000

سه‌شنبه، تیر ۰۹، ۱۳۸۸

شرم اهالی حوزه مستقر در سایت بالاترین !

روزگاری بود که تا مطلبی در بالاترین درج می گشت و در آن اشارهای حتی غیرمستقیم به یکی از رهبران و مسئولان جمهوری اسلامی می شد ، با یورش قبیله ای و گروهی اعضای موسوم به اهالی حوزه مواجه و آنقدر باران منفی بر سر و رویش می ریختند تا حذف شود .
بسیاری از لینکهای من بهمین دلیل محو شدند و حتی یکبار ، بدلیل درج تصویر رادیولوژی از سر آقای خامنه ای ، وبلاگم در لیست سیاه قرار گرفت و تا مدتها لینک دادن به آن ممنوع بود .
امروز با همایش و قیام ملی در برابر تقلب و ریا و کودتای حکومتی ، شاهد آنیم که اکثریت قریب به اتفاق لینکهای مندرج در سایت بالاترین ، به افشای ماهیت حکومت کمک می کند اما دریغ از حضور منفی دهندگان قدیمی !

دلم برایشان تنگ شده ، نمی دانم با این رسوایی که صدای مراجع و حامیان روحانی رژیم را هم درآورده ، آیا این عزیزان راه خود را از متقلبین حکومتی جدا ساخته اند و یا بدلیل جفای بی حد باند رهبری نسبت به مردم ، شرم می کنند تا خود را هوادار آنان بخوانند .

بهرحال ، واقعه اخیر ، چشمان بسیاری را باز کرد . امیدوارم این دوستان هم ، امروز تلاش نمایند تا سابقه خود را تطهیر بخشند و راه خود از حکومتی که چنین وقیحانه خون مردم بی گناه را می ریزد ، تبری جویند .

گفتگو با امیر فرشاد ابراهیمی

امیر فرشاد ابراهیمی از خاطراتش در مورد شمارش آرای انتخابات می گوید ، از نحوه انتخاب اعضای ستاد برگزاری و شمارش آرا و جالبتر از همه بخش شمارش آراست و اعمال سلیقه ها !
این گفتگو در استودیو تلویزیون ایرانیان برلین برگزار شده ، دیگر ویدیوهای این تلویزیون را می توانید در اینجا ببینید .
لازم به ذکر است این برنامه در زمان شمارش آرا تهیه شده که بمناسبت باز شماری تعدادی از صندوقها در این وبلاگ منتشر می شود ، شاید آقای جنتی کمی شرم کند !.



بخش دوم و سوم را نیز می توانید در یوتیوب ببینید .
امیر فرشاد ابراهیمی می گوید در زمانی که وی بر صندوقها نظارت داشته ، می دیده که چگونه اعضای شمارش آرای صندوقها بر اساس میل خود اسامی را می خواندند و یا اصلا برگه ای را که (مثلا) زیاد تا خورده بود ، باز نمی کردند !
همچنین از زمان شمارش و نیز نحوه ی ثبت آرا خاطراتی بسیار شنیدنی نقل می کند .
بد نیست آقای خامنه ای که گفته جمهوری اسلامی اهل دست بردن در آرای مردم نیست هم این گزارش را ببیند تا بفهمد کاش فقط دست می بردند ، گاهی با دو پا روی آرا می پرند !

یکشنبه، تیر ۰۷، ۱۳۸۸

اوج بی کفایتی دولت از زبان مداحش !

آقای الهام وزیر چندین و چند کاره دولت ( کودتا ) :دولت نمی تواند پاسخگوی دستگیریها باشد ( ! ).
سوال اول :
با توجه به رفع مسئولیت دولت از خود در مورد دستگیریها ( و کشتار و ضرب و جرح مردم ) در خیابانهای تهران و دیگر شهر های ایران ،چه شخص یا ارگانی مسئول ( تیراندازی، کشتار و) دستگیری مردم است :

1. سید حسن نصراله ، چون اعضای حزب اله لبنان بعنوان ضاربین ملت در خیابانهای تهران قداره می بندند و می کشند و ...

2. سربازان گمنام امام زمان که همچون خود ایشان از نظرها غایبند و فقط صدای تق و تق تیرشان می آید و هرکه را دستگیر می کنند همچون وجود شریف ایشان از نظرها مخفی می مانند .
توضیح : این سربازان که تحت عنوان وزارت اطلاعات فعالیت دارند برخاف تصور عامه از رییس دولت دستور نمی گیرند که حتی رییس دولت را پشم ( گوسفند ) هم حساب نمی کنند و فقط از مقام عظمای " بلاهت وقیح " فرمان می برند .

3. سپاه پاسداران منافع روحانیت ( از جنس هوادار رهبری ).

4. مرحوم لاادری که پس از قرنها هنوز شناخته نشده .

5. دولتهای متجاوز خارجی ، بویژه غربیها و اسراییل و امریکا ، احتمالا دستگیر شدگان هم اکنون در زندان گوانتانامو به سر می برند .

سوال دوم :
اگر دولتی قادر به حفظ نظم و اداره ماموران و پرسنل تحت فرمان خود نباشد ، چه نامی باید بر آن نهاد :

1. دولت ملیجک رهبری

2. دولت " تو فقط حرف بزن ، بقیه اش با من "

3. دولت بی عرضه

4. دولت مجتبی خامنه ای

5. همه موارد فوق بعلاوه نام احمدی نژاد

سوال سوم : دولتی که نمی تواند پاسخگوی آبرو و جان شهروندانش باشد باید :

تنها یک پاسخ وجود دارد : چنین دولتی باید برود ، بمیرد !

شنبه، تیر ۰۶، ۱۳۸۸

فیفا هم حال جمهوری اسلامی را گرفت !

تعدادی از بازیکنان تیم ملی در بازی با کره جنوبی در حمایت از اعتراضات مردم ، مچ بند سبز بستند .(کریمی ، مهدوی کیا ، نکونام ، کعبی ، ... )
این عمل که با استقبال گسترده ایرانیان در داخل و خارج از کشور روبرو شد ، فضای متشنجی در فوتبال کشور بوجود آورد و همه منتظر ماندند تا برخورد سیاسیون حاکم بر ورزش را فوتبالیستهای دگر اندیش ببینند .
بدنبال آن کریمی و مهدوی کیا از تیم ملی خداحافظی کردند .
فیفا بدلیل احتمال فشارهای سیاسی در استعفای بازیکنان ، از فدراسیون فوتبال ایران توضیح خواست ، توجه کنید ، فیفا درمورد مچ بند سبز بازیکنان جریمه ای درنظر نگرفته اما گویا جای دوست و دشمن عوض شده !
آقای کفاشیان ، دست نشانده علی آبادی در فدراسیون فوتبال ، به فیفا نامه نوشته و به صراحت بیان کرده که این عمل بازیکنان بدلایل سیاسی بوده و باید برای آنان محرومیت هایی ! درنظر گرفته شود .
با وجود دوستانی این چنینی دیگر نیزی به دشمن نیست !
اما جالب ست که فیفا در پاسخ به استعلام فدراسیون در مورد نحوه تنبیه این بازیکنان چنین گفته(منبع : سایت فارسی بی بی سی ، برنامه تلویزیونی ) :
در مورد بازیهایی که تحت نظارت فیفا انجام می گیرد ، فیفا مسئول تشخیص موارد خلاف است !
بعبارت دیگر :
فدراسیون جمهوری اسلامی !
در کار دیگران دخالت نکنید و بهتر است در محدوده اختیارات خود نظر دهید !
معمولا فدراسیون فوتبال هر کشوری با اعمال نفوذ می کوشد بازیکنان کشور خود را از هر جریمه و محرومیتی معاف کند اما سیاست مردم ستیزی حکومت ، در فدرسیون فوتبال هم اعمال می شود .
آقای کفاشیان ، آقای علی آبادی !
مطمئن هستم حالا که تیرتان به خطا رفته ، آرام نخواهید نشست که کینه توزتر از قوم شما ، خود شمایید . بهتر است شما هم تعدادی از اعضای حزب اله لبنان را در فدراسیون بگار گمارید و بازیکنانی از این دست را به بدست آنها بدهید که در عمل ثابت شده ، تیرخلاص آنها خطا نمی رود !

جمعه، تیر ۰۵، ۱۳۸۸

من اینجا بس دلم تنگ ست !

