۱۴ سال قبل
چهارشنبه، خرداد ۲۹، ۱۳۹۲
شنبه، خرداد ۲۵، ۱۳۹۲
من رای ندادم اما به ضرورت حمایت از رای مردم اعتقاد دارم
من رای ندادم ، پشیمان هم نیستم . راه علاج مشکلات ایران و ایرانیان ، اصلاحات نیست ، تغییر حکومت ست .
من رای ندادم چون تا زمانی که رهبری زمام امور را در دست دارد ، روحانی و جلیلی و قالیباف فرق چندانی با هم ندارند ( در سیاست داخلی ) .
من رای ندادم چرا که هنوز نتوانستم سخنان آتشین روحانی مبنی بر ضرورت سرکوب مردم معترض به کودتای 88 را فراموش کنم .
به اعتقاد من ، قبول انتخاب روحانی ( به فرض قطعیت ) از سوی حکومت ، تنها مصرف خارجی دارد برای کاهش احتمال حمله نظامی و شاید کم شدن تحریم ها تا رژیم بتواند نفسی بکشد و پایدار بماند.
تا زمانی که خامنه ای تمامی مجاری و مناصب قدرت را در اختیار دارد ، تا زمانی که فرماندهان سپاه اعمال قدرت می کنند و تمام شریان اقتصادی را به سوی جیب خود سرازیر کرده اند ، رییس جمهور چه روحانی باشد و چه خاتمی ، همان آبدارچی ست که خاتمی بدان اعتراف کرده بود.
اما:
همانطور که در سال 88 همه ایرانیان در سراسر جهان از جنبش سبز مردم حمایت کردند تا خواسته ها و فریادشان بگوش جهانیان رسد ، امروز هم موظف هستیم به خواست ملتمان احترام گذاریم و از رای آنها حمایت کنیم .
نقد خود را ادامه می دهیم ، حکومت را در همه ابعاد به چالش می کشیم اما هرگز و هرگز اجازه نداریم به خواست و رای مردم اهانت کنیم.
متاسفانه برخی سایتها و بعضی شخصیت ها بدون درنظر گرفتن ضرورت تحمل تقابل آرا ، چنان بر شرکت کنندگان در انتخابات می تازند که گویی هرکه برخلاف تدبیر آنان عمل کند ، جرمی سنگین مرتکب شده !
من هم مطمئن هستم تغییر کلی در سیاست های داخلی جمهوری اسلامی شکل نخواهد گرفت . می دانم این حکومت بنیانش بر دیکتاتوری مذهبی استوار ست و هرگز نمی توان از این رژیم توقع اعطای آزادی به شهروندانش را داشت .
اما تصور میکنم امروز فرصت مطلوبی در اختیار همه ما قرار گرفته .
اگر با وجود احمدی نژاد ، مردم زاویه نشین شده و میدانستند به هیچ شمرده شده اند ، امروز ( به فرض انتخاب روحانی ) اجازه دارند مطالبات خود را مطرح کنند . همین توقع یعنی حضور بیش از پیش مردم در صحنه .
درواقع تمام تلاش حکومت برای به زاویه بردن مردم و خاموش نمودن آنها پس از کودتای 88 ، امروز نقش بر آب شده . روحانی حتی خاتمی هم نیست اما مردم به همان دوران خاتمی بازگشته اند . دورانی که حضور خود را تاثیرگذار می دانستند .
تصور میکنم این بار حکومت نخواهد توانست با سرکوب مردم آنها را خاموش کند که اگر چنین اتفاقی بیفتد ( که لازمه آن خاموشی روحانی و ایستادن در مقابل ملت ست ) مردم از انتخابات هم رویگردان خواهند شد و به روش های دیگر فکر خواهند کرد . که همین هم قدمی به جلوست .
هرچند اعتقاد دارم روحانی برای مصرف خارجی بر سر کار آمده ، اما نشاط امروز جامعه را به فال نیک میگیرم و امیدوارم مردم عزیزمان به آنچه لایق آن هستند برسند.
جمعه، خرداد ۲۴، ۱۳۹۲
احضار رییس جمهور و کاندیداها به بیت رهبری
ساعاتی پیش از آغاز رای گیری ، رهبر معظم جمهوری اسلامی ، آقای احمدی نژاد و 6 نامزد انتخابات ریاست جمهوری را به بیت خود احضار نمود .
بنا به گزارش دفتر مقام معظم ، امام خامنه ای در ابتدا فرمودند:
شما آقایان را دعوت کردم بیایید چون من نمی دانم آیا باز هم می توانم برای انتخابات بعدی ریاست جمهوری با نامزدها دیدار کنم یا خیر ...
در این لحظه همه حضار به گریه افتادند با دست به پیشانی خود کوبیدند و گفتند :
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی ، حتی پس از جنتی ، خامنه ای را نگهدار ....که حضرت امام خامنه ای فروتنانه و متعجبانه فرمودند :
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی ، حتی پس از جنتی ، خامنه ای را نگهدار ....که حضرت امام خامنه ای فروتنانه و متعجبانه فرمودند :
آورین آورین اما من نگفتم که تا چهارسال دیگر نخواهم بود ، بلکه منظورم این بود که نمیدانم آیا تا 4 سال دیگر مقام و منصبی بنام ریاست جمهوری وجود خواهد داشت یا اینکه آنرا حذف خواهیم کرد .
میدانید که تمامی مقامات نزد ما عندالمطالبه ست .
حال که شما اینجا هستید باید بگویم مبادا هنوز رای گیری تمام نشده و ما اعلام کردیم فلانی همه آرا را بدست آورده اعتراض کنید ، خیر باید همه شما تمکین کنید به همان یک رایی که من دارم.
تمام افراد حاضر قسم خوردند که چنین کنند.
سپس ولی امر مسلمین فرمود :
آورین آورین ، امروز شما فرصت دارید هرچه می خواهد دل تنگتان بگویید به شرطی که دشمن را شاد نکنید.
