000

یکشنبه، خرداد ۱۰، ۱۳۸۸

تناقض آشکار در دین

همه مقلدین ایرانی که کتاب رساله علما را خوانده اند ، می دانند از اولین مسایلی (1) که در این کتاب به آن اشاره می شود ، نحوه پذیرش و اعتقاد به اسلام ست .
یعنی بر هر فرد بالغ واجب ست تا در مورد دینی که برمی گزیند تحقیق کند و مسلمان شدن به صرف تقلید یا مسلمان زاده شدن ، هرگز پذیرفتنی نیست !
از سوی دیگر اگر مسلمان زاده ای پس از رسیدن به سن بلوغ (و حتی پیش از آن ) اعلام کند با تحقیق به این نتیجه رسیده که دینی غیر از اسلام بر حق است و آنرا برگزیند ، هرگز از او پذیرفته نمی شود و بجرم ارتداد محکوم به اعدام است حتی اگر صدبار بگوید غلط کردم و مسلمانم !(2)
به نظر می رسد طبق فتوای علمای دین ، بر هر فرد بالغ واجب است تا تحقیق کند و واجب ست تا به این نتیجه برسد که دین این آقایان بر حق است .
فلذا به همه علما و مراجع تقلید این پیروزی بزرگ را تبریک می گوییم که دین شما به اعلامیه حقوق بشر سور زده و روی همه ی مستبدین و خودخواهان را سفید نموده است .
--------------------------
قابل توجه :
دو نوع مرتد در فقه تعریف شده ، مرتد ملی و مرتد فطری .
مرتد فطری مسلمان زاده است یعنی والدینش مسلمان هستند واوباید اسلام اختیار کند و الا حکمش اعدام ست حتی اگر توبه نماید . همسرش بر او حرام ست و اموالش حتی در زمانی که هنوز زنده است باید بین ورثه تقسیم گردد !
مرتد ملی آنی ست که مسلمان زاده نیست و از قضای روزگار و بخت بد مسلمان می شود و پس از مدتی از اسلام بر می گردد . به وی فرصتی می دهند تا توبه کند ، اگر توبه کرد رهایش می کنند و اگر بر اعتقادش باقی ماند ، اعدام می شود !
-------------------------
(1) . رساله آقای منتظری ، صفحه 10
آقای بهجت ، پاراگراف : اجتهاد و تقلید .

