22 بهمن روز سرنوشت است ، آنچنانکه که حتی خامنه ای هم برای این روز خط و نشان کشیده و خواص و عوام را تهدید به مقابله ای نموده که گویا مرگ یکبار و شیون یکبار .
اینکه رهبر هنوز باور نمی کند اندک آبرو و جان ناقابلش هم دیگر نمی تواند مردم را از اعتراض به ریا و تقلب و رمالی حکومت برحذر دارد ، اینکه خامنه ای هیچ راهی جز سرکوب و خشونت و تهدید به ذهنش نمی رسد ، جای تعجب نیست ، شگفت زده از آنیم که می بینیم خواصی (!) که ادعای فراوان داشتند ، درست در زمانی که رهبر و دستیارانش در مقابله با مردم کم آورده اند ، خاصیت خواص بودن خود را هویدا کرده اند و می کوشند تا راهی برای بقای جمهوری اسلامی بیابند . پیشنهاد سازش یعنی قبول حاکمیت ولایت فقیه .
اینکه در چنین حکومتی چگونه می توان بدنبال دستیابی به آزادی و امنیت و رفاه بود ، سوالی ست که بیش از سه دهه بی پاسخ مانده . خواص مورد عناد حکومت تصور می کنند مردم ماموران آنها هستند تا هر زمان که بخواهند ملت را دوباره وادار به اعتراض و خون دادن کنند .
آقای کدیور همراه با بسیاری از خواص دیگر ، تلاش می کند تا با حفظ جمهوری اسلامی و تکرار شعارهایی که بارها قبل و بعد از پیروزی انقلاب از زبان خمینی شنیده بودیم ، این باور را جا بیندازد که می توان در پناه قانون اساسی فعلی به آزادی و امنیت و رفاه دست یافت ! (اینجا)
کدیور عزیز بر کم هزینه بودن چنین راه حلی پافشاری می کند و غافل از آنکه تا کنون هم هزینه ای کم داده نشده . آقای کدیور عزیز !
شما بیشتر و بهتر از همه ما قشر روحانیت را می شناسید ، هر گام به عقب بروید ، چندین گام به جلو می آیند و هر چه سکوت کنید ، فریادشان بلندتر می شود . در مقابله با آخوند باید آنها را متوجه نمود که زور بیش از توان تحمل آنهاست ، آنگاه به سادگی آب ، جام زهر می نوشند و رضا می دهند به آنچه رضایت شیطان کبیر و صغیر است !
شاید بد نباشد به جناب کدیور و دوستان همفکرش یاد آوری نمود به قانونی که حاکمیت را از ملت سلب و به موجودی آسمانی اما بی زبانی تحویل می دهد که زبان گویایش قشر روحانیتی هستند که در این 30 سال هنر خود در غصب قدرت و اندوختن ثروت و جاری ساختن خون ملت آشکار نموده اند ، نمی توان اعتماد نمود . آزموده را آزمودن خطاست !
آقای کدیور عزیز !
نمی توان دل خوش داشت که اگر قدرت به کسی سپردیم ، انشاالله که وی عادل باشد و رئوف و کاردان . و اگر چنین نبود ، با گذر از خون ملت ، سکان به دیگری بسپاریم و بگوییم انشاالله که این چون قبلی نیست !
باید قوانین را زیر و زبر کرد تا فرصت تکروی و استبداد از فرصت طلبان گرفته شود .
باور دارم حتی اگر پیامبر هم حاکم ایران شود و اختیاراتی چنین به او دهند و خیل ذوب شدگان هر روز دوره اش کنند که تو خدایی و اگر بخواهی ، می توانی حکم خدا را ابطال نمایی ، تو کسی هستی که مثل هیچکس نیست و ....
در چنین شرایطی ، پیامبر هم باور می کند که جایگاهی فراتر از خدا دارد و دستور دستگیری خدا را صادر می کند ، چه رسد به طلبه هایی که به قول خودتان دود چراغ یارشان بوده و حجره این تنگ دنیایشان ...
