000

پنجشنبه، خرداد ۰۲، ۱۳۸۷

خرمشهر آزاد شد

یادش بخیر وقتی رادیو اعلام کرد خرمشهر آزاد شده ، من در دفتر جهاد سازندگی بودم ، مسئول ما آمد و گفت : بچه ها بجنبید برید خونه ، الآن مجاهدین راه میفتند تو خیابونا و هر کس ریش داشته باشه ، ترور میکنه .
نزدیک به ظهر بود ، سر راه شیرینی خریدم و به خانه آمدم ، از ترور مجاهدین جسته بودم !!
اما الآن تصور میکنم اگر اعلام کنند فلان دکه یا مغازه ه بسته شده و یا فلان حسینیه شیشه اش شکسته، نه ملا در امان خواهد بود و نه کراواتی ، نه بد حجاب و نه چادری ، نه دانشجو و نه استاد ، ... همه باید بترسند که اینبار نوبت کیست ؟!

۳ نظر:

عمو اروند گفت...

من به گروه‌هائی که برای پیشبرد عقاید خود توسل به زور و اسلحه را مجاز می‌دانند، ارادتی ندارم ولی در این باورم که این گروه حاکم فعلی بود که از ابتدای راه‌پیمائی‌های ضد رژیم سلطنتی، گروه فشار درست کرد و حمله به گروه‌های دگراندیش اعم از چپی یا مجاهد را مجاز شمرد. امید من این است که هرگز از زور برای پیشبرد عقاید سیاسی مذهبیمان استفاده نکنیم. یادمان باشد که شوروی که با توسل بزور و اسلحه تاسیس شد، در زمان سقوطش بزرگترین زردخانه‌ی اتمی جهان را صاحب بود ولی چون اعتبار حکومتیان در نزد مردم از بین رفته بود، پایه‌ها حکومتش یکشبه فروریخت.

ناشناس گفت...

فرهاد جان الان دیگر هر کسی کلاه خودش را میگیرد که باد نبره!!!؟

خدا جوانانی که در سالهای جنگ رفتند و جان باختند را دیگر به ایران نمیده

امیدوارم جنپی به میهنمون راه پیدا نکند!!!؟
.چون گذشت آنزمان که آنسان گذشت

ناشناس گفت...

از سخنان جالب صاحب اتاق
یادش بخیر وقتی رادیو اعلام کرد خرمشهر آزاد شده ، من در دفتر جهاد سازندگی بودم
فرهاد جان یاد کدوم قسمتش بخیر ؟

Free counter and web stats