بالاخره خامنه ای به قم رفت ، سفری که قاعدتا می بایست بسیار پیش از اینها انجام می شد تا وی بتواند مشروعیتی دوباره را از روحانیت کسب نماید .
اما پس از اعتراض مردم به کودتای انتخاباتی ، نظر روحانیون بلند پایه چنان بر علیه او بود که وی ابتدا به سرکوب مردم و تحکیم قدرت خود در خیابانها پرداخت و در این مدت از سرکوب و تهدید روحانیون مخالف نیز ابا نداشت تا با ایجاد فضای رعب و وحشت از سویی و از سوی دیگر پرداخت های بی رویه بتواند اکثریت روحانیون بلند پایه قم را همراه خود نماید .
آنچه مسلم ست و خامنه ای نیز نیک می داند ، درصورت ابراز مخالفت آشکار مراجع بزرگی که هنوز در قید حیات هستند (!) فضای حوزه متشنج شده و اعتباری که وی تلاش می کند بنام دین برای حکومت کودتا کسب کند زیر سوال خواهد رفت . شاید در نگاه اول چنین قضایایی از دید مردم بی اهمیت تلقی شود چرا که مردم معترض در صورتی که مراجع را همراه خود نبینند ، به سادگی آنها را کنار خواهند زد و به راه خویش ادامه می دهند . اما خامنه ای محتاج تایید بزرگان حوزه ست . وی نیک دریافته که برای تداوم حکومتش نیاز به کشتار مردم و دستگیری و تنبیه سران فتنه (!) دارد و این ممکن نیست مگر با همراهی یا حداقل سکوت مراجع بزرگ تشیع .
نکته ای که شاید از دید بسیاری پنهان مانده : همانگونه که خامنه ای تبلیغ می نماید که حکم حکومتی ولی امر ، حکمی ست لازم الاجرا ، حتی برای مراجع دین ، به همین ترتیب هم اگر مرجع تقلیدی حکم به سقط حکومت وی دهد یا حکم به عدم مشروعیت احمدی نژاد دهد ، حتی خامنه ای نیز بنا بر قواعد فقهی تشیع ، ملزم به اطاعت است .
به عبارت دیگر ، در فقه تشیع ، اجرای حکم یک مرجع بر همه ، حتی مراجع دیگر الزامی ( ونه اجباری ) ست و این صدور حکم ، از امتیازاتی نیست که در انحصار ولی فقیه یا حاکم اسلامی باشد .
(مراجع تشیع در طول تاریخ و برای حفظ حرمت شان مرجعیت ، هیچگاه علیه حکمی که مرجعی صادر نموده جبهه گیری نکرده اند ولو اینکه با آن مخالف بوده باشند ) . تلاش عجولانه باند قدرت برای ( به خیال خود ) بی اعتبار نمودن مراجع مخالف ، از جمله آیت اله منتظری و آیت اله صانعی نیز از همین رو بوده تا قبل از صدور چنین حکمی ، اعتبار شرعی و فقهی آنان را زیر سوال برند .سوالی که شاید به ذهن رسد این ست که چرا تاکنون مراجع ( حتی خمینی و در دوران جنگ و شورش سازمان مجاهدین و یا ... ) از صدور چنین حکمی خودداری نموده اند .
خمینی تنها در دوران مبارزات مردم علیه شاه ، حکم به مخالفت با شاه داده بود و جز آن هیچگاه از چنین اختیاری استفاده نکرد ، در صورتی که خامنه ای اگرچه هنوز نتوانسته مقام مرجعیت خود را اثبات نماید ، به دفعات و بویژه در جریان اعتراض مردم ، احکامی چنین صادر نموده که دیدیم هیچ مرجعی بصورت علنی حکم وی را لغو ننمود و تنها آیت اله صانعی به باند دولتی انتقاداتی وارد نمود و آیت اله منتظری هم ابتدا مرجع بودن خامنه ای را رد نمود و بعد احکام وی را فاقد اعتبار دانست .
نکته دیگر شاید سعی وی برای تحکیم موقعیت جانشین خود می باشد ، خامنه ای که خود را بعنوان سید خراسانی باور نموده ، تمام هم و غم خود را بکار می برد تا زمینه ساز ظهور آمام موعود شیعیان شود و اگر عمرش به درازی وعده داده شده در روایات سید خراسانی نبود ، بتواند با تعیین جانشینی از جنس خود ، از همه آنچه فراهم آورده ( بخوانید به باد داده ) حراست نمایند مبادا " عوام و خواص بی بصیرت " تلاش ها و دستاوردهای وی را بر باد دهند !
