000

پنجشنبه، بهمن ۱۰، ۱۳۸۷

پاره ای دیگر از تن


وقتی سن آدم از مرزی عبور می کنه ، دوران شنیدن اخبار ناگوار و تلخ شروع میشه .
اگر در روزگار جوانی ، خبرهای دوستان حاکی از سرور و جشن بود ( عروسی و تولد نوزاد و موفقیت و پیشرفت در کار ) ، در عبور از مرز میانسالی خبرها بیشتر نشان از بیماری و فوت دوستان دارد .
امروز هم یکی از همان روزهاست ، بویژه آنکه در ماتم سرای غربت ، آدم دوستان زیادی نداره ، یارانش کم تعداد هستند و هر ضایعه ای که وارد بشه ، خسارتش خیلی بیشتر از موقعی ست که در وطن و جمع خیل عزیزان باشه .
با رامین مولایی در انجمن وبلاگنویسان ایران ( پنلاگ ) آشنا شدم ، قلم تیز و نقد صریحش که با طنز خاصی همراه بود مسئولین پنلاگ را هدف قرار داده و بصراحت از ناکارآمدی آنها انتقاد میکرد .
همیشه فکر میکردم جوانی ست پر شور چرا که نشاط از تک تک کلماتش بر می خواست . گویی شور مبارزه با ظلم و استبداد ، خون جوانی در رگ قلمش جاری می ساخت .
کمی بعد و بواسطه مسئله ای تماس تلفنی با هم برقرار کردیم و ارتباط نزدیکتر شد ، برایم جالب بود که گاه تلفن میزد و حال مادرم را می پرسید . میگفت میدانم چقدر سخته غم درد مادر و ... .
بواقع هرچه قلمش تیز بود ، صدایش گرم و آرامبخش .
بیمار بود اما حتی به بیماری شختش اجازه نمی داد تا مانع از فعالیتش شود ، شمار وبلاگهایش بیش از آنی ست که در اینجا بتوان نام برد ، و اصلا اصراری بر نوشته های خود و درج نامش نداشت که بسیاری از وبلاگهایش ، به انعکاس مطالب دیگران می پرداخت تا بشیتر خوانده شوند و تاثیر گذارند .
آنچه برایش مهم بود فعالیت و مبارزه بر علیه ظلم رژیم بود .
میگفت این منتقدان نمی فهمند که تا وقتی حکومت برقراره ، انتقادشان باد هواست . تا وقتی ولی فقیه بر سرکاره، اینها فقط نق میزنند و نتیجه ای نمی گیرند ، باید تیشه بر ریشه زد ، باید با اساس نظام مقابله کرد.
اما این همه ، همه ی او نبود ، رامین از خبرگان فیلمبرداری بود ، متخصصی که تخصصش مورد تائید آلمانی ها بود ، آلمانی هایی که مشهورند به سخت گیری و قریب نوازی و غریب گریزی .

رامین هم رفت . هرچند دیگر درمیان ما نیست اما مطمئنا همیشه در کنار ما خواهد ماند .
باور نمی کنم کسیکه برای آزادی وطن سر از پا نمی شناخت و کار فرهنگی ( دراز مدت ) را بر خشونت ترجیح می داد ، بتواند از جمع دوستانش و از همراهی آنها تا رسیدن به هدف ، کناره گیرد .

در این ماتم سرایی که تعداد دوستان یکرنگ و بی ریا زیاد نیست ، مرگ هر رفیق ، بمثابه کنده شدن پاره ای از وجود انسان است ، آنچنانکه جایگزینی برای آن نمی توان یافت .
به حرمت همین دوستان ، باید این تن خسته را به مقصد رساند ، هرچند که در ادامه راه باز هم تکه ای جدا شود و دوستی از قافله بازماند اما چه باک که نهایتا کسی به مقصد خواهد رسید ،هرچند تنها ، اما به مقصد خواهد رسید : تا او کدامیک از ما باشیم که غزل پیروزی را بیاد یاران بسراییم ؟

--------------------------
نوشته ها و دیدگاهش را در اینجا و اینجا و اینجا و اینجا و اینجا و اینجا و اینجا می توانید بیابید .
و در بسیاری دیگر ، هرجا که نشانی از مبارزه علیه استبداد است .
* . عکس را از " ایران سبز " وام گرفته ام .
و آخرین مطلبی که رامین مولائی پیش از مرگش در سایت قرار داد:
"هنوز چراغ ها را درست و حسابی روشن نکردیم، اما ترمز دستی را خواباندیم !

سه‌شنبه، بهمن ۰۸، ۱۳۸۷

آقای اوباما ، لطفا صبر کنید !

گویا در حکومت ولایت فقیه ، نوجوانان ( یعنی رده سنی ده تا دوازده سال ! ) به خود اجازه دادند تا معصیتی کبیره انجام دهند : باز ی فوتبال !
تیم نوجوانان دختر و پسر استقلال ، در زمانی کاملا محدود ( گویا نیم ساعت ) با هم مسابقه فوتبال برگزار می کنند . عرش کبریایی به لرزه می آید و عزراییل خنجر خود به مسئولین می سپاردتا دمار از روزگار ورزشکاران درآورد .
محرومیتها و مجازاتهای مالی سنگین ، ذهن آشفته مسئولین را آرام نمی سازد ، پس طبق روال همیشگی ، پاک کردن صورت مسئله (مسئله ! ) را چاره رسوایی میدانند : تیم فوتبال نوجوانان دختر استقلال منحل شد!
مبارک است بر حکومتی که حتی نوجوانان دخترش باید بیاموزند مواجهه و مبارزه با پسرها گناهی ست نابخشودنی .
شکوه از ذهن علیل دولتمردان ایران به کجا برد ؟

خبرورزشی: نمایندگان مجلس ( بخوانید مسجد ) شورای اسلامی پس از 3تا4 ساعت صحبت ( بخوانید بازجویی) با مسئولین باشگاه استقلال ، محرومیتها تعیین شده را کافی ندانسته و عنوان نمودند در روزهای آتی موضوع را پیگیری و نتیجه را اعلام می کنند .
آقای اوباما ، لطفا صبر کنید ، فعلا موضع مهمتری در دستور کار مجلس ( مسجد ) شورای اسلامی ایران مطرح است !


حکومت به به چه نیکو !

اعتراف مسئولین رژیم : شکست طرح امنیت اجتماعی !