شنبه، خرداد ۰۹، ۱۳۸۸

بیانیه مقام معظم رهبری در مورد انتخابات

دفتر مقام معظم رهبری ، ساعاتی پیش بیانیه زیر را دراختیار خبرگزاریها قرار داد :
بسم الله الخالق الحزب الله و البته دستش درد نکنه
پیرو سوالات و مراجعات مکرر مقلدین مقام عظما که چرت بعد از کیف از ایشان سلب نموده می رساند شرکت در انتخابات بنا بر روایات متعدد و متواتر ذیل بر عموم و آحاد ملت مسلمان (مابقی کشک ) واجب تر از واجبی می باشد . و اما روایات معتبر :
1. شیخ مفلوک قمی به نقل از شیخ منقول پای منقل نقل نموده :
روزی جبرییل ، ارواح شما له الفدا ، بر پیامبر نازل شد و فرمود : یا نبی ، هر برگ رای که نام بنده خدا ، محمود احمدی بر آن نویسند ، ثوابش برتر از صد سال نماز و روزه و حج توست .
پیامبر با تعجب سوال نمود : ای فرشته خدا ، مگر من صد سال عمر خواهم کرد ؟
جبرییل پاسخ داد : یا نبی ، اینها را بر امت خود بگو و خود باور مکن !
2. شیخ واعظ حشری به سند معتبر از علامه ذاکر المجنون آورده :
روزی در زیر زمین ابوی روی صندوقچه ای نشسته بودم که از پشت ستونی شبحی برون شد و گفت :
یا مجنون ! روی چه نشسته ای ؟
گفتم : خودم که نه اما پدر و مادرم به فدایت ، روی صندوق آرای سابقون . و همان دم از ترس به رعشه افتادم .
شبح گفت : نترس و محکم باش و دربرگه های صندوق نام آنکس بنویس که به اولاد ما در ونزوئلا و کلمبیا و سریلانکا منفعت رسانده و جیب ملت خود خالی نموده تا خلق همیشه دست به آسمان برند و روی به امامزادگان بی نشان کنند که اگر اوضاع اینان بهبود یابد وقعی به واقعه محشر و نظری به خادمین المساجد و المنابر نخواهند گذاشت .
3. ابوالحسن پسر ابوالقاسم ، همسایه ابوالهول و یادگار ابوهایی چون جاسم و روح الهندیه آورده ، شیخی سوار بر اسب سفید بر درب خانه ما ظاهر شد و گفت :
یا ابوالحسن ! پسر نابالغ همسایه را دید مزن و دست برون آر و بشوی تا تو پندی دهم برای روزگار مبادا .
به آنکه سهم نفت بلده فارس را بین اخویان عرب تقسیم می نمود بگو سهم من چه شد مردک ! ببین روزگارم را که بجای سمند و سهند بر راکبی چنین نحیف و لنگ سوارم .
ابوالحسن پرسید : یا اماما ! نظر از منظرت دورباد که بی هنگام وارد شدی ، داشت تمام می شد . علی ایحال در انتخابات نام آنکس می نویسم که نان از نام تو می خورد و هر شب تو را در رکاب خویش (!) می بیند و نامت در بلاد کفر بر زبان جاری می سازد تا جماعت مشرک ترک مجلس کنند و پدر از امتش در آورند .....
امام بنالید و گفت : ای اسخل ! مریدان را بگو چه نام او نویسند و چه نام دیگر سوفاف ها را ، تردید نکنند که آرای متنوع به وقت دخول ، در موعد قرائت متحد گردند و نامی واحد بر آنها ثبت گردد ، اما واجب ست بر شما که در بلدیه های اخذ رای شتابید تا موجب برکت سیاهی لشکران شوید و تئاتر شیخ را رونق بخشید .
4. شیخ کلنگی (رضی عنه) در اصول کافور و نیز شیخ علاف مسجدی در بهار الانکاح ، احادیث و روایات فراوانی از خالی بندان حوزه جمع آوری نموده تا علمای اسلام به وقت نیاز ، آزار نبینند .
در مفاتیح التنبان آمده اگر در سرای فارس به پارس اعتبار دهید ، عمامه از سرها واکنند و بر گردن بپیچند ، پس جمیع اموال و اجناس آنان بر شما حلال باد .
شیخ بحرالجنوب ( به حذف واو ) در کتاب مقدسه " ذخائر الرذایل " آورده :
بر سبیل تازیان برانید و بر سبیل روحانیون بمالید تا سیبل امت خود نشوید و الا می زنند شما را این جماعت دون و می ریزند از شما خون و می درند از شما ... ن !
فلذا رهبر ضمن تاکید بر اصل شرکت ، از هیچ کاندیدایی حمایت نمی کند و تنها رهنمود ایشان این ست که واجب ست بر شما به آنی رای دهید که اول نامش محمود احمدی نژاد ست .
خمار از حمار ربودن ، اشد من القتل سیزده سید است
دفتر مقام عظمای رهبری

یکشنبه، خرداد ۰۳، ۱۳۸۸

حیف از سروش که همرتبه آخوند شد !