فیلمهایی که از ایران می رسد را می بینم ، من کجایم ؟ اینجا در غربتی که غریبان هم نگاهی دلسوزانه به مردم قهرمان وطنم دارند ، مردمی که در وطن خویش غریبند و عربهای وارداتی با چماق و زنجیر بر سر و رویشان می کویند که چرا وطن را آزاد می خواهید .
من اینجا بس دلم تنگ ست و هر سازی که می بینم بد آهنگ ست ...
حتی همراهی مردم انسان دوست آلمان هم نمی تواند مرهمی بر دل زخم دیده ام باشد ، بیگانگانی که به خویش ستایی مشهورند ، به ستایش مردم ایران برخاسته اند اما این مردم زیر ظلم و خشونت حکومتی قرار دارند که داعیه رهبری ایران را دارد.
من اینجا بس دلم تنگ ست و هر سازی که می بینم بد آهنگ ست ...
فردی که مشروعیت رهبری خود را از دینی آسمانی می داند با دروغ و فریب حکومتش را حاکمیت می بخشد و دین می فروشد تا دنیا بدست آورد ....
بت زمانشان گفته بود که اگر فقیه حتی یک دروغ بگوید از مقام خود ساقط است .... حرفهایشان فقط برای مردمی ست که می کوشند کورکورانه بدنبال خود کشند و الا کجاست مدعی این ادعا تا ببیند که ولی فقیهش نه تنها دروغ که گناهی کبیره می کند ، خون بی گناه می ریزد و ریا ترویج می دهد تا بساط ظالمانه دین بر دنیای مظلومانه خلق بسط دهد .
من اینجا بس دلم تنگ ست ...
خبرگانی که از تشخیص خلف وعده و مسئولیت مسئولان غافلند در مسجد ( مجلس ) خبرگان چرت می زنند و مراقبند مبادا ناله سینه مجروجی و فریاد گلوی دریده شده ای ، خواب نیمروزشان را آشفته سازد .
مردم را می بینند و می گویند به زبان دغل باز ما بیش از چشم روشن بینتان ایمان آورید .
ای قوم بخود رفته کجایید ؟
مردم وطن من برای وطن از خون خود لاله پرورش داده اند ، شما به فکر انکار بهار دلهای عاشقی هستید که برای نابودی دگم اندیشی بپاخاسته ؟
ای قوم غرقه در جهالت !
مردم را از چه می ترسانید ؟ از مقام ولایتی که گویا خود بیش از دیگران ، مقامش باورش شده و تصور می کند حکمش صائب تر از آیات قرآن است ؟
من اینجا غریبم که غربت مجال هم نوایی با ملتم را نمی دهد ، حتی اگر مردمی شریف و غریبانی آشنا بیش از آشنایان غریب در پاسداشت جنبش مردم وطنم اشک می ریزند و از آسایش خود می زنند مبادا ملتی مظلوم در حصار تهدید ها و تحدید ها تنها بماند .
در مجلسی که در برلین برگزار شد ، به چشم خود دیدم نه فقط مردم برلین که حتی نیروهای پلیسی که برای مراقبت از به خشونت کشیده شدن تظاهرات گرد می آیند ، از این مظلومیت مردم ، اشک در چشمانشان هویدا ست .
می دیدند که تنها سلاح مردم ایران ، فریادی ست برای آزادی . اما درک نمی کردند که چگونه در عصر آگاهی می توان حکومتی را یافت که در قبال خواسته به حق مردمش ، تیر از اسلحه بیگانگان شلیک می کند .
افتخار حکومت ایران این ست که هوادارن شیخ نصراله مردمش را می زنند و خون از سینه ها جاری می کنند ....
به کجا چنین شتابان !
فرض کنیم که شما صدای مردم را خاموش کنید ، فردای آرامش چه می گویید ؟!
" مردمی را که با حضور در صندوقهای رای حماسه آفریدند ، کشتیم تا فردایی دیگر به سازی دیگر به رقص درآوریم ؟" .
شمایی که پاسخ محبت را با زنجیر و سیلی و گلوله می دهید ، نمی ترسید از طغیان غیرقابل کنترل احساسات مردم ؟
نمی ترسید بر سر هر شاخه ای ، عاملی از مزدورانتان بر دار کشید شده شود ؟ ( رسمی که خود جاری ساخته اید ).
تصور می کنید صبر این مردم تا کجاست ، تا چه زمانی تحمل دیدن داغ عزیزان دارند ؟ تا چه زمانی خون با خون نخواهند شست ؟

به خدا که حتی خدا نیز ارزش آنرا ندارد تا خون بی گناه خداوندیش را تحکیم بخشد !

به کدامین گناه می کشید و خون می ریزید ؟
ای مزدوران " بلاهت وقیح " !!
نمی ترسید که روزی آشنایان و دوستانتان از شرم حضورتان در جمع خود ، بر سر و رویتان بریزند ؟
آن روز دور نیست ،...
تویی که مفتخری از بالای بام بر مردم بی پناه تیر کینه می فرستی تا سینه را بشکافد و فریادش از زمین به زمان رسد و جهانگیر شود و ابدی ، بر کدام تکیه گاه تکیه می دهی و بر کدام پناهگاه امید پناه داری؟
رهبرانت اولین کسانی خواهند بود که تو را تحویل مردم می دهند تا خود زمان بخرند و بگریزند ...
انقلاب سال 1357 ، درسها به ما داد و شما کودنان آن را فرا نمی گیرید .
شما برای مقام رهبراتان ، ازهویدا نزد شاه عزیزتر نیستید ، شاه او را هم فروخت تا خود به سلامت بگریزد ، شما تصور می کنید قیمتتان چند است ؟
همین آمران ، عاملان را به تیر می بندند تا خطای خود موجه جلوه دهند .
مردم ایران با گذشت هستند اما فراموشکار نیستند ، ...
با حضور در هر جمع معترضی ، خود را بیشتر به مردم می شناسانید و عکس خود به یادگار در آرشیو خاطرات ملت بایگانی می کنید تا بوقت انتقام ، راه گریزی نداشته باشید ، تک تک شما شناخته می شوید ، حتی روسای امروزتان شما را می فروشند تا خود زمان بخرند و بگریزند....
روزگار غریبی ست نازنین ، که عده ای خود را بدام فتنه گر می اندازند و می کشند مبادا قاتل از مقتول بازشناخته شود !
برای خامنه ای که منطقش گریه ست ، و بقایش به ریش رییس جمهورش وابسته است ، خون مریزید !

چهارشنبه، تیر ۰۳، ۱۳۸۸

یک پیشنهاد !

با توجه به حکم حکومتی آقای خامنه ای مبنی بر قتل مردم ، پیشنهاد می کنم بجای استفاده از واژه بی معنی ، نافی شعور مردم و ابداعی ملاهای قدرت خواه یعنی " ولایت فقیه " از واژه رسا ، صحیح و لایق رهبری ، یعنی " بلاهت وقیح " استفاده کنیم !
من از 3 سال پیش تاکنون چنین نموده ام و تصور می کنم این واژه به درستی بیان کننده نهایت بلاهت و حماقت خامنه ای را به مخاطب می رساند .

تفسیر خبر !

معاون اول قوه قضاییه : با بازداشت شدگان برخورد عبرت آموز می کنیم .
فرهاد : بهترین برخورد اینه که آنها را دوباره به خیابانها بفرستید تا لباس شخصی ها اینبار با چماق و گلوله خدمتشان برسند !

کیهان : موسوی را مسئول خون کشته شدگان (شهدا ) نامید .
فرهاد : بالاخره من نفهمیدم این تظاهرکنندگان مردم مظلوم هستند یا وابسته به دولتهای غربی!

یک لباس شخصی : روزی دویست هزارتومان برای زدن مردم حقوق می گیرم !
فرهاد : کم میگیری ، حقت رو می خورن ، خون این مردم خیلی بیشتر از اینها ارزش داره .

خبرگزاری فارس : ندا با اسلحه قاچاق کشته شده !
فرهاد : حتما اسلحه متعلق به حزب اله لبنان بوده !

سه‌شنبه، تیر ۰۲، ۱۳۸۸

خامنه ای رفته گل بچینه !

بای ذنب قتلت ! (سوره تکویر ، آیه 9 )

به کدامین گناه کشته شدند ؟!
























تمامی عکس ها در سایتهای متعدد منتشر شده که طبیعتا نمی توان سایت مرجع را یافت .
گفتگو با یک لباس شخصی ، روزی دویست هزارتومان میگیرم تا منافقین ( مردم ) را بزنم ، عربها برای زدن بیشتر پول می گیرند و غذای بهتری هم می خورند ، آنها در هتل اقامت دارند ولی ما در یک آسایشگاه !

رفع خطر و اعلام سلامتی رهبر انقلاب !

حضرت آیت اله خامنه ای رهبر انقلاب عصر دیروز بدلیل اعلام وخامت حال ایشان در بیمارستان مهر بستری شد .
صبح امروز پزشکان معالج وی از سلامتی معظم له خبر دادند .
جراح متخصص بیمارستان در گفتگوئی با خبرنگاران اعلام نمود:
در آزمایشات معمول و پس از عکسبرداری از سر بزرگوار غده ای کوچک در سر ایشان مشاهده شد که بلافاصله استدعا نمودیم تا بیمارستان به حضور ایشان مزین شود .
پس از عکسبرداری های لازم و بدلیل امداد غیبی و دعاهای مردم همیشه در صحنه ، مشخص شد خوشبختانه هیچگونه غده بدخیمی در سر رهبر معظم وجود نداشته و در واقع غده دیده شده ، مغز ایشان میباشد.
وی آخرین بررسیها و عکس از ناحیه سر حضرت آیت اله را در اختیار خبرنگاران قرار داد :


عکس را در اینجا هم می توانید ببینید .

----------------------------------

این مطلب قبلا هم در همین وبلاگ درج شده بود که متاسفانه بدلیل هجوم هواداران چماقدار دیروزی و اسلحه بدست امروزی ( رهبری ) باعث شد از بالاترین محو و وبلاگ در لیست سیاه قرار گیرد . امیدوارم امروز دوستان صحت عکس رادیولوژی را تایید نمایند !

