزانه کم می‌شوند، و در حالیکه خوک‌ها فقط فرمانروا بوده غذای زیادی حتی عسل می‌خورند. و حتی این خوک یاد می‌گیرند که چطوری روی دوپا راه بروند و شراب نیز می‌خورند و با انسان‌ها معامله می‌کنند. این جمله «همه حیوانات با هم مساویند» توسط گروه مستبد حاکم تبدیل می‌شود به «همه حیوانات باهم مساویند، لیکن برخی ازآنها نسبت به دیگران مساوی ترند». در خاتمه توسط قیام مجدد حیوانات سلطه خوک‌های ظالم به زیر کشیده می‌شود.
معروفترین جمله این کتاب «همه حیوانات باهم مساویند، اما برخی مساوی ترند» است در زبان انگلیسی به صورت یک ضرب المثل و جمله‌ای کنایه آمیز تبدیل شده است.

سه‌شنبه، دی ۰۸، ۱۳۸۸

نقب به تاریخ برای توجیه!

این حکومت رفتنی ست . از هر زاویه ای به اوضاع نگاه کنیم و رفتار مسئولین حکومتی را تبیین نماییم به نتیجه ای نمی رسیم مگر اینکه : این حکومت روزهای آخر عمرش را سپری می کند .
خامنه ای این روزها کمتر رخ نشان می دهد . دیگر از صلابتی که سعی در نمایش آن داشت خبری نیست . قبلا تصور می کرد در صورتی که بعنوان ولی فقیه حکمی دهد ، همه عالم مجبور به تاسی از اویند اما امروز متوجه شده که این باور پوچ بود همچون وعده برقراری امنیت توسط باند مراقب او !
خامنه ای دو ایراد بزرگ دارد :
اول اینکه واقعا باورش شده که ولی فقیه است !
و دوم اینکه توقع دارد دیگران هم این مقام را باور کنند !
امروز گویا بر سر دوراهی ( فرار یا مقابله تا آخرین نفس ) قرار گرفته ، از سویی با توجه به ضعیف النفس بودن آخوندها در مواجهه با زور و قدرت ، مسلما به فکر نجات جان خود و خانواده اش است و می خواهد به نوعی امنیت خود و اینان را تامین کند ولو مجبور به کناره گیری شود . اما از سویی فرماندهان سپاه و نزدیکانش ( مجتبی ) می دانند در صورت کناره گیری استاد اعظم ، تمامی جنایات و سوءاستفاده های مالی و سیاسی و ... ( اسمش رو نبر ! ) برملا خواهد شد ، لذا به هر نحوی می کوشند تا با کشتار و ارعاب ، وضعیت را نه به حالت عادی که به حالت مرگ و خاموشی تغییر دهند . اینان هم بخوبی فهمیده اند دیگر اوضاع بر وفق مراد نخواهد شد ، پس راهی نیست مگر برقراری حکومتی از نوع استالین ( یا شاه ) که در آن مردم هم بدانند حق نظر و رای ندارند و در خاموشی مرگ به زندگی نه چندان زنده خود ادامه دهند و دل خوش دارند به اینکه در زندان یا تبعید به سر نمی برند .
دستگیریهای فله ای این روزها ، تیر اندازی نیروهای تحت امر حکومت به سوی مردم ، مقابله وحشیانه ( عبور با ماشین از روی تظاهر کنندگان ) ماموران با مردم معترض که نه فقط در تهران که در دیگر شهرها هم شاهد آن بودیم ، نشان از دستوری واحد برای ایجاد ارعاب و ترس و نیز کینه عمیق مزدوران از مردم دارد .
جالب است سایتهای هوادار رژیم هم گویی مراجع خبری روز خود در توجیه حکومت ولایت فقیه ( بلاهت وقیح ) و اجبار بر تبعیت از او از دست داده اند و مجبور شده اند برای یافتن گواهی تبعیت از ولایت ( بلاهت ) نقبی به دل تاریخ بزنند و مثلا تایید طالقانی از خمنینی را نشانه لزوم تایید خامنه ای از سوی مردم نشان دهند .( اینجا و اینجا و اینجا )
یا به مصاحبه های 20 سال پیش رجوع نموده اند تا تایید کسی را بیابند که امروز او را منافق یا عضوی از خوارج می نامند .
اینچنین آشفتگی و سراسیمگی در نشر اخبار و روایاتی بی مایه ، حکایت از خالی شدن دست مزدوران خبری رژیم دارد.
بویژه آنکه بنظر می رسد حمایت پدرخوانده خود را هم از دست داده ، پدر خوانده ای که پس از غارت اموال ملت ، تفاله های حکومتی را پس میراند !
امروز فقط تهران شاهد اعتراض مردم به کودتای حکومتی نیست ، تمام شهرهای ایران به مقابله با حکومت اسلامی برخاسته اند ، این یعنی عجز حکومت از کنترل و سرکوب مردم ، یعنی تکرار تاریخ ، سال 57 هم وقتی شهرهای ایران یکپارچه برعلیه شاه قیام کردند ، پایه های حکومت لرزان شد .
باید بار دیگر بر دستان دلیر مردان و زنانی که در ایران به خیابانها می آیند و با وجود تمامی تهدیدها و جنایات آشکار و نهان عوامل حکومتی ، شجاعانه برای آزادی وطن تلاش می کنند ، بوسه زد .
براستی آزادی و آزادی برازنده چنین مردمی ست . مردمی که جهان به پاس ایثار و تلاششان ، در مقابلشان سر تعظیم فرو آورده و به تحسین آنها لب گشوده اند.
-------------------------------
ضرب‌ و شتم جوانان و دانشجويان ايراني توسط محافظين سفارتي در برلين




یکشنبه، دی ۰۶، ۱۳۸۸

گزارش عاشورای تهران

فرمانده پلیس : هیچکس در اعتراضات روز عاشورا کشته نشد ! همانطور که قبلا هم اعلام کرده بودم در کهریزک کسی کشته نشده ، اصولا کسی در ایران کشته نمی شود ، شهید می شود ، شهید هم زنده است ، بنابراین حرف من همان ست که گفتم ....


نیروی انتظامی
: ماموران هیچ سلاحی حمل نمی کردند ! به هیچکس تیراندازی نکردند و هیچکس را نکشتند ، اگر هم کسی کشته شده باشد بدلیل همان بیماری ویروسی ست که قبلا هم در کهریزک جان تعدادی را گرفته بود .
فرمانده نیوری انتظامی نام ویروس مورد ذکر را " ب 30 ج " و " 3 پاه " اعلام نمود .

رجانیوز
: همه شواهد حکایت از عملیات تیمهای ترور دارد ! خواهرزاده موسوی را هم تیم های ترور کشته اند . قبلا هم تیم های ترور معترضان را می کشتند و یا دستگیر می کردند و به کهریزک می بردند و چنین و چنان می کردند . اصولا اگر تیم های ترور نبودند تا بحال نسخه ولایت فقیه پیچیده شده بود . اصولا همه تیمها باید منحل شوند الا تیم ترور حزب اله بسیج !

سایت فرارو
که مدتی ست تغییر روش داده و گویا به شدت از سوی حکومت تحت فشار قرار گرفته در تازه ترین تفسیر خود از موسوی خواسته تا راه خود را از مردم معترض جدا سازد !
شاید تنها جمله خبری صحیح سایت در مورد هدف قرار گرفتن مقام رهبری در شعارهای مردمی بوده .
گویا آقایان توقع دارند بعد از اینهمه جنایت و آزار و پافشاری بر تقلب ، مردم هنوز به ابطال انتخابات بسنده کنند . وقتی مقام عظمای رهبر ( بسیجیان و چماق بدستان ) هر روز تعدادی مزدور را سلاح بدست برای ترور مردم به خیابانها می کشاند ، درخواست عزل او حداقل خواسته منطقی مردم تحت ستم است . مطمئنا مردم ، امروز تقاضای برچیده شدن بساط حکومت اسلامی را سرلوحه اهداف خود قرار داده اند و الا ( دفع ) احمدی نژاد و ( عزل ) خامنه ای آنچنان مهم نیستند که خون ملت شریف ایران برای آنها به زمین ریخته شود . چه هرکدام که بروند ، مفسدی فاسدتر از اینان برجایشان خواهند نشست .
روزنامه کیهان و سایت رجانیوز تعداد معترضان را 500 نفر اعلام کردند ، اما در اخبار مربوط به عزاداری عاشورا به بیش از 500 نقطه شهر تهران اشاره شده که در آنها معترضان با نیروهای پلیس و بسیجیان مزدور درگیر شده اند . کاش نیروهای هوادار رهبری در کلاس های نهضت سواد آموزی قرائتی شرکت می کردند و حداقل حساب را تا سطح کلاس دوم اکابر یاد می گرفتند .

