000

سه‌شنبه، فروردین ۲۳، ۱۳۹۰

قتل ساکنین شهر اشرف را محکوم می کنم ، پس هستم !

با همه نفرتی که از سازمان مجاهدین خلق دارم اما :
من قتل ساکنان شهر اشرف ، توسط ارتش عراق ، را محکوم می کنم ، پس هستم ، پس انسانم !
مدتی ست ارتش عراق در حملاتی سازمان یافته ساکنان شهر اشرف ( اعضای مجاهدین خلق ) را قتل عام می کند .

حکایت شهر اشرف ، حکایتی ست که بارها تجربه شده بدون آنکه کسی از این درس ها عبرتی گیرد .
گروهی ( سیاسی ) به دامان حکمرانی مستبد پناه می برند تا در پناه او به اهداف خود رسند ، غافل از آنکه پس از اتمام تاریخ مصرفشان ، رفتاری خصمانه و بی رحمانه را باید تحمل کنند .
در جمهوری اسلامی هم شاهد بودیم که یاران خمینی ، پس از استقرار و ثبات جمهوری اسلامی ، یکی یکی بدست او سربریده شدند .
امروز دفاع از اعضای سازمان مجاهدین خلق که در شهرک اشرف ( بخوانید اردوگاه یا قتلگاه ) در محاصره ارتش ددمنش و بدخوی عراق گرفتار آمده اند ، دفاع از انسانیت ست . حمایت از ایرانیانی ست که مورد تعدی و ظلم قرار گرفته اند و چشم انتظار حمایت همه آنانی را دارند که داعیه حقوق انسانها را داشته و در صحنه سیاسی از آزادی عقاید دم می زنند و شعار میدهند که برای آزای بیان مخالفم ، حاضرم جان دهم .
هر نظری که در مورد رجوی و سازمان مجاهدین خلق داشته باشیم ، چه مثبت و چه منفی ، باید کنار گذاشت و برای نجات جان انسانها ، مظلومیت انسانهای از وطن دور مانده و در چنگال خصم گرفتار آمده را فریاد زنیم :

ارتش عراقی که سنگینی شکست در مقابل ایران و امریکا را در سالهای اخیر بر دوش دارد ، تمام عقده های حقارت ناشی از شکست های متعدد را بر سر ساکنان شهر اشرف خالی می کند .از هر منظری که نظر کنیم ، رفتار عراقیان حاکم با ساکنین این شهر ( بخوانید اردوگاه فعلی ) قابل دفاع نیست ، که حتی اگر نظر بر اخراج اینها هم داشته باشند ، این راه و رسم آن نیست . شاید باج دهی جمهوری اسلامی به مذاق حاکمان بغداد چنان شیرین آمده که بجای اخراج ، تصمیم به قتل و دفن ساکنین اظرف دارند .

جلوگیری از ورود دارو و لوازم پزشکی به این اردوگاه ، نشان از کینه عمیق و تلاش گسترده برای قتل عام و نابودی ایرانیان محاصره شده دارد .

هیچ نظری موجود نیست:

Free counter and web stats