توجه : متن و عکس این پست برای دفتر مقام رهبری ، ریاست جمهوری و مسجد ( مجلس ) شورای اسلامی فرستاده شد تا به شکرانه سلامتی و کشف نیمچه مخی برای رهبر ، صلوات ختم کنند !

یکشنبه، خرداد ۳۱، ۱۳۸۸

فرق احمدی نژاد با رفسنجانی !

میگند در بیابون لنگه کفش غنیمته یا اینکه در زمان قحطی ، گوشت مردار طرفدارپیدا می کنه .
حالا ببینید چی شده که یاد رفسنجانی افتادم که ای بابا ،.. سال به سال دریغ از پارسال ، هردم از این باغ ، ببخشید ، هر دم از این ... ، ... می رسد ، گند تر از گند تری میرسد !
در سال 1378 ، رفسنجانی در انتخابات مسجد ( مجلس ) شورای اسلامی ثبت نام کرد اما نتوانست در بین 30 نفر اولی که به مجلس راه می یافتند قرار بگیره .
شورای نگهبان که مثل امروز امر خطیر مخدوش کردن آرا برای راهیابی کاندیدای مورد نظر را بر عهده داشت ، پس از باطل کردن تعدادی از صندوقها ، نام رفسنجانی را بعنوان نفر سی ام اعلام نمود تا وی بتواند بعنوان نماینده مردم به مسجد (مجلس ) وارد شود .
اما !!
آقای رفسنجانی که بهش برخورده بود ، از سمت نمایندگی استعفا داد و کناره گرفت !( طرف اگه هیچی نداشت ، اقلا غرور داشت !).
اما !!
آقای احمدی نژاد دو دوره است که با تقلب همان شورای نگهبان بعنوان رییس جمهور انتخاب می شود و کلی هم قیافه می گیره که ما اینیم ، دزد آرای ملت و جالبه که میگه این روش رای گیری ، دموکراسی غرب را به چاش کشیده !!
یعنی جناب ملیجک رهبری ، هیچی نداره ، غرور هم نداره ، پس چی داره ، فقط رو !(صد البته منظور بر و رو نیست ، همان رو ست )
حالا تصور کنید یکی این جمله محمودک ( که آرایش خیلی نزدیک به نظرات بلاهت وقیح ست ) را برای مثلا مردم آلمان یا امریکا ترجمه کنه !!
میگم تخصص این مارمولک عصبانی کردن مردم ست و بس یعنی به قول موسوی تو چشم ما نگاه میکنه و میگه سیاه ،سفیده !
چرا ؟ چون می خواد به ما تلقین کنه که شما نیستید ، اهمیتی هم ندارید ، هرچی بخوام بهتون میگم ، به مدرکتون میگم کاغذ پاره ، به خودتون می گم خس و خاشاک ، به منتقدتون میگم بزغاله ، به ...
از این نظر واقعا هم نظراتش به نظرات رهبرش خیلی نزدیکه !

جان ناقابل صحیح اما کدام آبرو ؟

این پست را تقدیم می کنم به بلوچ که میزبان همه است .
آقای خامنه ای با سخنرانی روز جمعه خود اعلام حکومت نظامی از نوع لباس شخصی ها نمود !
وی در فرازی از سخنان خود گفت :
" من جان ناقابل و اندک آبرویی دارم و همه اینها را در کف دست گرفتم و در راه انقلاب و اسلام فدا خواهم کرد."
جناب اقای خامنه ای !
چه شد که پس از سالها که بر مسند ولایت فقیه بودید بیکباره اسلام و انقلاب را در خطر دیدید ؟
اگر برای اسلام و انقلاب احساس خطری بود ، می بایست همان روز تصویب قانون اساسی بر اساس ولایت مطلقه و تامه فقیه دم بر می آوردید .
اگر جان ناقابل خود را می خواستید به اسلام اهدا کنید ، می بایست دروس حوزوی در باب رویت ماه کامل را فرا می گرفتید تا هر سال رمضان و عید فطر چنین آلوده یکدیگر نگردند .
اگر به اسلام توجهی می داشتید باید رسم مخدوش کردن آرای مردم را روا نمی داشتید .
اگر از اندک آبروی خود می ترسیدید ، دستور قتل مردم را صادر نمی کردید !
اگر حرمتی برای اندک آبروی خود قائل بودید مسئولیت قتل کسانی را که به دستور شما کشته می شوند را به گردن مقتول ! نمی انداختید .
آقای خامنه ای
عکس دختر مظلومی که به فرمان شما کشته شده را دیدید؟
عکس شهدای همایش عظیم ملت را به نظر مبارک رسانده اند ؟
فیلم تهاجم نیروهای مومن به خود را در هنگام لت و پار کردن مردم می بینید ؟ باید احساس غرور کنید از داشتن چنین نیروی وحشی و مطیعی که برای بر باد دادن اندک آبروی شما ازهیچ فروگذار نمی کنند .
نه تنها اندک آبروی خود که آبروی همه آنانی که تا امروز بنام دین لباس روحانیت بر تن کرده اند را بردید .
آیا حکومت شما اینچنین بدنبال ایجاد حکومت امام زمان است ؟
شما که خود را جانشین او می دانید چنین گستاخ و بی پروا بر ملتی که تنها سلاحش فریاد الله اکبر است می تازید و دهان تکبیر گو را خونالود می کنید ، اگر امام زمان هم بر رویه شما بیاید ، با مردمان چه ها خواهد کرد ؟
چه تصوری در ذهن شماست ؟ مدینه فاضله ای که مردمش حق رای ندارند ، حق انتخاب ندارند ؟
چنین مدینه ای نه فاضله که بیشتر به آغل گوسفندانی مطیع شباهت خواهد داشت ! گوسفندانی که پای سخنرانی شما می نشینند و گرگ برمی خیزند !
رهبری شما منجر به تنفر همه ( نه فقط مردم ایران که همه ملتها ) از دین و آیین شما گشته !
حکومتی دارید که رهبرش شمایید ،به زور گریه و ناله سعی می کنید تا وفادارن به خود را تحریک به قتل عام مردم کنید .
رییس جمهورش فردی ست دروغگو که در همه دنیا به دروغگویی شهره است و وزرایش بدلیل جعل و دزدی و بی سوادی ضرب المثل مردم جهان شده اند !
علمای هوادارتان هم که دست در شکر شیرین می کنند و بیت المال به یغما می برند .
با عالم غیبی که ادعای رابطه اش را دارید تماس بگیرید :
بزرگانی چون محمدرضا شاه ، استالین ، هیتلر ، چنگیزخان ، نرون ، آتیلا و ... به استقبال شما آمده اند ، فرصت چندانی برای پیوستن به آنها باقی نمانده ، بشتابید تا با کشتار مردم نزد آنها روسفید شوید !

شنبه، خرداد ۳۰، ۱۳۸۸

ویژه نامه کیهان منتشر شد!


حمایت رهبران بزرگ دنیا از بیانات آیت اله خامنه ای :
چنگیز خان ، استالین ، شاه فقید ایران و صدام حسین در پیام های جداگانه ای از پیوستن قریب الوقوع ایشان به جمع خود استقبال کردند .
سید حسن نصراله : من هم به حمایت از ولی امر مسلمین توی دهن ملت ایران می زنم !

آنکه از خود هم نیاموخت !


