000

چهارشنبه، مهر ۲۴، ۱۳۸۷

زن ایرانی ، زن کره ای

در مسابقه فوتبال ایران و کره شمالی ، 15 زن کره ای در استادیوم حاضر شدند و بازی را از جایگاه تماشاگران تماشا کردند .
جالب ست توجیه مسئولین ایرانی برای جلوگیری از حضور بانوان ایرانی در استادیوم آزادی ، تحریک قوه شهوانی آنان از دیدن بدن لخت ! ورزشکاران در زمین بازی ست و نیز تحریک تماشاگران مرد بجهت دیدن خواهران محجبه در ورزشگاه !

بد نیست حضرات توضیح می دادند که چه فرقی ست بین زنان کره ای و ایرانی که زنان کره ای با دیدن ورزشکاران مرد تحریک نمی شوند اما زنان ایرانی از تماشای آرنج و زانوی فوتبالیستها ( چون فقط از آرنج تا مچ دست و البته زانوی آنها بدون پوشش است ) به هوس می افتند ؟


۵ نظر:

ناشناس گفت...

فرهاد عزیز
من هم با دیدن بازی دیروز دقیقا همین حرف رو باخودم زدم. چه خوب کردید نوشتید. واقعا فرق ما با زنان کره‌ای چیه که اونا می‌تونن برن و ما نتونیم.
فکر کن مثلا پسر من یا برادرم یا پسرخاله‌ام فوتبالیست بود. من چرا نباید بروم برای تشویق؟

----
راستی
این لینکه دو تا رای می‌خواد بره بالا
کمک می‌کنید؟ البته اگه خوشتون میاد
https://balatarin.com/permlink/2008/10/15/1421750

ناشناس گفت...

فرقش اينه كه اونا زبون نفهمند يعني فارسي نمي فهمند و اگزوز خاور تو ماتحت داور و از اين جور حرف هاي قشنگ رو متوجه نميشن ولي خانم هاي ايراني قضيه رو درك مي كنن .براي همين ميگن نياييد ورزشگاه ،‌دوست داريد فحش بشنويد خوب بياييد مشكل از خانم ها نيست مشكل از همون صد هزار نفر تماشاگر نماست كه حرف هاي ركيك مي زنن

مانی خان گفت...

افا جان کجا رفتی مدتی غایب بودی گفتم حتما رفتی بلاگرولیگ رو درست کنی

در ضمن تا مردهای ایرانی وقتی سر جای گرم زنا میشینند اونجاشون نجنبه بتره زنا توی استادیوم پیداشون نشه چون مصرف تف زیاد میشه

ناشناس گفت...

زن زمینی گرامی
این جماعت میترسند عیالشان چشمش به یک جوان بیفتد و از هماغوشی با چهره نتراشیده و زمخت آنها پشیمان گردد ، فکر میکنند همه مردان همین واهمه را دارند، راه بر بانوان می بندند چون تصور می کنند همه به محض دیدن جنس مخالف به هوی و هوس می افتند .
در مورد لینکها اطاعت امر شد .

ناشناس گرامی
باور دارم با حضور بانوان در ورزشگاه ، بسیاری از بکار بردن الفاظ رکیک خودداری خواهند کرد.
ضمنا مگر زنان ایرانی در کوچه و خیابان کم فحش و توهینی که بین رجال رد و بدل میشود می شنوند که بترسند به فرض شنیدن شعارهای رکیک ، چشم و گوششان باز شود .

مانی خان گل
نمیدانم کدام آدم خیر و مومنی ست که هر از گاهی سراغ کامپیوتر من میآید و به محض آنلاین شدن همه اطلاعات بسویی روانه میشود و مجبور میشوم هارد نازنین را شخم بزنم و دوباره تمام برنامه ها را نصب کنم.
چند روزی گرفتار کامپیوتر بودم ، ضمن اینکه نیروی کمکی برای همسر بانویم رسیده ( پدر و مادرش ) فعلا باید به آنها برلین را نشان دهم.
باور کن تا حالا خودم این مکانها را ندیده بودم اما از ترس مادر بچه ها باید هر روز شال و کلاه کنم و آدرس پرسان یک مجسمه یا کلیسای سوخته یا ... را نشانشان دهم.
شرمنده...

ناشناس گفت...

از لطف شما ممنونم.

Free counter and web stats