همچنین گویا نیوز از قول فارس ( فاک ) نیوز اعلام کرده که معترضان قرآن را به آتش کشیده اند . شاید حالا آقایان علما باور کنند که وضع کمی تا قسمتی خطرناک شده ، وقتی مردم قرآن به آتش می کشند ( حتی اگر این خبر مانند تمامی اخبار فارس ( فاک ) نیوز جعلی و وارونه باشد ، دلیل انتشار چنین اخباری مسلما عجز و اظطرار حکومت است در مقابله با مردم ) خود حدس بزنید اگر دستشان به شما برسد ، چه ها خواهند کرد !
علمای اعلام و حجج اسلام و مراجع بزرگ تقلید که فعلا در حال شمارش وجوه دریافتی از سوی دولت ، تحت عنوان " المخارج الحوزوی و الخمس و السهم امامة " بوده و هنوز فرصت بررسی اوضاع و نگرانی بابت ریخته شدن خون مردم ندارند ، احتمالا فردایی به فکر نجات دین مردم می افتند که نه نشانی از دین خواهد بود و نه توجهی از سوی مردم . بنابر اطلاعات دریافتی ، با مرگ جمهوری اسلامی ، جشن بزرگ عمامه سوزی در ایران برپا خواهد شد و این سنت تا ابد در ایران زنده خواهد ماند تا مردم یادشان نرود :
یادمان باشد اگر خاطرمان تنها ماند
یاد هر بی سر و پایی نکنیم
و هدایت انقلابی که حاصل خون فرزندانشان بوده را بدست امثال خمینی و دیگرانی که بدنبال برقرار ی ایده های مکتبی ( چه الهی و چه زمینی ) هستند ، نسپارند .

عاشورایی واقعی تر از کربلا در ایران

نهضت عاشورا بدلیل مظلومیت سردار واقعه آن زنده ماند . سرداری که حکومت ظلم را نپذیرفت و دربرابر آن کرنش نکرد .
امروز ملت ایران همان راه را می رود ، حکومت تقلب و ریا را برنمیتابند و در برابر اوامر حاکم وقت کرنش نمی کنند . مردم ایران مظلومانه بدنبال احقاق حقوق خود هستند ، مظلوم تر از حسینی که سمبل مظلومیت مذهب تشیع است ، چه حسین بن علی در برابر تیغ مزدوران حکومتی ، تیغ کشید و در نبردی هرچند نابرابر ، سلاح بدست در خون خود غلطید . اما مردم ما در برابر حکومت و مزدورانش که به انواع سلاح ها مجهز هستند ، تنها حقوق خود را یادآور می شوند و با رد خشونت بدنبال عزل حکومت ریا و نیرنگ می باشند .
امروز یزیدیان حتی از زینب ها نیز نمی گذرند و اجازه نمی دهند تا مادری از خون بناحق ریخته شده فرزندش گله کرده و بر فراغش زاری نماید .
امروز یزیدیان از زین العابدین بیمار هم نمی گذرند و دستگیر شدگانی که به سختی بیمار هستند را در شرایطی غیر انسانی نگهداری می کنند به امید آنکه مرگ آنها را در آغوش گیرد .
امروز یزیدیان برخلاف سیاق یزید ، اسرا را سر می برند و می کشند تا کینه خود از انسانیت را به نمایش بگذارند ...
اما مردم ایران هم مظلوم تر و هم شجاعتر از یاران حسینی هستند که سالها به عنوان نماد مظلومیت و شجاعت از آنها یاد شده . اکثریت یاران امام حسین در زمانی که شمع ها خاموش شد ، با امام خود وداع کردند تا جان خود به خطر نیندازند . آنانی هم که ماندند شمشیر بدست فرصت مقابله با جمع کثیر مزدوران را یافتند .
مردم وطن نه در روز روشن و نه در تاریکی شب ، هرگز پا پس نکشیده اند و در نبرد شعار با شمشیر ، تن خصم به لرزه می اندازند .
دشمنان بیمار این مردم جار می زنند که تنها گروهی اندک به خیابانها می آیند و کس نمی پرسد چگونه این گروه به زعم شما اندک اینچنین خواب بر شما حرامیان حرام نموده ، چگونه است که چنین گروه ( به خیال شما ) اندک ، تمامی مزدوران تا بن دندان مسلح شما را عقب می رانند و هرچه می کشید تمام نمی شوند .
جنبش سبز مردم غیور ایران به نهضت رسید و اینک انقلابی ست تمام عیار و فراگیر.
دیگر تنها تهران شاهد اعتراض به حکومت تقلب و ریا نیست ، درگیریها و مقابله با فرمان خلیفه به تمام شهر های ایران کشیده شده . مزدورانی که از شهرهای دیگر برای سرکوب مردم به تهران فرخوانده شده اند ، باید برای مقابله با همشهریهای خود به شهرهای خود بازگردند . در شهرستانها مطمئنا قضیه به این سادگیها برگزار نخواهد شد ، چرا که در شهرستانها و شهرهای کوچک ( تر از تهران ) مزدوران به سادگی شناسایی می شوند و امنیت نخواهند داشت . حتی جابجایی دایمی نیروها نیز اثری جز فرسودگی بیشتر نیروها نخواهد داشت .....
تا سرنگونی حکومت ریا و تقلب فاصله ای نیست ...
تا روزی که خامنه ای شرمگینانه بر صفحه تلویزیون ظاهر شود و از برکناری احمدی نژاد سخن بگوید و امید واهی داشته باشد تا مردم قلم عفو بر جنایاتش کشند ، راهی نیست ....
تا زمان فتح سنگرهای دشمن و رسوا شدن نیروهای سرکوبگر گامی نمانده ...
و تا قیام نیروهای بسیجی و چماقدار بر علیه فرماندهانشان ، ایامی نه چندان دور ....
اندکی صبر ، سحر نزدیک است !

پنجشنبه، دی ۰۳، ۱۳۸۸

تغییر واحد پول جمهوری اسلامی و چند طرح !

به ابتکار و پیشنهاد دوست عزیزم " کریم پورحمزوی " ( وبلاگ آینده ما ) این پست بصورت مشترک درج می شود :
1. واحد پول جمهوری اسلامی قرار است بالاخره تغییر کند . پیشنهاد تقویم تبعید برای واحد پول جدید ( عمامه بجای ریال ) و نیز اسکناسهایی که بگردش خواهد اقتاد چنین است ( با توجه به میزان سواد مسئولین جمهوری اسلامی و مدارک جعلی ، برای اسکناس 50000 عمامه ای ، پانصد هزار عمامه ثبت شده ، هرچند پانصد میلیون عمامه هم تصور نمی شود ارزشی برای اسکناس ها به ارمغان بیاورد !) :


2. تابناک خبر از حذف 3 صفر از اسکناسها داده ، پیشنهاد تقویم تبعید برای حذف صفر ها ( البته اگر صفر ها را به معنی هیچ و بی معنا تلقی کنیم ) :

3. طرح های کریم پورحمزوی که بسیار جالب و گویاست ،
الف : سخنان خامنه ای در ارتباط با فوت آیت اله منتظری :
ب : برکناری مهندس موسوی از ریاست فرهنگستان هنر:


ج : هراس دولت از شعارهای سبز روی اسکناس ها :


فرار نقش ها از کتیبه های تخت جمشید !

در پی سفر احمدی نژاد به شیراز ، تعدادی از سربازان از دیوارهای تخت جمشید جدا شده و پا به فرار گذاشتند !



بانک مرکزی : شعار سبز ، عکس خمینی و اعتبار مالی جمهوری اسلامی را باطل می کند !

بانک مرکزی هشدار داده از تاریخ 17 دیماه ، اسکناسهایی که روی آن شعار ( جنبش سبز ) نوشته شده باشد ، فاقد اعتبار است !

این هشدار بیش از تهدید ، از ترس مسئولین ( و بویژه آقای احمدی نژاد که داعیه حل مشکلات اقتصادی جهان و مدیریت جهانی را دارد ) حکایت می کند .
البته اگر چنانچه اسکناسی فرسوده و یا پاره شده باشد ، دارنده آن همچنان می تواند به بانک مراجعه نموده و آنرا تعویض نماید اما وای اگر رویش حتی به خط خوش شعاری بنویسید !
به بیان دیگر ، عکس خمینی را که روی اسکناسها جا خوش کرده می توانید به نیت بدل از اصل ( مثل ادای نماز قضا شده بجای نماز واجبی که از دست رفته ) پاره کنید اما مبادا رویش شعار بنویسید که مجبورید فقط آنرا بین مردم و با سلام و درود دست بدست کنید .

