فوتبال ایران تاریخ پر فراز و نشیبی را پشت سر گذاشته . در ابتدا زنگ تفریح تیم های بزرگ آسیایی بود اما بجهت نگرش ورزشی مسئولین وقت به فوتبال ، به سرعت جایگاه قابل احترامی را در آسیا بدست آورد .
پس از یک دهه شکست ناپذیری در آسیا ، پیروزی بر ایران آرزویی دست نیافتنی برای قدرت های آسیا به نظر می رسید اما آنچه آسیا از انجامش ناتوان بود ، بدست حکومت جمهوری اسلامی محقق شد تا قدرت های درجه 2 و 3 آسیا هم برای فوتبال برتر ایران عرض اندام کنند .
پس از برقراری جمهوری اسلامی ، چماق تعهد و پایبندی به ارزش های اسلامی بر سر بسیاری از استعدادها و بازیکنان بزرگ کشور فرود آمد تا آنان از پوشیدن پیراهن تیم ملی ایران محروم بمانند . تا دفاع از حیثیت فوتبال ایران برعهده بازیکنان درجه چندم کشور قرار گیرد .....
در جام ملتهای آسیا ( قطر ) ، ایران به کره جنوبی باخت تا عمر داغ فتح این جام به چهار دهه برسد . هرچند بچه های غیور ایرانی در مرحله مقدماتی ، بین 16 تیم شرکت کننده در چهار گروه ، بهترین نتایج را کسب کرده بودند اما در مرحله دوم حریف کره جنوبی نشد . اگرچه بازیکنان ما تمام توان خود را برای دفاع از نام ایران بکار بردند اما این تیم تمام توان فوتبال ایران نبود .
ستارگان بسیاری بدلایل غیر ورزشی از تیم کنار ماندند تا آقایان کینه خود از بازیکنان غیر مطیع ( و به قول کمیته انضباطی " منشوری " ) را با تحمیل شکست به مردم جبران نمایند .
در تیم ملی امروز ما ، جای علی کریمی ، فرهاد مجیدی ، مهدوی کیا ، کعبی ... خالی بود. چه روش یا سیاستی بر اردوی تیم ملی حاکم ست که این بازیکنان را وادار به خروج و اعلام انصراف از پوشیدن پیراهن تیم ملی کرده بود ؟!
در دوره های پیشین هم جای بسیاری خالی ماند تا ایران بدون بازیکنان برترش به مقابله با رقیبانی رود که از هر روشی ( حتی استخدام بازیکنان کشورهای دیگر ! ) خود را آماده شرکت در مسابقات کرده بودند .
جالب است که رییس فدراسیون ( کفاشیان ) اعلام کرده از استعفا خبری نیست و از امروز ( شنبه، روز باخت به کره جنوبی ) بدنبال گزینش مربی جدید تیم ملی ست ! کفاشیان مهره ای ست در دست مسئولان تا برای انجام مقاصد خود ، او را به رقص آورند . در زمانی که علی آبادی تلاش میکرد تا بعنوان رییس فدراسیون برگزیده شود و همه جوانب امر را تحت کنترل گرفته بود ، فیفا بصراحت اعلام نمود که درصورت دخالت دولت در فوتبال ، ایران را از شرکت در مسابقات محروم خواهد نمود . علی آبادی که با دخالت احمدی نژاد مجبور به انصراف شده بود ، کفاشیان را بر این مقام نشاند تا بتواند فوتبال کشور را در کنترل خود داشته باشد . کفاشیان چندی پیش هم برای هموار کردن راه انتخاب سعیدلو در انتخابات کنفدراسیون آسیا ، از مقام اجرایی خود در این کنفدراسیون استعفا داد تا نفوذ ایران در آسیا بیش از پیش کمرنگ تر شود .
استعفایی که حتی از سوی منتقدان ( مثل دادکان ) بعنوان خیانت به فوتبال کشور قلمداد شد .
در مورد دو تیم محبوب پایتخت هم شاهدیم که از روزی که مقامات اطلاعاتی به فوتبال و بویژه دو تیم استقلال و پرسپولیس روی آورده اند ، همیشه "عدم ثبات مدیریتی " لطمه های جبران ناپذیری به این دو تیم وارد نموده .
بهر رو بار دیگر حسرت روزهایی را می خوریم که نام فوتبال ایران ، بمنزله ترس حریفان آسیایی بود .
زمانی که سوریه از حضور در تهران ( در دیدارهای مقدماتی جام جهانی 1978 آرزانتین ) خودداری میکرد تا بر ناتوانی خود در مواجهه با شیران ایرانی صحه گذارد .
زمانی که عربستان ( در همان دیدارها ) در ریاض 3 بر صفر شکست می خورد و بازی برگشت آنچنان از سوی مسئولین وقت فوتبال جدی گرفته نمیشد که دیدار برگشت با این تیم را در شهرستان و با بازیکنان ب و امید برگزار میکرد و باز هم نتیجه از آن ما بود : 2 بر صفر به نفع ایران .
در دیدارهای نهایی مرحله مقدماتی ، ایران در برابر کویتی که فتحی کمیل ، حمد بوحمد ، فیصل الدخیل و احمد طرابلسی را در اختیار داشت و مربی بزرگی چون زاگالو این تیم را هدایت میکرد ( در آنزمان ، کویت از قدرتهای آسیا بود ) ایران با بازیکنان زیر 23 سال خود به کویت رفت و این تیم را با همه بزرگانش با نتیجه 2 بر یک در هم شکست .
ایران یک دهه به تیم های آسیایی نباخت اما طی سه دهه ی پس از آن ، ایران همیشه پیش از مقابله با حریفان ، به جمهوری اسلامی باخته است .