نامه سروش به محمود دولت آبادی را خواندم . از خودم و از سروش با هم بدم آمد.
سروش را دوست می داشتم بواسطه ابراز نظرهایی که از جنس دیگر بود .
با " علم چیست ؟ فلسفه چیست ؟" او را شناختم و با کتاب " نهاد نا آرام جهان " به دنیای ملاصدرا رفتم و درسها آموختم . فلسفه ملاصدرا شناخت به جهان را دگرگون کرد و بیش از عالم پیدا به کشف دنیای نهان شتافت ، هرچند بسیاری ، شناخت و معرفت ( تجربه های نبوی ) درونی را برتر از استدلالهای منطقی بیرونی می دانند.
کتابهای سروش را یک به یک خواندم ، حتی " صراط های مستقیم " و " بسط تجربه نبوی " که به اعتقادم نظریاتش ، پیش از هر نظر دیگر منتقد دیدگاه خودش بود !
بعد ها که حکومت ، جاهلانه و بی رحمانه بر او تاخت ، علاقه و بیش از آن دلسوزیم بیشتر شد که مظلوم بود وخود و خانواده اش در معرض خطر .
مدتها بود که دیگر ، آرایش را با وسواس می خواندم . هرچند نظریه برداشت های برون دینیش (پولاریسم دینی )حقیقت بود اما آنجا که قضاوت از نظارت جدا می ساخت و داور از ناظر تفکیک می نمود ، خود را فراموش می کرد که بر اساس همان دیدش ، حق قضاوت از او نیز سلب می شد و می بایست جامه قضاوت از تن بدر آورد!
... اما باز هم سروشی بود که به بحث و استدلال اعتنا داشت و زور با جور هم شان می دانست .
متاسفانه سروش نیز در مقابله با کمترین انتقاد آنچنان آشفته خاطر شد که گویی حریمش را همچون خرافات مقدس مآبانه حکومت ، دور از نقد و نظر می داند و نقد را غباری بر دامانش می پندارد .
در این فرصت نمی خواهم وارد بحث این دو عزیز شوم ،که هر دو از جایگاهی بس بلند برخوردارند و پرنده نحیفی چون من ، یارای همنوازی با سیمرغ و عقاب ندارد .
اما سخنی دارم با سروشی که جلای وطن از جبر تازیانه متکبران و دگم اندیشان گزیده . آنانی که هیچ نقدی بر خود برنمی تابند .
برادر عزیز
کاش در پاسخ به منتقد خود ( هرکه باشد ، چه محمود دولت آبادی و چه هر شهروند ایرانی دیگر ) یا از فعالیتهای خود در ستاد انقلاب فرهنگی دفاع می کردی و یا به زبانی ساده اما قابل قبول ، عذرخواهی می نمودی .
کار سختی نیست ، فرض کن با توهینی که به دولت آبادی روا داشتی ، زبان او را ببندی ، با دیگری چه می کنی ؟
کار سختی نیست ، همه کسانی که به نوعی ، روزگاری در خدمت جمهوری اسلامی بودند و امروز بر آنچه گذشت افسوس می خورند ، حداقل وظیفه شان ، یک عذرخواهی ساده است تا ماجرا بیش از این کش نیاید و مجبور نشویم دایره خودی ها را تنگ تر و خلوت تر از آنچه هست کنیم و الا همه می دانیم در دوران انقلاب فرهنگی چه گذشت .
هنوز سخن شما را در همان اوان که به توجیه بسته شدن دانشگاه ها بر زبان آوردید از یاد نبرده ام :
ما تلاش می کنیم به فرمان امام ، دانشگاهی اسلامی ، با دروس اسلامی ، بسازیم !
عجبا ! همه سعی شما و دیگر دوستان آن روزتان ( دکتر حبیبی ، جلال الدین فارسی ، دکتر شریعتمداری ، و ... ) این بود تا دانشگاهی که می بایست محل تحقیق و بحث باشد و دانشجو بتواند آزادانه آرای دیگران را نیز از زبان خودشان و کتابشان فهم کند را تبدیل به حوزه علمیه ای دیگر سازید ....
سروش عزیز !
باور کن عذر خواهی از مردم ، شان و جایگاه تو را کاهش نمی دهد !
هرکس که برای این نظام قدمی برداشته ، اگر تصور می کند می بایست تا ابد آن را انکار نماید ، مبادا که لعن و نفرینی دامنش را بگیرد ، باید بداند پیش و بیش از امثال او ، ما مردم مقصریم که به نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی مبتنی بر ولایت فقیه رای دادیم تا تو و امثال تو در آن زمان بر ما حاکم شوید و راه ولایتی منطبق بر بلاهت وقیح را هموار سازید !
من ( بعنوان یک ایرانی و نوجوان روزهای انقلاب و هرآنچه پس از آن کردم) امروز شرمنده کودکان آواره ام هستم که در آن زمان، ابلهانه به دنبال شیخی افتادم و او را وارث خدا بر زمین ساختم تا شان انسانی همه مارا لگد مال کند .
مردم ما فراموشکار نیستند اما باگذشتند .
من به سهم خود شرمنده ام ، اما ...
تو شرمنده نیستی ؟!

