000

دوشنبه، آبان ۳۰، ۱۳۹۰

مصاحبه با عبدالکریم لاهیجی




عبدالکریم لاهیجی شاید موجه ترین ایرانی در بین محافل بین المللی حقوق بشر است که ریاست جامعه دفاع از حقوق بشر ایران و نایب رییس جوامع حقوق بشر بعهده دارد .
وی بهمراه همکارانش با تشکیل پرونده های قطور نقض حقوق بشر جمهوری اسلامی ، بار ها دولتهای غربی را ناچار به تعیین موضع و صدور قطعنامه ها علیه حکومت غاصب ایران نمود.
وی به دعوت " نهاد شفاف سازی ایران" در " کنفرانس نگاهی به درون جامعه ایران" شرکت نمود .
پیش از مصاحبه از او خواستم اگر خط قرمزی برای خود تعیین نموده بازگو کند . وی با صراحت اعلام نمود هیچ خط قرمزی را نمی شناسد .
در این گفتگو وی پیرامون دلایل نادیده گرفته شدن نقش حقئق بشر در جمهوری اسلامی توسط دولتهای غربی ، واکنش جامعه جهانی به اراده جمهوری اسلامی برای دستیابی به تکنولوژی بمب هسته ای ، جاسوسی سفارت خانه جمهوری اسلامی در مورد فعالان سیاسی ،فعالیت های جامعه حقوق بشر ایران و تاثیر فعالیت های این جامعه بر نهادهای بین المللی و ... توضیحاتی شفاف بیان نمود .
عبدالکریم لاهیجی تاکید نمود که پرونده نقض حقوق بشر توسط مسئولین جمهوری اسلامی در مسیری قرار گرفته که نهایتا به انجام خواهد رسید تا جمهوری اسلامی باور کند جنایاتش هرگز فراموش نخواهد شد .








شنبه، آبان ۲۸، ۱۳۹۰

مصاحبه با دکتر فریدون خاوند

فریدون خاوند ، اقتصاد دان برجسته ایرانی در همایش نگاهی به درون که از سوی انجمن شفاف سازی ایرانیان برلین برپا شده بود شرکت کرد .
فر صت را مغتنم شمردیم و با وی گفتگویی انجام دادیم . فریدون خاوند با احاطه ای درخور توجه بر مسایل اقتصادی ، شرایط حاکم بر ایران را توضیح داد .
وی در مورد تهدید تهاجم خارجی و تحمیل تحریم ها و تاثیر آن بر زندگی مردم توضیحاتی داد که شنیدنی ست .
همچنین دکتر خاوند در مورد دلیل عدم تاثیر قطعی تحریم ها بر حکومت حاکم بر ایران سخن گفت .
از وی پرسیدم با توجه به ممنوعیت سفر مقامات جمهوری اسلامی ، حمایت دولتهای چین و روسیه ، نقش امارات در مراودات اقتصادی جمهوری اسلامی و نبود وحدت در مورد تحریم ها ، چه آینده ای را در مورد تاثیر تحریم ها پیش بینی می کند .
از وی سوال کردم چرا نگاه غرب به مسایل ایران ، نگاهی انسانی نیست ( عدم توجه به مسایل حقوق بشر و استفاده ابزاری از جنبش مردم برای تهییج افکار عمومی در حمایت از تحریم ها برای جلوگیری از دسترسی جمهوری اسلامی به تکنولوژی بمب هسته ای ) آیا تحریم ها باعث نخواهد شد تا جنبش مردم به خشونت گرایش پیدا نماید ؟
دکتر خاوند با توجه به ضیق وقت با بردباری بسیار به سوالات پاسخ داد.