ابتدا آقای احمدی نژاد ، رییس جمهور ، میکروفون بدست گرفت و گفت :
دیدی که آخر آمد روز جدایی
سفر بخیر عزیزم خدا نگهدار
رهبر معظم در پاسخ فرمودند :
آورین ،آورین
ای که رفته با خود دلی شکسته بردی
اینچنین به توفان تن مرا سپردی
ای که مهر باطل زدی به دفتر من
بعد تو نیامد چه ها که بر سر من
سپس آقای جلیلی گفت :
مرا که با تو شادم پریشان مکن
بیا و سیل اشکم به دامان مکن
من عاشقم ، به پای این پیمان
اگر ندادم جان ، مرا رها کن ، مرا رها کن
امام خامنه ای در پاسخ فرمود :
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا
نوشدارویی و بعد مرگ سهراب آمدی
سنگدل این زودتر می خواستی ، حالا چرا
آقای غرضی نفر بعدی بود :
مو کز سوته دلانم چون ننالم
مو کز بی حاصلانم چون ننالم
امام خامنه ای :
من مست و تو دیوانه ،
ما را که برد خانه
صد بار تو را گفتم
کم خور دو سه پیمانه
آقای روحانی یادی از نامزد مستعفی کرد و گفت :
جای آقای عارف خالی
ولی فقیه تبسمی نمودند و گفتند :
احمقان سرور شدستند و ز بیم
عاقلان سرها کشیده در گلیم
در این هنگام آقای ولایتی سر بر گوش مقام معظم برده و با معظم له صحبتی خصوصی کردند .
بعد آقای ولایتی ما حصل این گفتگو را برای دیگران شرح دادند که دیروز خدمت ایشان رسیدم و دیدم تنها و بدون من در بر منقل نشسته اند و حال خوشی ندارند ، لذا مزاحم خماری ایشان نشدم و امروز از دیروز پرسیدم که :
گفتم به کنج خلوت تنها چرا نشستی
گفتا حال خمارم با این سخن شکستی (1)
گفتم که غم گسارم ، قصد جفا ندارم
گفتا نگفته پیداست بس چاپلوس تو هستی
آقای قالیباف با حمله ای گازانبری میکروفون از دست دکتر ولایتی ربود گفت : ( با لهجه مشهدی )
وقتي ميام ب پیشت عــقده دِل وا مُكُنم
خودومه يواشكي چُخــــــــتِ دلت جا مُكُنم
تويَم از روي كرم به حرف مــوُ گوش مُكُني
گاهي وقتا كه ميام با ديدَنُم جــــــــوش مُكُني
مو همش با گريه خودــمهِ بِره تو لوس مُكُنُم
از عصاي تا به خایه ،همه را بوس مُكُنُم (2)
مقام معظم رهبری پاسخ دادند :
یَره گه کار مو و تو دِره بالا می گیره
ذره ذره دِره عِشقِت تو دلُم جا می گیره
روز اول به خودم گفتُم ایی یَم مِثلِ بَقی
حالا کم کم می بینُم کار دِره بالا می گیره
حالا کم کم می بینُم کار دِره بالا می گیره
پیری و معرکه گیری که مِگَن حال مُویه
دِرَه کم کم تو کتاب صِفحۀ هشتاد می گیره(5)
دِرَه کم کم تو کتاب صِفحۀ هشتاد می گیره(5)
آقای روحانی از فرصت استفاده کرد و یادی از یارو ( هاشمی رفسنجانی ) نمود که با پاسخ قاطع مقام امامت و ولایت روبرو شد :
هرکسی را که بخت برگردد
اسب او در طویله خر گردد
نفر بعدی آقای محسن رضایی بود که بدلیل شرح مسایل ناموسی از ذکر همه آن معذوریم.
آقای رضایی ابتدا به مسایل ناموسی خود و شهادت فرزندان یارانش اشاره نمود.
مقام عظمای ولایت فرمودند :
هیچ آداب و ترتیبی مجوی
هرچه می خواهد دل تنگت بگوی
سپس آقای رضایی چشم ها را بست و گفت :
تو کجایی تا شوم من چاکرت
چارقت دوزم کنم شانه سرت
ای فدای تو همه بزهای من
ای بیادت هی و هی و هی های من
حضرت امام خامنه ای که تحت تاثیر ناله های ایشان قرار گرفته بوند پاسخ دادند :
آورین محسن ، آورین
یا مکن با پیلبانان دوستی
یا بنا کن خانه ای درخور پیل
بیچاره کسی که گرفتار عقل شد
خوشبخت آنکه کره خر آمد الاغ رفت
گر تو خری ، تو را ز خری هچ کم نیست
در این خریت نمره ات باشد بیست
آقای رضایی ابتدا به مسایل ناموسی خود و شهادت فرزندان یارانش اشاره نمود.
مقام عظمای ولایت فرمودند :
هیچ آداب و ترتیبی مجوی
هرچه می خواهد دل تنگت بگوی
سپس آقای رضایی چشم ها را بست و گفت :
تو کجایی تا شوم من چاکرت
چارقت دوزم کنم شانه سرت
ای فدای تو همه بزهای من
ای بیادت هی و هی و هی های من
حضرت امام خامنه ای که تحت تاثیر ناله های ایشان قرار گرفته بوند پاسخ دادند :
آورین محسن ، آورین
یا مکن با پیلبانان دوستی
یا بنا کن خانه ای درخور پیل
بیچاره کسی که گرفتار عقل شد
خوشبخت آنکه کره خر آمد الاغ رفت
گر تو خری ، تو را ز خری هچ کم نیست
در این خریت نمره ات باشد بیست
حجة الاسلام روحانی بعنوان آخرین نفر چنین سخن آغاز کرد :
ای ولی راحت بخواب تا به قیامت
بچه گرگت عاقبت خوش تیپ در اومد
یاد از آن روزی که صندوق ور می داشتی
بچه گرگت عاقبت خوش تیپ در اومد
یاد از آن روزی که صندوق ور می داشتی
توی صندوق اسم محمود رو میذاشتی
ای ولی اسبت ترنگ قدت بلند تیرت خدنگه
ای ولی قربون قانونت که تو لوله تفنگه (3)
ای ولی اسبت ترنگ قدت بلند تیرت خدنگه
ای ولی قربون قانونت که تو لوله تفنگه (3)
حضرت امام خامنه ای با تبسم فرمودند :
این دفعه جدی جدی آورین آورین ، پاسخ شما چنین ست :
وقتی میگند به آدم ، دنیا فقط دو روزه
آدم دلش می سوزه ، ای حسن ، ای حسن ای حسن وای ی ی
آدم که به گذشته یه لحظه چشم می دوزه
بیشتر دلش می سوزه ، ای حسن ای سحن ای حسن وای ی ی
محمود وفا نداره ، چشمش حیا نداره
هیچکس وفا نداره ای حسن ای حسن ای حسن وای ی ی
دلی می خواد از آهن ، هر کی می خواد مث من
اینقدر دووم بیاره ای حسن ای حسن ای حسن وای ی ی
رهبر وقتی جوونه ، کبکش خروس می خونه ای حسن ای حسن ای حسن وای ی ی
اما بعداز رای گیری ، بی یار و بی نشونه
آدم تنها می مونه ای حسن ای حسن ای حسن وای ی ی (4)
در پایان ولی امر مسلمین وعده دادند تا یک رای خود را هرچه زودتر به صندوق بیندازند تا مردم و نامزدها بیش از این معطل و منتظر نتیجه انتخابات نمانند .