" در آخرين ماه هاي باقي مانده تا انتخابات رياست جمهوري، و با افزايش نگراني حاميان دولت از ناضايتي راي ‏دهندگان، راستگرايان در يک عقب نشيني انتخاباتي از شکست طرح امنيت اجتماعي سخن گفته و به نقض گسترده ‏حقوق شهروندي در جريان آن اعتراف مي کنند. طرح امنيت اجتماعي و برخورد با بدحجابي در 2 سال گذشته ‏منجر به بازداشت هزاران نفر، اعدام ده ها نفر، تذکر به ميليون ها نفر از زنان و جوانان، و پلمب هزاران محل ‏کسب و کار و شرکت خصوصي شده است.‏" (روز آنلاین )

اکنون حکومت ایران میبایست پاسخگوی سوالات بسیاری باشد ، از قبیل :
1. قاعدتا پس از شکست طرح ها ، مسئولین ذیربط باید پاسخگو باشند . کمترین توقع ، استعفای آنها (بدلیل عدم شناخت ، هدر دادن سرمایه ، وقت و ناراضی نمودن مردم ) ست .
2. چگونه است که در اجرای هر طرح و سیاستی ( در ایران ) بر نقش مبتکرانه رهبری تاکید میشود اما در زمان شکست طرح ها ، مسئولین مجری مورد خطاب ( و نه انتقاد ! ) قرار میگیرند . (البته اگر بگیرند !)
3. بنا بر گفته مسئولینی که در زمان اجرای طرح امنیت اجتماعی از آن پشتیبانی میکردند ، اکثریت قریب به اتفاق خاطیان ، از نسل جوان و نوجوان کشور بودند که به اتهام اخلال در امنیت اجتماعی دستگیر شدند ، این مسئولین حتی از فریب این عده توسط دولتهای خارجی خبر میدادند.
چگونه است که دولتها خارجی از دور می توانند جوانان و نوجوانان وطن را جذب کنند اما دولت جمهوری اسلامی با دراختیار داشتن رسانه های جمعی و دستگاههای عریض و طویل تبلیغاتی ، از جذب نسل آینده ساز ایران ناتوان بوده ، و یا بعبارتی ، نسلی دین گریز را در دامان خود پرورش داده .
و جالب تر آنکه ، مسئولین دولتی ادعا نموده بودند این عده با بدحجابی ، گوش دادن به موزیک غربی ، نوع آرایش مو و لباس ، اساس حکومت جمهورس اسلامی را خدشه دار نموده بودند .
اعدام بدون کیفر خواست بمعنی غیرقابل تحمل بودن بازداشت شدگان ست .
حکومتی که بنیادش با مویی و ابرویی برهم ریزد ، باید هم حکومت نظامی اما بنام امنیت اجتماعی ، بر شهرها برقرار کند .
4. همیشه در زمان انتخابات ، برخی نارسایی ها و کمبودها ، موقتا برطرف می شود تا مردم با خیالی آسوده در همه پرسی ها شرکت کنند و پس از آن ، روز از نو و روزی از نو !
هنوز یادمان نرفته احمدی نژاد چند روز قبل ازانتصاب به مقام ریاست جمهوری از اختیار جوانان بر انتخاب مدل مو و لباسشان سخن میگفت و چند روز پس از دستیابی به مقام ریاست جمهوری ، همان ها را مخل امنیت حکومت نامید .
آزموده را آزمودن خطاست ، مردم در رنج و مظلوم ایران نباید به هیچکس اعتماد کنند ، آنکه فرمان به اجرای طرحی میدهد ، از دسترسی بدور است و این مهره ها نقشی چون خاتمی را بازی خواهند کرد . خاتمی با در اختیار داشتن مجلس ( زمان خود ) چه گلی بر سر مردم زد؟ کاش پاسخ را از دانشجویان می شنیدیم.

اعتراف به شکست طرح امنیت اجتماعی ، اعتراف به ناتوانی حکومت از ارائه برنامه های مدون اجتماعی ست .
مسئولین همیشه پس از اجرای طرح ها آنچنان انتقاد میکنند که گویی مبتکر و مجری آن دولتهای خصم غربی بوده اند!
این نوبت هم گویی آش آنقدر شور شده که صدای آشپز را هم درآورده .
"طرح مقدسی " که گویا باید برای زمانی موقت ، به زباله دانی فرستاده شود . امید است این زباله را بار دیگر از سطل ذهنی خود بیرون نیاورند .

تاکید بر این نکته ضروری ست : حکومت همیشه بوقت نیاز به حضور مردم ، موقتا و در حد توان ، دولت به ، به ، چه نیکویی میشود .باید به آنها ثابت کرد، خیر اخوی ! خودتی !

دوشنبه، بهمن ۰۷، ۱۳۸۷

نزن ! اون بابای منه

از خودمان که نتوانستیم ، حداقل از حیوانات حمایت کنیم.


حیوانات را دوست بداریم .
-------------------------
عکس مونتاژ است .

شنبه، بهمن ۰۵، ۱۳۸۷

شرکای مظلوم حیات !

خانم مینو صابری عزیز پیشنهاد نموده برای توجه به حقوق حیوانات مطلبی بنویسیم . انجام خواست این دوست نادیده اما عزیز را بر خودلازم میدانم . امید آنکه دوستان دیگر هم به این مطلب بپردازند .
خداباوری برای بعضی افراد بهانه ای ست تا خود را خدا فرض کنند و مطلق پندارند .
آموزه های دینی متاسفانه آغشته به خرافاتی ست که گویا واقعا آفریدگار تمامی کهکشانها را برای موجودی نحیف اما پرآزار بنام نامی " انسان " آفریده و این مخلوق خالق فریب ، محق ست بر انجام هرآنچه صحیح فرض می نماید .
این پندار غلط تا حدی بر اعمال افراد غالب گشته که هرکس در حیطه قدرت خود ، مالکیتی تمام عیار برای خود در نظر میگیرد ،" انگار نه انگار که نگاری " داشته و شرکایی در این جهان هستی بوده و هستند ، هرچه می بیند و هرچه هست، ابزاری ست برای رسیدن به هدفی که شاید تنها از دید او مشروعیت داشته باشد .

