000

سه‌شنبه، مرداد ۲۳، ۱۳۸۶

حسين كاظميني بروجردي ، رجوی ، خامنه ای

در ایامی که حتی جرج بوش دبلیو دار ، روحانی ناراضی را جدی گرفته بود

بهمراه تعدادی از دوستان هشدار دادیم که اینها بازی ست برای کسب منافع ،

نوشتم که نباید به تبلیغات اینان توجهی نمود که سگ زرد برادر شغاله.

امروز در سایت ایرانیان ویدئوی اعترافات این شیخ فرصت طلب را دیدم.

در اینکه در بازجویی های اطلاعات ، انسان مجبور میشود تمام چیزهای

نخورده را بالا آورد و کارهای نکرده را بخود نسبت دهد تردیدی نیست و اصولا

نباید به این بازیهای وزارت اطلاعات - صدا و سیما وقعی نهاد ، اما شاید لازم

باشد توجه کنیم که به صرف مخالفت با رژیم مرتجع جمهوری اسلامی نباید

به هر آویزی چنگ زنیم.

دیروز دوستی تماس گرفت و گفت قرار است در مقابل سفارت امریکا (برلین)برای

اعتراض به دستگیری فلانی و فلانی جمع شویم و خواست به آنها ملحق شوم.

به او گفتم اولا تا آنجا که من میدانم این دو نفر در تلاش برای جداسازی کردستان

از ایران دستگیر شده اند و برای من فرقی نمیکند امریکا بخواهد با جنگ ایران را

تجزیه کند یا یک ایرانی ، هر دو را باید کوبید چنانکه برنخیزند و ثانیا مگر امریکا

قیم ماست که برای اعتراض مقابل سفارتخانه اش تجمع کنیم.(دست به دامانش شویم)

کاش یاد میگرفتیم بجای مخالفت صرف با نظام ، چهارچوب و اصولی را معین کنیم

تا در آن چهارچوب و بدون تعصب یا عناد با فرد و گروه ، نظراتمان را بیان کنیم.

بروجردی همچون خامنه ای ست ، ندای آزادیخواهی او همان فریاد خمینی ست

که مردم را به آزادی و استقلال نوید میداد ، امثال بروجردی ، گروههای چپ و راست

و بویژه مجاهدین خلق اگر بر سر کار بیایند دیگر از خون جوانان این مردم نه تنها لاله

نمیدمد که سیلاب براه خواهد افتاد.

مردم خود را باور کنیم ، تا آنها نخواهند هیچ نخواهد شد و تا خرافات دست و پایشان

را بسته باشد هیچ نمی کنند.

در مورد به نامه بروجردی به پاپ.

بکوشیم تا خرافات و رژیم مبتنی بر آنرا هدف قرار دهیم.

۳ نظر:

ناشناس گفت...

آی کاش آدرس ویدئو را هم گذاشته بودید.
من آنرا ندیده ام بدم نمی آمد ببینم

مانی خان گفت...

فرهاد جان درسته که سگ زرد برادر شغاله در ضربالمثائلمون ولی فراموش نکن این حکومت نه سگ است و نه شغال این ددان هر خرو الاغی را که شکنجه کنند باید اعتراض کرد نه پشتیبانی از دستگیر شدهو نه خوشحالی از دستگیریش
ادوارد هس که توسط اسرائیلی ها دستگیر شد و بعد از محاکمه به خاطر جنایتهائی که کرده بود محکوم به اعدام شد
قبل از اعدام پرسیدند چه آرزوئی داری گفت من را به دین یهودی درآورید پرسیدند تو که یهودیان را میکشتی حالا چرا میخواهی به دین ما در بیائی جواب داد وقتی من را بعدش بکشید یک یهودی دیگر کم شده است

به این میگن تنفر تا ته قلب
ببین این آخوند ها چه بلائی سر مردم آورده اند که این گونه مورد تنفر هسنتد

ناشناس گفت...

با عرض سلام خدمت فرهاد عزیز

با این قسمت که گفته‌ای «کاش یاد میگرفتیم بجای مخالفت صرف با نظام ، چهارچوب و اصولی را معین کنیم تا در آن چهارچوب و بدون تعصب یا عناد با فرد و گروه ، نظراتمان را بیان کنیم» و آنجا که می‌گوئی «مردم خود را باور کنیم ، تا آنها نخواهند هیچ نخواهد شد و تا خرافات دست و پایشان را بسته باشد هیچ نمی کنند» عمیقا موافق هستم.

موفق و خوش باشی
ققنوس

Free counter and web stats