بیت مقام معظم رهبری
_________________
1. شعر از شاهد تبریزی ست که بجای " دل سکوتم " حال خمارم نوشتم تا به موضوع ربط پیدا کند
2.از وبلاگ طنز نوشته های پلخون با اندکی دخل و تصرف !
3.ترانه داش غلام ( عارف ) ، با دخل و تصرف بسیار !
4. ترانه فیلم داش غلام با دخل و تصرف !
5. منبع را می توانید اینجا پیدا کنید .
پنجشنبه، خرداد ۲۳، ۱۳۹۲
تاثیر رای من و تو ، سخنی با اصلاح طلبان
بحث تحریم یا شرکت در انتخابات به داغ ترین موضوع امروز جامعه ایران تبدیل شده ، باتوجه به رویدادهای سال 88 ، چه عاملی باعث شده تا هنوز میل به شرکت در انتخابات نزد مردم دیده شود ؟
وقتی تحلیل منتقدان حکومت و دلایل آنها را برای شرکت در انتخابات می خوانم ، می بینم همه این تحلیل ها شبیه به هم ست ، همه آنها از وضعیت خطیر کشور سخن می گویند ، مشکلات مردم ، اندک امید به عدم مهندسی انتخابات توسط رهبری و احتمال برون رفت از بحران در صورت انتخاب فردی ( که ظاهرا خارج از باند قدرت ست ، مثل )روحانی و نهایتا اینکه در صورت دخالت باند قدرت و انتخاب فرد مورد نظر رهبر ، چیزی را از دست نداده ایم و در همین شرایط امروز باقی می مانیم .
من موافق نظر این دوستان در مورد شرایط بحرانی و وضعیت اسفبار جامعه امروز ایرانم . فشار بر مردم چنان سنگین شده که مردم همچون غریق به پر کاهی امید می بندند .
تهدیدها از مرز تهدید و تحدید فراتر رفته و احتمال بروز اقدام عملی و تهاجم نظامی پررنگ تر از سابق شده .
تا اینجا ( در توصیف شرایط ) هیچ اختلافی بین تحریم کنندگان و منتقدان خواهان حضور در انتخابات نیست اما :
کدام نشانه باعث شده تا عزیزان حامی شرکت در انتخابات تصور کنند خامنه ای از گذشته درس آموخته و پس از 4 سال هولناکی که هزینه ای بس گزاف برای تسلط بر همه مجاری و مناصب پرداخته ،شاید امروز به این نتیجه رسیده باشد که باید به رای مردم احترام گذارد ؟
حذف رفسنجانی ، بزرگترین و مهمترین پیام خامنه ای برای منتقدان خود بود تا به صراحت بگوید قدمی عقب نخواهد نشست .
خامنه ای از همین حالا خیز برداشته تا پس از انتخابات گرد وخاک کند ، در دیدار با آنچه سایتش " جمعی از اقشار مردم " خوانده به مواردی اشاره نموده که هر بیننده و شنونده بی غرضی ، خشم اواز انتقادات و نیاز مبرمش به حضور مردم پای صندوق ها را متوجه می شود :
" من درباره بعضی
حرفهایی که در مناظره ها زده شد، حقایق و مطالبی دارم که انشاءالله بعد از
انتخابات بیان خواهم کرد"
" درباره رای دادن ، ممکن ست بعضی به دلیلی نخواهند از نظام اسلامی حمایت کنند اما از کشورشان که می خواهند حمایت کنند ، همه باید بیایند "
یادمان نرفته پس از انتخابات سال 88 ، ولی فقیه با اتکا به حضور میلیونی مردم ( که آن را نشانه حمایت مردم از نظام و تبعیت از خود قلمداد کرد ) در همان خیابانهای رای گیری ، همان مردم را زیر ماشین ها له کرد و باقی را به زندان ها فرستاد .
در واقع همانطور که با قسمت ابتدایی تحلیل دوستان ( اصلاح طلب ) موافقم اما دلخوشی آنها به تغییر دید خامنه ای و عدم احتمال دخالت او در انتخابات را بسیار سطحی و دور از واقعیت های امروز حکومت می دانم .
خامنه ای ( بخوانید باند قدرت ) پس از پرداخت هزینه گزاف این 4 ساله و بدست گرفتن همه ارکان حکومتی و منابع پرسود اقتصادی ، هرگز قدمی پس نمی رود ، طبیعت همه دیکتاتورها ( و باند پشت پرده ) زیاده خواهی ست ، آنها تا روز و لحظه آخر باور نمی کنند که به پرتگاه رسیده اند .
قسمت دیگر تحلیل دوستان ، از امید به تغییر شرایط در صورت انتخاب فردی میانه رو ( مثل روحانی ) ست .
این دوستان کاش اشارتی میکردند که استدلال آنها بر کدام بند و ماده قانونی یا شواهد و نشانه ها استوار ست .