سه‌شنبه، دی ۰۱، ۱۳۸۸

ترفیع بدلیل تخلف و تغییر برای ابراز وجود

این روزها در جمهوری اسلامی هرکه خلافش سنگین تر باشد ، مقامی ارشدتر می گیرد.
سازمان قضایی نیروهای مسلح با اعلام قتل (حداقل ) 3 نفر در بازداشتگاه کهریزک ، اعلام نمود 12 نفر از متخلفین به دادگاه معرفی شدند . درحالیکه متهم اصلی حوادث کهریزک ( مرتضوی ) از سوی احمدی نژاد به سمت : «نماینده ویژه رییس جمهوری و رییس ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز» منصوب شد !

نه اینکه تصور کنید این ترفیعات فقط در پستهای سیاسی انجام می شود ، خیر بالام جان ، حکومت جمهوری اسلامی فقط آنانی را می پسندد که جانانش پسندد . وقتی خود خامنه ای مصداق بارز : نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت .... " می شود ، معلوم ست که یارانش را نیز چنان می خواهد که از پس آنان برآید .
از همین روست که شاهد بودیم تقریبا تمامی افرادی که در زمان خمینی به مداهنه او مشغول بودند ، پس از خامنه ای از صحنه کنار رفتند تا مبادا مجبور شوند فرمانبر او باشند .
در زمینه های دیگر نیز روال بر همین منوال ست . مثلا حسین رضازاده پس از رسوایی بزرگ خود در تیم ملی ( دوپینگ وزنه برداران تیم وزنه برداری جمهوری اسلامی ) در انتظار حکم محرومیت مادام العمر از سوی فدراسیون جهانی وزنه برداری ست . اما هنوز این حکم صادر نشده ، مسئولان ورزش وی را به سرپرستی فدراسیون وزنه برداری منصوب نمودند .

در مورد سرشناس ترین جاعل سالهای اخیر ، عوضعلی کردان ، هم شاهد بودیم پس از آنکه مسجد ( مجلس ) شورای اسلامی وی را بدلیل جعل عنوان و مدرک استیضاح و نهایتا برکنار نمود ، احمدی نژاد کردان را به مقامی بالاتر ، یعنی مشاور خود منصوب نمود .

از این دست نمونه های بسیار است ، مثل خود احمدی نژاد ، مثل خامنه ای ، مثل صادق لاریجانی ، جنتی و ...

وزیر آموزش و پرورش دولت منتخب رهبری از تغییر نظام آموزشی خبر داده و گفته این تغییرات بر اساس وضعیت آموزش و پرورش در 110 کشور پیشرفته دنیا پی ریزی شده ! دقت کنید : بر اساس وضعیت نظام آموزشی 110 کشور پیشرفته دنیا !
وزیر دولت کودتا با زبان بی زبانی اعتراف کرده حداقل 110 کشور از جمهوری اسلامی پیشرفته تر هستند .
ذکر کلمه پیشرفته حاوی اعتراف صریح از عقب ماندگی نظام آموزشی جمهوری اسلامی و نیز بی سوادی جناب وزیر از تعداد کشورها و یا کیفیت آموزشی دیگر کشورهاست !.
جالب است که اداره كل اطلاع رساني و سنجش افكار دبيرخانه شوراي عالي انقلاب فرهنگي برای بررسی نظام آموزشی کشورهای دنیا ، تنها 50 کشور را برگزیده که در این 50 کشور اسامی عربستان ، عمان ، غنا نیز قید شده .
در طرح پیشنهادی جناب وزیر آمده که نظام آموزشی ایران به دو دوره 6 ساله تقسیم می شود ، یعنی همان نظامی که قبلا در زمان شاه وجود داشت و شاه برای آنکه دانش آموزان در مقطع پس از دبستان بصورت عملی با حرفه ها و مشاغل آشنا شوند ، دوره 3 ساله راهنمایی را مابین دبستان و دبیرستان بوجود آورد تا دانش آموزان علاقمند بصورت مستقیم و پس از پایان دوره راهنمایی وارد هنرستان شده و با آموزش حرفه ای جذب بازار کار شوند ، تقریبا چیزی شبیه آموزشگاه هایی ( غیر از دانشگاه ) که در آلمان به آموزش و تربیت حرفه ای افراد برای ورود به بازار کار دایر می باشند . صرفنظر از درستی یا نادرستی طرح جناب وزیر ، آنچه بیش از هر چیز به چشم می آید ، تلاش دولت احمدی نژاد برای تغییر همه آنی ست که در ایران وجود داشته تا همه چیز را بنام خود ثبت کند .

یکشنبه، آذر ۲۹، ۱۳۸۸

آیت الله منتظری ، نماد وفا به عهد ، سمبل گذر از واقعیت برای افشای حقیقت

آیت الله منتظری زمانی که فقط یک گام تا بدست گرفتن قدرت مطلقه در ایران فاصله داشت ، از ظلم کناره گرفت تا همراه ملت مظلوم بماند .
زمانی که تیغ ها تشنه خون بودند ، سینه را ستبر کرد تا جنایات حکومت فاش کند . عبایش ابا از ظلم داشت . عمامه اش نشان علامه بود تا عمله ( ی حکومتی ) .
صراحت لهجه اش تیغی بود در گلوی حکومتی تشنه به خون . واهمه از مردم هوادارش ، اوهام حاکمان را نقش بر آب می کرد . او شاید تنها مرجع شیعه بود که از حقوق بهاییان دم زد و از ظلم بر آنها فریاد برآورد .
بی پرده از نقش وزارت اطلاعات برای اعلام مرجعیت خامنه ای سخن گفت و صلاحیت او را برای فتوا رد نمود .
زمانی که خمینی را در حد معصوم بالا می بردند و سخنانش را همچون آیات قرآن سرلوحه قرار می دادند ، به افشای جنایات خمینی پرداخت و او را از قتل زندانیان برحذر داشت . شجاعتی که حتی امروز نزد منتقدان داخلی حکومت و آنانی که ادعای رهبری جنبش مردمی را دارند یافت نمی شود .
تیغی که در روز روشن و در ملا عام خون می ریزد و تیغداری که خون کودک و جوان پیر می نوشد از روبرو شدن با او پرهیز می کردند که او را قلوب مردم محافظت می کردند .
هرچند منتظری هم یک روحانی بود و معتقد به بسیاری از آنچه که امروز ، روز آن نیست ، اما هرکس با هر اعتقاد و دیدگاهی اگر برای ملت و آزادی مردم سینه ستبر کند ، یک قهرمان است .هرکس که برای دفاع از حقوق مردم از حقوق خود بگذرد ، یک قهرمان است . هرکس که حقیقت را بر واقعیت ترجیح دهد و برای افشای حقیقت از امتیازات واقعی ( و در دسترس ) بگذرد ، یک قهرمان است . هرکس که برای خون مردمش بیش از قدرت مطلقه و ثروت بی کران ارزش قایل شود یک قهرمان است .
و منتظری قهرمان مردم بود .

حمایت از مجید توکلی و اعتراض به حجاب اجباری در ایران

ایرانیان و ( تعدادی از ) آلمانی های ساکن برلین ،اعم از زن و مرد ، با بر سرکردن روسری ، در تجمعی اعتراض خود را نسبت به دستگیری مجید توکلی و حجاب اجباری در ایران اعلام نمودند .
گزارش تلویزیون ایرانیان برلین .


پنجشنبه، آذر ۲۶، ۱۳۸۸

26 آذر یا 17 دسامبر ، مسئله این است !