در انتها توجه عزیزان را به نکته درخور تاملی جلب می نمایم ، هرچند رسانه های دولتی گزارشات خبری ویژه خود را در رابطه با سفر خامنه ای به قم انتشار داده اند اما همه این خبرگزاریها و سایتهای دولتی نسبت به انعکاس سخنان خامنه ای از دستور ویژه ای پیروی کردند .
به عبارت دیگر ، تمامی سایتها خبری حکومتی ، متن واحدی از سخنان خامنه ای را درج نموده اند که این حکایت از وسواس خامنه ای و البته ترس و التهابش از آن بوده که مبادا در زمان سخنرانی کلامی بر زبان راند که فردایش نتواند توجیهش کند . تمامی خبرگزاریها اعلام نموده بودند که خبرنگاران ویژه ای را به این مراسم گسیل داشتند اما گویا بیماری چنان عرصه را بر رهبر کودتاگران تنگ نموده که حتی خودش هم باور نمی دارد بتواند از پس سخنرانی کوتاهی برآید ، وظیفه ای که قاعدتا طلاب و روحانیون می بایست تبحر خاصی در این زمینه داشته باشند . دیکته از پیش نوشته شده آقایان هم گویا چنان با تعجیل تهیه شده بود که فراموش کرده بودند میلاد امام رضا ( امام هشتم شیعیان ) را به مردم تبریک گویند !
بهرحال تا دو روز دیگر می توان با قاطعیتی بیشتر در مورد اهداف و دستاوردهای این سفر قضاوت کرد اما کاش حتی خامنه ای بی بصیرت ( به تعبیر خود ) نیز در می یافت که مردم برای رسیدن به اهداف خود بدنبال رهبر نیستند و فقط همراه می خواهند و حتی اگر مراجع و بزرگان دیگری که بزرگی خود را از همین مردم دارند بخواهند در مقابل ملت بایستند ، سیل خروشان مردم معترض بی تفاوت از جایگاه حوزوی آنها ، از رویشان خواهد گذشت . کاش مراجع صبور (!) و ساکت نیز همچون خامنه ای و باند کودتا درمی یافتند که دوران حکومت دینی بسر رسیده و دیگر حتی از خدا نیز کاری ساخته نیست !
----------------------
برای آنکه ترس خامنه ای از خودش را ببینید ، کافی ست نگاهی به نحوه انتشار سخنانش در سایتهای دولتی بیندازید که همه دستور و متنی واحد را درج نموده اند !
جام جم ، جهان نیوز ، تابناک ، فرارو ، مهر ، فارس نیوز ، ...
اما پس از اعتراض مردم به کودتای انتخاباتی ، نظر روحانیون بلند پایه چنان بر علیه او بود که وی ابتدا به سرکوب مردم و تحکیم قدرت خود در خیابانها پرداخت و در این مدت از سرکوب و تهدید روحانیون مخالف نیز ابا نداشت تا با ایجاد فضای رعب و وحشت از سویی و از سوی دیگر پرداخت های بی رویه بتواند اکثریت روحانیون بلند پایه قم را همراه خود نماید .
آنچه مسلم ست و خامنه ای نیز نیک می داند ، درصورت ابراز مخالفت آشکار مراجع بزرگی که هنوز در قید حیات هستند (!) فضای حوزه متشنج شده و اعتباری که وی تلاش می کند بنام دین برای حکومت کودتا کسب کند زیر سوال خواهد رفت . شاید در نگاه اول چنین قضایایی از دید مردم بی اهمیت تلقی شود چرا که مردم معترض در صورتی که مراجع را همراه خود نبینند ، به سادگی آنها را کنار خواهند زد و به راه خویش ادامه می دهند . اما خامنه ای محتاج تایید بزرگان حوزه ست . وی نیک دریافته که برای تداوم حکومتش نیاز به کشتار مردم و دستگیری و تنبیه سران فتنه (!) دارد و این ممکن نیست مگر با همراهی یا حداقل سکوت مراجع بزرگ تشیع .
نکته ای که شاید از دید بسیاری پنهان مانده : همانگونه که خامنه ای تبلیغ می نماید که حکم حکومتی ولی امر ، حکمی ست لازم الاجرا ، حتی برای مراجع دین ، به همین ترتیب هم اگر مرجع تقلیدی حکم به سقط حکومت وی دهد یا حکم به عدم مشروعیت احمدی نژاد دهد ، حتی خامنه ای نیز بنا بر قواعد فقهی تشیع ، ملزم به اطاعت است .