کدام ماده یا پاراگراف قانون اساسی به رییس جمهور اجازه مانوور میدهد . حتی اگر دوستان به دوران خاتمی اشاره کنند ( که جهان از در دوستی با ایران سخن می گفت ) باید گفت در آنزمان ( هرچند خود خاتمی خود را آبدارچی نامیده بود اما ) خامنه ای و باند قدرت تا بدین حد بی پروا و بی شرم در امور دخالت نمی کرد .
رییس جمهور ( با توجه به مفاد قانونی ) ، بدون اجازه رهبری مجاز به انتصاب یا عزل وزیر خود نیست ، چه رسد به تصمیمات کلان مملکتی ( هنوز از یاد نبرده ایم خانه نشینی احمدی نژاد بدلیل دخالت رهبری در عزل و نصب وزیر اطلاعات ، تازه او احمدی نژادی بود که به ملیجک رهبری شهره بود !) .
اما می بینیم که اصلاح طلبان در تحلیل های خود پس از شرح بسیار و پرسوز و گداز وضعیت خطیر به کوتاهی و در یک جمله اشاره می کنند که اگر رهبری و نیروهای امنیتی دخالت نکنند ، چنین و چنان خواهد شد .
آنچه در هیچکدام از تحلیل های اصلاح طلبان ( گویا تعمدا ) بدان اشاره ای نشده ، برخورد حکومت و باند قدرت از فردای انتخابات ست . مطابق معمول ، خامنه ای حضور مردم را نشانه حمایت و تبعیت مطلق مردم از خود می خواند تا همان مردم را مورد تعدی قرار دهد.
خامنه ای حضور مردم را نشانه حمایت آنها از نظام قلمداد می کند تا باز هم بر سیاستهای تنش آفرین پافشاری کند و جهان را بر تحریم و تهدید بیشتر علیه همین مردم ، مجاب سازد.
خامنه ای( بخوانید باند قدرت ) تنها نیاز به حضور مردم پای صندوق ها دارد ونه رای آنهاکه از هم اکنون سایتهای وابسته به اطلاعات میزان مشارکت و فرد منتخب را اعلام کرده اند ( خبرگزاری فارس نیوز ) .
چگونه ست که این عزیزان دلسوخته ملک و مملکت که برای نجات مردم و کشور دم از شرکت گسترده در انتخابات می زنند هنوز به آزمودن آزموده ابرام دارند ؟
باور کنیم که پس از سال 88 دیگر شرمی برای حکومت باقی نمانده ، آنها نیاز دارند تا تعداد بیشتری پای صندوق ها بروند تا همان صندوق ها را بر سر رای دهندگان بکوبند ، آیا باور این مطلب پس از سالها آزمون و خطا هنوز دشوار ست ؟
آخوندها تا نوک تیز سرنیزه را بر گلو احساس نکنند از رجزخوانی دست نمی کشند ، با عدم حضور مردم ، حکومت احساس خطر خواهد کرد، بی شرمی آنان در آمار آفرینی نباید باعث شود تا ما به همان مسیری رویم که مطابق ذوق و صلاح آنهاست .
چهارشنبه، خرداد ۲۲، ۱۳۹۲
نامه ای به هاشمی رفسنجانی
جناب آقای هاشمی رفسنجانی
امروز خبر تلخ رد صلاحیت حضرتعالی را شنیدم ، آنهم بدلیل کهولت سن !
برای من جالب ست کسانی که کهولت سن را بعنوان مانعی برای مسئولیت پذیری می دانند ، مسن تر از شما هستند و در مقامی که بواقع حساسیت بسیاری دارد.
روایت ست که " فی الکهولت السنینه ، ضرب یدک علی الجبینه "
یعنی وقتی سنت بالا رفت ، با مشت بزن به پیشانی !
اما مسئله این ست که در دوران کهولت نه حالی برای مشت زدن باقی ست و نه قوتی برای تحمل درد .
اگر حقیقتا شورای محترم نگهبان به چنین دیدگاهی اعتقاد دارد ، کاش از خود شروع می کرد که فی نفسه از مهمترین دغدغه های امروز ملت ست .
در تماس تلفنی که با شما داشتم گله کردید که قبلا از مقام معظم رهبری کسب اجازه نموده بودید و توقع چنین برخوردی را نداشتید .
" اگر با من نبودش هیچ میلی ___ چرا ظرف مرا بشکست لیلی "
خدمت حضرتعالی عرض نمودم که برای منهم کمی عجیب ست ، در نظامی که نظر رهبری بر هر دیدگاه و اعتقادی غالب ست ، رای شورای نگهبان بمنزله رد نظر رهبری ست و العیاذبالله این نمونه بارز کفر قلمداد می شود که کسی با نظر رهبری به جدال برخیزد.
البته آقای جنتی برایم پیغام فرستاد که ولایت عظما قصد مزاح با این یارو ( حضرتعالی ) را داشته که همین عنایت هم باید برایش افتخار باشد.
امروز خواستم برای شما فالی بگیرم تا علت چنین اهانتی را بیابم ، از شما چه پنهان هرچه گشتم دیوان حافظ یا کتاب شعر دیگری نیافتم ، ناچار سراغ کتاب درسی بچه ها رفتم و نیت نموده و آنرا باز کردم .
دیدم سروته ست که گویای وضعیت امروز حکومت ست.
اما پس از چرخاندن کتاب از قضا بیتی آمد که پاسخ رفتار امروز مسئولان نظام با شماست .
با شمایی که به گفته حضرت امام خمینی بدنه انقلاب و معمار جمهوری اسلامی بوده و هستید .
آن بیت چنین بود :
چون نیک نظر کرد ، پرخویش در آن دید
گفتا ز که نالیم که از ماست که بر ماست
حتما بیاد می آورید اولین انتخابات ریاست جمهوی را ، که شما و دوستانتان و صد البته حضرت امام خمینی به بهانه اینکه فقط کسانی می توانند کاندید شوند که به قانون اساسی رای داده باشند مانع ازشرکت برخی در انتخابات شدید.
در انتخابات اولین دوره مجلس هم ، بدعتی دیگر بنا نهادید ، دو مرحله ای کردن انتخابات تا تنها کسانی وارد مجلس شوند که مورد نظر اکثریت ( 50درصد بعلاوه یک ! ) باشند .