مدتها انتظار کشیدم تا پدر و مادرم با هم آشنا شوند و ازدواج کنند . اما این پایان انتظار نبود ، چرا که می بایست سالها صبر کنم تا نوبت به دنیا آمدن منهم برسه . خوشبختانه پدر و مادر فعال و متعهدی داشتم و این انتظار قبل از پشیمانی آنها به پایان رسید ( البته هنوز سایه پر مهر مادرم بر سرم ست ) .
خلاصه بعد از سالها صبر و حوصله بعنوان چهارمین پسر خانواده بدنیا آمدم و شدم سومین فرزند پدر و مادرم ! از شما چه پنهان که پسر اول که همان داداش بزرگه من می شد ، به محض اینکه چشمش به جمال دنیا روشن شد ، تخت گاز از همان اتوبانی که قبلا مسیح رفته بود ، به سوی آسمان پر کشید اما نه پسر خدا شد و نه حتی نوه خدا . فکر میکنم در آسمان هم پارتی نقش مهمی ایفا می کنه و احتمالن حضرت مریم با خدا سر و سری داره!
اما چرا این برادر ارشد برای من مهمه ؟! چون اسم او را من به ارث بردم ، انگار پدر و مادرم نذر کرده بودند که حتمن نام یکی از پسرها باید فرهاد باشه ، شاید هم وقتی دیدند فرهاد اول مثل عقاب تیزپرواز به آسمان پر کشید ، تصور می کردند منهم هم به همان روال عمل می کنم ، اما کو حال پرواز ، آنهم بعد از 9 ماه انتظار ( اینطوری آنها هم فهمیدند که هرکس خربزه می خوره باید پای لرزش هم بشینه ) .
من بیشتر از پرواز دنبال شیر بودم ، بالاخره باید گرسنگی را یک جوری رفع میکردم . مشکلی که هنوزم حل نشده و فکر میکنم از نقائص خلقته و الا چه دلیلی داره خدا آدم را گرسنه کنه که بخوره و بعد دربدر دنبال مکانی برای رفع حاجت بیفته . وقتی دادگاه نمایشی خدا شروع بشه ، حتمن این را ازش می پرسم .
روزی که بدنیا آمدم 26 آذر بود ، همان روزی که اینجا 17 دسامبره ، اما 26 آذر کجا و 17 دسامبر کجا !
آدم وقتی اسم آذر میاد ، یاد دختر همسایه (*) میفته اما دسامبر شکلش شبیه ساتوره ! یعنی آدم یاد شب عید میفته و هزار و یک دردسر !
از همان اوان کودکی تا سنین جوانی ، موفق شدم چند بار از چنگ عزراییل فرار کنم، اما بالاخره بدام ازدواج افتادم . باید اعتراف کنم من و همسر عزیزم بیش از 20 سال خوشبختی و زندگی موفق و شاد را تجربه کرده ایم ، البته منظورم سالهای پیش از ازدواجه !
در این 18 سالی که از زندگی مشترک ما میگذره ، دو دختر به جمع ما اضافه شدند تا بشیم سه به یک ، یعنی 3 تا فمینیست و یک زن ذلیل !
دیگه جونم براتون بگه که از وقتی هم که به آلمان آمدیم ، دیگه موقع غذا خوردن دعا نمی خونم ، نه اینکه ایمانم بر باد رفته باشه ، نه ، فقط چون خودم باید غذا درست کنم ، خیالم راحته .
وقتی مجرد بودم بعضی وقتها در وضعیتی قرار می گرفتم که باید از دست عزراییل فرار کنم اما خوشبختانه پس از ازدواج انگار عزراییل دیگه جرات نمیکنه بهم نزدیک بشه ، اینه که به همه مجردها توصیه می کنم حتمن زن بگیرند . اصلاهم قبل از ازدواج پای درد دل مردهای متاهل نشینند که چنین و چنان ست و اگه زن خوب بود ، خدا هم زن می گرفت .
خدا که زن نمیگیره ، بالاخره از مزایای خدا بودن یکیش هم اینه که میدونه فردا چی پیش میاد !
راستی ! امروز صبح که نشستم پای کامپیوتر ، دیدم روی میز کارت و یادداشتی از دخترمه که نوشته : تولدت مبارک !
بخودم گفتم امروز مگه تولده کیه ! تولد بانو که نیست ، تولد دخترها را هم خوب بخاطر دارم که اگه این 3 تا را فراموش کنم باید شب در خیابان بخوابم ، آنهم در این هوای سرد . فکر کردم شاید اشتباهی رخ داده و تقویم دخترم هم مثل مال من ( که هنوز همان تقویم ایرانی را دارم که با خودم از ایران آوردم ) روزهاش قاطی کرده .
اینهم از مزایای غربت نشینی ، آدم تولد همه را باید بیاد داشته باشه الا تولد خودش !

همه اینها را گفتم که دوستان بخود زحمت ندهند و تبریکاتشان را مستقیما واریز کنند به حسابم که فعلا حسابم پاکه پاکه !

------------
(*)
می سوزم از اشتیاقت ... در آتشم از فراغت
کانون من سینه من .... سودای من آذر من
نه اینکه فکر کنید منظور شاعر از آذر همان آتش عشق درون سینه ست ، خیر این برای رد گم کنی بوده که عیالش نفهمه با آذر خانم همسایه سر و سری داره !

چهارشنبه، آذر ۲۵، ۱۳۸۸

مصاحبه با میترا خلعتبری ،تکمیلی

تلویزیون ایرانیان برلین
میترا خلعتبری مثل همه جوانان امروز ایران نگاهی روشن و منطقی به وقایع دارد . تحلیل وی از بررسی وقایع و حقایق جاری در جمهوری اسلامی حاکی از دید روشن وی می باشد . دلیل خشم و نفرت حاکمان دگم اندیش از قشر خبرنگار را می توان با شنیدن آرای خلعتبری درک کرد . آرایی که اگر در جامعه ای باز بیان شود ، مطمئنا مورد استقبال مسئولین امر قرار می گیرد .
در قسمت سوم به عکس العمل ( کف ) جامعه نسبت به مسئولینی که هر کدام بنوعی به دزدی ، کلاهبرداری ، قتل و .... منتسب هستند ، پرداخته می شود .
در قسمت چهارم به عامه مردم توجه می شود ، اکثریت خاموشی که اگر بپاخیزد ، حکومت بلادرنگ سرنگون می شود . وی در مورد نقش روشنفکران ( اعم از خبرنگاران ، دانشجویان و محققان و صاحبنظران ) در این روشنگری صحبت می کند .
از او پرسیدم میان خلعتبری ساکن ایران و خلعتبری ساکن برلین تفاوتی ( از جهت دیدگاهی ) حاصل شده . آیا شما هم مثل برخی از روزنامه نگاران نهایت آمالتان برکناری حاکمین فعلی و بازگشت به قانون اساسی ( جمهوری اسلامی ) ست ؟
همچنین در مورد گله ایشان از فعالان خارج از وی انتقاد کردم اما پاسخ کوتاه وی حاوی نکات بسیار مهمی ست که باید مورد توجه فعالان خارج از کشور قرار گیرد .
و در قسمت پنجم نظرش را در مورد تداوم تظاهرات مسالمت آمیز مردم جویا شدم . آیا هنوز وقت مقابله فرانرسیده ؟
میترا خلعتبری در زمان خروج از ایران فرصت ( و امکان ) خداحافظی با دوستان را نداشت اما امروز سلامی دوباره با یاران دارد ، سلامی که نشان از عزم راسخ وی در تداوم همراهی و حمایت از آنان دارد .
برای میترا خلعتبری آرزوی موفقیت دارم .







یکشنبه، آذر ۲۲، ۱۳۸۸

مصاحبه با میترا خلعتبری ، قسمت اول و دوم

تلویزیون ایرانیان برلین
جمهوری اسلامی امتیاز روزنامه ای که میترا خلعتبری در آن می نوشت را باطل کرد ، کارت دانشجویی وی را هم ابطال نمود و کارت خبرنگاریش را هم باطل کرد ، فقط مانده بود شناسنامه اش را باطل کند که وی موفق به فرار از ایران شد .
میترا خلعتبری در روزنامه اعتماد ملی در مورد نوجوانان و کودکانی پژوهش می کرد که به دلیل ارتکاب یا انتساب جرایمی در زندان نگهداشته شده و بسیاری منتظر طناب دار هستند .
با میترا خلعتبری در مورد دلایل وقوع جرم در ایران صحبت کردیم . بحث به آنجا کشیده شد که با توجه به قوانین ایران و نوع نگاه حکومت به مردم ، شیوه های تهاجمی و قهرآمیز به جامعه تزریق می شود .
در این گفتگو از بسیاری از دولتمردان و مسئولان نام برده شد که هرکدام به نوعی مرتکب جرم و جنایتی شده اند ، از او پرسیدم نگاه مردم به حکومتی که تقریبن تمامی آنها مجرم و متقلب و جاعل و جنایتکار هستند چیست ؟
میترا خلعتبری گلایه جوانان ایرانی و جنبش سبز از فعالان ایرانی خارج از کشور را بیان نمود .....
قسمتهای دیگر نیز بزودی منتشر می شود.




جمعه، آذر ۲۰، ۱۳۸۸

ننگ کدام است : لباس زنانه یا لباس نامردی ؟

خبرگزاریهای دولتی و ذوب شده چنان از دستگیری مجید توکلی ذوق کرده اند که بیا و ببین . این دانشجوی 23 ساله که به اندازه 23 تا سازمان مجاهدین پدر مقام ولایت و ملیجکش را درآورده بجرم دانشجو بودن و البته ذوب شده نبودن دستگیر میشه . خبرگزاریهای دولتی در بوق و کرنا کرده اند که مجید توکلی با لباس زنانه در حال فرار از دانشگاه بوده و ماموران ( بخوانید مزدوران ) وی را شناسایی و دستگیر می کنند .
اما چند نکته :
1. مجید توکلی به چه دلیل باید از دانشگاه فرار کنه ؟! مجید دانشجوی همان دانشگاه ست . فرار از دانشگاه معنایی نداره مگر اینکه قبول کنیم ماموزان برای ضرب و شتم و دستگیری دانشجویان به داخل دانشگاه هجوم آورده باشند. که در این صورت بیش از هرچیز رفتار ماموران باید تقبیح شود .
2. بر فرض که مجید توکلی لباس زنانه بپوشه ، به شما چه ! پوشیدن لباس زنانه ننگ نیست ،پوشیدن لباس نامردی ننگه !