خامنه ای سخنان روز جمعه را آنچنان با تعجیل انتخاب کرده بود که حرفهای ضد و نقیضش را نمی توان کنار هم نهاد ، از سویی معترضین را به قانون ارجاع می دهد تا شکایات خود را پیگیری کنند و از سوی دیگر آب پاکی را روی دست همه ریخت که هر چه شده بدست خود او شده :
" رجوع به قانون اساسی تنها مرجع رسیدگی به شکایات انتخاباتی ست " .
"تقلب حرف دشمنان است " !
" در انتخابات پر مناقشه اخیر تقلبی صورت نگرفته " !
و خنده دارترین جمله او : " نظام جمهوری اسلامی ، اهل خیانت به آرای مردم نیست " !!
در پایان صحبتها هم گویی حسین مظلومی ست که بی دفاع در چنگ یزیدیان سراپا مسلح گیر افتاده ، انگار نه انگار که حامیان او تیغ در دست ، پوست ملت را می کنند .
اشک در چشمانش جمع می کند و می گوید حاضر ست تن ناسالم و اندک آبرویش را فدای انقلاب و اسلام می کند .
در اینکه اندک آبرویش را بر سر خود رایی و غرورش بر باد داده شکی نیست اما اینکه خودش چه زمانی اسیر ملت خواهد شد ، .... ، اندکی صبر ، سحر نزدیک است !
آقای خامنه ای کاش از خود می آموختی که در دوران انقلاب گفتی : " گناه شاه همین بود که می گفت آنچه من می گویم ، نه آنچه ملت می گوید " !
امروز خامنه ای تمامی راه ها را بر روی خود بسته و باید یا 17 شهریور برپا کند و یا اعتراف نماید که صدای انقلاب مردم را شنیده !
خامنه ای حتی نمی تواند به پایگاه و مقام خود اتکا کند : حضور نیروهای حزب اله لبنان برای کتک زدن مردم و ریخته شدن خون مردم .
شاید وی تصور می کرد اگر از جایگاه یک مرجع (!) و مقام ولایت فقیه حکمی دهد ، بنا بر روال معمول ، دیگر مراجع تشیع خاموش نشسته و حکمش جاری می گردد اما گویا هنوز نمی داند که با ریخته شدن خون بی گناه ، حرمت مقام ابداعیش نیز شکسته شده و بنا بر همان فقه تشیع ، هیچ مقامی جرات نمی کند تا دامان خود را آلوده این جنایات کند .
می بینیم که امروز حتی سوگلی های حکومتی مثل مکارم و جوادی آملی از تایید سرکوب مردم خودداری نموده اند !
امروز با دوستی در ایران صحبت می کردم که مورد اعتماد من است ، می گفت به گوش خودش شنیده که بعضی ماموران که هیکل های درشت و زمختی دارند ، بدون ترس و در ملا عام با یکدیگر به زبان عربی صحبت می کنند و مردم را می زنند و مانند همه دوستانشان ، به محض مقابله مردم ، فرار می کنند !
می گفت بسیاری از مامورین نیروی انتظامی برای مردم دست تکان می دهند ، حتی بسیاری از ماموران سپاهی نیز چنینند و اندک کسانی که می زنند و می درند و می کشند ، آنانی هستند که گویا مرگ قدرت ارباب را هنوز باور نکرده اند .
آقای خامنه ای !
حداقل پس از تجربه انقلاب مردم در سال 57 می بایستی یاد می گرفتی که سیل انقلاب چو براه افتد ، حتی رهبرانشان قادر به کنترل آن نخواهند بود چه رسد به تویی که هدف این جریان خروشانی .
روز جمعه ، رهبر جمهوری اسلامی اعلام نمود ، همه امور به خواست من انجام شده ، اگر اعتراضی هست باید به من شود و تکلیف خود با مردم را یکسره کرد ، شاید اگر سعی می نمود باز هم پشت پرده باقی بماند ، می توانست در روزهای آتی با برکناری احمدی نژاد و باندش ، و تن دادن به برخی خواسته های مردمی ، بازهم بر سر کار باقی بماند اما در روز جمعه سیاه گذشته ، هدف مردم را مشخص کرد :
باید برای برکناری من تلاش کنید !
آیا مردم فقط به ابطال انتخابات راضی می شوند و یا نظام را هدف قرار می دهند ؟!
خون عزیزان نباید پایمال شود آنهم توسط گروهی که نشان داد حتی به اعتقادات خود بی اعتقادند و از خدا سپری ساخته اند برای چپاول و قتل و غارت .

آیا مسئولین فعلی هم این مقدار جرات دارند ؟!

«محمد نظر صالحوف» وزير كشور سابق تاجيكستان روز پنجشنبه هنگامى كه ماموران براى دستگيرى وى به مقابل منزلش رفته بودند با يك اسلحه كمرى خودكشى كرد.
وزارت كشور تاجيكستان اعلام كرد «صالحوف» متهم به سوء استفاده از قدرت شده و ...
سوال :
آیا تصور می کنید پس از پیروزی انقلاب مردم ، مسئولین فعلی در زمان دستگیری به اندازه صالحوف جرات دارند تا به زندگی ننگین خود خاتمه دهند ؟!

پنجشنبه، خرداد ۲۸، ۱۳۸۸

توجیه خدا در خلقت خامنه ای و احمدی نژاد !

خداوند پس از خلقت آدم نگاهی به او انداخت و گفت : فتبارک الله احسن الخالقین !
سپس به خلقت حوا پرداخت و الحق و الانصاف سنگ تمام گذاشت (مرسی خدا ! ) .
اما گویند پس از خلقت احمدی نژاد ، روی به فرشتگان مقرب نموده و گفت : پس از هزاران سال خلقت بشر ، امروز ریدم ، انگار پیر شدم ، لذا از کار کناره گرفت و زمام امور به شیطان سپرد....
واینچنین بود که آخوند به حکومت رسید .
بزرگی فرموده : بهترین توجیه خدا برای خلق احمدی نژادو خامنه ای این است که وجود نداشته باشد !
----------------------------------------------------
جمله فوق ، البته بدون نام دو خبیث ، از بزرگی ست که نامش را فراموش کردم و بهمین دلیل هم در جمله اش دست بردم .

آخرین خبر : حکم حکومتی در مورد تیم ملی !

طبق گزارش فاک نیوز ، ببخشید ، فارس نیوز ، آقای خامنه ای حکم حکومتی زیر را صادر نمود :
نظر به اولویت حفظ نظام بر آرا و نتایج ، حکم حکومتی جهت صعود تیم ملی به جام جهانی را صادر می کنم.
کلیه مسئولین اعم از فیفا و فیلا و (گود)زیلا یعنی رییس جمهور منتخب مردمی باید در اسرع وقت نسبت به ارسال (!) تیم به جام جهانی اقدام نمایند .
سید علی خامنه ای

کسی زبان آلمانی بلده ؟!

همسایه های خوبی داریم ، از همه رقم ، جنس ما جوره جوره !
امروز یه خانم آلمانی جوان تا من رو دید بهم گفت ، تو ایران چه خبره ؟!
گفتم هیچی ، انتخابات ریاست جمهوری بوده ، مردم اعتراض می کنند که تقلب شده ، این یه امر عادیه در حکومت ایران !
میگه : خب اینکه اینهمه شلوغی نیاز نداره ، می تونند برند شکایت کنند .
گفتم : آخه شکایت باید به کسی کنند که خودش انتخابات را زیر نظر داره !
میگه : خب برند به مقام بالاتر شکایت کنند ، نباید درگیری بشه !
میگم : آخه ببین ، ما یه مقام خیلی بالا داریم ، اون بقیه را عزل و نصب می کنه ، حالا اون بالا بالایی گفته انتخابات درسته و بقیه هم باید قبول کنند .
میگه : یعنی چی ! وقتی همه دنیا می گند تقلب شده ، چطوری مقام بالایی که خودش در ایرانه و تو میگی بقیه هم زیرنظرش هستند ، هنوز نفهمیده !
میگم : بابا جان (البته این باباجان به زبان آلمانی خیلی سخت بود ، بهش گفتم خانم محترم ، البته با آوایی بسیار دلنشین ! ) این مقام همون رهبره ، خودش اصلا گفته در انتخابات تقلب بشه !
میگه : وقتی خودش می خواد تقلب بشه ، پس چرا انتخابات برگزار کرده ! مگه انتخابات در ایران خرج نداره ، کلی هزینه اضافی برای چی ؟!
میگم : جون مردمه که ارزونه ، آخه در ایران رسمه ، انتخابات برگزار می کنند ، اما اول میگند چه کسانی باید نامزد بشند ، اما قبل از اینکه رای ها شمرده بشه ، برای اینکه همه تکلیف خودشون را بدونند ، نتیجه را اعلام می کنند .
میگه : ببین ، من خیلی برات متاسفم ، من اصلا شوخی نمی کنم ( یعنی به زبان خودشون گفت : من جدی جدی حرف میزنم ) من در مورد ایران امروز حرف میزنم نه صد سال پیش !
گفتم : ببین ، من آلمانی بیلمیرم ! برو اشپیگل خودتون را بخون ، بیین چی نوشته ! ( آخه چطوری بهش بگم در قرن 21 در کشور من در ملاء عام تقلب می کنند و معترضین را به خاک و خون می کشند ، آنهم به این آلمانی هایی که فکر می کنند هرکس آمده اینجا بخاطر فقر فرهنگی و اقتصادیه ، بعضی وقتها بعضی هاشون می پرسند در کشور شما هم با قاشق چنگال غذا می خورند !! یعنی شما هم مثل بسیاری از اتباع کشورهای دیگر در اینجا رسم و رسوم تمدن را یادگرفته اید ؟!)
البته بسیاری از این آلمانی ها بین ایرانی ها و دیگر اتباع خارجی تفاوت قائلند ، دوست عزیزی برایم نقل می کرد که یکی از سیاسیون آلمان به او گفته نمیدانم چرا در هر خانواده ایرانی باید حتما یکی از فرزندانش یا دکتر باشه یا فوق تخصص در رشته ای دیگه .
همین دوست حکایت می کرد که از جهت آماری ، ایرانیان بیش از دیگران در عرصه های مختلف موفقیت بدست آورده اند ، اما چه سود که بهرحال مردم عادی اینجا ایران را بنام مسئولین می شناسند !
حال خود تصور کنید که برداشت این جماعت از ملتی که حکومتش در روز روشن آرای 40 میلیون نفر را ندید می گیرد ،چه خواهد بود !(بیچاره ایرانی هایی که در اینجا حسابرس و بازرس هستند ! ) .