که این ناقض مفهوم و دلیل وجودی مجلس ( پارلمان ) ست که در آن باید همهمردم ، اعم از اقلیت و اکثریت ، نماینده داشته باشند تا آن مجلس نماینده همه ملت باشد .
و بر همین روال تلاش نمودید تا قدرت فقط در انحصار شما و دوستانتان باقی بماند . دوستانی که امروز قرعه بنام شما زده اند تا همچون شما ، بجای بسط دایره اتحاد ، بساط یکی دیگر را به بیرون بریزند .
امروز خبر تلخ رد صلاحیت حضرتعالی را شنیدم ، آنهم بدلیل کهولت سن !
برای من جالب ست کسانی که کهولت سن را بعنوان مانعی برای مسئولیت پذیری می دانند ، مسن تر از شما هستند و در مقامی که بواقع حساسیت بسیاری دارد.
روایت ست که " فی الکهولت السنینه ، ضرب یدک علی الجبینه "
یعنی وقتی سنت بالا رفت ، با مشت بزن به پیشانی !
اما مسئله این ست که در دوران کهولت نه حالی برای مشت زدن باقی ست و نه قوتی برای تحمل درد .
اگر حقیقتا شورای محترم نگهبان به چنین دیدگاهی اعتقاد دارد ، کاش از خود شروع می کرد که فی نفسه از مهمترین دغدغه های امروز ملت ست .
در تماس تلفنی که با شما داشتم گله کردید که قبلا از مقام معظم رهبری کسب اجازه نموده بودید و توقع چنین برخوردی را نداشتید .
" اگر با من نبودش هیچ میلی ___ چرا ظرف مرا بشکست لیلی "
خدمت حضرتعالی عرض نمودم که برای منهم کمی عجیب ست ، در نظامی که نظر رهبری بر هر دیدگاه و اعتقادی غالب ست ، رای شورای نگهبان بمنزله رد نظر رهبری ست و العیاذبالله این نمونه بارز کفر قلمداد می شود که کسی با نظر رهبری به جدال برخیزد.
البته آقای جنتی برایم پیغام فرستاد که ولایت عظما قصد مزاح با این یارو ( حضرتعالی ) را داشته که همین عنایت هم باید برایش افتخار باشد.
امروز خواستم برای شما فالی بگیرم تا علت چنین اهانتی را بیابم ، از شما چه پنهان هرچه گشتم دیوان حافظ یا کتاب شعر دیگری نیافتم ، ناچار سراغ کتاب درسی بچه ها رفتم و نیت نموده و آنرا باز کردم .
دیدم سروته ست که گویای وضعیت امروز حکومت ست.
اما پس از چرخاندن کتاب از قضا بیتی آمد که پاسخ رفتار امروز مسئولان نظام با شماست .
با شمایی که به گفته حضرت امام خمینی بدنه انقلاب و معمار جمهوری اسلامی بوده و هستید .
آن بیت چنین بود :
چون نیک نظر کرد ، پرخویش در آن دید
گفتا ز که نالیم که از ماست که بر ماست
حتما بیاد می آورید اولین انتخابات ریاست جمهوی را ، که شما و دوستانتان و صد البته حضرت امام خمینی به بهانه اینکه فقط کسانی می توانند کاندید شوند که به قانون اساسی رای داده باشند مانع ازشرکت برخی در انتخابات شدید.
در انتخابات اولین دوره مجلس هم ، بدعتی دیگر بنا نهادید ، دو مرحله ای کردن انتخابات تا تنها کسانی وارد مجلس شوند که مورد نظر اکثریت ( 50درصد بعلاوه یک ! ) باشند .
که این ناقض مفهوم و دلیل وجودی مجلس ( پارلمان ) ست که در آن باید همهمردم ، اعم از اقلیت و اکثریت ، نماینده داشته باشند تا آن مجلس نماینده همه ملت باشد .
و بر همین روال تلاش نمودید تا قدرت فقط در انحصار شما و دوستانتان باقی بماند . دوستانی که امروز قرعه بنام شما زده اند تا همچون شما ، بجای بسط دایره اتحاد ، بساط یکی دیگر را به بیرون بریزند .
سهشنبه، خرداد ۲۱، ۱۳۹۲
همه با هم بسوی انتخابات اما : در انتخابات تعیین نوع حکومت شرکت کنیم !
همه ما وظیفه داریم در انتخاباتی که در پیش روست شرکت کنیم ، البته نه انتخابات تعیین ریاست جمهوری ، بلکه انتخابات تعیین نوع حکومت !
همه کسانی که از این وضعیت به تنگ آمده اند ، همه کسانی که از تهدیدها و تحریم ها وحشت دارند ، همه ایرانیان خواستار دموکراسی ... پیش بسوی انتخابات !
شرکت در انتخابات ریاست جمهوری بمنزله تایید نظام جمهوری اسلامی ست و عدم شرکت در این انتخابات یعنی " نه " به جمهوری اسلامی!
پس در حقیقت با تحریم انتخابات ، در انتخاباتی بمراتب مهمتر شرکت کرده ایم و به جمهوری اسلامی " نه " گفته ایم.
به هیچکدام از کاندیداها و شعارهایشان دل نبندید که احمدی نژاد بسیار بهتر از اینها را می گفت.
رفسنجانی که هر حرکت خود را منوط به تایید مقام معظم رهبری می دانست ، رد صلاحیت شد ، بدانید که حکومت حتی روحانی را به اندازه رفسنجانی ( همیشه تسلیم ) خطرناک نمی بیند .
همه با هم بسوی انتخابات : " نه " به جهموری اسلامی!
بررسی احتمالات در مسیر صعود به جام جهانی
تنها یک گام تا جام جهانی فاصله داریم اما از هم اکنون می توانیم خود را در برزیل ببینیم !
اما توجه به احتمالات و آمار می تواند تصویری واقعی تر از آنچه هست بدست دهد:
اما توجه به احتمالات و آمار می تواند تصویری واقعی تر از آنچه هست بدست دهد:
ایران در بازی آخر خود میهمان کره جنوبی ست ، تیمی که در دو مرحله قبلی ، تمامی بازیهای خانگی را برنده شده !