نگاه این نوبت به موجوداتی ست که اگرچه در شکل گیری حیات بر کره زمین سهمی غیر قابل انکار ( و حتی نقشی بنیادین ) داشته اند اما امروز از سوی اکثریتی خودخواه و خودمحور از آنچه از آن آنهاست محروم می مانند : " حیوانات " .
در آموزش غلطی که بواسطه انسان محوری و در شکل نهایی مردسالاری به کودکان داده می شود ، حقی از حیات برای حیوانات در نظر گرفته نمی شود.
هرجا پرنده ای ست ، سنگی می باید و هرجا چهارپایی ست ، شلاقی !
در ایران امروز، متاسفانه طرح ستیز دائمی با غیر خودی ها بسترش را نه فقط از دگر اندیشان که حتی از موجوداتی که آزاری غیر از " تحمل حضور ما" را ندارند (!) می بایست پاک شود .
باید باور کنیم سند کره خاکی را بنام ما نزده اند و بایستی بپذیریم بسیار حقیرتر از آنی هستیم که اعتقاد داشته باشیم کهکشانهایی که از ثبت آمارش عاجزیم ، تنها برای من و ما خلق شده .
کره زمین متعلق به همه " مایی " ست که بر آن زندگی می کنیم ، اعم از انسانها و گیاهان و حیوانات .
هرچند در جهان آشفته امروز ، شاید نگاه انسانی ( طبیعی ) به حیوانات خشم کسانی را که از جنگ و جنایت خسته شده اند ، برانگیزد اما توجه به این نکته ضروری ست که اگر بنا باشد حق را به عدالت تقسیم کنیم و آزادی و رهایی انسانها را مد نظر داشته باشیم ، چاره ای نیست مگر آنکه حدود و مرزها را به درستی تعیین نماییم .
آزار و قتل حیوانات نشات گرفته از اندیشه افرادی ست که تمامیت خواهی را پیشه نموده اند ، در این رهگذر اگر بر حقی از محقی چشم بپوشیم ، بدعتی خواهد بود تا در مراحل بعدی جهت اثبات حقوق حقه انسانها هم با سپر مطلق پنداری روبرو شویم.
حیوانات دوست داشتنی تر از آنی هستند که کسی از روی فطرت و " وجود " ( ماهیت ) بشر بتواند انکارشان نماید ، تمایل به آزارشان از باورهای غیر طبیعی شکل گرفته !
استناد مذهبیون افراطی و دگم اندیشان به طرد حیوانات ، به داستانهایی برمیگردد که تنها موجب تفریح و دستمایه ای برای نشاط جمعی با ذکر دلایل آنهاست !
سگ را نجس می دانند و میمون را پلید چون روزی یزید آن دو را یار خود می پنداشت و جالب آنکه این قرآن باوران ، هیچگاه به متن قرآن رجوع نمی کنند تا دریابند چگونه از اعتقادات خود بدور افتاده اند .
در هیچ آیه ای از قرآن سگ لعن نشده و تنها آیه ای که در مورد سگ نازل شده ، سفارش به نگهداری و تربیت سگ می کند !
این نمونه ای است از هزاران .
و جالب تر آنکه مدعیان قرآن باوری از دستگاه تبلیغاتی خود برای بسط فرهنگ و اندیشه جاهلیت " حیوان ستیزی" استفاده می کنند .
آقای ضرغامی آیا این موجودات هم دگر اندیش هستند ؟ صهیونیستند ؟ شیطانهای کوچک و بزرگند ؟
یعنی قوم و قبیله فکری شما قادر به تحمل هیچکس نیست !

حیوانات را حقی ست غیر قابل انکار . حیات ما و کره زمین ، مدیون حضور همین جانورانی ست که بی دلیل از خود میرانیم و ابلهانه محیط سبزمان را با انکارشان ، تیره میکینم.
------------------------
1. در همین زمینه ، لطفا اینجا را هم بخوانید . دشمنی با حیوانات از رسانه جمعی جمهوری اسلامی !
2. حکایت شهربانو را از دست ندهید .
3. دستمان را کمتر به خون این مخلوقات بی زبان الوده کنیم ؟!
4. کوچ نکردم تا کوچ کردن را بیاموزد
5. همسایهء عزیز و کوچکِ کوچهء ما
6. کمک به قوهای فریدونکنار
7. اگر حیوانات اطراف ما از زندگی مان حذف می شدند
8. خدایا کفر نمی گویم
9.
حیوان آزاری
10. آزار حیوانات یک نشانه است
11 .
از شان حیوانات بدور است که من از این جانوران حمایت کنم
پ . ن .:هرچند امروز حال و هوایی دیگر بود و من در فضایی نه چندان گرم و خوش بدنبال خودی بودم که مدتهاست در دسترس نیست ، اما امیدوارم بانوی مهربانی که همیشه دغدغه رفع مشکل و غبارکدورت از دلی را دارد ، از من بپذیرد .

پنجشنبه، بهمن ۰۳، ۱۳۸۷

کپی پیست !

سال گذشته با جمع آوری سخنان حکیمانه مسئولین جمهوری اسلامی ، آنها را در 3 قسمت در این وبلاگ درج کردم .
اصلا تصور نمی کردم تا این حد از آنها استقبال شود !
با مروری کوتاه در دنیای مجازی ، دیدم چه آسان دوستان مطالب را از وبلاگی می چینند و به نام خود منتشر می کنند .
تا چند روز پیش به این کار توجهی نمی کردم که مهم این بود توجه دیگران جلب شود و مطلبی دست بدست بچرخد و بخوانند .
اما آنچه باعث شد تا این مطلب کوتاه را بنویسم ، کپی خبرگزاری دانشجویان و درج آن (پس از یکسال ) ، آنهم بنام خبرگزاری جبهه ملی ست !
نه از دانشجویان چنین توقعی می رود و نه از خبرگزاری جبهه ملی ( البته من نتوانستم نشانی از این خبرگزاری بدست آورم ! ).

فقط از جهت آنکه دوستان بدانند این دنیای مجازی آنقدر ها هم پوچ و بی در و پیکر نیست ، لینک تعدادی از کپی پیست کنندگان را اینجا می آورم :
1. (*)، 2. ، 3. ، 4. ، 5. ، 6. ، 7. ، 8. ، 9. ، 10. ، 11. 12.
جالب ست که تعدادی از این سایتها و وبلاگ ها ادعای مبارزه برای آزادی وطن را دارند !

در همین رابطه جا دارد از سایت زمانه که نسبت به اصلاح مرجع مطلب اقدام نمود و نیز سایتهای بلاگ نیوز ، گویا ، ایرانیان و ایرانپرس نیوز که منبع را ذکر کرده بودند ، تشکر کنم.

مطلب درج شده در خبرگزاری دانشجویان (امیر کبیر ) را در اینجا می توانید ببینید .
سخنان ( جملات ) ماندگار مسئولین را می توانید در اینجا ببینید ، لطفا به تاریخ انتشار پست ها توجه کنید و خود قضاوت نمایید .
--------------
(*) مورد اول حذف شد ، به احترام دوست عزیزم .