جمعه، خرداد ۰۱، ۱۳۸۸

مناظره نامزدهای ریاست جمهوری

(نکته : تمام نقل قولهای نامزدها از برنامه ها و سخنرانی های آنان اقتباس شده که متاسفانه نتوانستم لینک همه آنها را ذکر کنم)
مجری تلویزیون : بینندگان عزیز ، امروز در خدمت 4 نامزد ریاست جمهوری هستیم ، سوالات مشترکی از این برادران پرسیده خواهد شد و عزیزان می توانند ضمن نقد یکدیگر ، برنامه های خود را اعلام نمایند .
سوال اول موضع کاندیداها در رابطه با برنامه دولت آینده در زمینه سیاست خارجی است .
میر حسین موسوی : بسم الله الرحمن الرحیم.
بنده اعتقاد دارم مبنای سیاست خارجی ما بر اساس اسلام ناب محمدی و پیروی از خط امام ...
محسن رضایی : آقاجان امام که 20 سال پیش رحلت کرده !
موسوی : عجب !
محسن رضایی : من بسم الله الرحمن الرحیم و انجزه ؟!! چی بود ؟ انجزه وعده یا انجزه وحده ، خلاصه ،سلام می کنم به حوزه و طلبه ها و مراجع و حجج اسلام و آیات عظام...
احمدی نژاد : بسم الله الرحمن الرحیم و برای اینکه وقت برنامه گرفته نشه ، یک کلام عجل فرجهم . من همانطور که تا حالا عمل کردم ، بازم می کنم ، یعنی تو دهن دولتهای غربی می زنم ، اسراییل را نابودش می کنم ، مدیریت جهانی ...
کروبی : صبر کن بابا ، تو خادم اسراییلی ، ایران را حقیر کردی ...
احمدی نژاد : تو برو چرتت رو بزن بابا !
رضایی : من اعتقاد دارم ایران در معرض خطره ، من با مدیریتی قوی همه کارها را درست می کنم . من فرمانداری و استانداریها را دست جوانها می دم .
میر حسین : نکن آقا ، من اوایل انقلاب همین کارها را کردم ، تا خواستند آن جوان ها با تجربه بشند ، پدر من و مردم درآمد و نتیجه اش هم همین احمدی نژاده که ...
احمدی نژاد : شما چرا اینقدر برای دولت مهرورز مسئله درست می کنید ، اصلا مخالفان من بزغاله هستند ...
مجری : یه پیام تبلیغاتی ...
مجری : خب حالا نظر نامزدها را در مورد زنان جویا می شویم .
احمدی نژاد : اصلا مگه مسئله دولت موی جوانهاست ؟ زنان در ایران از صد در صد آزادی برخوردارند ، فقط باید یاد بگیرند چطوری از آن استفاده کنند و بی جهت حرف اضافه نزنند ، ...
کروبی : من حتما یه وزیر زن در دولتم دارم ، احتمالا هم آشزخانه بنده خواهد بود که هم محرم منه و هم حرف برام در نمیارند ، مثل دورانی که سرپرست بنیاد شهید بودم ...
رضایی : من که گفتم ، وزیر خارجه من باید یک زن باشه ، مگه زنان ما چه چیزی از هیلاری کلینتون کمتر دارند ؟ ما هم که دست بیل کلینتون را از پشت بسته ایم .
در ضمن وقتی وزیر خارجه یکی مثل هیلاری کلینتون باشه ، رییس دفترم هم یکی مثل مونیکا لویینسکی خواهد بود .
میرحسین :من قویا طرفدار تک همسری هستم . ببینید ، من هرجا میرم این زهرا خانم دنبالمه ، همین نشون میده من برای زن ارزش قائلم .اصلا منو هیچ وقت تنها نمیذاره ، میگه می ترسه مثل مهاجرانی زیر سرم بلند بشه .
مجری : شما خودتان را چگونه می بینید ؟ آیا خود را برازنده ریاست جمهوری می دانید ؟
کروبی : من حضرت مریم نیستم ، بابام معلومه کیه ....
احمدی نژاد : تو اگه یه بابا داری ، من دو تا داشتم ، ...
رضایی : من 4 سال پیش که کنار کشیدم ، خودم را هنوز برای ریاست جمهوری مناسب نمی دیدم ، اما امسال دیگه بزرگ شدم .
میرحسین : بعد از بیست سال استراحت ، من انرژی فراوانی در خودم می بینم که باید یه جوری آزادش کنم و کجا بهتر از صحنه سیاست ایران .