کره طی دو مرحله توانسته از 6 بازی خانگی خود تمامی 18 امتیاز را کسب کند ، 16 گلزده و تنها 2 گلخورده !
آماری که لرزه بر اندام هر تیمی می اندازد.
چنانچه مرحله مقدماتی را نادیده بگیریم ( بدلیل حضور تیم های ضعیفی مثل اندونزی ، تاجیکستان ، تایلند و امارات)، کره در این مرحله ، از 3 بازی خانگی 3خود برد کسب نموده ، 6 گلزده و تنها یک گلخورده .
در 4بازی خارج از خانه ، یک برد داشته ، دو تساوی و یک باخت ، 7 گلزده و 4 گلخورده !
بعبارت دیگر :
1. کره تیمی ست که در خانه بسیار خطرناک ست و به هیچ تیمی باج نمی دهد
2. خط حمله کره بجز یک بازی ( در تهران و مقابل ایران ) در تمامی بازیها گلزده ، حتی در مجموع بازیهای خارج از خانه که تنها یک برد داشته ، 7 گل به ثمر رسانده
و این تیمی ست که قرار ست با ایرانی بازی کند که دروازه بان اصلی خود را بهمراه ندارد !
تنها نکته مثبت در بازی مقابل کره ، نیاز کره به یک امتیاز برای صدرنشینی گروه و صعود مستقیم به جام جهانی ست . کره حتی در صورت شکست در مقابل ایران و پیروزی ازبکستان در برابر قطر ، باز هم به احتمال قریب به یقین ، مسافر جام جهانی ست چرا که بسیار بعید ست ازبکستان حتی در صورت برتری مقابل قطر بتواند از تفاضل گل کره پیشی گیرد ( البته در بحث احتمالات می توان فرض نمود ایران با 3 گل کره را می برد و ازبکستان هم با چهار گل قطر را در هم می شکند تا کره به مرحله پلی آف تبعید شود ، فرضی که حتی ذهن بدبین ترین هوادار کره را هم مغشوش نمی سازد ! )
ایران اما چهره ای نه چندان قدرتمند از خود نشان داده ، بدون در نظر گرفتن بازی مقابل لبنان ، آمار خط حمله ایران نومید کننده ست ، یک گل در هر دو بازی !
برتری قاطع ایران ، در خط دفاعی نمود پیدا می کند ، آنجایی که متاسفانه بهترین دروازه بان ایران و گلر اول تیم ملی ( که بسته بودن دروازه مدیون او و هماهنگی او با مدافعین بوده ) دیگر حضور ندارد و باید بدون رحمتی در بازی آخر مقابل بهترین خط حمله گروه قرار گیرد .
ایران در صورت پیروزی بر کره ، بعنوان تیم اول صعود می کند .
در صورت تساوی ، باید امیدوار باشیم تا ازبکها در برابر قطر نتوانند با اختلاف 4 گل به پیروزی رسند . قطری که در 7 بازی 8 گل خورده و اگر بازی مقابل کره را ( که 4بر1 واگذار نموده ) کنار بگذاریم ، در 6 بازی ، تنها 4 گل خورده .
و نکته مهم اینکه : ازبکها در خارج از خانه بهتر بازی می کنند تا در خانه !
ازبکها در این مرحله تا کنون 3 بار میزبان بوده اند که نتیجه آن یک برد ، یک تساوی و یک شکست بوده ، اما در 4 بازی خارج از خانه ، دو پیروزی ، یک تساوی و یک شکست داشته اند .
حتی در بازیهای مقدماتی ، ازبکها در هر 3 بازی خارج از خانه به برتری رسیده بودند ، در حالیکه در 3 بازی خانگی ، دو برد و یک مساوی عایدی آنها بوده .
نکته قوت برای ازبکها ، بی انگیزگی احتمالی بازیکنان قطر در بازی آخر خواهد بود . قطر هیچ شانسی حتی برای حضور در مرحله پلی آف هم ندارد ، از سوی دیگر کینه عربها با ایرانیان می تواند مزید بر علت شود تا شرافت ورزشی در این بازی نادیده گرفته شود.
اما از سوی دیگر هم می توان امیدوار بود قطر برای اعاده ی حیثیت به میدان رود چرا که میزبان جام جهانی خواهد بود و مسلما باید از تمام فرصت ها استفاده کند تا شایستگی خود را برای برگزاری این رویداد مهم اثبات نماید ( هرچند حتی با برتری مقابل ازبکها هم نمی توان این کشور را شایسته چنین تورنمنت مهمی دانست !) .
از همه آنچه گفته شد می توان نتیجه گرفت ، شانس ایران برای صعود مستقیم به جام جهانی تقریبا 50_50 ست با این تفاوت که صعود در دستان بازیکنان ماست و آنها می توانند بدون هراس از نتایج دیگران ، خود سرنوشت خود را رقم زنند ( در صورت پیروزی ).
با همه اینها ، به اعتقاد من ، ایران براحتی به جام جهانی صعود خواهد کرد چرا که حتی اگر از پس کره برنیاید و ازبکها قطر را پایمال کنند ، بازهم ایران شانس بسیار برای صعود به جام جهانی دارد چرا که در مرحله پلی آف باید به دیدار عمان یا اردنی رود که خط دفاعی آنها بمثابه میزبانانی هستند که مهاجمین میهمان را به سوی دروازه خودی هدایت و همراهی می کنند .و پس از عبور از این مرحله به دیدار تیم پنجم امریکای لاتین خواهند رفت که قاعدتا نباید سد محکمی در برابر ایران باشد ، مضافا اینکه ایران در بازیهای اخیر خود پیشرفتی چشمگیر و نمایشی بمراتب بهتر از گذشته ارایه داده .
تیم پنجم امریکای لاتین احتمالا یکی از تیمهای : پرو ، اروگوئه ، ونزوئلا ی شیلی خواهد بود .
تیم هایی که نباید تیم های ترسناکی باشند که اگر از اینها بترسیم ، همان بهتر که به جام جهانی نرویم که در صورت مقابله با تیم های مطرح جهان ، حتما غالب تهی خواهیم کرد !