به عبارت دیگر ، در فقه تشیع ، اجرای حکم یک مرجع بر همه ، حتی مراجع دیگر الزامی ( ونه اجباری ) ست و این صدور حکم ، از امتیازاتی نیست که در انحصار ولی فقیه یا حاکم اسلامی باشد .
(مراجع تشیع در طول تاریخ و برای حفظ حرمت شان مرجعیت ، هیچگاه علیه حکمی که مرجعی صادر نموده جبهه گیری نکرده اند ولو اینکه با آن مخالف بوده باشند ) . تلاش عجولانه باند قدرت برای ( به خیال خود ) بی اعتبار نمودن مراجع مخالف ، از جمله آیت اله منتظری و آیت اله صانعی نیز از همین رو بوده تا قبل از صدور چنین حکمی ، اعتبار شرعی و فقهی آنان را زیر سوال برند .سوالی که شاید به ذهن رسد این ست که چرا تاکنون مراجع ( حتی خمینی و در دوران جنگ و شورش سازمان مجاهدین و یا ... ) از صدور چنین حکمی خودداری نموده اند .
خمینی تنها در دوران مبارزات مردم علیه شاه ، حکم به مخالفت با شاه داده بود و جز آن هیچگاه از چنین اختیاری استفاده نکرد ، در صورتی که خامنه ای اگرچه هنوز نتوانسته مقام مرجعیت خود را اثبات نماید ، به دفعات و بویژه در جریان اعتراض مردم ، احکامی چنین صادر نموده که دیدیم هیچ مرجعی بصورت علنی حکم وی را لغو ننمود و تنها آیت اله صانعی به باند دولتی انتقاداتی وارد نمود و آیت اله منتظری هم ابتدا مرجع بودن خامنه ای را رد نمود و بعد احکام وی را فاقد اعتبار دانست .
آنچه باعث می شود تا مراجع از صدور " حکم " خودداری کنند بواسطه تبعات ناشی از آن ست ، یعنی از دید اعتقادی و نگاه دینی ، تمامی خونها و حقوق پایمال شده بواسطه صدور چنین دستوری ، برعهده مرجع صادر کننده حکم ست و این دقیقا تفاوت بین مراجع حکومتی با مراجعی ست که سکوت اختیار نموده اند : تقوی ( ترس از از خدا ) و ترس از آنکه اقدام آنان منجر به سفر اسلام به جایی شود که کلیسا پیش از اینان رفته و گناهش بر گردن اینان افتد !
آنچه گفته شد ، نه اعتقاد شخصی من ، که تنها برای توضیح و بیان روالی ست که بین فقها و مراجع تشیع در جریان ست . شاید باورش سخت باشد اما پیچیدگی های فقهی تشیع در جامعه ملایان آنچنان ست که گاه باور آن از سوی مردم و حتی صاحبنظران سیاسی بعید می نماید !
واضح ست که بین حکم ، فتوی و اعلام جهاد تفاوتی ست بسیار که جهاد در محدوده اختیارات معصوم ست و بس . در فقه شیعه ، مرجع مجاز به اعلام جهاد نیست . صدور حکم ( فتوای عام ) همانی ست که میرزای شیرازی نسبت به تحریم تنباکو بیان نمود و همه مسلیمن ( اعم از شیعه و سنی ، مرجع و مقلد ) ملزم به اطاعت از آن بودند . فتوی نیز از احکامی ست که اختلاف نظر بین فتاوی مراجع رایج و شایع بوده و حساسیتی برنمی انگیزد .
سفر خامنه ای به قم تلاشی ست برای قانع نمودن روحانیت تشیع که حکومت وی با آینده اسلام گره خورده و آنان باید بنا به مصلحت اسلام و حفظ آبروی امام زمان از وی و باند حاکم پشتیبانی نمایند و یا حداقل دست وی را در تثبیت جمهوری اسلامی ( سرکوب مردم ) باز گذارند .آنچه گفته شد ، نه اعتقاد شخصی من ، که تنها برای توضیح و بیان روالی ست که بین فقها و مراجع تشیع در جریان ست . شاید باورش سخت باشد اما پیچیدگی های فقهی تشیع در جامعه ملایان آنچنان ست که گاه باور آن از سوی مردم و حتی صاحبنظران سیاسی بعید می نماید !