مجری : در سیاست داخلی ...
رضایی : آها ، من سیاست را مدیریت می کنم ، میدم دست جوونها ، مثل دوران دفاع مقدس که جبهه را سپردم دست بچه ها برند تو میدان مین و زیر تانک و ...
احمدی نژاد : به به ، حالا سلمان رشدی داخلی هم داریم ، آقا جان مدیریت مملکت دست امام زمانه ، یعنی چی این حرفا ، مدیرامام زمانه ، منم رییس جمهورش ...
کروبی : من مردم را مثل این آقا احمق فرض نمی کنم که برای رای ، سیب زمینی و روغن توزیع کنم ، از اول هم گفتم ، خشکه حساب می کنم و به هر ایرانی 50 هزار تومن نه اصلا دو برابر ،کی به کیه ، یه میلیون میدم ...
موسوی : من گشت ارشاد را جمع می کنم ، اصلا معنی نداره به دختر که با باباش داره راه میره بگیم شناسنامه نشون بده ، باید سین جین کنند و وقتی معلوم شد طرف باباشه ، بهش بگند حجابت را درست کن ...
احمدی نژاد : آقا میرحسین ، تو دیگه از این حرفا نزن ، هنوز مردم یادشون نرفته در دوران جنابعالی ، پیراهن آستین کوتاه جرم بود ، من فقط به چکمه و مو گیر میدم ، البته مشکل ما موی جووونها نیست ..
مجری : به مسئله اقتصاد می رسیم ...
احمدی نژاد : همه دنیا مشکل اقتصادی دارند الا ایران . من صد دفعه گفتم حاضریم راه حل های اقتصادی خودمون را به دنیا بدیم ... اصلا باید مدیریت جهانی را من بدست بگیرم ..
رضایی : من دکترای اقتصاد دارم ، باید مدیریت داشته باشیم ..من برای نجات اقتصاد به میدان آمدم ..
احمدی نژاد : خب بیا وزیر اقتصاد من بشو ...
رضایی : بابا جان تو که هفته ای یکبار وزیر اقتصاد و رییس بانک مرکزی را عوض می کنی ...
کروبی :من به هر ایرانی هرچقدر پول بخواد میدم ، خشکه ، نقدی ، من لرم اقتصاد سرم نمیشه ، خشکه با همه حساب میکنم ، همه پولدار می شند ..
موسوی : همنشینی با فقرا افتخاره ، من کوپن چاپ می کنم ، مثل روزهای جنگ ؛ اصلا کشور ثروتمندی که مردمش فقیر باشند ، اسلام ناب محمدی نیست ..
احمدی نژاد : نه که دوران تو همه مرفه بی درد بودند ...
مجری : در مورد دانشجویان ...
احمدی نژاد :من به همه دانشجویان ستاره دادم ، خیلی ها را هم فرستادم دانشگاه اوین تا در اتاقهای لوکس انفرادی که صد برابر بهتر از خوابگاه دانشگاه آزاده ، معلم خصوصی بهشون درس بده ...
کروبی : آقا ! دانشجو ستاره است ، او را ستاره دار نکنیم . وقتی حرف بدی زد که نباید ستاره دارش کنیم ، باید نقره داغش کرد !
رضایی : پس چرا در دوران انقاب فرهنگی و بسته شدن دانشگاه ها مرده بودی !
مجری : حرفی دیگری اگر دارید ، لطفا بیان کنید .
کروبی : اگه اینها را قبول داری پس چرا کاندیدا شدی ، می ذاشتی اینها انتخاب بشند و خدمت کنند .
احمدی نژاد : در این 4 سال مافیای اقتصادی نذاشت من برنامه هام رو اجرا کنم . قول میدم اگه انتخاب شدم همه بزغاله ها ، یعنی همه مخالفان را بفرستم اوین ، با قاضی حداد و قاضی مرتضوی هم هماهنگ کردم ..
میرحسین : مردم خط امام را می شناسند ، مردم ما اسلام ناب محمدی را می خواهند ، من مرفهین بی درد را ادب می کنم . من کوپن چاپ می کنم تا تعداد زیادی از بیکاران به شغل کوپن فروشی مشغول بشند و تعداد بیکارن کاهش پیدا کنه . من گشت ارشاد را جمع می کنم ، باید مثل اوایل انقلاب ، کارها دست کمیته و بسیج باشه ...
بیکاری باید رفع بشه ...
احمدی نژاد : آقا ! آمار دروغ نده، ما در ایران بیکار نداریم ، همه سرکارند !

سه‌شنبه، اردیبهشت ۲۹، ۱۳۸۸

شعارهای مردمی

نامزدهای ریاست جمهوری برای تشریح برنامه های خود با هوادارنشان دیدار کردند.
مردم این مناطق در دیدار با نامزدها ، سوالات و نظرات خود را در قالب شعار مطرح نمودند :
مردم تهران در دیدار با میرحسین موسوی :
میر حسین موسوی
به اصحاف کهف ، تو سور زدی !
مردم خرم آباد خطاب به کروبی :
کروبی سیرابی
این بار دیگه نخوابی !

مردم ونزوئلا ، نیکاراگوئه ، سریلانکا ، جزایر کومور و خلاصه همه کشورهای ناپیدا و کم اثر خطاب به خادم خود:
دیدی که آخر آمد روز جدایی
سفر بخیر عزیزم خدا نگهدار !

شنبه، اردیبهشت ۲۶، ۱۳۸۸

جکهای نامزدهای ریاست جمهوری !

محسن رضایی در دانشگاه رودهن به چند نکته جالب اشاره نموده :
1. رقیب من در انتخابات ، فقر ، بیکاری و گرانی ست !
فرمانده اسبق سپاه بدون هیچ واهمه ای ، شعور مردمی را که به ایشان رای ندهند زیر سوال برد .
2. کارشناس اقتصادی امروز ایران ، همچنین در مورد استفاده از زنان در دولت خود گفته :
زنان ایرانی کمتر از هیلاری کلینتون نیستند .
احتمالا نظر این بزرگوار چشم پوشی هیلاری جان از فساد اخلاقی بیلی بوده و الا همه بخوبی آگاهند که مسئولین نظام از جهت " مونیکا لویینسکی " بازی دست آقای بیل کلینتون را از پشت بسته اند و زنانشان هم با فروتنی مومنانه این قضایا را ندید گرفته و سنگ لایحه تعدد زوجات را به سینه می نند !
3. رضایی دلیل شرکت خود در انتخابات را چنین اعلام نمود :"هر چقدر من در برنامه های نامزد های انتخاباتی دقت کرده ام دیدم که در برنامه های آنها نیز تحول و انقلابی که باید صورت بگیرد اتفاق نخواهد افتاد. "
البته باید به ایشان یادآوری نمود که حضرتعالی قبل از بسیاری از کاندیداها ثبت نام کردید ، یعنی قبل از آنکه برنامه های آنها را خوانده باشید !
اما شیخ اصلاحات ، مهدی کروبی در حالی که مردم را قسم می داد به او رای دهند گفت : " من حضرت مریم نیستم " !
احتمالا نظر ایشان این بوده که تلویحا بگوید پدر بنده شناسایی شده !
کروبی قول داد در زمان شمارش آرا اصلا نه خودش بخوابد و نه طرقدارانش تا واقعه 4 سال پیش تکرار نشود !
بد نبود اگر آقای کروبی در پاسخ به انتقادهایی که از زمان خوابش شده بود می گفت که اگر من یک ساعت خوابیدم و اینهمه انتقاد می کنید ، چرا به میرحسین موسوی که دو دهه خواب بوده چیزی نمی گویید !

بهرحال انتخاباتی که نامزدهای شاخصش احمدی نژاد ، کروبی ، میرحسین موسوی و محسن رضایی باشند ، قطعا زیبنده نظامی ست که تلاش می کند مدیریت جهانی را بدست گیرد تا آنها هم مثل ایران کودکان را اعدام ، زنان را به جرم طلب حقوق برابر ، زندانی و جوانانش را به اتهام مدل موی سر بازداشت نموده ، دانشجویانش را بعلت ابراز نظر سیاسی ، ستاره دارکرده و دانشجویان دخترش را به اتاق های خصوصی مسئولین حراست بفرستند !
بهترین و صادقانه ترین اظهارنظر را باید از زبان اعضای شورای نگهبان شنید :
شرکت در انتخابات به منزله تایید جمهوری اسلامی ست !
و نکته آخر :
وقتی سررشته همه امور در دست بی دست رهبری ست ، چرا اینهمه برای سیبل شدن تلاش می کنند ؟!

چهارشنبه، اردیبهشت ۲۳، ۱۳۸۸

اخبار تکمیلی !

خبر :نویسنده هتاک دانمارکی این بار تفسیر قرآن نوشت!
مکمل :معمولا مفسرین قرآن بعدها هتاک می شدند ، این یکی از آخر شروع کرده !
......
خامنه ای : ملت ایران اهل تعدی و تجاوز نیست .
مکمل : چون به اندازه کافی مورد تجاوز مسئولینش قرار میگیرد !
.....
رییس سازمان حفاظت محیط زیست نمایندگان مجلس را به حضرت زهرا قسم داد تا تبصره ای از قانون را حذف نمایند !
مکمل : وقتی مدیریت بر عهده امام زمان باشد ، باید از فامیلش هم برای اصلاح قوانین کمک گرفت !
.....
رییس مجلس : توان نظامی ایران پشتیبان کشورهای عربی ست .
مکمل : البته منظور رییس مجلس از توان نظامی ، همان دلارهای نفتی ست که به گروههای عراقی و لبنانی و .. داده می شود .
.....
احمدی نژاد : همه وعده هایم عملی شد .
مکمل : منظورش توزیع سیب رمینی ، شکر ، روغن و .. برای جمع آوری آراست و بقیه وعده های ایشان (مثل : نابودی اسراییل ، امریکا و غرب ، مدیریت جهانی ، مهرورزی و عدالت خواهی ، بردن پول نفت سر سفره های مردم ، آزادی جوانان در انتخاب مدل مو و لباس ، حذف مافیای اقتصادی ، آزادی زنان ، آزادی بیان ،حفظ آثار باستانی ، .... ) در دوره بعدی ریاست جمهوری محقق خواهد شد .
اکمل : حزب سنگ پای قزوین ، ریاست افتخاری ، انحصاری و مادام العمری خودرا به احمدی نژاد اهدا کرد !

دوشنبه، اردیبهشت ۲۱، ۱۳۸۸

انتخابات در ایران !


انتخابات ایران : تحریم یا تایید ؟!
مسئولین در زمان انتخابات فقط منتظر اعلام پایان وقت رای گیری هستند تا با فراغ خاطر وظیفه خود را انجام دهند !!
همه پرسی در ایران یعنی :
از همه می پرسند اما !
فقط پاسخ یک نفر تعیین کننده است !
خود را مضحکه قوم آخوند نکنیم !

چهارشنبه، اردیبهشت ۱۶، ۱۳۸۸

سهمیه بسیجی جبهه ندیده !