بازیهای جام جهانی آلمان و شکست ایران در برابر مکزیک را فراموش کنیم ، اولا هیچکدام از تیمهای یادشده ( که فقط یکی از آنها حریف احتمالی ایران خواهد بود ) در حد و اندازه های مکزیک نیستند ، دوم اینکه ، ایران به نسبت سال 2006 از آمادگی بهتر و کادر فنی مجرب تری برخوردار ست .
هرچند آرزو می کنم تیم ملی فوتبال ایران بتواند مستقیما به جام جهانی صعود کند ( که این شایسته فوتبال ماست ) اما حضور در مرحله پلی آف هم نباید ما را بترساند و نومید کند .
امیدوارم با برگزاری انتخبات آتی ریاست جمهوری در ایران و روی کار آمدن رییس جمهور جدید و صد البته عقلانی شدن تصمیمات رهبری و قوه مجریه ، از فشار تحریم ها کاسته شود تا با درآمد زایی دولت ، بتوان پول لازم را به فوتبال تزریق نمود .
حضور بی خردان و کارنابلدان سیاسی در عرصه ورزش ( بویژه فوتبال ) و نیز بحران مالی ناشی از سیاست غلط جمهوری اسلامی بزرگترین خطری ست که فوتبال ملی و داخلی ما را تهدید می کند .
و الا اگر کار بدست کاردان باشد و سیاست دولت بر مملکت تاثیر سوء نگذارد ، جایگاه فوتبال ما همانی ست که تا قبل از انقلاب بود ، یک دهه بدون شکست در آسیا !
تنها نکته مثبت در بازی مقابل کره ، نیاز کره به یک امتیاز برای صدرنشینی گروه و صعود مستقیم به جام جهانی ست . کره حتی در صورت شکست در مقابل ایران و پیروزی ازبکستان در برابر قطر ، باز هم به احتمال قریب به یقین ، مسافر جام جهانی ست چرا که بسیار بعید ست ازبکستان حتی در صورت برتری مقابل قطر بتواند از تفاضل گل کره پیشی گیرد ( البته در بحث احتمالات می توان فرض نمود ایران با 3 گل کره را می برد و ازبکستان هم با چهار گل قطر را در هم می شکند تا کره به مرحله پلی آف تبعید شود ، فرضی که حتی ذهن بدبین ترین هوادار کره را هم مغشوش نمی سازد ! )
ایران اما چهره ای نه چندان قدرتمند از خود نشان داده ، بدون در نظر گرفتن بازی مقابل لبنان ، آمار خط حمله ایران نومید کننده ست ، یک گل در هر دو بازی !
برتری قاطع ایران ، در خط دفاعی نمود پیدا می کند ، آنجایی که متاسفانه بهترین دروازه بان ایران و گلر اول تیم ملی ( که بسته بودن دروازه مدیون او و هماهنگی او با مدافعین بوده ) دیگر حضور ندارد و باید بدون رحمتی در بازی آخر مقابل بهترین خط حمله گروه قرار گیرد .
ایران در صورت پیروزی بر کره ، بعنوان تیم اول صعود می کند .
در صورت تساوی ، باید امیدوار باشیم تا ازبکها در برابر قطر نتوانند با اختلاف 4 گل به پیروزی رسند . قطری که در 7 بازی 8 گل خورده و اگر بازی مقابل کره را ( که 4بر1 واگذار نموده ) کنار بگذاریم ، در 6 بازی ، تنها 4 گل خورده .
و نکته مهم اینکه : ازبکها در خارج از خانه بهتر بازی می کنند تا در خانه !
ازبکها در این مرحله تا کنون 3 بار میزبان بوده اند که نتیجه آن یک برد ، یک تساوی و یک شکست بوده ، اما در 4 بازی خارج از خانه ، دو پیروزی ، یک تساوی و یک شکست داشته اند .
حتی در بازیهای مقدماتی ، ازبکها در هر 3 بازی خارج از خانه به برتری رسیده بودند ، در حالیکه در 3 بازی خانگی ، دو برد و یک مساوی عایدی آنها بوده .
نکته قوت برای ازبکها ، بی انگیزگی احتمالی بازیکنان قطر در بازی آخر خواهد بود . قطر هیچ شانسی حتی برای حضور در مرحله پلی آف هم ندارد ، از سوی دیگر کینه عربها با ایرانیان می تواند مزید بر علت شود تا شرافت ورزشی در این بازی نادیده گرفته شود.
اما از سوی دیگر هم می توان امیدوار بود قطر برای اعاده ی حیثیت به میدان رود چرا که میزبان جام جهانی خواهد بود و مسلما باید از تمام فرصت ها استفاده کند تا شایستگی خود را برای برگزاری این رویداد مهم اثبات نماید ( هرچند حتی با برتری مقابل ازبکها هم نمی توان این کشور را شایسته چنین تورنمنت مهمی دانست !) .
از همه آنچه گفته شد می توان نتیجه گرفت ، شانس ایران برای صعود مستقیم به جام جهانی تقریبا 50_50 ست با این تفاوت که صعود در دستان بازیکنان ماست و آنها می توانند بدون هراس از نتایج دیگران ، خود سرنوشت خود را رقم زنند ( در صورت پیروزی ).
با همه اینها ، به اعتقاد من ، ایران براحتی به جام جهانی صعود خواهد کرد چرا که حتی اگر از پس کره برنیاید و ازبکها قطر را پایمال کنند ، بازهم ایران شانس بسیار برای صعود به جام جهانی دارد چرا که در مرحله پلی آف باید به دیدار عمان یا اردنی رود که خط دفاعی آنها بمثابه میزبانانی هستند که مهاجمین میهمان را به سوی دروازه خودی هدایت و همراهی می کنند .و پس از عبور از این مرحله به دیدار تیم پنجم امریکای لاتین خواهند رفت که قاعدتا نباید سد محکمی در برابر ایران باشد ، مضافا اینکه ایران در بازیهای اخیر خود پیشرفتی چشمگیر و نمایشی بمراتب بهتر از گذشته ارایه داده .
تیم پنجم امریکای لاتین احتمالا یکی از تیمهای : پرو ، اروگوئه ، ونزوئلا ی شیلی خواهد بود .
