000

چهارشنبه، اردیبهشت ۲۸، ۱۳۹۰

خرج که از کیسه مردم بود ... خاتمی گشتن چه آسان بود !

جناب خاتمی بالاخره از خواب بیدار شد تا خون فرزندان رشید ایران را مباح اعلام کند .
این بزرگوار که بجای آنکه بدنبال راهکاری برای دوستان دربندش باشد ، بیشتر به عاقبت اندیشی افتاده تا مبادا در اتاقی کنار دوستانش شب به صبح رساند ، بدون شرم از روی مادران داغداری که شجاعانه بدنبال اجرای خواسته فرزندان شهیدشان هستند ضرب المثل شیرین فارسی را به تلخی برگردانده اند که :
خرج که از کیسه مردم بود ... خاتمی گشتن چه آسان بود !

جناب خاتمی عزیز !
ارائه راهکار گذشت از گذشته و به تعبیری اعلام عفو عمومی در شرایطی پذیرفتنی ست که حکوکت تن به خواسته ملت داده باشد و برای پرهیز از خونریزی از خانواده های داغدار طلب عفو و بخشش نماییم که خون فرزندانشان به هدر نرفته و عزم بر تحقق اهداف آنها داریم .

حتی اگر خاتمی مایوس باشد از به بار نشستن اهداف جنبش سبز ( از دید خود یعنی مطالباتی در حد اجرای بدون تنازل قانون اساسی ! ) ، باز هم خود بهتر از دیگران حکومت خشن و بی رحم ملاها را می شناسد که با هر قدم عقب نشینی ، چند گام به جلو می آیند .
مطمئن هستم خاتمی را وادار خواهند کرد تا همچون رفسنجانی توبه نامه ای صریح تر بنویسد و راه خود از ملت جدا به کلی کند .
راهی که از ابتدا هم بنظر نمیرسید مدعیان همراهی با مردم توان پیمودنش را داشته باشند .

ممنون جناب خاتمی که ملت نشان دادید تنها قهرمان و تنها رهبران واقعی باید خودشان باشند و بس !
بد نیست گوشه ای از صحبت های آقای خاتمی را مرور کنیم تا نیت او را صفاف تر بیابیم :

خاتمی :" امروز هیچکس نمی تواند جلوی حرف حق را بگیرد " ....
و بعد ادامه می دهد : "اگر به نظام و رهبری ظلم شده است به نفع آینده از آن چشم پوشی شود و ملت هم از ظلمی که بر او و فرزندانش رفته است می‌گذرد... "
یعنی از دید این بزرگوار ، ظلمی که به رهبر و نظام رفته حرف حقی ست که کسی نمی تواند آنرا انکار کند !

۲ نظر:

همراه گفت...

با سلام خدمت شما سرور گرامی
فکر می کنم در حق اقای خاتمی جفا میکنیم همان جفایی که در دوران ریاست جمهوری ایشان بدون توجه به شرایط حکومت و حکومت داری جمهوری اسلامی ،از اصلاح طلبان تندرویی چون گنجی و غیره گرفته تا راست گرایان افراطی وتا افرادی چون من و شما به ایشان کردیم.که اخر و عاقبتمان شد چون امروز و امروز نیز به همان روش داریم ادامه می دهیم تا رسیدن به جنگ داخلی و موزاییکی شدن ایران عزیز بله ترس اقای خاتمی ترس از اینده ایران و مردم ان است که مبادا به نقطه ای برسیم که فقط حسرت بخوریم و دیگر راه بازگشتی نباشد. درست میگویید ما خون داده ایم هزینه داده ایم و خیلی چیزهای دیگر ولی باید با دید باز و بدون کینه ورزی و انتقام جویی به اینده ایران و مردم شریف ان نگاه کنیم حتی اگر با بخشش باشد.اطمینان داشته باش که کودتا گران رفتنی هستند البته با کمی صبر و فکر و عمل. در ضمن اگر به گفته های اقای خاتمی توجه کنید نسبت به رهبری و نظام ،با جمله شرطی اگر به نظام و رهبری ظلم شده است (که یقینا نشده)شروع شده است و در ادامه با قاطعیت به ظلمی که به مردم رفته سخن گفته است.
خجسته که هستید خجسته تر باشید.

فرهاد گفت...

همراه عزیز
از متن متین و استدلال مستدل شما لذت بردم.
آنچه نظر من ست مطمئنا نه کوبیدن خاتمی ست و نه تکه تکه شدن ایران عزیزمان ، از همین روست که از اسلحه بدست گرفتن مردم و مقابله قهرآمیز مردم با مزدوران حکومتی وحشت دارم . اما سخن من این ست که مردم چه به نظام ولایت فقیه قانع شوند و چه به اجرای بدون تنازل قانون اساسی بسنده کنند و چه به تغییر نظام مصر باشند ، در همه وجوه ذکر شده به یک میزان بایست هزینه کنند که حکومت تمام آنچه در توان دارد انجام می دهد و تغییر رییس جمهور کودتا را با تغییر نظام یکی می داند . در چنین شرایطی تصور من این ست که وقتی ملت باید حداکثر هزینه را پرداخت نماید ، حق اوست که از مطالبات اساسی تری هم سخن گوید .
خاتمی بار اولی نیست که در مابل خشونت یا واهمه از آن پا پس می کشد ، اگر وی در دوران ریاست جمهوریش در واقعه کشتار دانشجویان و تعدی دیگران به حقوق ریاست جمهوری کوتاه نمی آمد ، امروز مجبور نبود ملت ما چنین هزینه هنگفتی پرداخت نماید.
باردیگر از راهنمایی دلسوزانه ، ادیبانه و البته روشنگر شما ممنونم .

Free counter and web stats