_____________________
برای دیدن ترس حاکمیت از 22 بهمن به این دو لینک لطفا توجه کنید :
اینکه رهبر هنوز باور نمی کند اندک آبرو و جان ناقابلش هم دیگر نمی تواند مردم را از اعتراض به ریا و تقلب و رمالی حکومت برحذر دارد ، اینکه خامنه ای هیچ راهی جز سرکوب و خشونت و تهدید به ذهنش نمی رسد ، جای تعجب نیست ، شگفت زده از آنیم که می بینیم خواصی (!) که ادعای فراوان داشتند ، درست در زمانی که رهبر و دستیارانش در مقابله با مردم کم آورده اند ، خاصیت خواص بودن خود را هویدا کرده اند و می کوشند تا راهی برای بقای جمهوری اسلامی بیابند . پیشنهاد سازش یعنی قبول حاکمیت ولایت فقیه .
اینکه در چنین حکومتی چگونه می توان بدنبال دستیابی به آزادی و امنیت و رفاه بود ، سوالی ست که بیش از سه دهه بی پاسخ مانده . خواص مورد عناد حکومت تصور می کنند مردم ماموران آنها هستند تا هر زمان که بخواهند ملت را دوباره وادار به اعتراض و خون دادن کنند .
آقای کدیور همراه با بسیاری از خواص دیگر ، تلاش می کند تا با حفظ جمهوری اسلامی و تکرار شعارهایی که بارها قبل و بعد از پیروزی انقلاب از زبان خمینی شنیده بودیم ، این باور را جا بیندازد که می توان در پناه قانون اساسی فعلی به آزادی و امنیت و رفاه دست یافت ! (اینجا)
کدیور عزیز بر کم هزینه بودن چنین راه حلی پافشاری می کند و غافل از آنکه تا کنون هم هزینه ای کم داده نشده . آقای کدیور عزیز !
شما بیشتر و بهتر از همه ما قشر روحانیت را می شناسید ، هر گام به عقب بروید ، چندین گام به جلو می آیند و هر چه سکوت کنید ، فریادشان بلندتر می شود . در مقابله با آخوند باید آنها را متوجه نمود که زور بیش از توان تحمل آنهاست ، آنگاه به سادگی آب ، جام زهر می نوشند و رضا می دهند به آنچه رضایت شیطان کبیر و صغیر است !
شاید بد نباشد به جناب کدیور و دوستان همفکرش یاد آوری نمود به قانونی که حاکمیت را از ملت سلب و به موجودی آسمانی اما بی زبانی تحویل می دهد که زبان گویایش قشر روحانیتی هستند که در این 30 سال هنر خود در غصب قدرت و اندوختن ثروت و جاری ساختن خون ملت آشکار نموده اند ، نمی توان اعتماد نمود . آزموده را آزمودن خطاست !
آقای کدیور عزیز !
نمی توان دل خوش داشت که اگر قدرت به کسی سپردیم ، انشاالله که وی عادل باشد و رئوف و کاردان . و اگر چنین نبود ، با گذر از خون ملت ، سکان به دیگری بسپاریم و بگوییم انشاالله که این چون قبلی نیست !
باید قوانین را زیر و زبر کرد تا فرصت تکروی و استبداد از فرصت طلبان گرفته شود .
باور دارم حتی اگر پیامبر هم حاکم ایران شود و اختیاراتی چنین به او دهند و خیل ذوب شدگان هر روز دوره اش کنند که تو خدایی و اگر بخواهی ، می توانی حکم خدا را ابطال نمایی ، تو کسی هستی که مثل هیچکس نیست و ....
در چنین شرایطی ، پیامبر هم باور می کند که جایگاهی فراتر از خدا دارد و دستور دستگیری خدا را صادر می کند ، چه رسد به طلبه هایی که به قول خودتان دود چراغ یارشان بوده و حجره این تنگ دنیایشان ...
_____________________
برای دیدن ترس حاکمیت از 22 بهمن به این دو لینک لطفا توجه کنید :
اولتیماتوم رهبر جمهوری اسلامی به مخالفان
وحشت از ۲۲ بهمن سبز و دروغ های امنیتی حکومت
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر