اکبر گنجی چه بخواهد و چه نخواهد یک ژورنالیست زرد ست !
او در تمامی مقالات خود ، حتی آنگاه که در مقام محقق ظاهر می شود ، با نگاهی ژورنالیستی تلاش می کند به خواننده القا نماید تنها گزینه های موجود در بحث ارایه شده توسط او ، همانی ست که در نوشته هایش به آنها اشاره شده و با دقت فراوان آنچنان این گزینه ها را پررنگ می نماید که خواننده با اندکی غفلت به همان دامی پا می گذارد که خواسته نویسنده ست .
موضوعات را با رنگ و لعابی مستند ، آنچنان سیاه و سفید جلوه می دهد که گویی رنگ و شق دیگری وجود ندارد !
گاه برای رد آیات قرآن مجبور می شود آیات تورات را بنام آیات قرآن به خورد مخاطب دهد و جالب اینکه همه آنها را با ذکر سوره و آیه درج می کند ، درحالی که برای نقد قرآن می توانست آیاتی " مناسب نظرش " بیابد ....
در مورد تحلیل های سیاسی هم وی از مشی خود خارج نمی شود ، برای آنکه جنبش سبز را همگانی جلوه دهد ، حاضر می شود تا بر صحت و سلامت انتخابات صحه گذارد !
اکبر گنجی در تازه ترین مقاله خود از قول تاجزاده ، بهزاد نبوی و خاتمی جملاتی را نقل نموده که مهر تاییدی ست بر صحت انتخاباتی که جنبش سبز آن را کودتا نامیده .
گنجی گویا فراموش نموده شعار محوری جنبش سبز را ، شعاری ( خواسته ای ) که ملت ایران برای آن شهید داده و شکنجه های غیر انسانی حکومت را تحمل نموده :
رای من کجاست !
جناب گنجی ، جنبش سبز جنبشی ست فراگیر ، همه مردم با هر اعتقاد و گرایش " عقیدتی - سیاسی " می توانند عضو آن شوند . برای اثبات این ادعا نیازی نیست از آبشخور نظامی بنوشیم که ملتی را بدلیل عدم باور نمایش انتخاباتیش چنان تحت ستم قرار داده که جهانی را با خود همراه ساخته .
با تمامی احترامی که برای شما قایلم ، تصور می کنم بهتر ست گاه خموشی پیشه کنید . همیشه حرفهای نو زدن نشانه پیشرو بودن نیست .القای سلامت انتخابات از سوی شما ، تنها نتیجه اش برانگیختن سوءظن هاست تا شایعاتی را که پیرامون شماست ، باور پذیر سازد .
استناد شما به اعترافات کسانی که در نمایش دادگاه حضور یافته بودند ، نه تنها شایبه تایید صحت انتخابات را از سوی شما قوت می بخشد ، که حتی می تواند اعترافی باشد از سوی شما مبنی بر سلامت و عدالت دادگاه ها !
جناب گنجی عزیز !
مردم ایران بارها نشان داده اند جنبش سبز متعلق به همه مردم ایران ست . تصور نمی کنم این جنبش برای اثبات مدعای تثبیت شده ، نیازی به تحلیل های " بودار " شما داشته باشد .
اگر باور کنیم انتخابات ( بخوانید کودتای باند فشار ) به دور از تقلب بوده ، شعار " رای من کجاست " چه اعتباری خواهد داشت و مگر نه این ست که بر فرض قبول سلامت انتخابات ، می بایست بر نتیجه آن گردن نهاد ؟
پس اعتراض جنبش سبز می بایست ( بنا بر تحلیل شما ) اعتراض اقلیتی باشد که رای اکثریت را برنمی تابد و این در هر نظام و مکتبی مطرود است !
بهتر است بار دیگر فیلم اعتراضات مردم را ببینید و به شعار های آنها توجه کنید :
رای ما را دزدیده
با رای ما پز میده !
____________
روزنامه کیهان به این مطلب اشاره ای نموده که مایه شرم ست ، هم برای من و هم برای مزدوران کیهانی !