یکشنبه، آبان ۱۵، ۱۳۹۰

چین کثیف تر از جمهوری اسلامی ، جمهوری اسلامی پلید تر از چین




حکومت چین از پلیدی و خباثت دست کمی از جمهوری اسلامی ندارد . یادمان نرفته در اواخر حکومت شاه ، نمایندگان دولت چین به ایران آمدند تا در بحبوحه تظاهرات و انقلاب مردمی علیه شاه ، حمایت قاطع خود را از حکومت مستبد محمد رضا اعلام نمایند .
در زمان حاضر هم شاهدیم حکومت چین از جمهوری اسلامی و بشار اسد حمایت های آشکاری می نماید تا نفع خود را خون مردم دنبال کند.
وضعیت در داخل چین وخیم تر از نمایی ست که در ظاهر دارد .
شاید بتوان گفت در برخی زمینه ها حکومت چین گوی جنایت و بی شرمی را از جمهوری اسلامی هم ربوده ، آنجا که برای فروش اعضای بدن انسان ، به اعدام مخالفان روی می آورد !



آنچه باعث شد تا بدین مطبی بپردازم ، اجتماع گروهی از چینی های مقیم برلین در اعتراض به سرکوب و قتل انسان هایی ست که برای تزکیه روح و سلامت جسم به ورزشی بنام " فالون دافا " روی آورده اند .این مکتب بر سه اصل : حقیقت ، نیکخواهی و بردباری بنا شده تا با تزکیه روح و پالایش جسم به آرمانهایی کاملا انسانی دست یابد ، آرمانهایی که به دور از هر گرایش سیاسی ست .
وقتی اجتماع چینی ها را در نزدیکی محل کارم دیدم ، برای کسب اطلاع نزد آنان رفتم .
آماری از اعدامیان و افرادی که در زندان به سر می برند ارایه دادند و از بسیاری نام بردند که تبعید شده یا به اردوگاه های کار اجباری فرستاده شده اند .
پرسیدم اگر فعالیت گروه شما به دور از هر آرمان سیاسی ست ، دلیل مخالفت دولت چین با شما چیست.
توضیحی مختصر دادند که که همان توضیح کوتاه ، نمایی از وضعیت داخل ایران را برایم تداعی کرد .
دولت های مستبد از هر نوع اجتماع مردمی می ترسند . درست مثل جمهوری اسلامی که حتی از تجمع مردم بدلیل آب بازی به هراس می افتد مبادا با تشکیل چنین اجتماعاتی ، مردم به وحدت و اتحاد برسند!





حکومت چین تلاش می کند تا اعضا و بویژه رهبران فالون دافا را به اتهام های ساختگی و غیر اخلاقی متهم کند ( احتمالا براندازی نرم و خود فروختگی ! ) وبا دستگیری ، شکنجه ( و تبعید ، اعزام به اردوگاه های کار اجباری و قتل اعضا) هراسی بین مردم ایجاد نماید که مانع از جذب دیگران به این گروه شوند ( مبادا دور هم جمع شوند و با انجان حرکاتی کاملا ورزشی ، خدشه به اساس و بنیان حکومت وارد نمایند ) .

برای آشنایی با ورزش فالون دافا و کسب اطلاعات بیشتر می توانید به لینک های زیر مراجعه کنید :

http://www.falundafapersian.org/exercises.htm

www.faluninfo.de

www.organharvestinvestigation.net

www.fofg.org

تصور می کنم امروز با توجه به وجود وسایل ارتباط جمعی ( تقریبن ) غیر قابل مهار ، مردم همه کشور ها می توانند با اتحاد ( ولو در دنیای مجازی )یکدیگر را در رسیدن به جهانی آزاد و بدور از خشونت یاری کنند .
هر کشوری که بدست مردمش فتح می شود ، پایه های استبداد در کشور دیگر را به لرزه می اندازد.





شنبه، مهر ۳۰، ۱۳۹۰

ما و عرب ها و دموکراسی !