یکشنبه، دی ۲۹، ۱۳۸۷

پاسخی به منشه امیر عزیز

آقای منشه امیر گویا در تفسیر سیاسی هفته خود ، در سایت وزارت امور خارجه اسراییل ، بخش فارسی (اینجا هم درج شده ) در پاسخ به مطلب " صد رحمت به تروریستها " به نکاتی اشاره نموده که تصور میکنم بدلیل تعجیل در نوشتار ، کمی از جاده انصاف دور شده باشند.
البته ایشان به نام من یا وبلاگ اشاره ای ننموده اما آنچه باعث شد تا (حد اقل قسمتی ) از مقاله این بزرگوار را پاسخ به مطلب مورد اشاره در وبلاگم فرض کنم ، عباراتی ست که مستقیما از مطلب " صد رحمت به تروریستها " انتخاب شده ، بعنوان نمونه :
"یک «روشنفکر ایرانی» در نوشتار خود، پس از آن که با ارائه آمار دروغین و استدلال های جعلی، اسرائیل را مسؤول خون ریزی در منطقه و جان باختن زن و کودک فلسطینی معرفی می کند، در پایان می نویسد: اسرائیل، سپاسگزارم که به من کمک کردی از تو متنفرشوم! "
" آن فرد دروغگو که ادعا می کند در آن هشت سال تنها دو اسرائیلی کشته شده اند، برای اثبات این سخن نادرست، به دروغ دیگری متوسل می شود و این آمار جعلی را از قول جیمی کارتر نقل می کند."
"آن یک، گستاخی را به آنجا می رساند که تلفات در غزه را با هولوکاست برابر می داند و به بهانه دلسوزی نسبت به جان انسانها، فریاد اعتراض برمی آورد."

من منشه امیر عزیز را درک می کنم ، متاسفانه این بزرگوار گویی خود را مسئول و متعهد میداند تا در قبال هراقدام دولت اسراییل ، از این حکومت پشتیبانی کند ، در حالی که می توانست گاهی اوقات ، بعضی امور را نیز از دید تحلیل منطقی ، به نقد کشاند ، همان کاری که روزنامه اسراییلی هاآرتص انجام داد و مطمئنا نه تنها چیزی از ابهت دولت اسراییل نکاست که بر اعتبار دموکراسی و منطق یهودیان ساکن اسراییل بسیار افزوده ست.
مقاله آقای منشه امیر بسیار متفاوت با آنی ست که من از ایشان در ذهن داشتم ( والبته دارم ) ، فردی بسیار صبور و منطقی .
بهرحال هرچند از دید ایشان دروغگویی هستم که گستاخی را تا بدانجا رسانده ام که برای اثبات خشونت و جنایت دولت اسراییل در غزه ، متوسل به ارائه آمار دروغین شده ام ، اما از نظر من زمینه بحث در این بستر بسیار مناسب و راهگشا خواهد بود بویژه آنکه نظر همه منتقدین جنگ در غزه ، به سوی مردم بی گناه و کودکان است .

ابتدا بایستی نسبت به مواردی که آقای منشه امیر به آنها اشاره نموده ، توضیحی ارائه دهم :
1. آماری که ایشان مدعی شده اند به دروغ به جیمی کارتر نسبت داده ام ، از سایت " رادیو فردا " وام گرفته شده و به صراحت از قول جیمی کارتر عنوان شده که در مدت هفت سال موشک پرانی حماس به اسراییل ، تنها 3 نفر کشته شده اند .
هرچند در هیچ جمله ای در نوشته ام ، به صرف تعداد کم کشته شدگان ، از جنایت حماس و ترور کور آنها نه تنها حمایتی نشده ، که به صراحت ، به دلیل تلاش کور برای قتل انسانهای بی گناه ( در اسراییل ) ، آنها را جنایتکار و تروریست دانسته و میدانم .
2. ایشان آورده اند که تلفات در هولوکاست و غزه را برابر دانسته ام .
امیدوارم این اشتباه از سوی ایشان سهوی باشد ، من آورده ام که اگر اسراییل بدلیل هولوکاست مظلوم بود ، بجهت غزه منفور شده ، که ایشان هم به اعتراض گسترده علیه کشتار در غزه اعتراف نموده اند . بدیهی ست جمعیت ساکن غزه ، حتی با توجه به تراکم بالای آنجا ، هرگز به تعداد یهودیان قربانی در هولوکاست نیست ، چه رسد به کشته شدگان آنها در جنگ غزه .
انتقاد من متوجه قتل مردم و بخصوص کودکان بی دفاع ساکن غزه بوده و از این بابت ( حمایت از مردم بی گناه ، بویژه زنان و کودکان ) بر خود می بالم و هراسی نیست اگر مرا دروغگو و چپ گرا بخوانند و یا هر برچسب ناچسب دیگری را حواله ام دهند .
3. در مورد جمله " اسراییل عزیز ممنونم که به من کمک کردی از تو متنفر شوم " ، تصور میکنم بهتر است این بزرگوار مطلب را دوباره بخوانند ، هیچ فرد انسان دوستی نمی تواند از قتل و کشتار حمایت کند .
اینکه در مناطق دیگر هم مردم بی گناه به قتل میرسند ، حرفی ست صحیح ، اما آیا به صرف جنایت دولتی و ارتشی علیه کودکان ، این مجوز به دیگران هم داده می شود تا در حوزه تحت کنترل خود چنین کنند و چنان نمایند ، و هرکه بد گفت ، حواله اش دهد که تو قبلا باید به آنها اعتراض می کردی ؟(البته در مورد قتل مردم چچن هم در مطلبی حمایت ایران از دولت روسیه را ناموجه و غیر انسانی توصیف کرده بودم ) .
انتظار از دولت اسراییل که شما بر جنبه های دموکراسی ، مردمی و انسان دوستانه آن تاکید دارید ، بیش از اینهاست .
در فرصتی که به یمن تلویزیون ایرانیان در برلین برایم فراهم آورده شد ، از نزدیک با شما گفتگویی انجام دادم در آن گفتگو (که نوار آن موجود است ) از شما پرسیدم ، چه میکنند مردم اسراییل در شرایطی که هر آن انتظار دارند بمبی و موشکی منفجر شود.
شما پاسخ دادید مردم اسراییل با این وضعیت کنار آمده اند و اصلا ترسی بابت ترورها و انفجار بمب ها احساس نمی کنند و تمامی مردم شهرها با آرامش به زندگی عادی مشغولند .
اما در مقاله خود با تاکید بسیار شرایط تلخی که حماس برای مردم اسراییل بوجود آورده را به نقد کشیده اید.
قطعا هیچکس نمی تواند از برهم زدن امنیت مردم عادی حمایت کند ، در این مورد فرقی بین مردم اسراییل یا فلسطینی های ساکن آن ویا مردم ایران و آلمان و امریکا و .. نیست .
اشاره من به این قسمت از مقاله شما فقط و فقط به جهت آن است که بگویم برادر عزیز ، نباید واقعیت ها را آنگونه که مناسب حال ست و زمان اقتضا میکند ، دگرگون کنیم ، و الا بر هم زدن آرامش خاطر کودک اسراییلی هم همان اندازه مرا آشفته می کند که گریه کودک ایرانی دلم را به درد می آورد ، درست به همان اندازه که دیدن عکس کودکان زخمی و کشته شده در غزه اشک به چشمانم می آورد .