3. پوشیدن لباس خواهر و مادرت ننگ نیست ، لباس خودفروشی بر تن کردن ننگه :

4. لباس زنانه شرف دارد به لباس دین فروشی :



5. اگر به فرض مجید توکلی لباس زنانه پوشیده ، برای حفظ جانش بوده ، برای اینکه توسط ماموران اطلاعات و نیروی پلیس شناسایی نشه ، برای فرار از شکنجه در بازداشتگاهها ، برای گرفتار نشدن در چنگال بازجویان حشری و ددمنش جمهوری اسلامی ، اما این ذوب شدگان در ولایت از چه ترسیده اند که سعی می کنند شناسایی نشوند ؟!:

پنجشنبه، آذر ۱۹، ۱۳۸۸

وای اگر خامنه ای حکم جهادم دهد !


تعدادی از خواهران بیکار بسیجی ضمن تجمع در خیابانهای تهران با صدای رسا فریاد زدند :
وای اگر خامنه ای حکم جهادم دهد !
حالا شما تصور می کنید این شعار یعنی چی ؟ خیر منظور این خواهران جنگ مقدس یا حمله به خاک کشوری نیست .
اجازه دهید برای روشن شدن منظور خواهران بسیجی به دو نکته اشاره کنم . اول اینکه بنا بر فقه شیعه حکم جهاد در اختیار معصوم است و بس . یعنی تمام این شعارها فقط شعار بوده و الا اگر رهبر از رییس دفترش هم سوال کنه ، به او می گوید شما حکم حکومتی میتونی بدی اما حکم جهاد را خیر !
اما حالا فرض کنیم آقای خامنه ای حکم جهاد بده ، همانطوری که حکم رویت ماه را داد و جز خودش کسی حتی سایه ماه را هم ندیده بود ، یا حکم ریاست جمهوری احمدی نژاد را صادر کرد اما هیچکس چه در ایران و چه در خارج از کشور ، ملیجکش را تحویل نگرفت . پس باید دید وظیفه خواهران بسیجی در صورت اعلام حکم جهاد چیست ؟
امام معصوم ( یکی دو تا که نیستند ، هم امام موسی کاظم و هم حضرت علی ) می فرماید : جهاد المرأة حسن التّبعلّ ، یعنی جهاد زن خدمت به شوهر است !
پس این خواهران بسیجی برای خدمت به شوهر رفتند در خیابان و فریاد زدند که وای اگه خامنه ای حکم جهادم دهد ، برای چی ؟!
برای تحریک و تهییج مردان تا بدانند قدرت آقا چیست که اگه حکم جهاد بده ، وای ی ی چه شود !! شب جهاد ، روز جهاد ! در واقع قسمت دوم شعار اینجاست که معنیش مشخص میشه : ارتش دنیا نتواند که جوابم دهد !
خب خواهر من اگه واقعن درخواست تو اینه باید در خانه ( سر شوهرت ) داد بزنی ، نه اینکه تو خیابان جار بزنی ! این را برای خودتان میگم ، خوبیت نداره ، آدم که دیگه تا این حد فشارش نباید بالا بزنه !

خوب حالا که فهمیدیم جهاد زن خدمت به شوهره ، مبادا دست و پاتون را گم کنید برید زن مومنه ذوب شده در ولایت بگیرید و فکر کنید شبانه روز در حال جهاد کردن و عبادت می باشند . نخیر !
اول اینکه اگه زن بسیجی بگیرید باید شب و روز به جان آقا دعا کنید و روزه بگیرید تا آقا دلش به رحم بیاد و حکم جهاد بده !
تازه بعد از اینهمه عبادت و روزه دیگه حالی برای استقبال از این جهاد نمی مونه !
دوم ، شما چه دامادی هستی که اجازه دخل و تصرف به عروست دست آقاست ؟
سوم بترس از اینکه آقا اعلام کنه برای احراز شایستگی مقام جهاد ، زنان ( نو عروسان ) موظفند بروند خدمت شورای نگهبان برای تایید صلاحیت !

سه‌شنبه، آذر ۱۷، ۱۳۸۸

چند خبر و ... تنها سخن راست خامنه ای ( اعتراف او به انگیزه و هدفش ) !


معجزه ای دیگر که سندی ست برای اثبات حقانیت ولایت از سوی سایت رجا نیوز منتشر شد :
کعبه ، تنها مکانی که در فیلم 2012 ویران نشد !
خبرگزاری خانم فاطمه رجبی آنچنان از سر شوق این خبر را درج نموده که گویا براستی و در عالم واقع همه اماکن در دنیا ویران شده و تنها کعبه دست نخورده باقی مانده است . بد نیست به خانم فاطمه رجبی تذکر دهیم که این فیلم بر اساس فیلمنامه تنظیم شده و نقش طبیعت و ماوراء آن در حفظ و نگهداری کعبه هیچ است !

بازهم سایت رجا نیوز !
این سایت با دلخوری عنوان نموده : دیوار حرمت رییس جمهور ( منتخب رهبری ) از همه کوتاهتر است . کاش خانم فاطمه رجبی توجه می نمود که همه چیز محمود جانش کوتاه است الا زبان ایشان .

احمدی مقدم ، فرمانده نیروی انتظامی : تجاوز به عنف کاهش یافته است .
البته اینبار حق با فرمانده نیروی انتظامی ست چرا که با بسته شدن بازداشتگاه کهریزک مطمئنا میزان تجاوز به عتف هم کاهش یافته !

لاریجانی : راه نجات ، تمسک به رهبری و قانون است !
لاریجانی البته باید مشخص می کرد که اولا راه نجات چه کسانی ؟! و بعد صریحا یکی را پیشنهاد می نمود چرا که تمسک به رهبری و قانون تواما ممکن نیست و جمع این دو از محالات است !

حجاب پرستاران بیمارستان اهدایی احمدی نژاد در بولیوی !
بیمارستانی در لاپاز که با هزینه جمهوری اسلامی ساخته شده بود ، پرستاران خود را موظف به پوشش حجاب نمود . مورالس ، رییس جمهور بولیوی در توجیه این عمل گفته : جمهوری اسلامی بیش از یک میلیون دلار برای ساخت این بیمارستان هزینه کرده ، که اگر این مبلغ به 3 میلیون دلار می رسید ، خود من هم حجاب بر سر می کردم !

علاوه بر این بیمارستان ، جمهوری اسلامی هزینه ساخت 6 کارخانه شیر و 650 دستگاه تراکتور را تقبل نموده . احتمالا شرط خوردن فرآورده های شیری در بولیوی ، گفتن " سلام بر حسین ، لعنت بر یزید " پس از نوشیدن شیر و با پای راست وارد توالت شدن مصرف کنندگان است .
کشاورزان هم تعهد داده اند از تراکتورهای اهدایی فقط و فقط برای کشت سیب زمینی ملایی استفاده کنند . گفتنی ست سیب زمینی آخوندی نوعی از سیب زمینی هایی ست که تنها در حوزه علمیه قم بعمل آمده و فاقد رگ و ریشه می باشد .

و اما مهمترین اعتراف سال از زبان آقای خامنه ای :
" مستکبران جهان به خوبي مي دانند که ملت ايران با تمسک به روح ولايت و ايجاد نظام اسلامي، آرزوي همه مسلمانان دلسوز و همه روشنفکران دردآشناي جهان اسلام را محقق کرده است،"
شاید این تنها حرف صحیح خامنه ای در طول حیاتش باشد ! دوباره بخوانید و به این قسمت توجه کنید :
... (جمهوری اسلامی ) با تمسک به روح ولايت و ايجاد نظام اسلامي، آرزوي همه مسلمانان دلسوز و همه روشنفکران دردآشناي جهان اسلام را محقق کرده است، ...

آرزوی تمام نژادپرستان کشورهای عربی نابودی ملت ایران بوده و هست و جمهوری اسلامی با تمسک به نظام جنایتکار ولایت فقیه ( بخوانید بلاهت وقیح ) آرزوی دیرینه آن دسته از نژاد پرستان عرب ( را که خامنه ای به گزاف آنها را روشنفکران و مسلمانان نامیده ) برآورده می سازد .
اما آقای بلاهت !
در آینده ای نه چندان دور ، ملت بزرگ ایران ، تو و همه ذوب شدگانت را به همانجایی خواهند فرستاد که از آن وحشت دارید : خارج از سنگرهای تحت حفاظ سپاه ! خیلی دوست دارم ببینم در صورت سقوط جمهوری اسلامی ، کدام کشور پذیرای شما خواهد بود !