روزنامه BZ برلین عکس هایی از زمان دستگیری قذافی منتشر کرده که حاکی از زنده بودن وی در زمان دستگیری ست . سر کار با دوست تایلندی صحبت می کردم . گفتم هنوز فاصله ی بعیدی مانده تا ما جهان سومی ها بتوانیم به دموکراسی دست یابیم .
عکس های قذافی را نشانش دادم و گفتم دیکتاتور زنده بود ، اما بجای اینکه او را تحویل دادگاه دهند ، خودشان قاضی شدند و مامور اجرای حکم .
می دانی اگر زنده می ماند چه رازهایی فاش می شد و چه اعتباری جنبش مردم لیبی بدست می آورد که با قاتل مردمش با انسانیت رفتار شده .
فیلم های منتشر شده حاکی از سرقت کفش دیکتاتور پس از دستگیری و پاره کردن لباس او پس از قتلش می باشد !


گفت قذافی آنقدر جنایت کرده بود که قتل او طبیعی ترین عکس العمل مردم بشمار می رود .

قذافی کشته شد تا رازها فاش نشود ، تا همه باور کنیم نباید از نهال جنبش های منطقه توقع میوه آزادی داشت !

گفتم تصور کن خامنه ای روزی در چنین وضعیتی دستگیر شود ، تصور نمی کنم سرنوشت بهتری برای او بتوان درنظر گرفت اما مسئله این ست که اگر بنا باشد ما بدلیل نفرت از کسی ، وی را به قتل برسانیم ، چه تفاوتی بین عملکرد دیکتاتور و ما وجود خواهد داشت ، هر دوی ما بنا به تصمیم شخصی و بدون لحاظ شرایط انسانی حکم به قتل مخالف داده ایم !
مسئله این نیست که بخواهیم ژست روشنفکری بگیریم و بگوییم باید جنایتکار را به دادگاه تحویل داد یا با اعدام مخالفیم حتی اعدام دشمن !
خامنه ای هم مثل قذافی بسیاری از جوانان بی گناه و حقیقت جوی ایرانی را در خیابان ( و حتی بدون تشکیل دادگاه های نمایشی جمهوری اسلامی ) به قتل رسانده .مسلما جنایات خامنه ای ، قذافی ، اسد و ... به حدی ست که " جنایت علیه بشریت " کمترین اتهام آنها خواهد بود اما ...
اگر بنا باشد به دموکراسی برسیم باید میزان تحمل خود را بالا ببریم . باید قبول کنیم هیچکس اجازه ندارد وارد محدوده مسئولیت های قانونی دیگری شود ، باید بپذیریم که قرار نیست خواسته های ما همیشه اجرا شود .

یادمان نرفته در مصر و در زمان تظاهرات علیه مبارک ، گزارشگر زن امریکایی را در مقابل چشم هماکارانش مورد تعرض وحشیانه دستجمعی قرار دادند و در موردی دیگر ، زن هموطن خود را که در پا به پای مردان علیه مبارک به خیابان آمده بود مورد تجاوز گروهی قرار دادند و پس رها کردنش گفتند ببخشید ، ما مردیم دیگه و ... به کسی چیزی نگو که انقلاب لکه دار می شود !

برای دوست تایلندی خود تعریف کردم که تلویزیون آلمان گزارشی از سفر سباستین وتل ( قهرمان فرمول یک ) به ژاپن را پخش می کرد .