کودکان آسیب پذیر ( با هر ملیتی ) هیچ گناهی ندارند مگر اینکه در کنار یا همسایگی کسانی زندگی می کنند که زندگی را حقی عمومی تلقی نمی کنند . کودکان به دلخواه خود به این جهان نیامده اند و به درخواست خود در منطقه ای ساکن نشده اند .
کاش کودکان را بیش از سیاست دوست می داشتیم ، بیش از مسئولیتها و تعهدات خود و حتی بیش از خود .

شنبه، دی ۲۸، ۱۳۸۷

من از برد استقلال ترسیدم !

استقلال تهران امروز تیم برق شیراز را با نتیجه خیره کننده 4-1 شکست داد ، آنهم در شیراز ، اما من از برد استقلال ترسیدم !
متاسفانه ورزشی نویسان ایرانی بیش از کیفیت بازی به نتیجه آن اهمیت می دهند . استقلال هرچند بازی امروز را با برتری مطلوبی پشت سر گذاشت اما دفاع باز و ناهماهنگ این تیم که فرصت های بسیاری برای مهاجمین ناشی برق شیراز فراهم آورد ، مطمئنا در بازیهای آینده شکننده نشان خواهد داد.
کاش فوتبال نویسان ایرانی یکبار دیگر بازی امروز این دو تیم را تماشا کنند و موقعیتهای فراوان تک به تک (و گاه دو به هیچ ! )مهاجمین شیرازی را بشمار آورند ( که چگونه دو مهاجم برق با هم درگیر می شدند تا یکی نقش مدافع آبی پوشان را بازی کرده و دیگری را از به ثمر رساندن گل محروم نماید) .
و یا تعداد سانترهایی که روی دروازه استقلال فرستاده شده را محاسبه نمایند ، سانترهایی که مدافعین تماشاگر بودند تا ضربات مبتدیانه مهاجمان برق توپ را بجای دروازه ، راهی خط طولی زمین کند.
چشم بر واقعیتها نباید بست .
استقلال سالهاست روی توپ هایی که از کناره فرستاده می شود ، مشکل دارد تا جایی که حتی مهاجمین کوتاه قد و بازیکنانی که روی ضربات سر تبحری ندارند ، هم توپها را قبل از مدافعان بلند قامت استقلال به گل تبدیل کرده اند.
ضعف دیگر بازیکنان خط دفاع استقلال کندی و دریبل خوری آنهاست ، همچنین عدم پوشش مناسب ، زمانی که بازیکنان حریف در مقابل منطقه جریمه توپ را بین خود رد و بدل می کنند تا از فضای خالی بین مدافعین بهره برند.
بازی بعدی استقلال با صبای قم است ، تیمی که مربی کاردان و زیرکی چون فیروز کریمی رهبری آنرا بعهده دارد.
این چند خط را نوشتم تا هواداران آبی پوشان همیشه محبوب پایتخت ، انتظار نداشته باشند در بازیهای آتی هم مهاجمان تیم های مقابل ، دست رد به " بفرمای " ( به قول قلعه نویی ) ساختار دفاعی تیم بزنند .
استقلالی که همیشه برای من محبوب و قهرمان بوده و هست ، تنها بهانه ای ست که مرا با تلویزیون ایران آشتی میدهد .
اینجا وقتی در بیمارستان بستری بودم و پرستار مهربان ! خونم را در شیشه میکرد ، با تعجب به او گفتم :
من همیشه فکر میکردم خونم آبی ست ، حتما آبی بوده اما به محض خروج از رگ این رنگ زشت را بخود گرفته .
پرستار آلمانی از همه جا بی خبر گفت : خیر ، خون همه ما قرمز است.
گفتم نخیر ، خون میلیونها نفر در ایران آبی ست ، باور ندارید یکبار بازی فوتبال استقلال را ببینید !
هرچند با کلنجار بسیار ( بدلیل ضعفم در زبان آلمانی ) توانستم منظورم را برسانم ، اما خوشحال شدم که یکنفر دیگر هم فهمید که من استقلالیم ، هیچ آدم منطقی و با وجدانی ، عشق خود را پنهان نمی کند !

چهارشنبه، دی ۲۵، ۱۳۸۷

صد رحمت به تروریستها !

جیمی کارتر : میزان تلفات ناشی از حملات حماس به شهرهای جنوبی اسراییل در طی 7 سال ، فقط 3 نفر بوده !
-----------------
از دید من ، حماس یعنی ترور و قتل انسانهای بی گناه .
حماس جنایتکاره ، تروریسته بدلیل اینکه به سمت اسراییل موشک پرتاب میکنه آنهم بدون در نظر گرفتن هدفی معین !
یعنی فرقی نمیکنه نظامی کشته بشه یا مردم عادی ، مسئولین دولت مورد اصابت قرار بگیرند یا کودکان خردسال ، به همین دلیل ساده ، حماس را گروهی تروریستی و جنایتکار می نامند.
اما اسراییل را چه باید نامید ؟
وقتی ترور کور ، یعنی ارسال بی هدف موشکهایی که در طی هفت سال ( تا پیش از جنگ غزه ) فقط 3 نفر را کشته و لزوما (!) چنین مکافاتی را برایش در نظر بگیرند ، اسراییل را باید چگونه مجازات کرد ، اسراییلی که با برنامه قبلی و بسیار هدفمند کودکان و زنان بی دفاع را هدف قرار می دهد.
چگونه می توان مردم آسیب دیده را از دارو ، غذا و حداقل امکانات برای زنده بودن ( و نه زندگی ) محروم و محاصره کرد و کشت .

بنا بر گزارش منابع غربی و رسمی ، بیش از پنجاه درصد کشته شدگان کودکان و زنان هستند و از نیم دیگر معلوم نیست چند درصدشان عضو حماس باشند !
وقتی اسراییل زنان و کودکان را به زور در خانه ای سکنی میدهد تا بعد آنرا به توپ و گلوله ببندد و اکثریت آنها را ( 30 نفر) به قتل عمد برساند ، چه نامی شایسته آنان است ؟
حماس تروریست است ، قبول اما صدرحمت به تروریستها که حداقل بی هدف و دیمی تیری میزنند ، شما که گویا دنبال نسل کشی هستید و کودک و زن بی دفاع را بیش از مرد مسلح حماس دنبال می کنید !

اسراییل عزیز ،
تو بهترین و عمیق ترین انگیزه و احساسات را نه خردسالان ساکن غزه دادی تا بکوشند در آینده انتقام بگیرند و باز دنیا حتما می پرسد : چگونه کسی حاضر می شود خود و هواپیما را به ساختمانی بزند ، چگونه دینی ست که کسی حاضر است بمب به خود ببندد و خود را به کشتن دهد شاید نفراتی از دشمن را بکشد !
اسراییل عزیز ،
اگر به جهت هولوکاست مظلوم بودی ، الآن بدلیل هولوکاست آفرینی ، منفوری !
اسراییل عزیز ،
ممنونم که به من کمک کردی از تو متنفر شوم .
----------------
عکس از سایت هادی خورسندی عزیز اقتباس شده .

دوشنبه، دی ۲۳، ۱۳۸۷

نقش حائری شیرازی در رویگردانی مردم از دین !

امام جمعه شیراز مدعی شده ، خرافات نقش به سزایی در رویگردانی افراد کم اطلاع از دین دارند .(مهرنیوز 21/10/87 )
بدنیست نقش علامه حائری شیرازی را در رویگردانی مردم از دین بررسی کنیم .
جملاتی که در پی می آید گزیده ای چند از سخنان این بزرگوار است :

دانش اگر با دين توام باشد، خدمت و اگر تهي از دين باشد، خيانت است. (تابناک 1/4/87 )

بسياري از بانوان به نام احكام دين پوششي بيش از حد معين دارند و حتي قرص صورت را نيز مي‌پوشانند و از ضرر بزرگي كه به دين وارد مي‌كنند، غافلند. آشكار بودن هلال صورت زن، امتحاني بر بازدارندگي مردان در جامعه است.(تابناک 1/4/87 )

ارزش دینار از هزار و 200 سال پیش تغيير نکرده است .
نگاه کردن به هنرپیشه‌ و گوینده زیباروی تلویزیون، موجب ابطال روزه خواهد شد.(نواندیش 16/6/87 )

همه نمازي كه ما مي‌خوانيم يك‌طرف، يك آمين رهبري هم يك‌طرف (تابناک 18/1/87 )

تالارهاي عقد و عروسي بايد به مساجد حساس و مهم اضافه شود تا مجالس عشرت شيطان در باغ هاي خارج از شهر که در قالب مجالس عروسي برپا مي شود و حجاب را برمي اندازد از بين برود.(نوروز 8/4/87 )

دليل دفاع مقام معظم رهبري از رييس‌جمهور، شجاعت، حرف‌ها و موضوع‌گيري‌هاي تند و فلفلي رييس‌جمهور است. (انتخاب 30/9/87 )

گراني خانه باعث شد جوان پاك ما به جای مسکن دوست دختر و دوست پسر بگیرد!
(ایسنا 16/9/86 )
توصیه نمی کنم که به کارمند رأی بدهید حتی اگر مدیرکل باشد چراکه دخلش به خرجش نمی خورد! (منبع قبلی)

اگر ديگران قرض الحسنه ندارند و باران دارند به خاطر اين است كه ادعاي اسلام و پيروي از اهل بيت (ع) را هم ندارند و ما چون ادعاي اسلام و پيروي اهل بيت (ع) را داريم مي‌بينيم كه با اين شرايط هيچ كس نمي تواند قرض الحسنه بدون بهره بپردازد و اين خود جزء مهمترين عوامل حبس باران است.
وي اضافه كرد: دادگاه‌ها نيز وقتي حكم ناحقي بكنند و حق كسي ضايع شود و به داد مظلومي رسيده نشود اين نيز موجب حبس باران مي‌شود.(خبرگزاری رسا 19/1/87 )


متاسفانه هنوز نمی‌توانیم قانون قطع دست را اجرا کنیم(خبرنامه امیر کبیر 3/4/87 )


انتخاب سیاه‌ پوست درانتخابات ریاست جمهوری آمریكا تأثیر نامه‌های احمدی‌نژاد است . (آفتاب 27/8/87 )
بسیجی به معنای انسانی است که انرژی متراکم او آزاد شده است. (ایسنا 5/9/86 )

دفتر حجت‌الاسلام و المسلمين محي‌الدين حائري شيرازي، نماينده ولي فقيه در استان فارس و امام جمعه شيراز، اعلام کرد: با توجه به کاهش نزولات جوي و احتمال بروز خشک‌سالي در استان فارس، نماز طلب باران روز دوشنبه، 27 اسفندماه، در اين شهر برگزار مي‌شود.(خبرگزاری رسا 19/12/86 )

اسلام مي‌گويد دست دزد بايد قطع شود، اما دنيا مي‌گويد اين کار غلط است، ثابت‌کردن اين‌که جريمه بايد بازدارنده باشد، وظيفه دانشگاه‌هاست لذا انتظار مي‌رود دانشگاه‌ها با استدلال‌هاي علمي‌ چنين احکامي را ثابت کنند.(ایلنا 13/9/87 )
اگر در دانشگاه‌هاي ما علم توليد مي‌شد، آنگاه مي‌توانستيم مردم را از خوردن پيتزا، سوسيس و کالباس منع کنيم. (منبع قبلی)
بيماري نعمت بسيار بزرگي است زيرا اگر بيماري نبود پزشک نبود و اگر پزشک نبود معرفت به کارهاي خدا نبود... امروزه، بيشتر بيماري ها محصول داروهاست، اين داروها کبد را از کار مي اندازد.(نواندیش 24/1/87 )

براي كاهش قيمت نفت بايد جشن گرفت.(تحلیل روز 21/10/87 )

سفر رهبری به استان فارس به منزله لیلة القدری است که از هزار ماه بهتر است .(معروف یاران 2/2/87 ، این وبسایت متعلق به نیروی مقاومت بسیج است )

اين پول اروپايي نهايت تورم را دارد بايد به آنچه خدا گفته برگرديم چرا كه دينار و درهم زكات را در پي دارد. (شبستان ، خبرگزاری تخصصی حوزه دین 1/9/87 )

مردم فارس خود را در معرض باد بهار(رهبری) قرار خواهند داد(کیهان 11/2/87)

سخنان بیاد مادنی امام جمعه شیراز بسیار فراتر از اینهاست که باید در فرصتی مناسب به این پست اضافه شود.