دوشنبه، آذر ۱۶، ۱۳۸۸

ترس از شناخته شدن ، ترس از فردا


16 آذر هم روزی مثل روزهای قبل بود . مردم و بویژه دانشجویان همانی بودند که همه ( حتی حکومت خامنه ای انتظار داشتند ) ، بی پروا بدنبال حق خود از وطن .
این مردم عقب نمی نشینند تا حق خود را بگیرند .
عجیب ست که باند حاکم بر کشور می بیند که با وجود تمام تدابیرش بازهم مردم به خیابانها می آیند و تهدیدات ماموران را به ریشخند می گیرند اما گویا بین دیدن و فهمیدن فاصله ایست غریب که قداره بندان رژیم در این برزخ گرفتار مانده اند .
مردم را می کشند ، آنها را به شدیدترین و غیر انسانی ترین شیوه ها شکنجه می کنند ، از همه راههایی که آموخته اند ، سعی می کنند ترس و ارعاب را ترویج کنند ، در بین جماعت معترض حاضر می شوند و از آنها فیلم می گیرند تا به زبانی بگویند در آینده سراغتان خواهیم آمد ... اما کو گوش شنوا !
حضور همیشگی مردم نشان از آن دارد که این ملت جمهوری اسلامی را رفتنی می بیند و بهمین جهت نیرویی مضاعف می گیرد تا در برابر سرکوب آنها مقاومت کند .
اما !
کم کم خود مزدوران هم به این نتیجه میرسند که فردایی در کار است و از همین رو تلاش می کنند با سرکوب مردم شاید روزنه ای باز شود و طلوع سحر را به تاخیر اندازند .
سخنان مکارم شیرازی در دعوت به مذاکره و مهمتر از آن عکس هایی که از مقابله مزدوران ولایت فقیه با مردم در سایتهای خبری وابسته به دولت منتشر می شود ، نشانه از پس رفتن و تحلیل قدرت مقابله حکومت با مردم دارد .
به این چند عکس نگاه کنید ، ترس از چه باعث شده تا مزدوران صورت خود را بپوشانند ؟!
از که و از چه می ترسند ؟! از مردمی که در زمان کتک خوردن و حتی به قتل رسیدن از خود مقاومتی نشان نمی دهند و مظلومانه تنها به فریاد خواسته های بر حق خود بسنده می کنند ... یا از فردایی که در راه است و روز بازخواست !
تنوع یگانهای ماموران نشان از کمبود نیروی پلیس و سپاه و بسیج در کنترل اوضاع دارد و همین افراد نیز کم کم فهمیده اند که روزی خواهد رسید که باید جوابگوی جنایات خود باشند .
آقای ذوب شده در ولایت ! تو از چه می ترسی ؟ از دستگیر شدن ؟!





یکشنبه، آذر ۱۵، ۱۳۸۸

خبرنگاران واقعی مردم معترض هستند !

جمهوری اسلامی ممنوعیت فعالیت 3 روزه خبرنگاران خارجی را اعلام نمود .
با توجه به ترس حکومت اسلامی از برگزاری مراسم روزدانشجو در دانشگاهها باعث شد تا دولت در اقدامی شتابزده فعالیت خبرنگاران خارجی را ممنوع اعلام نمود .
مقامات جمهوری اسلامی گویا هنوز متوجه نشده اند که خبرنگاران واقعی در ثبت جنایات ماموران حکومتی ، همین مردمی هستند که مورد ضرب و جرح آنان قرار می گیرند .
نکته جالب دورخیز دو روزه دولت کودتا برای سرکوب دانشجویان و مردم معترض در روز 16 آذر می باشد . قطع اینترنت و لغو اعتبار کارت خبرنگاران خارجی چاره کار جمهوری اسلامی نیست . هر ایرانی با بهره از تلفن همراه تبدیل به خبرنگاری شده که تمامی خبرگزاریها با اشتیاق فراوان مشتاق دریافت اخبار آنها هستند ، اخباری بکر و واقعی از افرادی حاضر و مجری در صحنه !

نماد دزدی !


این جمهوری اسلامی از خیلی نظرها وقیحه اما یک مورد هست که از وقاحت سرآمد همه کارهای وقیحانه است : نماد دزدی !
وقتی دانشجویان در تجمعات خود سرود " یار دبستانی " را می خوانند ، تلویزیون جمهوری اسلامی هم در زمان پخش تصاویر مربوط به بسیجیان همین سرود را پخش می کند تا مثلا از اعتبار و شدت " انقلابی سرود " بکاهد بدون اینکه توجه کند که این بسیجیان اصلا دبستانی در عمر خود دیده اند یا خیر !

یا برای کمرنگ کردن حضور موثر دانشجویان در مخالفت با دولت و حکومت ، تعدادی از مواجب بگیران خود را جمع می کند و بنام دانشجویان ذوب شده در ولایت به خیابانها می آورد ، بدون اینکه توجه کند اصلا سن این افراد به دانشجو بودن می خورد !


جالبتر اینکه همین بسیجیانی که به دانشگاهها چپانده شده اند با نمراتی جواز ورود به دانشگاه را گرفته اند که با این نمرات قاعدتا کسی حتی در مهد کودک هم نبایستی پذیرفته بشه ( با تشکر از خسن آقا !) :


روی عکس کلیک کنید تا ببینید نمرات درخشان این بسیجی پذیرفته شده در کنکور سراسری را !

مورد دیگه که خیلی هم بامزه ست ، قتل و کشتار مردم در خیابانهاست ، مردم را می کشند ، فیلم ها و عکس هایش هم در سراسر دنیا پخش می شود اما در کمال وقاحت اعلام می کنند کسی از مردم کشته نشده و این بسیجیها بودند که بدست معترضان کشته شدند . اول گفتند 9 نفر بسیجی ، بعد دیدند کمه گفتند 20 و باز دیدند صرف نمی کند ، اعلام کردند 30 بسیجی در اعتراضات کشته شدند ، آنهم در مقابل چشم ماموران سپاه و نیروی انتظامی و اطلاعات ! ( تازه با افتخار هم اعلام می کنند ایران از لحاظ امنیت در مقام اول دنیاست !) .
اما هنوز که هنوزه حتی اسم یک نفر را هم اعلام نکردند با اینکه اینها در دنیا می گردند شاید در دهی یا روستایی یک نفر که یا اسمش محمد باشه یا یک جوری بشه نامش را به دین ربط داد یا مثلا روسری سرش بوده و اتفاقی کتکی از کسی خورده ، بلافاصله با عکس و شرح و تفصیلات تقلبی بعنوان مسلمان مظلوم علم می کنند و طرف میشه نماد مظلومیت بسیجی های جمهوری اسلامی و چه و چه ها !