سه‌شنبه، خرداد ۲۶، ۱۳۸۸

مراجع تقلید و سکوتی مرگبار

مراجع تقلید در تشیع جایگاهی غیرقابل انکار دارند.
صرفنظر از اینکه معتقد به رابطه مقلد و مرجع داشته باشیم یا خیر ، بایستی بپذیریم در باقت فرهنگی _مذهبی ایران ، (متاسفانه ) مراجع تقلید می توانند در همه امور دخالت کرده و اوضاع را به وفق مراد تغییر دهند .
امروز مردم ایران در تنگنا قرار گرفته اند ، از هر وسیله ای باید بهره برد تا جان آزادیخواهانی که برای اعتراض به کودتای خامنه ای به خیابانها آمده اند حفظ شود .
آیت اله صانعی معمولا اندیشه های نوین و به نسبت دیگر مراجع ، امروزی تری را به جامعه تزریق نموده اما همین بزرگوار در مقابل هجوم غیر انسانی ماموران حکومتی به مردم ، تنها به دعا بسنده نموده !
خامنه ای نه نزد مردم مقبولیت دارد و نه نزد روحانیون طراز اول و باسابقه مشروعیت ، با توجه به برنامه خامنه ای برای حذف روحانیون غیر پیرو و نیروهای معتقد به نظام اما مستقل از باند او ، می توان از این تنش بین آنها ، بیشترین استفاده را نمود با استفتاء و سوالات مکرر از مجتهدین ، آنان را وادار نمود تا در برابر حکومت قرار بگیرند .
لازم به ذکر است ، در صورتی که از مجتهدی سوال شود ، وی مکلف است به پاسخگویی و از آنجا که منافع حکومت امروزی در تقابل با قدرت قشر عظیمی از روحانیون قرار دارد ، می توان پاشته آشیل خامنه ای (عدم باور و پذیرش از سوی روحانیونی که در جایگاهی بالاتر از او قرار دارند ) را هدف قرار داد.
امروز خامنه ای با تزویر و توجیه دفاع از اسلام همه را سرکوب می کند ، اگر از حربه خودش بهره بریم ، او بی دفاع خواهد شد .
پیشنهاد می کنم همه عزیزان ، حتی بی اعتقادان به دین ، از مراجع بخواهند تا در برابر تقلب و کودتا ، کشتار و آزار مردم عکس العمل نشان دهند .
شاید گفته شود بنا به اصل کلی مصلحت اسلام ، سکوت می کنند ، اما هر مجتهد ملزم ست تا به استفتاء پاسخ گوید .
در همین رابطه من ای میلی برای آیت اله صانعی می فرستم بدین مضمون :
حضرت آیت الله العظمی صانعی
پاسخ شما را به مهندس موسوی خواندم ، همیشه توقع من از شما بعنوان روحانی پیشرو و مرجعی که مقابله با خرافات را دستورالعملی برای شناخت و فهم اسلام قرار داده ، بیش از دیگران بوده و الحق در بسیاری از زمینه احکام شما از جنسی دیگر بود که نقد معاندین را پاسخی در خور می داد.
امروز که جوانان وطن و اگر شما را بیشتر تحت تاثیر قرار می دهد ، مسلمانان ایران تنها به دلیل احقاق حق خود در معرض سخت ترین آزارها ، شکنجه ها ، و حتی هدف گلوله قرار دارند .
گفته بودید برای اینها دعا می کنید اما حضرت آیت الله !
متاسفانه تنها دعا ، حتی دعای بزرگواری چون شما نه سپر مناسبی برای جوانان در مقابل گلوله ها (یی که بنام اسلام شلیک می شود ) خواهد بود و نه توجیه قابل قبولی در درگاه الهی و به وقت حسابرسی !
کدام هدف بیش از خون پاک مومن ارزشمند ست ؟
حضرت آیت الله
چرا هیچ روحانی به وقت اعتراض و کتک خوردن و کشته شدن در کنار مردم قرار ندارد؟
آیا خون مومن کم بها تر از کاریکاتورها ست ؟
کم بهاتر از بداخلاقی در میدان فوتبال است ؟( عکس العمل روحانیون به حرکت عیر اخلاقی مدافع ایتالیا که با سر به سینه زیدان کوبید ).
کم بها تر از دست دادن مرد مسلمان با یک زن غیر مسلمان است ؟
در همه موارد روحانیون فریاد وا اسلاما سر دادند اما امروز به تدریس اخلاق و تفسیر قرآن مشغولند .
اگر امروز سکوت کنید ، خون مردم بنام اسلام بر زمین ریخته می شود . آیا اگر حضرت علی (ع) هم حاکم بود ، مردم را بنام حق طلبی می کشت ؟
امروز همان روزی ست که قرآنها بر سرنیزه رفته تا حکومتی دیگر بنام اسلام سامان یابد .
از شما سوال می کنم و امیدوارم پاسخی صریح دریافت کنم ، از شمایی که مرجع هستید و حقگو :
1. آیا مردم در مقابله با افرادی که خونشان را بر زمین می ریزند ، در مقابله با کسانی که بنام دین ، کتک می زنند و به زن و مرد و پیر و جوان رحم نمی کنند ، باید سکوت کنند یا حق مقدس دفاع (جهاد) بر آنها جاری ست و باید بر علیه حکومتی که دین را سپر منافع فردی و گروهی نموده قیام کنند.
2. آیا این دولت اجازه دارد مردم را کتک بزند و به قتل برساند ؟
3. آیا حکومت بنام دین حق دارد آرا و خواست مردم را نادیده بگیرد ؟
4. آیا این همان وعده الهی ست ، آیا اگر امام زمان (عج) ظهور کند و حکومت الهی را بنیان نهد ، باز هم ارای مردم را بنا به مصلحت تغییر می دهد و معترض را می کشد ؟
5. آیا این همان حکومتی ست که شما ( تاکید می کنم ، شما ) اعتقاد دارید قرار است ما را به مدینه فاضله برساند ؟
لطفا شفاف پاسخ دهید ،
6. آیا شما هم منافع حکومت فعلی را بر خواست مردم ترجیح می دهید ؟
پاسخ به سوالات حق و وظیفه ای ست که بر عهده شماست .
با احترام
فرهاد حیرانی

نکته !

این مطلب در کامنتدونی یکی از پستها آمده ، حیف که نویسنده نام خود را ننوشت :

" ناشناس گفت...
در ميان هزاران تصويري كه در دو روز اخير برادران و خواهران ايراني به جهان مخابره كردند اثري از يك آخوند ديده نشد و اين در حاليست كه اينان خود را مردمي ميدانند و در ٣٠ سال اخير مدعي بودند كه آنها انقلاب ۵٧ را رهبري كردند٠ امروز جوانان عزيز متوجه هستند كه همه تبليغات سي ساله آنها دروغ بوده و اين طايفه فاسد هرگز در كنار مردم نبوده و نخواهند بود٠سوال اينست كه آيا دراين خيل عظيم آخوند مواجب بگير حتي يك نفر پيدا نميشود كه هم صدا با مردم و در كنارآنها باشد؟ "

تصور می کنم باید آخوندها را ( که تغییر لباس داده اند ) در میان موتورسوارها و اراذلی که مردم را می زنند و می کشند پیدا نمود !

کروبی خبر داشت !

مناظره کروبی و میرحسین موسوی را یکبار دیگر ببینید .
لازم به ذکر است که کروبی تصور می کرد بعنوان رییس جمهور انتخاب خواهد شد و مراکز قدرت مشکلاتی سخت برایش بوجود خواهند آورد ، آنچنان که گویی آبرو و جانش در خطر خواهد بود .
در قسمت هشتم (از نه قسمت ) کروبی تاکید دارد که شرایط خطرناکی پیش روست :
" مراکز قدرت عجیب و غریبی بوجود آمده .... خودم را برای سخت ترین شرایط آماده کرده ام و برای آسانترین هم .... یعنی آماده هستم ... و در این راه می ایستم ، مقاومت هم می کنم ، هر بلایی هم به سرم آمد ... اما آیا آقای مهندس موسوی خودش را برای آن مشکلات کاملا آماده کرده که معلوم نیست چه به سرمان می آید ... در مقابل سخت ها و دشواریها چه می کنید ... "

همه می دانند احمدی نژاد مهره ای بیش نیست ، ملیجکی ست در دربار خامنه ای .
واضح است بدون فشار و خواست خامنه ای ، شرایط انتخاب (افتضاح گونه ی او ) هیچگاه مهیا نمی شد .
بدیهی ست نیروهای سرکوبگر نه بجهت احمدی نژاد ، که به دستور رهبر دست به آزار و قتل مردم می زنند .
مسلم است خامنه ای با انتخاب احمدی نژاد راه 4 سال پیش را برای حذف همه نیروهای غیر خودی هموار می کند .
حذف احمدی نژاد به معنی حذف خامنه ای ست ....
با اینهمه میرحسین موسوی با تاکید بر اطاعت از قانون اساسی و تبعیت از رهبری بدنبال چیست ؟
آیا باور دارد که خامنه ای اجازه خواهد داد تا او بر مسند رییس جمهور فعلی بنشیند ؟
آیا باور کنیم جنبش مدنی امروز( آنگونه که موسوی هدایتش می کند یعنی ) با تاکید بر نقش محوری و مقدس ولایت فقیه ، به تغییران بنیادین در ایران منجر خواهد شد ؟
بهرحال وظیفه امروز همه ایرانیان حمایت از مردمی ست که با تحمل همه خشونتهای غیر انسانی بپاخاسته اند و امیدوار باشیم این سیل خروشان مردمی ، به مسیرهای انحرافی که توسط بازیگردانان خواهند ساخت ، نمی افتد .