جمعه، دی ۲۰، ۱۳۸۷

اگر قرار باشد به گذشته فکر کنیم!

جمهوری اسلامی ایران ، حمایت از مردم فلسطین برای بازپسگیری سرزمینهایشان را دستاویزی قرار داده جهت آشوب طلبی در منطقه .
در گفتگویی که با منشه امیر داشتم ، این شخصیت برجسته ایرانی - اسراییلی گفت : بعد از جنگ جهانی دوم ، برای حفظ فرهنگ قوم یهود ، و با توجه به شواهد تاریخی ، بنا شد مردم یهود در این سرزمین سکونت یابند و امروز اسراییل حافظ فرهنگ قوم یهود است .
جالب است که هر دو طرف مخاصمه صحبت از گذسته ها می کنند بدون اینکه توجه نمایند اگر قرار باشد مرزهای جهان امروز به گذشته ، ولو گذشته نه چندان دور بازگردد ، باید شاهد باشیم تا اولا شوروی دوباره قد علم کند و سرزمینهای استقلال یافته مستعمره شوند.
باید مردم کانادا و امریکا را به دریا ریخت وسرخپوستان را ، اگر تعدادی از آنها باقی مانده باشند ، یافت و در آنجا سکنی داد.
باید بحرین به ایران ملحق شود و برای تصاحب جزایر سه گانه دوباره به بحث نشست .
باید و باید هایی دیگر ، ... ، اما در این رهگذر آنچه بدان توجهی نمی شود ، مردم بی گناهی ست که سالها بر این سرزمینها زندگی کرده اند و اکنون به همین سرزمین ها تعلق دارند .
اگر قرار باشد هر دولتی به میل خود بدنبال بازستانی سرزمینی دیگر باشد و مرزها را بدلخواه خود تغییر دهد ، تا ابد شاهد جنگ ونزاع خواهیم بود و قربانیان ، مردم و بویژه کودکان بی دفاعی هستند که اصلا تمایلی برای ورود به این نزاع ندارند .
آیا زمان آن نرسیده که انسانها ، انسانیت خود را ملاک قرار دهند و تلاش کنند تا درکنار هم ، مرزهای امروزی را باور کنند و سلاح به صلاح نزدیک گردانند ؟

دلم خون است از دیدن عکس کودکانی که قربانی زیاده خواهی و توحش سیاستمداران شده اند ، فرقی نمی کند ، ایرانی ، فلسطینی یا اسراییلی .
کودکان ، فرشته اند و همه کس و همه چیز را پاک می بینند .
کودکی که به آسمان خیره شده تا سقوط موشکی بر خانه اش را شاهد باشد ، تصور میکند این موشک ، فرشته ای ست که از آسمان برای بازی و همراهی با او پرواز می کند .
اگر کودکان می دانستند در سنین (به اصطلاح ) بزرگسالی ، تبدیل به کسانی خواهند شد از قماش همین جانورانی که مرگ به انسانها هدیه میکنند ، هرگز دنیای کودکانه و معصوم خود را ترک نمی کردند .
کاش هیچ وقت بزرگ نمی شدیم .