در همین راستا وقتی دیدند ندا آقا سلطان بدجوری موی دماغشان شده و هرجا میرند عکس این دختر مظلوم را توی سرشان می زنند ، باز به همان بازی رو آوردند ، گفتند نخیر ، اصلا این دختر هوادار دولت بوده ، بسیجی بوده و توسط سبز داخلی و بی بی سی و غیره و ذلک کشته شده ! نمایش هم به راه اندخته اند که مسلمان نشنود ، کافر نبیند !
تازه جالب تر اینکه سیاهی لشکر های شرکت کننده در بازسازی صحنه قتل ندا ، سوال می کنند اگر قاتل یک بسیجیه چرا اسمش اعلام نمیشه !
عزیز دل برادر آنقدر اسم این بسیجی بزبان آمده که اوباما هم اسمش را از حفظ شده ، اما اینبار هم فقط بخاطر تو : اسمش عباس کارگر جاوید و این هم کارتش (اینجا ببینید ) . طرف خودش در زمان قتل داد میزده که غلط کردم ، نمی خواستم بکشمش و ...
هرچی هم از این جماعت سوال کنی که خوب بالام جان اگه اینطوریه پس چرا اجازه نمیدید خانواده اش یک مراسم ترحیم برگزار کنه ؟ چرا بجای خانواده اش بسیجیان جان برکف حرف می زنند ، اصلا .... بگذریم .
حالا وسط معرکه که نیروی انتظامی و سپاه و اطلاعات هر روز اعلام می کنه تجمع مردم سبز و برگزاری تظاهرات آنها غیر قانونیه و با آنها برخورد میشه ( یکی هم نمی پرسه مگه اینها مسئول صدور مجوز برای برگزاری تجمعات هستند و وزارت کشور چه کاره ست ؟! ) یک عده هر روز میرند جلوی سفارت انگلیس و نمایش قتل ندا را بازسازی می کنند ( بطوریکه انگار خودشان از قبل وقوع این واقعه را تمرین کرده و اجرا نموده بودند ) ،کسی هم نمیگه مجوز از طرف چه ارگانی صادر شده !بالاخره برگزاری تجمعات نیاز به مجوز داره یا خیر ؟!
دیروز توی نت یه سایتی دیدم بنام : جنبش سبز علوی !
کلی خندیدم ، جای شما خالی ! حالا سعی می کنند رنگ سبز را هم از حالت نماد مخالفت به نماد تبعیت درآورند !
نگفتم اینها خیلی وقیح و پررو هستند !
یادش بخیر اوایل انقلاب که دانشجویان دکتر علی شریعتی را " دکتر " خطاب می کردند و هرجا می خواستند نامی از او ببرند به گفتن " دکتر " اکتفا می کردند ، اعضای انجمن اسلامی دانشگاه ها و مدارس هم فورا دست بکار شدند و بهشتی را علم کردند و با همین سیاق به او اشاره می نمودند .
خلاصه انگار جماعت ذوب شده در ولایت نشسته اند تا ببینند " دشمن ! " چکار میکنه تا آنها همان روش را بنام خودشان قبضه کنند . می ترسم کم کم کار اینها بجایی برسه که فردا پس فردا بگند عمو سام همین " مشایی " خودمان ست و او را عمو مشایی صدا کنند .
یا به سردار نقدی بگویند " رفیق نقدی " !
یه گروه هم تعیین کنند بنام اهداکنندگان جایزه نوبل ، مجلسی هم بپا کنند به اسم سازمان ملل متحد متشکل از تعدادی بیکار که از ونزوئلا ، جزایر کومور ، سریلانکا و حوزه علمیه جمع می کنند و روزی صدتا قطعنامه صادر کنند در تقبیح نتایج انتخابات آزاد دنیا .

شنبه، آذر ۱۴، ۱۳۸۸

افتتاح دفتر وزارت امور خارجه در قم !

آقای متکی که به همه چیز کار دارد الا روابط بین المللی و امور خارجه جمهوری اسلامی ، دفتر وزارت امور خارجه را در شهر قم افتتاح کرد !
در این مراسم متکی با اشاره به اینکه در جهان هیچ کشوری به جمهوری اسلامی توجهی نمی کند گفت : از این به بعد تمام مساعی و تلاش وزارت امور خارجه را صرف یافتن دوستانی در داخل کشور خواهیم کرد !
وی همچنین فرمود که با توجه به قدرت جذب توریست شهر قم (!) وزارت امور خارجه سعی می کند در این شهر فعال شود !

استاندار قم هم از فرصت استفاده نموده و فرمود : بیش از 80 قوم در شهر قم زندگی می کنند !
البته جناب استاندار (!) اشاره نکرد که این 80 قوم فقط در حوزه علمیه هستند ، طلابی که از کشورهایی نظیر افغانستان ، کومور ، بنگلادش ، پاکستان ، فیجی و ... جذب حوزه علمیه شده اند تا با توجه به قوانین جمهوری اسلامی مبنی بر عدم ممنوعیت تصدی مناصب کشوری برای خارجیان ، بتوانند مسند های کلیدی جمهوری اسلامی را تصرف نمایند . تعدادی از همین طلاب تحت عنوان امام جماعت دوره های خاصی را می گذرانند و تعدادی قصد دارند در آینده بر کرسی های مجلس خبرگان و ریاست قوه قضاییه و شاید ( دنیا را چه دیدی ) رهبری تکیه زنند .
استاندار شهر قم ابراز امیدواری کرد که با توجه به پیشرفت سریع شهر قم از شهر به شهرستان و سپس استان ، شاید در روزهای آتی قم تبدیل به کشوری مستقل شده و بتواند راسا نماینده ای به سازمان ملل اعزام دارد . از هم اکنون برای انتخاب این نماینده بین آیات عظام و اساتید حوزه علمیه نزاعهای لفظی در جریان است .
همچنین آقای متکی با اشاره به سرمایه گذاری وزارت امور خارجه در شهر قم نوید داد که در آینده ای نزدیک با سرمایه این وزارتخانه ، تولید عبا و عمامه برای ملبس نمودن توریستها به ردای طلابی ، به ظرفیت انبوه و تولید میلیونی خواهد رسید .
در مورد جذابیتهای توریستی شهر قم هم تنها می توان به امکاناتی اشاره نمود که در اختیار طلاب حوزه قرار می گیرد و البته در اینمورد هم کاش به آقای متکی یاد میدادند که توجه به توریست و صنعت گردشگری از جمله مسئولیتهای سازمان میراث فرهنگی ست .
با توجه به تحولات صورت گرفته در دولت منتخب رهبری ، می توان امیدوار بود تا در آینده وزارت کشور دفتر خود را در سازمان ملل متحد افتتاح کند و وزارت بهداشت سرپرستی نیروگاه بوشهر را برعهده گیرد .

پنجشنبه، آذر ۱۲، ۱۳۸۸

در پی سخنان حسن عباسی ، امام زمان از مقام خود کناره گیری کرد !

حسن عباسی ، رئيس مركز بررسي‌هاي دكترينال جمهوری اسلامی ، در تازه ترین تحلیل خود به مواردنابی اشاره کرده که خالی از لطف ( جک؟!) نیست .
این مغز متفکر جمهوری اسلامی که هنوز فریادهای او را در مورد " بی غیرتی برخی مقامات جمهوری اسلامی " و تهدید امارات و امریکا از یاد نبرده ایم ، در گفگتو با سایت " فاطمه رجبی " ( رجا نیوز ) آنچنان در توهمات خود غرق شده که سخن از جمهوری اسلامی بمثابه " قلب جهان " میراند و ادعا می کند جهان بدون ایران قادر به حیات نیست !
وی پس از تحلیل هایی منحصر بفرد در توجیه موقعیت منحصر بفرد ایران ، عنوان میدارد :
( در صورتی که حوصله خواندن همه جملات البته برگزیده اش را ندارید ، فقط به ژئو ها توجه کنید و رد شوید ! )
" در حال حاضر ايران، از نظر ژئودكترين، به «هارتلند» يا قلب حياتي سرزمين جهاني تبديل شده است." (قلب حیاتی سرزمین جهانی که مردمانش را مرده می خواهد )
" اكنون ايران به عنوان قلب سرزمين حياني (جزيرة جهاني) در جهان ژئودكترين مطرح است و برآورد مي‌شود كه از سال 2005 ميلادي به مدت بيش از پنجاه سال جمهوري اسلامي ايران مي‌تواند اين موقعيت را حفظ كند. " ( 50 سال ؟! عمر حکومت اسلامی ؟!)
" امروز جمهوري اسلامي ايران همزمان هم قلب حياتي سرزمين جهاني است، و هم قلب حياتي درياي جهاني، و حداقل تا پنجاه سال آينده اين موقعيت براي ايران محفوظ است."
"از نظر قدرت اقتصادي، موقعيت ژئواكونوميك و هيدرواكونوميك ايران، بسيار حساس است." ( قدرت اقتصادی ؟! چه عرض کنم !)
" جمهوري اسلامي به‌عنوان يگانه حكومت مردم سالاري ديني در جهان، از حيث استقلال سياسي مي‌درخشد . "( امروز 13 فروردینه ؟!)
" از نظر فرهنگي، موقعيت ژئوكالچر ايران بسيار ممتاز است."
"موقعيت ژئوكالچر ايران امروز، عميقاً متاثر از فرهنگ شيعي ايران است. اگر اين فرهنگ نبود، انقلاب اسلامي ايران نيز نبود و حداكثر در حدّ يك انقلاب ملي رقم مي‌خورد."
"از نظر اجتماعي، موقعيت ژئوسوشال ايران، با توجه به تنوع اقوام و طوايف گوناگون، جمعيت مناسب و نيروي جوان، موقعيتي ممتاز است." ( البته منظورش جوانهایی ست که فعلا زنده مانده اند و از کشور خارج نشده اند و احتمالا طی روزهای آینده نیز بدست اینان کشته نخواهند شد )
" از نظر نظامي نيز، موقعيت ژئوميليتاري و همچنين هيدروميليتاري ايران ...." ( منظورش همه قوای نظامی جمهوری اسلامی اعم از بسیج ، لباس شخصی ها ، گارد ویژه چماقدار ، ذوب شدگان در ولایت مجهز به سیخ و دسته بیل و ... می باشد . قبول ندارید اینجا را بخوانید !)