دوشنبه، خرداد ۲۵، ۱۳۸۸

بیچاره ملتی که نیاز به قهرمان دارد !

وقتی گالیله در مقابل قاضی دادگاه تفتیش عقاید توبه کرد و پذیرفت خورشید مرکز کیهان است ، شاگردش به او گفت :
بیچاره ملتی که قهرمان ندارد !
گالیله هم پاسخ داد:
بیچاره ملتی که نیاز به قهرمان دارد!
امرزوز تکیه مردم اگر به اشخاصی چون خاتمی و موسوی باشد ، راه به خطا رفته اند .
اینان همیشه از التزام خود به تبعیت ازولایت فقیه سخن گفته اند .
مسملما نمی توان از ظالم توقع داشت منتقد و برطرف کننده ظلم خود باشد .
خاتمی در زمانی که رییس جمهور بود در برابر قلع و قمع و کشتار دانشجویان آنان سکوت کرد .
موسوی در تمام سی سال گذشته در برابر اعدامها و جانایان رژیم ساکت بوده ، نمی توان از چنین افرادی توقع داشت برای احقاق حقوق ملت در برابر حکومت بایستند .
مسلما پس از زمانی کوتاه اینان نیز با کودتاگران همسو خواهند شد و مردم بی دفاع را در برابر تیع آخته اراذل تنها می گذارند .
بزرگتین ضعف ایرانیان در تمامی قیامها ، تاکید و وابستگی به اسطوره هایی بوده که آنها را با رشادتهایشان بزرگ نموده و دیگر قادر به مهارشان نشدند
ملت ایران !
قهرمان شمایید .اسطوره شمایید . رهبر خود باشید و از مهره ها چشم بپوشید .
اجازه ندهید خون شما بواسطه سستی و بی ارادگی دیگران پایمال شود.
مردم قهرمان ایران !
اسطوره شمایید ، رهبر خود باشید !
_________________
در همین زمینه مطلب ملا نیز خواندنی ست .

جامعه جهانی و وجدان عمومی

امروز ملت ایران در مقابل حاکمیت بپاخاسته . امروز شور انقلاب بر کشور حاکم شده .
بعنوان یک ایرانی به جامعه جهانی توصیه می کنم از برسمیت شناختن کودتا در ایران خودداری کنند و از خطای چین در زمان انقلاب سال 57 عبرت بگیرند.
چین در بحبوحه انقلاب از شاه حمایت کرد و پس از پیروزی انقلاب مجبور شد با فرستادن نماینده ای به تهران از عملکرد خود عذرخواهی نماید .
هرچند اوضاع ایران ، وضعیتی داخلی محسوب می گردد و هیچ دولت خارجی اجازه ندارد به بهانه حمایت از فرد و گروهی و یا با توجیه تامین منافع جانهی قصد تجاوز به ایران داشته باشد اما همسویی با مردم ایران وظیفه ای انسانی ست که می بایست مورد توجه تمامی ملتها و سازمانها و دولتهایی قرار گیرد که داعیه گسترش حقوق بشر و تامین صلح جهانی را دارند.
به رسمیت شناختن حکومت غاصب در ایران به معنی دهن کجی به مردمی ست که صرفا بدلیل احقاق حقوق مدنی و صیانت از رای خود در انتخابات ( که در چهارچوب قوانین جاری کشور برگزار شده ) مورد تعدی و ظلم قرار می گیرد .
امروز نه فقط دولتها که مردم دنیا در آزمونی بزرگ شرکت کرده اند ، آنانی که طی سه دهه خواستار اعمال دموکراسی و آزادی در ایران بودند ، اینک حداقل وظیفه شان حمایت از مردم آزادیخواهی ست که مظلومانه و بی پناه بدنبال حقوق از دست رفته شان هستند .
هر شخص یا سازمان و یا دولتی که از حکومت ایران حمایت کند ، در آینده حق اعتراض نسبت به عملکرد حکومت ایران را از خود سلب نموده است .
بد نیست به این مطلب نیز توجه کنید :
پس اعلام پیروزی احمدی نژاد ،در کمتر از 24 ساعت ، لاشخورهای سیاسی که طمع به مال ملت دارند به او تبریک گفتند :
1. هوگو چاوز (قبل از اتمام شمارش آرا ، انتخاب احمدی نژاد را به او و به ملت خودش تبریک گفت !)
و اینجا را هم ببینید !
2. حزب اله لبنان
3.حماس
4.جهاد اسلامی فلسطین
5.اخوان المسلمین
6.شورای هماهنگی نیروهای انقلاب اسلامی7.جامعه مدرسین حوزه علمیه قم
8. بشار اسد
9 . امیر قطر ( حتما اولین گفتگویش بر سر نام خلیج فارس خواهد بود )
10. عبدالامیر قبلان
11. عمرو موسی (دبیر اتحادیه عرب ، او هم در باره بخشش جزایر ایرانی با احمدی نژاد گفتگو خواهد کرد )
در همین راستا ، فعالین سیاسی داخلی نسبت به انتخابات اعتراض داشته و خواهان تجدید آن در محیطی آزاد و زیر نظر مسئولین بی طرف شدند .خود بخوانید که برنده واقعی این انتخابات کیست : مردم ایران یا گروه های تروریست و دولتهای آشوب طلب ؟!

روزنامه تاگس اشپیگل

پس از انتخابات ایران ، سایتهای هوادار قدرت تلاش کردند تا به هر بهانه ای چنین وانمود سازند که شخصی یا سایتی و روزنامه ای در داخل یا خارج ، از انتخابات و باند قدرت تجلیل نموده .
در زمان شمارش آرا ، جالب بود که خبرگزاری فارس خبری را منتشر می نمود که مثلا فلان سایت خارجی اعلام کرده احمدی نژاد در صدر قرار دارد ، بدون آنکه به روی مبارکش بیاورد که این خبر از خروجی سایتهایی چون خودش و یا نقل از ستاد انتخابات برگرفته شده .اما آنچنان آب و تابش می دادند که گویی فلان سایت آلمانی با تحقیق و تحلیل خودش فهمیده که آرای احمدی نژاد مثلا (!) نسبت به نامزدهای دیگر برتری دارد !
جالبتر اینکه درست در زمانی که سایت دویچه وله آلمان از قول روزنامه " تاگس اشپیگل " انتخابات " را به " کودتای بی شرمانه " توصیف نموده *، خبرگزاری مهر از تعریف و تمجید همین روزنامه ازنحوه زندگی رییس جمهور ( منتصب رهبر ) و پیشرفتهای عظیم ناشی از مدیریت وی (!) مطلبی را درج نموده است !
متاسفانه باند حاکم بر ایران تصور می کند ایران هنوز در قرن گذشته زندگی بسر می برد و مردم مجبورند تا هر دروغی را که به آنها می گویند بپذیرند !
گویا ماجرای کردان هنوز برای اینها درس عبرت نشده .
شاید هم همه اینها را همچون یاسین برای پیروان و ذوب شدگان ولایت می خوانند .
_____________________
* _ برگزیده ای مقاله روزنامه تاگس اشپیگل (برگرفته از دویچه وله ):
" روزنامه تاگس اشپیگل درباره نتایج انتخابات می‌نویسد:« به گفته مسئولان دولتی میزان شرکت مردم در این انتخابات‌، تمامی رکوردهای گذشته را شکسته است، اما مقامات رسمی نتیجه‌ای را اعلام کردند، که بوی گند آن به آسمان رسیده و حتا حاکمان کرملین در زمان شوروی نیز از ارایه آن شرم داشتند.» "
روزنامه تاگس اشپیگل در پایان می‌نویسد:«با اعلام نتایج افسانه‌ای برای احمدی‌نژاد، رژیم از کشاندن انتخابات به دور دوم جلوگیری کرد. در هفته‌های آینده روشن خواهد شد، که آیا این کودتای بی‌شرمانه می‌تواند اعتراضات مردم را مهار کند؟

دو بار غلط کردیم و ...