در بلاگ نیوز لینکی در ارتباط با عضویت دانش آموزان در بسیج برای استفاده از سهمیه رزمندگان آمده که نویسنده وبلاگ "زن زمینی " به نحوی شایسته از واقعیتهای آن سخن گفته اما برای من جای تعجب ست که هنوز سهمیه رزمندگان به قوت خود باقی ست !
در دوران جنگ ، بدلیل حضور دانش آموزان (تحت عنوان بسیجی ) در جبهه و فرصت کمی که آنها در اختیار داشتند تا خود را برای کنکور آماده کنند ( و البته برای تشویق دانش آموزان به حضور مداوم و بیشتر در جبهه ها ) سهمیه ای در نظر گرفتند بنام : سهمیه رزمندگان !
هرچند اینگونه برنامه ها فقط از جهت تبلیغاتی ست و همانگونه که در عمل شاهد بودیم باعث افت کیفی رشته های تخصصی (ویژه مثل پرشکی ) می شود . اصولا هم منطقی نیست که کلاس های درسی ( که قاعدتا باید افرادی در آن حضور یابند که توانایی درک مطالب و فرصت واستعداد لازم برای فراگیری و تحقیق در رشته مورد نظر را دارند ) را در اختیار کسانی قرار دهیم که ظرفیت لازم برای فهم ویادگیری دروس را ندارند !
مسلم و مشخص ست رژیم با بهره از این تبعیض سهمیه ای ! سعی در تزریق افکار و افراد موافق طبع خود به دانشگاه ها را دارد تا بتواند دانشجویان را بوسیله دانشجویان نفوذی خود کنترل نماید .
اما ...... !!
نکته ای که حتی توجیهات آنچنانی رژیم هم نمی تواند موجه سازد این ست که مگر امروز ایران درگیر جنگ ست یا بسیجیان برای دفاع از مرزها به سرحدات رفته اند که فرصت دانش آموزی و درس خواندن را بدست نمی آورند ؟!
سهمیه بسیج حتی از دید و منطق حکومتی اینچنین تبعیض پرست هم زمانی توجیه پذیر است که بسیجیان وظیفه ای خطیرتر و مهمتر از تحصیل بر دوش داشته باشند و الا باید سهمیه را بنام سهمیه " دانش آموزان شاغل " بخوانند که هر دانش آموزی به صرف چند ساعت اشتغال به کاری ، ولو مزاحمت برای مردم ! ، حق استفاده از آن را داشته باشد .
----------------
نکته :
دوستی داشتم که وبلاگ قلم را قلم میزد ، روزی در یکی از پستهایش آورده بود :
بسیج لشکر مخلص !
و توضیح داده بود اگر مخلص را فینگلیش بنویسیم ، معنی واقعی و کامل تری بدست میدهد !
MOKHLESS
مخ فارسی و پسوند انگلیسی LESS با کاربرد منفی کننده !

سه‌شنبه، اردیبهشت ۱۵، ۱۳۸۸

اگر خمینی زنده بود !

آنقدر سخن جنتی برایم سنگین ست که نمی توانم از آن بگذرم.
مصباح یزدی هم گفته بود که ایران را برای اسلام می خواهیم ، انگار در باره ارث پدرش صحبت می کند که چنین حاتم طایی شده !
جنتی ملعون گفته طبق قانون اساسی ! ، قانون شرع بالاتر از قانون اساسی ست !
یادم می آید خمینی در مورد شاه گفته بود این آقا را امریکا قبول ندارد ، ارتش هم قبولش ندارد ، خودش هم خودش را قبول ندارد...
حالا اگر خمینی زنده بود و می خواست در مورد قانون اساسی صحبت کند ، لابد چنین می گفت :
این قانونی که شواریی که باید نگهبانش باشد که هست لکن نیست که قبولش داشته باشد یعنی شورای نگهبانش هم قبولش ندارد ، نمایندگانش هم قبولش ندارند ، رهبری که این قانون به او رهبر می گوید که باشد هم قبولش ندارد ، حتی خودش هم خودش را قبول ندارد و لکن می گوید قانون اساسی هم هستیم ، کدام قانونی که خودش هم خودش را لغو میکند اساسی ست ، اصلا اسلام اساسی نمی شناسد ، من نمی فهمم اینها چرا این قانون را نوشتند که باشد حالا نباشد و نوشتند که حالا قبولش نداشته باشند که ندارند ، اصلا من توی دهن قانون اساسی میزنم ، من خودم قانون اساسی تعیین می کنم ، من خودم شورای نگهبان تعیین می کنم ،من اعلام می کنم این قانونی که باید تابع شرع باشد از اسلام خارج است اما نباشد که هست که کسی بگوید پس رهبر هم که طبق این قانون خلافت میکند هم از اسلام خارج است که نیست البته ، اما که شاید که باشد، نخیر ، اینطور نباشد که هست که کسی بگوید رییس جمهور در صدر اسلام نداشتیم لکن داریم و رییس جمهور از اسلام خارج است ، لکن قانون اساسی کشک است آنجا که می گوید مردم آزادند حرف مفت بزنند ، من توی دهن این مردم زده ام و باز هم می زنم ...