" موقعيت استراتژيك جمهوري اسلامي ايران متضمن سه نكته است:

الف ـ در ميان 200 كشور جهان، جمهوري اسلامي قلب جهان «Global heart» محسوب مي‌شود.
ب ـ آمريكا مغز جهان«Global brain» محسوب مي‌شود.
ج ـ قلب، بدون مغز زنده مي‌ماند، امّا مغز بدون قلب زنده نمي‌ماند."

( و بالاخره قبول کرد که جمهوری اسلامی فاقد مغز است ! )

خلاصه همه اینها را برمی شمرد تا به این نتیجه اساسی و بسیار مهم برسد :

"اگر مرحله سوم، يعني بسط موقعيت جمهوري اسلامي محقق شود، گامي در جهت زمينه‌سازي براي ظهور مهدي موعود(عج) محقق شده است...."

( بسط یعنی حکومت جهانی جمهوری اسلامی تحت امر ولایت فقیه و تحت نظر بسیج ! )

در پی انتشار این سخنان ، اوباما ضمن ارسال پیامی از حسن ظن و توجه مغز متفکر جمهوری اسلامی به امریکا تشکر کرد . در این پیام آمده :

تا قبل از این شما ما را شیطان بزرگ می نامیدید اما امروزما را " مغز جهان " نامیده اید . مطمئن هستم تحقیقات شما در باره مرکزیت ایران در زمینه های ژئو کالچر و ژئو اکونومیک و ژئومیلیتاری و ژئوسوشال و دیگر ژئوها را در رشته تازه تاسیس " کردانیسم " دنبال نموده اید . از آنجا که خودتان ما را بعنوان مغز جهان برگزیده اید ، باید به اطلاع برسانم این رشته ( کردانیسم ) بر پایه مدارج علمی سمبل تحقیقات جمهوری اسلامی ( عوضعلی کردان ) تاسیس شده که فقط در کابینه دولت شما مورد قبول بوده و بیرون از آن جایگاهی ندارد . بد نیست اگر گاهگاهی سعی نمایید بیدار شوید و نظری به اطراف خود بیندازید .

حضرت امام زمان ( پس کی فرجه الشریفه ؟ ) نیز به خواب آقای جنتی رفته و ضمن گلایه از او خواسته تا پیامش را به حسن عباسی برساند :

ای شیعه محمودوف !

ای ابله ! از طرفی جمهوری اسلامی را ژئو کالچر می خوانی و از طرف دیگر اذعان داری که فرهنگ تشیع بر آن حاکم است ، ای مجنون اگر می دانستی که جهان تشیع حتی در جامعه الاسلام در اقلیت است چنین گزاف نمی راندی !

و اما بعد ، همه اینها بگفتی تا بگویی منتظر " من " هستی ؟

ای بر پدر و مادرتان لعنت که هر که مرا نیز نمی شناخت با جنایات شما به لعن و تکفیر شناخت !

هزاری و اندی سال منتظر ماندم تا کفر چنان مردم را بسوزاند که ما را ندیده بپذیرند اما شما چنان دمار از خلق برآوردید که هزاران هزار سال دیگر نیز باید مخفی بمانم تا تقاص ظلم شما از من نستانند . جمهوریة الاسلامیة اگر قلب جهان بود و اینهمه ژئو مئو داشت که دیگر برای خرید چهارتا سانتریفیوژ . ساخت یک عدد نیروگاه دست بدامان بلاد غیر نمی شد . اگر حکومتة الاسلامیه چنین هیبتی دارد ، چه نیاز به ما دارد که ما به فرض قیام می خواهیم همین کنیم که تو ادعا می کنی هستی !

فلذا از آحاد مردمی که منتظرمان بودند عذرخواهی نموده و اعلام می کنیم بجای ما به همین حکومتة اسلامیه بسنده کنند که بسیار بیش از ما نموده و کرده . زین پس اجوب الواجبات ست بر مردم که بجای واژه مجعول و بیگانه امام مهدی ، واژه الامام یک دست علی خامنه ای پیروی کنند که کم مانده تا عرش کبریایی نیز بر حسب حکم حکومتی دور سرش طواف نماید .

حال به گوشه ای می رویم و توبه می کنیم از اسلام و ضمن استعفا از مقام " انتظار در تبعید " ، تلاش می نماییم پس از این به هیچ آئینی درنیاییم تا مبادا گروهی از آن سپری سازند و آبروی همه بر باد دهند .

از همه آبا و اجداد خود که چشم انتظار ما بودند پوزش می طلبیم و تار بجای دستار بر میگیریم که از هر چه بگذریم سخن عشق خوشتر ست . بی جهت هزار سال عمر خود در طاعات و عبادات بر باد دادیم و اکنون در چنین کهن سالی راه راست یافته ایم .

و من اله نیز امید توفیقی نیست ، خیرکم فی الدستکم

سه‌شنبه، آذر ۱۰، ۱۳۸۸

همه ایرانیان مقیم آلمان اجازه اقامت می گیرند

انجمن یاری های پزشکی برای پناهجویان در شهر بوخوم آلمان (Medizinischen Flüchtlingshilfe Bochum e.V) در یک اطلاعیه مطبوعاتی به تاریخ 30 نوامبر 2009 و با اشاره به اجلاس پائیزه وزاری داخله شانزده ایالت آلمان که در روزهای 2 تا 4 دسامبر در شهر برمن تشکیل خواهد شد، خواستار آن شد تا این اجلاس در چهارچوب اختیارات اداری خود از اخراج پناهجویان ایرانی خودداری کرده و به این پناهجویان اجازه اقامت داده شود. در این اطلاعیه آمده است:

"شش ماه پس از نا آرامی های های شدید در ایران هنوز آرامش به این کشور بازنگشته است. جنبش آزادی خواهی و تظاهرات مسالمت آمیز آنها و خواست آنها برای یک زندگی آزاد در پهنه های شخصی و اجتماعی، از سوی نیروهای امنیتی به شدت و به نحوی وحشیانه سرکوب می شود. تاکنون هزاران نفر دستگیر که از این میان هنوز صد ها نفر در زندانها به سر می برند و از سرنوشت بسیاری دیگر از آنان نیز اطلاعی در دست نیست. دیکتاتوری حاکم بر ایران تلاش می کند تا با کش دادن مذاکرات مربوط به تأسیسات اتمی، به نفع خود زمان بخرد تا دشمن اصلی خود، که همانا جنبش آزادی خواهی مردم ایران است، را سرکوب کند. نباید اجازه داد که منافع اقتصادی یا مذاکرات مربوط به مسائل هسته ای مسائل نقض حقوق بشر در ایران را به حاشیه براند.

در ماه های گذشته بسیاری، بویژه جوانان، از ایران فرار کرده و در کشورهای دیگر پناه می جویند. به همین دلیل است که تعداد پناهجویان ایرانی در آلمان نیز رو به ازدیاد گذاشته است. از این رو است که "کارل پتر بروخ" وزیر داخله ایالت رایندفالز از حزب اس پ د ، و نیز "اورلیش مآورر" سناتور امور داخله شهر برمن از حزب اس پ د ، خواهان توقف سراسری اخراج پناهجویان ایرانی شده اند.

انجمن یاری های پزشکی برای پناهجویان درشهر بوخوم آلمان اجلاس وزرای داخله ایالت های آلمان را فرا می خواند تا اخراج پناهجویان ایرانی را متوقف و به آنها یک اجازه اقامت مطمئن داده شود."

این سازمان حقوق بشری مدافع پناهجویان و پناهندگان، همچنین از این اجلاس خواسته تا اقامت پناهجویانی که سالهاست در آلمان زندگی کرده و مطابق قانون، "اجازه اقامت- به شرط کار- (Bleiberechtsregelungen- § 104a Aufenthaltsgesetz)" دریافت کرده اند را تمدید کنند. این دسته از پناهجویان که به پناهجویان "دولدونگی" معروف هستند، در صورتی که نتوانند تا 31.12.2009 کار پیدا کرده و مستقل از کمک های دولتی زندگی کنند، ممکن است که از آلمان اخراج شده یا اجازه اقامتشان از آنها باز پس گرفته شود. این انجمن همچنین خواهان آن است که به دیگر پناهجویانی که مدت های زیادی است در آلمان زندگی میکنند نیز اجازه اقامت داده شود.

نقل از سایت وزین انتگراسیون .
ترجمه : حنیف حیدرنژاد

متن اصلی به زبان آلمانی :

Pressemitteilung der Medizinischen Flüchtlingshilfe Bochum e.V.

30. 11.2009

Abschiebestopp und Bleiberecht

Die Medizinische Flüchtlingshilfe Bochum e.V. fordert von der Innenministerkonferenz in Bremen ein sicheres Bleiberecht für langjährig Geduldete, einen Stopp der Abschiebungen von Roma in den Kosovo und den Stopp von Abschiebungen iranischer Flüchtlinge

ادامه متن در اینجا .

Free counter and web stats