سه‌شنبه، دی ۱۷، ۱۳۸۷

فلسطین یا اسراییل ، حقیقت یا واقعیت ؟

متاسفانه پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران ، تمامی مرزهای ارزش گذاری از بین رفت ، اخلاق دینی آغشته تزویر گشت و به فحشا و اختلاس و فساد کشیده شد.
حکومتی که شعار عدالت جهانی را سر می دهد ، شهروندان خود را از حداقل حقوق انسانی محروم نموده تا ملت ایران از سر سجده در سجاده ، به قیام علیه قیامت تمایل پیدا کند .
این روزها فاجعه انسانی در غزه بیداد می کند اما چگونه می توان یکی از دو طرف را محق دانست وقتی مرزی برای تفکیک باقی نمانده .
قصه اسراییل و فلسطین ، غصه ای ست بر دلهایی که خواهان صلح و عدالتند . کدام حق و کدام باطل را می توان در این سلطه جویی و وام خواهی یافت .
متاسفانه ما در جهان سیاست با دو دنیای کاملا متفاوت رودر روییم ، دنیای حقیقت و دنیای واقعیت .
هرچند هردو عنوان شیرین است اما بستر آنها فاصله ای بعید با هم دارد تا آنجا که نمی توان یکی را در دیگری دخیل دانست یا موثر پنداشت.
در دنیای حقیقت ، اسراییل پس از جنگ جهانی دوم و با فشار دولتهای غالب بوجود آمد تا بنوعی جبران مافات کنند و رضایت قدرتمندان یهودی را جلب نمایند .
در این بستر (حقیقت ) ، فلسطینیان همگام با دول غالب و همراه با یهودیان ، وطن خود را گام به گام تسلیم خواست آنها نمودند ، هرچند از دیدگاه تئوریها و قوانین بین المللی ، غصب سرزمین فلسطینیان ، موجه نبوده و نیست اما قوانین بازیچه دست قانونگذارانی بوده و هست که میبایست مجری آنها باشند .
از جهت حقیقت جویی ، نمی توان حقوق ملت فلسطین را منکر شد ، اما دنیای حقیقت ، دنیایی ست که شخص در خلوت خود می بایست دنبال کند و اجازه ندارد آنرا در منافع ملی خود دخالت دهد.
این امر آنگاه آشکار و عیان میگردد که امروز می بینیم ایران با شعار های مسئولین نابخرد حاکم ، تاوان منافع کسانی را می دهد که هیچگاه برای مردم ایران منفعتی نداشته و هرچه بوده زیان اندر زیان بوده اند.
هنوز غارت یاسر عرفات در اوایل انقلاب را فراموش نکرده ایم که چون پای ایستادگی به میان آمد ، مال ملت ایران را خورد و جانب صدام گرفت !
امروز هم حسن نصراله حقوق به ریال میگیرد و مبلغ منافع عربهاست حتی به قیمت زیر پا گذاشتن منافع ملی ما و انکار حقیقت ، خبرگزاری حزب اله که با پول ایرانی اما مدیریت حزب اله اداره می شود ، خلیج همیشه فارس را با عنوانی عرب پسند عنوان می نماید !
نفع حکومت ایران در حمایت از فلسطینیان و حزب اله ، تنها متشنج نگهداشتن منطقه است برای پیشبرد اهداف خود و الا خود نیز بخوبی واقفند که حتی تامین مخارج فلسطینیان و عربهای لبنانی ، تضمینی بر حمایت آنها نیست .
در دنیای واقعیت ، با جهانی روبرو هستیم که کنش و واکنش ها در آن هویداست و هر عملی تاثیری مستقیم بر منافع ملی ما دارد .
در این دنیا (ی واقعیت ها ) عقل و وجدان حکم می کند مسئولین در درجه نخست ، به منافع ملت خود فکر کنند و هرگز برای خواست دیگران ، کشور و مردم خود را به مخاطره نیندازند .
با توجه به حضور بیش از 250 هزار ایرانی و ایرانی زاده در اسراییل و نیز پیوند های عمیق فرهنگی و تاریخی ، ایران می تواند با جلب حمایت اسراییل ، امنیت خود را در منطقه تامین نماید .
هشدارهای هر ازگاه حکام عرب مبنی بر غاصب و متجاوز بودن پارسیان و میل به کوتاه کردن دست ایرانیان از سرزمینها فارس را باید جدی گرفت . تمایل امروزی کشورهای عربی به نزدیکی با اسراییل ، نه تنها بجهت قبول قدرتمندی این کشور که بدلیل برنامه های آتی آنهاست برای رو در رویی با ایرانی که تنها تر از همیشه ، لقمه ای چرب به شمار می رود .
تاکید من بر وجود دنیای حقیقت و دنیای واقعیت از این جنبه است که ما باید واقعیتها را درک کنیم ، اسراییل مورد حمایت جهان غالب است و تصور خدشه براو وارد کردن ، حتی به ذهن بیمارگونه امثال خامنه ای و احمدی نژاد نیز خطور نمی کند .
آنچه حکومت دینی ایران از شعارهای بی ملاحظه و خصم برانگیز خود در نظر دارد، ابزاری ست برای توجیه سیاستهای سرکوبگرانه داخلی و تشنج آفرینی در منطقه .
پیش از اینها هم بوده اند کسانی که رویای رهبری جهان اسلام را با شعار نابودی اسراییل دنبال کرده اند ، افرادی همچون ناصر و صدام .
اما غزه !
متاسفانه بدلیل تندرویهایی که از هردوسو اعمال میشود ، مرزهای تفکیک محو شده ، امروز چگونه می توان در غزه جانب اسراییل یا فلسطینیان را گرفت ؟
اسراییل آنچنان بی محابا بر زن و کودک فلسطینیان می تازد که حتی دل مردم خود را به درد آورده و فلسطینیانی که دلخوش کرده اند به پرتاب موشکهایی که هنوز شمار قربانیان (بی گناه ) آن از تعداد انگشتان دو دست تجاوز نکرده !
آیا حماس نمی داند با پرتاب این موشکها و به فرض کشته شدن ده یا بیست غیر نظامی و مردم عادی ( و کودکان ) خدشه ای بر اقتدار اسراییل وارد نمی آید ؟
نیک میداند ، اما دنیای سیاست ، دنیای وحشتناکی ست ، برای آنکه سوار بر موج احساسات مردم شوند ، لازم است تا بنوعی بکشند و (از مردم عادی) کشته دهند !
با تمام هزینه های گزافی که متاسفانه مردم ( و بویژه کودکان ) پرداخت می کنند ، شاید با برچیده شدن بساط حماس از نوار غزه ، ادعاهای مسئولین ایرانی رنگ ببازد ، هرچند این از خدا و خلق خود بی خبران ، پر رو تر از آنی هستند که سیلی خصم را ، نزد ملت ، به نوازش و تسلیم تعبیر نکنند .

کاش اسراییل فقط و فقط این حقیقت را می پذیرفت :
هیچکس تروریست به دنیا نمی آید ، آنکه خود را به برج وباروی دیگران میکوبد تا با فدا کردن جان خود ، خسارتی هرچند ناچیز را به دشمنش وارد کند ، انگیزه ای قوی بر توجیه عملش داشته ، این انگیزه را شما در دوران کودکی به او داده اید .
کودکانی که در غزه و لبنان شاهد جان دادن عزیزانشان هستند ، هیچ نمی جویند مگر فرصتی برای انتقام .
از کودکی که سقف خانه بر سرش می ریزد و ناله مادر را تا لحظه جان دادن می شنود ، چه انتظاری دارید ؟ پایبندی به قوانین بین المللی و تامین آسایش و صلح آنانی که وی قاتلین خانواده خود می پندارد ؟

جمعه، دی ۱۳، ۱۳۸۷

حمله حمله حمله ، رزمنده کوبنده !

گویا در ایران قانونی نیست مگر قوانین فی البداهه که اعتباری یکبار مصرف دارند.
مگر در این مملکت نیروی پلیس برای اجرای قوانین مسجد(مجلس) شورای اسلامی نیست که هر نوجوانی به خود حق میدهد قوانین را به سبک خود اجرا نماید ؟
با حمایتی که ولی فقیه از این جماعت آشوب طلب می کند، بهتر است از این پس ، نیروی پلیس فقط و فقط به سرکوب بدحجابان و اقامه نماز جماعت با دستگیر شدگان (ملبس به بی لباسی !) بپردازد .
نظام جمهوری اسلامی یعنی ، نظام بی قیدی و آشوب طلبی ، باور ندارید ؟
خودتان ببینید چه اهرمهایی مامور دیکته کردن نظرات صاحب منصبان هستند :
1. حمله دانشجویان ایرانی به باغ تابستانی سفارت بریتانیا در تهران .
2. گروهی از دانشجویان بسیجی با تجمع مقابل منزل شیرین عبادی، تابلوی وکالت این فعال حقوق بشر را پایین کشیده و تخریب کردند.
3. حمله آتشين هزاران دانشجو به سفارت دانمارك در تهران .
4.
حمله به سفارت خانه هاي عربستان و مصر‏.
5. اولتيماتوم 48 ساعته بسیج دانشجویان ایران به سفير اردن در تهران براي ترك خاك ایران .


Free counter and web stats