در صحنه ای سباستین وتل ژاکت خود را به میان جمعیت انبوه هوادارن خود پرت کرد . ناگهان صدها دست برای ربودن ژاکت قهرمان محبوبشان به هوا برخاست تا شاید ژاکت را برباید .
ژاکت نهایتا بین 5 نفر فرود آمد که هرکدام تلاش می کردند آنرا از آن خود کنند . قبل از آنکه ببینیم سرنوشت این ژاکت چه شده ، بد نیست میزان شناخت خود از مردم دوست داشتنی ژاپن را بیازماییم :
1. جمعیت انبوه بدون توجه به ادامه مراسم ، برای ربودن ژاکت چنان به جان هم افتادند که مراسم بهم خورد و صد نفر را به بیمارستان و ده نفر را به زندان فرستادند ، هنوز از سرنوشت ده ها تن اطلاعی در دست نیست !
2. هنوز پنج نفری که ژاکت در دستان آنها بود از پس هم برنیامده بودند که تعداد دیگری هم به صرف زور بازو وارد معرکه شدند .
3. دیگران به تماشا نشستند تا ببینند این 5 نفر چگونه با کشیدن ژاکت به این طرف و آنطرف ، آنرا تکه تکه کرده و هرکدام سهمی به خود اختصاص میدهند .
4. دیگران دخالتی نکردند ، 3 نفر کنار کشیدند و دو نفر آخر ( یک مرد و یک زن ) سعی کردند ژاکت را تصاحب کنند . زور مرد به زن چربید .
5. سه نفر کنار کشیدند ، مرد به احترام زن ، ژاکت را به او بخشید .
6.سه نفر کنار کشیدند ، مرد و زنی که باقی مانده بودند ، " سنگ ، قیچی ، کاغذ " بازی کردند و نهایتا زن برنده شد ، مرد با ادای احترام ژاپنی ( تعظیم ) ژاکت را محترمانه تقدیم زن نمود و زن هم با ادای احترام متقابل ، درحالیکه از خوشحالی گریه میکرد ژاکت را در دست گرفت .
7. در حین انجام مراسم ، زن را بصورت گروهی مورد تجاوز قرار دادند و ژاکت را تکه تکه کرده و هرکدام تکه ای را ربودند .

مسلما شما هم گزینه ششم را به عنوان اتفاقی که در مراسم افتاد انتخاب کرده اید ، اما حالا دوباره گزینه ها را بخوانید و بگویید اگر این مراسم در ایران یا در کشوری عربی انجام می شد ، کدام حالت روی می داد !

------------------------
پ.ن.
اگر در ایران چنین انقلابی روی دهد ، خامنه ای رویه کدام دیکتاتور را در پیش خواهد گرفت :
مثل مبارک بیمار می شود تا زنده بماند .
مثل قذافی تا روز آخر به مبارزه ادامه می دهد .
مثل بن علی ، دیکتاتور تونس ، فرار می کند .
به دشمن و بی بصیرت ها پناهنده خواهد شد !

توضیح :
منبع عکس ها : روزنامه BZ برلین

پنجشنبه، مهر ۲۸، ۱۳۹۰

من و همکار آلمانی - 2

دیروز همکار آلمانی من یه چیزی گفت که خیلی دلم سوخت ، گفنم برای شما هم بگم که دلتون بسوزه !
تعریف میکرد که هنگام بالا یا پایین رفتن از پله ها باید سگ ها را بغل کرد چون سگ ها اگر از پله ها بالا و پایین بروند ، کمر درد میگیرند .
البته ناگفته پیداست که این در مورد سگ هایی ست که جثه خیلی بزرگی ندارند .
دلم خیلی سوخت که دیدم حتی سگ ها از چنین حمایت قانونی برخوردارند . اما برای اینکه دل همکارم را بسوزانم و به قول خودمان جلوی او کم نیارم تا با هم ( در سوزاندن دل ) برابر شویم به او گفتم :
چیزی که من از قوانین آلمان فهمیدم اینه که بیشترین حمایت های قانونی از کودکان بعمل میاد و بعد خانم ها سهم می برند و بعد حیوانات ( بویژه سگ ها ) و در پاورقی و حاشیه کتاب قانون اگر جایی سفید مانده باشه ، در مورد مردها هم چیزی نوشته شده !
خندید و گفت درست میگی .....
اما واقعا خیلی دلم سوخت ، نه برای کمردرد سگ های آلمانی بلکه برای مردمم و وطنم ...
Free counter and web stats