( باید از کریم عزیز تشکر کنم که لینک را برایم فرستاد )
او در تمامی مقالات خود ، حتی آنگاه که در مقام محقق ظاهر می شود ، با نگاهی ژورنالیستی تلاش می کند به خواننده القا نماید تنها گزینه های موجود در بحث ارایه شده توسط او ، همانی ست که در نوشته هایش به آنها اشاره شده و با دقت فراوان آنچنان این گزینه ها را پررنگ می نماید که خواننده با اندکی غفلت به همان دامی پا می گذارد که خواسته نویسنده ست .
موضوعات را با رنگ و لعابی مستند ، آنچنان سیاه و سفید جلوه می دهد که گویی رنگ و شق دیگری وجود ندارد !
گاه برای رد آیات قرآن مجبور می شود آیات تورات را بنام آیات قرآن به خورد مخاطب دهد و جالب اینکه همه آنها را با ذکر سوره و آیه درج می کند ، درحالی که برای نقد قرآن می توانست آیاتی " مناسب نظرش " بیابد ....
در مورد تحلیل های سیاسی هم وی از مشی خود خارج نمی شود ، برای آنکه جنبش سبز را همگانی جلوه دهد ، حاضر می شود تا بر صحت و سلامت انتخابات صحه گذارد !
اکبر گنجی در تازه ترین مقاله خود از قول تاجزاده ، بهزاد نبوی و خاتمی جملاتی را نقل نموده که مهر تاییدی ست بر صحت انتخاباتی که جنبش سبز آن را کودتا نامیده .
گنجی گویا فراموش نموده شعار محوری جنبش سبز را ، شعاری ( خواسته ای ) که ملت ایران برای آن شهید داده و شکنجه های غیر انسانی حکومت را تحمل نموده :
رای من کجاست !
جناب گنجی ، جنبش سبز جنبشی ست فراگیر ، همه مردم با هر اعتقاد و گرایش " عقیدتی - سیاسی " می توانند عضو آن شوند . برای اثبات این ادعا نیازی نیست از آبشخور نظامی بنوشیم که ملتی را بدلیل عدم باور نمایش انتخاباتیش چنان تحت ستم قرار داده که جهانی را با خود همراه ساخته .
با تمامی احترامی که برای شما قایلم ، تصور می کنم بهتر ست گاه خموشی پیشه کنید . همیشه حرفهای نو زدن نشانه پیشرو بودن نیست .القای سلامت انتخابات از سوی شما ، تنها نتیجه اش برانگیختن سوءظن هاست تا شایعاتی را که پیرامون شماست ، باور پذیر سازد .
استناد شما به اعترافات کسانی که در نمایش دادگاه حضور یافته بودند ، نه تنها شایبه تایید صحت انتخابات را از سوی شما قوت می بخشد ، که حتی می تواند اعترافی باشد از سوی شما مبنی بر سلامت و عدالت دادگاه ها !
جناب گنجی عزیز !
مردم ایران بارها نشان داده اند جنبش سبز متعلق به همه مردم ایران ست . تصور نمی کنم این جنبش برای اثبات مدعای تثبیت شده ، نیازی به تحلیل های " بودار " شما داشته باشد .
اگر باور کنیم انتخابات ( بخوانید کودتای باند فشار ) به دور از تقلب بوده ، شعار " رای من کجاست " چه اعتباری خواهد داشت و مگر نه این ست که بر فرض قبول سلامت انتخابات ، می بایست بر نتیجه آن گردن نهاد ؟
پس اعتراض جنبش سبز می بایست ( بنا بر تحلیل شما ) اعتراض اقلیتی باشد که رای اکثریت را برنمی تابد و این در هر نظام و مکتبی مطرود است !
بهتر است بار دیگر فیلم اعتراضات مردم را ببینید و به شعار های آنها توجه کنید :
رای ما را دزدیده
با رای ما پز میده !
____________
روزنامه کیهان به این مطلب اشاره ای نموده که مایه شرم ست ، هم برای من و هم برای مزدوران کیهانی !
( باید از کریم عزیز تشکر کنم که لینک را برایم فرستاد )
۲ نظر:
دشمنت شرمنده باشه فرهاد جان.. کیهانه دیگه یدفعه دیدی پرواز هم کرد!
سلام. شاید طرف بخواد برگردد ایران که رئیس جمهور بشه!!!!!!!!!!
ارسال یک نظر