000

دوشنبه، خرداد ۲۰، ۱۳۸۷

تخمه ، ساندویچ

آی تخمه ، ساندویچ بدم
بدو بیا که صاحبش بد بخت شد ، آتیش زدم به مال مردم ، بدو بیا فیلمش رو ببین !
حراجه ، حراج ، هفتصد میلیارد نخر ، ده میلیارد بخر ، پولش را هم نده ، بعدا جبران کن .
بدو که فیلم شروع شده ، جا نمونی ، تخمه ، ساندویچ ، فیلم " افشاگری " یا " پته طرف رو بریز رو آب " . سراسر بخور بخور ، بچاپ بچاپ . توپه توپ ، اما اینبار افتاده تو زمین آخوندهایی که مبارزه با هوی نفسشون ما را کشته .
هیچکاک کیلوئی چنده ، فیلمی اکشن ، بزن بزن ، با جسم سنگین ، با گلدون . بکش بکش ، با خوراندن واجبی ، با سقوط هواپیما و هلی کوپتر ( حداقل حسنش اینه که ارواح خلبانهای کشته شده شاد میشند ، چرا که تا حالا هر سقوطی را به ناشی گری خلبانها نسبت میدادند ) . حراج اموال عمومی به افراد کاملا خصوصی .
آی تخمه ، ساندویچ
بدو بیا ببین تا رهبر دستور قطع اکرانش را نداده .
افشاگری ، قسمت اول : ریختن پته مخالفین دولت ، با شرکت :
هاشمی رفسنجانی و کلیه اهل بیت ( و اسبهایش!) ، مصباح ، شیخ محمد یزدی ، فلاحیان ، مکارم ، ناطق نوری ( کدوم گوری؟) عسگر اولادی ، بدو بیا که فیلم تازه شروع شده.
بدو تا احمدی نژاد سر کاره و انتخابات رئیس جمهوری بعدی شروع نشده .
بدو که احتمالا آخر فیلم صحنه هم داره ، ادب دختر دانشجو در بازداشتگاه ، لاس خشک و تر در سونای زعفرانیه ، توجه به صادرات غیر نفتی با رویکرد به صدور دختران به کشورهای دوست و برادر امارات و افغانستان .
تخمه ، ساندویچ بدم خدمتتون ؟ یا دستمال برای اشکهاتون ؟

۱ نظر:

ناشناس گفت...

فرهاد جان دیگ به دیگ میگه روت سیاه این فیلم قسمتهای بعدی نیر خواهد داشت در یک کلام سگ رزد برادر شغاله تنهاحسنش اینه که بفال نیک بگیریم از آنجایی که درخت از تو خودش..مشمول اینها بشه.

Free counter and web stats