دو بار غلط کردیم ، یکبار که شلوغ کردیم و انقلاب شد و یکبار دیگر که سکوت کردیم تا قانون اساسی ولایتی تصویب شود .
آیا این بار نوبت سوم است ؟!
جوانان غیور ایرانی ، ایران را مزین به حضور خود نموده اند بلکه بتوانند اشتباهات نسل گذشته را پاک کرده و تاریخ را از نو بنویسند .
خامنه ای اگر چشمش ببیند و حافظه اش یاری کند ، باید بفهمد که این همان قیامی ست که در ایران بارها تکرار شده و اینبار مردم عزم خود را برای مقابله با کودتایش جزم کرده اند .
رهبر کنونی حکومت دینی ایران ، با برنامه ای حساب شده از مدتها قبل شرایط ظهور احمدی نژاد را فراهم ساخت و تا امروز برنامه حذف روحانیون با سابقه و شخصیتهای مستقل ( اسلامی ) اما غیر پیرو را از مسند به زیر کشد و جنگجویان دیروزی را که خود را مرید مرادشان می خوانند ، بجای آنها منصوب نماید .
غافل از آنکه حتی به فرض توفیق ، نهایتا بازی تا آخر ادامه خواهد یافت و او را هم همینها خفه خواهند کرد .جنگجویانی که تصور می کنند مطالبات خود را از دوران جنگ هنوز دریافت نکرده اند و اشتهایی سیری ناپذیر دارند در چپاول اموال و کشتار انسان .
مقابله امروز مردم با حاکمیت ، نه تنها جلوگیری از انتصاب مهره ای خوش خدمت ، بلکه نهایتا (بجهت پرداخت هزینه از سوی مردم ) به خواسته هایی بیشتر و اصولی تر و اساسی تر منجر خواهد شد .
اگر مردم امروز قادر به تغییر نشوند ، سالها در حسرت این روزها افسوس می خورند .
با توجه به اینکه معترضین از قشر متوسط جامعه هستند ، ادامه درگیریها منجر به رکود کامل اقتصادی و قطع درآمد آنها خواهد شد که این حربه ای ست در دست رژیم . اما از سوی دیگر ، مهاجمین بی رحم نیز در دل همین جامعه زندگی می کنند .
با پخش گسترده و روزانه عکسها و فیلمهای مزدوران رژیم ، بزودی چهره آنها نه تنها برای خانواده شان ، که حتی برای اقوام و همسایگان و وابستگان نیز رو خواهد شد و مسلما مورد خشم و طرد آنها قرار می گیرند . این عده راهی نخواهند داشت مگر همانی که سرابازان ارتش شاهنشاهی کردند ، گریز از دستور مافوق و پیوستن به صف انقلابیون .
خامنه ای !
موتور سواران وچماقدارانی که اینچنین بی مروت و بی رحم و بی وجدانند که بر سر و صورت مردم عادی و حق طلب می ریزند و می زنند ، بدلیل همان بی وجدانی و بی مروتی ، روزی بر سر ارباب و ولی نعمت خود خواهند ریخت تا سهم بیشتری از غنایم دریافت کنند.

دست غیب آمد و ...

8_7 ساله بودم که پدرم جکی برایمان تعریف کرد که روزی یه ایرانی به امریکا میره ، امریکایی دوستش را به صحرای آریزونا میبره و بهش میگه : اینجا صحراست اما زمین را بکن ببین چی پیدا می کنی .
ایرانی هم شروع می کنه به کندن زمین و بعد از برداشتن یک متر از خاک ؛ یه تیکه سیم رنگ و رو رفته پیدا می کنه و می پرسه این چیه ؟!
امریکایی بهش میگه : آها ! این یعنی اینکه ما صد و بیست سال پیش حتی اینجا هم خط تلفن داشتیم .
سال بعد امریکایی به ایران میاد و ایرانی طرف را می بره به کویر لوت و بهش میگه حالا تو بکن !
امریکایی بی نوا هی زمین را می کنه ، یه متر و دو متر و خلاصه یه 5 متری که می کنه میگه : بابا خسته شدم ، اینجا که هیچی نیست !
ایرانی می خنده و می گه : آها ! ببین ما حتی تو این زمین هم 500 سال پیش بی سیم داشتیم !
حالا شده نقل خالی بندیهای رهبری . آقای خامنه ای فرموده اند :
دست اعجاز آفرین الهی پشت این انتخابات بود !
یعنی در عصر ارتباطات که انتخابات بصورت الکترونیکی انجام می شه و کلی سیستم و دانشمند برای شمارش جمع می شند باز یه 24 ساعتی طول می کشه تا نتیجه معلوم بشه ، در ایران به مدد " امداد غیبی " درست در زمان اتمام رای گیری خبرگزاری جمهوری اسلامی اعلام می کنه کی برنده شده .
پس نتیجه می گیرم امداد غیبی ما یه چیز دیگه ست !
هم رای می نویسه ، هم رای می خونه و هم رای می شماره ، بدون دخالت مغز !
راستی آقای خامنه ای ، حالا مطمئنید این دست اعجاز آفرین الهی که پشت انتخابات بود ، انگشتش بسته بوده؟!

سردار محمد نجار با قاطعیت اعلام داشته : اسراییل از انتخاب احمدی نژاد ناراحت است !
سردار عزیز ، از اسراییل دیگه چه خبر ؟!
راستی بد نیست این سردار یه نگاهی هم به اینجا بندازه !

ببینید چه عزایی ست که مرده شور هم به گریه افتاده :
مجمع روحانیون مبارز و علمای حوزه علمیه به نتایج انتخابات اعتراض و خواهان برگزاری مجدد آن شدند !

راستی تا حالا یه کشور درست حسابی به احمدی نژاد تبریک گفته ؟
آلمان که سفیر ایران در برلین را احضار کرد.
هرچند بعد از مدتی کوتاه ، همه آنها اعتراضات مردم را فراموش و مربوط به اوضاع داخلی خواهند دانست .

شنبه، خرداد ۲۳، ۱۳۸۸

اندک اندک جمع لاشخورها می رسند !

پس اعلام پیروزی احمدی نژاد ،در کمتر از 24 ساعت ، لاشخورهای سیاسی که طمع به مال ملت دارند به او تبریک گفتند :

1. هوگو چاوز (قبل از اتمام شمارش آرا ، انتخاب احمدی نژاد را به او و به ملت خودش تبریک گفت !)
و اینجا را هم ببینید !
2. حزب اله لبنان
3.حماس
4.جهاد اسلامی فلسطین
5.اخوان المسلمین
6.شورای هماهنگی نیروهای انقلاب اسلامی
7.جامعه مدرسین حوزه علمیه قم
8. بشار اسد
9. امیر قطر ( حتما اولین گفتگویش بر سر نام خلیج فارس خواهد بود )
10. عبدالامیر قبلان
11. عمرو موسی (دبیر اتحادیه عرب ، او هم در باره بخشش جزایر ایرانی با احمدی نژاد گفتگو خواهد کرد )

در همین راستا ، فعالین سیاسی داخلی نسبت به انتخابات اعتراض داشته و خواهان تجدید آن در محیطی آزاد و زیر نظر مسئولین بی طرف شدند .
خود بخوانید که برنده واقعی این انتخابات کیست : مردم ایران یا گروه های تروریست و دولتهای آشوب طلب ؟!

جشنی بدون میزبان و مهمان !

آقای خامنه ای برگزاری رفراندوم و انتخاب آقای احمدی نژاد را یکی از بزرگترین پیروزیها و دستاوردهای جمهوری اسلامی خواند .
در همین رابطه سردار رادان ، معاون نیروی انتظامی اعلام نمود تجمع مردم در خیابانها غیرقانونی ست و با آنها برخورد نزدیک از نوع چماق و گلوله خواهد شد .
راستی این چگونه جشنی ست که میزبان ، مهمانان را از حضور در آن می ترسانند و خود نیز می هراسند ؟
اگر براستی 85 در صد مردم در انتخابات شرکت داشته و بیش از 24 میلیون نفر به احمدی نژاد رای داده باشند ، قاعدتا خیابانها نیز باید مملو از افرادی گردد که پیروزی آرای خود را جشن می گیرند !

وقتی آرای 6 درصدی باطله یعنی صفر !

سایت تابناک : 6 در صد آرای ماخوذه باطله است !
سایت جام جم آنلاین : تعداد آرای باطله : صفر عدد !(از 24 میلیون رای !)
هردو هم از ستاد انتخاباتی ارقام را دریافت کرده اند . آقایان دم خروس را پنهان کنید !
هرچه گفتیم آقای خامنه ای اجازه نمی دهد هزینه 4 سال گذشته بر باد رود ، گفتند مشارکت میلیونی جلوی تقلب را می گیرد .
لطفا پست قبلی را بخوانید تا ببینید این جماعت وقاحت را به حد اعلا رسانده اند : وقتی سایتهای هوادار دولت آمار را ساعتها قبل از ستاد انتخابات اعلام می کند !
مهم نیست من به چه کسی رای می دهم ، مهم این است که چه کسی آرا را می خواند !
ابله کسی ست که با تکرار یک اشتباه بدنبال نتیجه ای دیگر باشد.
خامنه ای با اصرار بر حفظ احمدی نژاد ، ایران را به چالشی می برد که رهایی از آن ممکن نیست . امروز حتی خوشبین ترین افراد هم اعتمادی به حکومت نمی کنند !

جمعه، خرداد ۲۲، ۱۳۸۸

تا همینجا بسه !مصالحه باندهای قدرت در ایران ...

خبرگزاریهای دولتی خبر پیروزی قطعی احمدی نژاد را اعلام کردند .
سبک اعلام خبر نشان از تقلبی آشکار می دهد ، یعنی گویی صندوق های رای قبل از وزارت کشور ، در این خبرگزاریها شمارش شده بود !
در ساعت یازده و چهل و پیج دقیقه شب (جمعه شب ) رییس ستاد انتخابات گفته بود فقط 5 میلیون از آرا شمارش شده و در ساعت 20 دقیقه بامداد اعلام نمود 10 میلیون رای شمارش شده اما خبرگزاری فارس به یکباره در ساعت یک و 27 دقیقه بامداد خبر از شمارش 31 میلیون رای داد و گفت احمدی نژاد 21 میلیون را کسب نموده !
یعنی در عرض 35 دقیقه ابتدایی فقط 5 میلیون رای اضافه شمارش شده بود اما در طی زمانی حدودا یک ساعت 21 میلیون رای به آرای شمارش شده اضافه شد.