دوشنبه، اردیبهشت ۱۴، ۱۳۸۸

قانون اساسی یعنی کشک !

جنتی : شورای نگهبان طبق قانون اساسی، ابتدا پاسدار اسلام است و سپس پاسدار قانون اساسی.
وقتی نهاد حافظ قانون اساسی اولویتی برای این قانون قائل نیست ،...
وقتی رهبری که بر اساس قانون اساسی ریاست می کند با یک حکم حکومتی آزادیهای تضمین شده مردم و رسانه ها را باطل می کند ،
وقتی همه آنانی که از صدقه چنین قانونی به صدارت و ریاست رسیده اند ، قانون اساسی یعنی قوانین مبنا و مرجع را مقید به تطبیق با فرامین علما و حکما و واعظین حوزه می نامند ...
چگونه از مردم و بویژه کاندیداهای ریاست جمهوری توقع دارند به این " قانون (!)" التزام داشته باشند !
چنین رفتارهایی تنها موید این نکته است که این قانون را برای سر به زیر و سر به راه بودن مردم نوشته اند و بس .
در نوبتی دیگر به قانون اساسی می پردازیم ، قانونی که با شعار تهی از شعور " حاکمیت خدا " ، برداشت و خواست خداناباوران را با توجیه غیرعقلانی " الهی بودن قوانین من درآوردی " حاکم و مشروعیت حاکمیت ملتی (ایرانیان ) را از سرزمینش نفی کرده اند .


جمعه، اردیبهشت ۱۱، ۱۳۸۸

اطلاعیه سپاه پاسداران در رابطه با اعدام دل آرا !

بسم اله القاسم الجبارین
امت همیشه در صحنه ، امروز بار دیگر فرزندان دلاور شما فتح الفتوحی کردند که بیا و ببین . رزمندگان دلاور اسلام ، دشمن سرتاپا مسلحی که دستانش از پشت بسته و بر چشمانش چشم بند زده شده بود را در تقابل با دنیای استکباری حقوق بشر ، حقوق انسانی ، حقوق کودکان و ... اعدام نمودند .
تمامی دشمنان قسم خورده حکومت مهرورز ، سعی در تفهیم حقوق کودکان و حقوق انسانها می نمودند اما دست قدرتمند فرزندان دلاور حکومت اسلامی بر دهان تمامی یاوه گویان کوبید تا جهان بداند اینجا سرزمین بلاهت وقیح است !
دشمن بداند ما قوانین خود را فدای حقوق انسانها نمی کنیم ، قوانین شرع مقدس ما بالاتر از حقوق انسانهاست و اگر نبود عطوفت ملکوتی و الهی رهبرمان ، حتی از اعدام خردسالان و شیرخوارگان دریغ نمی کردیم .
باشد تا جهان تشنه عدالت درس گیرد از روش نوین ما . چگونه بزغاله ها ، گاوها و حیوناتی که در زمین چرا می کنند و دنبال فساد هستند نمی فهمند که ما نابالغ فکری را اعدام نمی کنیم ؟
ما هیچ انسان زیر 18 سالی را اعدام نمی کنیم ، ما کاری را می کنیم که فقهای صدها سال پیش در حجره های تنگ و تاریک از لابلای کتب عهد قدیم درک کردند و امروز هیچ فقیه و سفیهی جرات نمی کند خلافش را اعلام کند تا اعدامش کنند .
امروز دنیا تشنه درک نظام قضایی ماست ، چرا که اصلا نمی فهمند ما چگونه می توانیم اینچنین راحت حکم شرع مقدس را اجرا کنیم و کسی صدایش در نیاید !
چگونه می توانیم اعلام کنیم : جرمی که نابالغ انجام داده از دید ما جرم است اما مجازات نمی کنیم چون نابالغ است !ما گناهکاران نابالغ را در زندان نگه می داریم و بعد از رسیدن به سن 18 سالگی که می فهمند عملشان جرم بوده ، می کشیم . این می تواند الگویی برای جهانیان باشد .

سپاه پاسداران انقلاب اسلامی این پیروزی بزرگ را به رهبر و امت حزب اله تبریک گفته و از محضر آقا امام زمان تقاضا می کند که نترسد و ظهور کند .
Free counter and web stats