000

پنجشنبه، تیر ۰۳، ۱۳۸۹

مصاحبه با امیرفرشاد ابراهیمی قسمت اول و دوم

تلویزیون ایرانیان برلین : مصاحبه ای صریح و صمیمانه ، با سوالاتی خصمانه !
به امیرفرشاد ابراهیمی گفتم با این عجله تصمیم به رفتن از اینجا گرفته ای ، از چه فرار می کنی ؟....
امیر فرشاد ! تو بریدی ، کم آوردی ... !
امیرفرشاد ابراهیمی از علل فرار از ایران می گوید و از تصمیمش مبنی بر بازگشت ، تصمیمی کاملا احساسی و عجولانه .
در قسمت اول ، امیرفرشاد از علل فرار از ایران می گوید ، در نهایت به او گفتم هرچند تمامی اینها که گفتی نشان از خشم تو نسبت به ظلمی ست که به خانواده شهدا رفته اما من توقع داشتم تو از ظلمی که به مردم ایران می شد و می شود ، عصیان کرده باشی .... به او گفتم در وبلاگت مزدوران رژیم را افشا می کنی ، قبلا خودت مزدور این نظام بودی ، چرا فرار کردی ...
امیرفرشاد با صداقت تمام گفت بله اما من در آن جریان ناخواسته وارد شدم و در آن جریان حل شده بودم ، بیرون را نمی دیدم .
از اینکه وارد انصار حزب اله شدم پشیمان نیستم !
از اقدامات انصار تا سال 1374 دفاع می کنم .
از فرمان حسین اله کرم مبنی بر قتل کیانوش مظفری ( عضو انصار حزب اله و فرزند شهید) سخن می گوید .
از او سوال کردم آیا هنوز هم به جمهوری اسلامی اعتقاد داری ؟ به ولایت فقیه ؟ و ... سوالات بسیار دیگر .
مصاحبه ای که تصور می کنم دیدنی باشد . دوقسمت از آن فعلا آماده شده و قسمتهای دیگر هم در روزهای آتی در همین وبلاگ منتشر خواهد شد .





۴ نظر:

حامد-خوزستان گفت...

سلام من میخواستم از شما سوال کنم چطور میشه عضو بالاترین شد وب من کمک کنید. من تعداد نسبتا زیادی عکس و مطلب و تصاویر مربوط به خیزش اخیر مردم منطقه اعم از تظاهرات و اعتصابات هفتپه شوش/شرکت نفت/ووو دارم و میخواستم مخاطبان بیشتری در وب داشته باشم تا مطالب تاثیر گذارتر باشه. پشاش پیش ممنونم از شما

کریم گفت...

فرهاد جان حتما حتما بقیه مصاحیه رو هم منتشر کن تا ما بفهمیم چه خبره اونجا؟؟؟؟ جریان چیه؟؟؟

هاله گفت...

سلام فرهاد جان. خسته نباشی عزیز من.
راست‌اش از این آقا هیچ‌وقت خوشم نیامده ولی حتما" همین الان می‌رم مصاحبه رو می‌شنوم. برای خیلی تعجب‌آور بود وقتی این رو شنیدم اما احتمالا" چیز‌های دیگری هست که ما ازش بی‌اطلاع‌ایم. جسته و گریخته از این و آن‌ هم شنیده‌ام که آدم چندان روراستی نیست. والله اعلم

هاله گفت...

نمی‌دونم الان که کامنت رو دوباره خوندم شاید کمی تند‌روی کردم چون قضاوت‌ها نباید کلا" بر اساس حرف دیگران باشه. من فقط در یک مورد ناراستی از این آقا دیدم و اون‌هم وقتی بود که مطلبی که یک خاطره شخصی بود از وبلاگ‌ دوستم آلوچه خانم برداشته و به عنوان خاطره‌ای از بچه‌گی‌های خودش تقریبا" مو به مو نقل کرده بود. مونده بودم که مگر خاطره هم دزدی می‌شه؟ در موردش هم نوشتم همون‌وقت بس‌که حرص‌ام گرفته بود:
http://mithras.org/mt/003028.php

Free counter and web stats