از طرفی قبل از اعلام نتایج آرا توسط آقای دانشجو ، رییس ستاد انتخابات ، خبرگزاری فارس میزان دقیق آرایی که قرار بوده توسط این ستاد اعلام شود را منتشر نمود . یعنی همانطور که گفته شد ، انگار صندوق آرا قبل از ستاد انتخابات ، در این خبرگزاری شمارش می شده است .
می گویند احمق کسی ست که اشتباهی را بارها تکرار می کند به امید آنکه اما نتیجه ای متفاوت بدست آورد !
تا همینجا ما را بس !
حالا باید به دوستانی که اصرار بر شرکت در انتخابات داشتند بگوییم ، دیدید ما حق داشتیم و شما دوستان عزیز ، متاسفانه همان نقش سیاهی لشکر را برای رژیم بازی نمودید . جدا متاسفم که صداقت و دلسوزی این عزیزان دستمایه بازی حکومت بلاهت وقیح قرار گرفت .

نکته دوم مصالحه باندهای قدرت در ایران است ، یعنی رفع اتهام از رفسنجانی و ابقای احمدی نژاد .
در این روزها می بینیم که بسیاری از مقامات ، حتی مقامات هوادار رییس جمهوی از بی گناهی (!) خاندان رفسنجانی گفته اند .
باز برمی گردیم به همان نکته که قبلا اشاره نموده بودم : تقسیم وظایف سران نظام :
قدرت سیاسی از آن باند خامنه ای و چپاول مالی توسط رفسنجانی ، مصباح یزدی و آخوندهای شاخص نظام ( به شرط عدم دخالت در امور سیاسی ) . مبارک ست این خباثت بر علمای ریاکار.

پنجشنبه، خرداد ۲۱، ۱۳۸۸

و دوباره جمعه سیاه !

روز جمعه ، روز انتخابات ریاست جمهوری ایران است .
با دیدن مناظره نامزدهای این مقام پوشالی ، آنچه همه در نهان می دانستند ، عیان شد تا دنیا نیز شاهد باشد که مقامات چه وظایف خطیری دارند !
فردی که میلیاردها دزدیده ، اما ! در گوشه زندان نیست که رییس حراست دفتر مقام معظم رهبری ست !
دیگری نیز میلیاردها چپاول کرده ، اما در اوین بدنبالش نگردید که رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام است ! و چه تشخیصی دهد او برای مصلحت نظام !
آن یک دیگر هم در دوره های مختلف از سیصد میلیارد تومان تا یکصد میلیارد دلار بالا کشیده اما در رجایی شهر کرج نیست ، چهار سال ست که رییس جمهورایران است و باز طمع بر این مقام دارد!
پس زندان برای کیست ؟اگر دزدان بر صندلی ریاست تکیه زده اند ، قاعدتا می بایست زندانها خالی باشد ، اما ! نیست !
زندان پر از دانشجویانی که صدایی بجز تکبیر تایید از گلویشان جاری ست !
دانشجویان در زندانند اما دانشگاه خالی نیست ، چرا که بسیج جبهه ندیده و ماموران سپاه در آن ماوا گزیده اند !
اگر بسیجیان و سپاهیان در دانشگاهند ، چه کسی مرزها را باید حفاظت کند و به وقت نیاز کشته دهد ؟
صدایی از دفتر رهبری برآمد که : پس مردم چکاره اند ؟ به وقت کشته دادن ، مردم باید وارد عمل شوند و ادای دین به حکومتی کنند که حق و حقوقشان به جیب های پر نشدنی عمامه داران سرازیر شده.
------------------------------------
1. هرچه می کشیم از دست این محمد پاسدار ، مدیر تلویزیون ایرانیان در برلین ست . چندین و چند بار از او خواهش کردم که بیا و خود را نامزد این انتخابات کن بلکه این بساط ریا و دزدی جمع شود ، قبول نکرد که نکرد.
در این وانفسایی که هر کاندیدا برای جمع آوری آرا ، عکسی را نشان میدهد از خمینی و می گوید آنکه در پشت ستون ، گوشش پیداست منم ! مطمئنا انتخاب خواهی شد که خمینی در زمان حیاتش بارها گفته بود :
ای کاش منهم یک پاسدار بودم !
2. در سایتها آمده : آنچه از مناظره نامزدهای انتخاباتی ریاست جمهوری بر می آید این است که در این سی سال ، کشتی جمهوری اسلامی بدست دزدان دریایی هدایت می شده !

سه‌شنبه، خرداد ۱۹، ۱۳۸۸

انتخابات ایران

تحلیلی پیرامون انتخابات ایران در تلویزیون ایرانیان برلین با حضور آقای پرویز دستمالچی ، کارشناس و صاحبنظر سیاسی و بازمانده از ماجرای ترور میکونوس .
بررسی شعارهای توخالی کاندیداها ( بخوانید خالی بندی ) !



بخش دوم

بخش سوم

شنبه، خرداد ۱۶، ۱۳۸۸

چه می کنند این نامزدهای ریاست جمهوری !

احمدی نژاد در مناظره با میرحسین موسوی پته هاشمی و ناطق نوری را روی آب ریخت . کرباسچی هم در پاسخ به او اعلام نمود :
حامیان دولت به اندازه همه سران نظام ثروت اندوخته اند !
احمدی نژاد در جمع حامیان خود گفته : کاندیداها هم می دانند که من رییس جمهور می شوم ، پس چرا تیلیغ می کنند !
مطمئنا احمدی نژاد پشت خود حمایت گروهی ذی نفوذ را احساس می کند که چنین جسورانه و البته وقیحانه گروهی که خود را مالکین انقلاب می دانند ، به چالش کشانده و به نوعی آنانرا تبدیل به مهره های سوخته نموده !
حذف روحانیون طراز اول ایران ، پس از ظهور احمدی نژد در دستور کار قرار گرفت تا سکان کشتی ایران بدست جنگجویان دیروز و مدعیان امروز بیفتد .
افشاگریهای یک جانبه پالیزدار نیز در همین راستا صورت گرفته .
باید منتظر ماند و دید نام چه کسی از صندوقهای آرا بیرون می آید تا ببینیم حاکمیت ایران در دست کدام گروه قرار خواهد گرفت .
قطعا خامنه ای رشته ی را که در طی این چهارسال بر گردن دوستان دیروزش انداخته تا بکشاند آنان را به هرکجا که خاطرخواه اوست ، به سادگی رها نخواهد کرد اما به قول رییس جمهور فعلی ، مافیای اقتصادی نیز اهرم های فشار قوی را در دست دارد ، نبرد گروههای مدعی حکومت به روزهایی رسیده که جز حذف یکی ، دیگری پیروز نخواهد شد .
آنچه از افشاگریها (یی که جای اعلام برنامه های کاندیداها را گرفته ) بر می آید ، نشان از آن دارد که گویی در توافقات قبلی ، صحنه سیاست به خامنه ای و دوستانش سپرده شده بود تا اموال ومنابع مالی در اختیار گروه های دیگر قرار داشته باشد اما امروز نبرد بر سر قبضه کردن قدرت و ثروت است .
انتخابات امروز ایران بنوعی با دوره های گذشته تفاوتی اساسی دارد ، دیگر از سیاهی لشکرهایی چون زواره ای ، توکلی ، غفوری فرد ، پرورش ، عسگراولادی و ... خبری نیست .
سرنوشت سیاست ایران ، نه در روز رای گیری ، بلکه در روزی معین خواهد شد که گروه غالب بتواند با غلبه بر دیگری ، نام کاندیدای دلخواه خود را بعنوان رییس جمهور اعلام نماید .
تعیین رییس جمهور بمنزله پیروزی در مبارزه قدرت است و الا همه نیک می دانند که رییس جمهور (با توجه به قانون اساسی ایران ) نقش مهمی در مدیریت کشور نخواهد داشت .

سه‌شنبه، خرداد ۱۲، ۱۳۸۸

احمدی نژاد و مافیای اقتصادی

احمدی نژاد 4 سال است که وعده می دهد اسامی مفسدان اقتصادی را اعلام خواهد کرد !

سال گذشته در مصاحبه ای با دکتر فریبرز رییس دانا (در برنامه میزگرد تلویزیون ایرانیان برلین ) این سوال را طرح کردم :
وقتی رییس جمهور کشوری جرات اعلام نام مفسدان اقتصادی را ندارد ، چگونه می تواند ادعای مبارزه با آنها و قطع دستشان از منابع و شاهراه های اقتصادی کشور را داشته باشد. بد نیست رییس جمهور عدالت پرور نیم نگاهی به روحانیون حامی خود و اعضای کابینه اش بیندازد ، شاید تعدادی از همین مفسدین را در کنار خود ببیند !

Free counter and web stats