واضح ست که بین حکم ، فتوی و اعلام جهاد تفاوتی ست بسیار که جهاد در محدوده اختیارات معصوم ست و بس . در فقه شیعه ، مرجع مجاز به اعلام جهاد نیست . صدور حکم ( فتوای عام ) همانی ست که میرزای شیرازی نسبت به تحریم تنباکو بیان نمود و همه مسلیمن ( اعم از شیعه و سنی ، مرجع و مقلد ) ملزم به اطاعت از آن بودند . فتوی نیز از احکامی ست که اختلاف نظر بین فتاوی مراجع رایج و شایع بوده و حساسیتی برنمی انگیزد .
نکته دیگر شاید سعی وی برای تحکیم موقعیت جانشین خود می باشد ، خامنه ای که خود را بعنوان سید خراسانی باور نموده ، تمام هم و غم خود را بکار می برد تا زمینه ساز ظهور آمام موعود شیعیان شود و اگر عمرش به درازی وعده داده شده در روایات سید خراسانی نبود ، بتواند با تعیین جانشینی از جنس خود ، از همه آنچه فراهم آورده ( بخوانید به باد داده ) حراست نمایند مبادا " عوام و خواص بی بصیرت " تلاش ها و دستاوردهای وی را بر باد دهند !
در انتها توجه عزیزان را به نکته درخور تاملی جلب می نمایم ، هرچند رسانه های دولتی گزارشات خبری ویژه خود را در رابطه با سفر خامنه ای به قم انتشار داده اند اما همه این خبرگزاریها و سایتهای دولتی نسبت به انعکاس سخنان خامنه ای از دستور ویژه ای پیروی کردند .
به عبارت دیگر ، تمامی سایتها خبری حکومتی ، متن واحدی از سخنان خامنه ای را درج نموده اند که این حکایت از وسواس خامنه ای و البته ترس و التهابش از آن بوده که مبادا در زمان سخنرانی کلامی بر زبان راند که فردایش نتواند توجیهش کند . تمامی خبرگزاریها اعلام نموده بودند که خبرنگاران ویژه ای را به این مراسم گسیل داشتند اما گویا بیماری چنان عرصه را بر رهبر کودتاگران تنگ نموده که حتی خودش هم باور نمی دارد بتواند از پس سخنرانی کوتاهی برآید ، وظیفه ای که قاعدتا طلاب و روحانیون می بایست تبحر خاصی در این زمینه داشته باشند . دیکته از پیش نوشته شده آقایان هم گویا چنان با تعجیل تهیه شده بود که فراموش کرده بودند میلاد امام رضا ( امام هشتم شیعیان ) را به مردم تبریک گویند !
بهرحال تا دو روز دیگر می توان با قاطعیتی بیشتر در مورد اهداف و دستاوردهای این سفر قضاوت کرد اما کاش حتی خامنه ای بی بصیرت ( به تعبیر خود ) نیز در می یافت که مردم برای رسیدن به اهداف خود بدنبال رهبر نیستند و فقط همراه می خواهند و حتی اگر مراجع و بزرگان دیگری که بزرگی خود را از همین مردم دارند بخواهند در مقابل ملت بایستند ، سیل خروشان مردم معترض بی تفاوت از جایگاه حوزوی آنها ، از رویشان خواهد گذشت . کاش مراجع صبور (!) و ساکت نیز همچون خامنه ای و باند کودتا درمی یافتند که دوران حکومت دینی بسر رسیده و دیگر حتی از خدا نیز کاری ساخته نیست !
----------------------
برای آنکه ترس خامنه ای از خودش را ببینید ، کافی ست نگاهی به نحوه انتشار سخنانش در سایتهای دولتی بیندازید که همه دستور و متنی واحد را درج نموده اند !
جام جم ، جهان نیوز ، تابناک ، فرارو ، مهر ، فارس نیوز ، ...
۱ نظر:
عبث تلاشی است!
همهی خودکامهگان تاریخ پنداشتهاند که عمر حکومتی خود را میتوانند با تعین جانشینی مناسب، ابدی سازند ولی تاریخ نشان دادهاست که تلاش آنان بیهوده بوده است. دختر استالین علیه پدر شورید. تمام آرزوی محمدرضاشاه داشتن پسری بود تا جانشین او شود و راه او را ادامه دهد ولی چه شد؟
آقا کورخواندهاست. مراجع باید در محدودهی دین حکم رانند و دست آنان باید از دخالت در سیاست کوتاه شود.
ارسال یک نظر