تیم هایی که نباید تیم های ترسناکی باشند که اگر از اینها بترسیم ، همان بهتر که به جام جهانی نرویم که در صورت مقابله با تیم های مطرح جهان ، حتما غالب تهی خواهیم کرد !
بازیهای جام جهانی آلمان و شکست ایران در برابر مکزیک را فراموش کنیم ، اولا هیچکدام از تیمهای یادشده ( که فقط یکی از آنها حریف احتمالی ایران خواهد بود ) در حد و اندازه های مکزیک نیستند ، دوم اینکه ، ایران به نسبت سال 2006 از آمادگی بهتر و کادر فنی مجرب تری برخوردار ست .
هرچند آرزو می کنم تیم ملی فوتبال ایران بتواند مستقیما به جام جهانی صعود کند ( که این شایسته فوتبال ماست ) اما حضور در مرحله پلی آف هم نباید ما را بترساند و نومید کند .
امیدوارم با برگزاری انتخبات آتی ریاست جمهوری در ایران و روی کار آمدن رییس جمهور جدید و صد البته عقلانی شدن تصمیمات رهبری و قوه مجریه ، از فشار تحریم ها کاسته شود تا با درآمد زایی دولت ، بتوان پول لازم را به فوتبال تزریق نمود .
حضور بی خردان و کارنابلدان سیاسی در عرصه ورزش ( بویژه فوتبال ) و نیز بحران مالی ناشی از سیاست غلط جمهوری اسلامی بزرگترین خطری ست که فوتبال ملی و داخلی ما را تهدید می کند .
و الا اگر کار بدست کاردان باشد و سیاست دولت بر مملکت تاثیر سوء نگذارد ، جایگاه فوتبال ما همانی ست که تا قبل از انقلاب بود ، یک دهه بدون شکست در آسیا !
دوشنبه، خرداد ۲۰، ۱۳۹۲
خاتمی در مصاحبه امروز صبح اعلام کرد : ائتلاف اصلاح طلبان
صبح امروز آقای خاتمی در مصاحبه مطبوعاتی نتیجه نشست اصلاح طلبان برای اعلام اجماع نظر اصلاح طلبان اعلام کرد.
آقای خاتمی در پاسخ به سوال خبرنگاران در مورد کاندیدای نهایی اصلاح طلبان گفت :
پس از شور و بررسی با دوستان به این نتیجه رسیدیم که با توجه به رد صلاحیت آقای رفسنجانی و غیبت آقایان موسوی و کروبی ، تنها گزینه های مانده آقایان عارف و روحانی هستند .
اما از آنجا که میدانستیم چنانچه هرکدام از این دو را معرفی کنیم ، ممکن ست با اعلام تجدید نظر شورای نگهبان رد صلاحیت شوند و برای آنکه مطمئن باشیم کاندیدای مورد نظر ما بالاخره موفق به شرکت در انتخابات می شود ، تصمیم گرفتیم مقام معظم رهبری را برای احراز پست ریاست جمهوری اعلام کنیم .
مطمئن هستیم با درایت و کاردانی امام خامنه ای ، کشتی شکسته جمهوری اسلامی ره به سلامت خواهد یافت .
از همه مردمی که از وضعیت خطیر امروز کشور به تنگ آمده اند درخواست می کنیم برای نجات نظام به نظام رای دهند . به مردم مظلوم و دربند اطمینان می دهیم چنانچه تحریم ها و تهدیدها شدت گیرد ، امام خامنه ای با درایت تمام جام زهر را خواهند نوشید تا مبادا نظام از دست برود .
طبیعتا در این راه ، مثل همیشه فشار و تبعیض و حبس و شکنجه نصیب مردمی خواهد شد که چشم امید به ما دوخته اند که از آنها می خواهیم برای حفظ نظام ، صبورانه تمامی مشکلات را تحمل کنند تا نظام جمهوری اسلامی برپا بماند .
ما هرچه داریم از همین نظام داریم ، پس مردم هراسی از ادامه راه نداشته باشند که با وجود نظام ، ثمرات پربرکت آن بیش از پیش به بار خواهد نشست .
پ.ن.
امان از فقه شیعه !
اصلا این تقلید در خون و رگ ما جاری ست .
نگاه کنید به کسانی که خود را روشنفکر جامعه قلمداد می کنند و عرصه سیاست هیچکسی را قبول ندارند . این اصلاح طلبانی که در گوشه و کنار دنیا به همه مایی که خواهان تحریم انتخاباتیم توهین می کنند و از ضعف عقلانی و همراهی با دشمن دم میزنند ، چرا که می گوییم : شرکت در انتخابات یعنی تایید نظام !
اما خود این جماعت بدون اینکه اختیاری از خود داشته باشند ، ساکت نشسته اند تا عده ای به نام سران اصلاح طلب ، فردی را معرفی کنند تا آنها فریاد زنند ما به او رای می دهیم !
مقالات اخیر نبوی و مسیح علینژاد و آرای مسعود بهنود ( از قدیم تا کنون ) را بخوانید تا دریابید همه اینها هرچند منتقد تقلیدند اما خود مقلدند ، البته از نوع سیاسی !
جمعه، خرداد ۱۷، ۱۳۹۲
هنرمندان بزرگ جهان برای مردم ایران می خوانند
شبی بیاد ماندنی در برلین :
هنرمندان بزرگ جهان برای مردم ایران می خوانند : ما شما را فراموش نمی کنیم !
جمعه نهم ژوئن 2013 ، برابر با 17 خرداد ماه
کنسرت امید برای تغییر در ایران :
ابی
اندی
الانیس موریست خواننده، ترانهسرا و بازیگر آمریکایی - کانادایی
آل بانو، خواننده مشهور ایتالیایی
ناتاشا بدینگفیلد، ترانهساز و خواننده بزرگ پاپ انگلیس
هنری پادوانی، گیتاریست بنام فرانسوی
الکیستیس پروتوپسلتی، ستاره آواز یونان
اومبرتو گاتیکا تهیه کننده بزرگ موسیقی جهان
رکسانا صابری مجری کنسرت
( همه توصیف ها از سایت دویچه وله )
اشتراک در:
پستها (Atom)