000

جمعه، آبان ۱۶، ۱۳۹۳

راز مقاومت کوبانی

بیش از دو ماه ست که کوبانی در مقابل اشرار و تروریست های داعش مقاومت می کند.پایداری این رزمندگان آنگاه جلوه می کند که بدانیم ارتش عراق و سوریه و گروه های مسلحی که علیه دولت سوریه مبارزه می کنند نتوانسته اند در مواجهه با داعش هیچ مقاومتی از خود بروز دهند.
ارتش عراق : سمبل بزدلی و خیانت ، سربازانی که با شنیدن نام داعش ، سلاح بر زمین گذاشته و فرار کرده اند !
اما کردها هنوز ایستاده اند و بر این پایداری اصرار میورزند.
راز این ایستادگی در چیست؟
سایت بی بی سی گزارشی مبنی بر روایت شاهد عینی از قلب کوبانی منتشر کرده ، شاید تنها در کتابها و خیالها بتوان چنین جو ازخودگذشتگی و زیبایی را پیدا نمود .اتمسفری که عشق را معنا میبخشد ، عشق به  ملت ، عشق به خاک و باور خود.

گوشه هایی از گزارش ارسین چاکسو ، خبرنگار حاضر در کوبانی :

"کوبانی سرشار از روحیه همبستگی است."
بیشتر غیرنظامیانی که اینجا مانده‌اند سالمندان یا زنانی هستند که فرزند خردسال دارند. آنها اجازه ندارند برای مبارزه به خط مقدم بروند، ولی برخی، این ممنوعیت را زیر پا می‌گذارند. از جمله خلیل عثمان ۶۷ ساله پا به پای دو پسرش اسلحه به دست گرفته است.او به من می‌گوید: "وقتی جوانان دارند کشته می‌شوند، از من انتظار داری که از مرگ بترسم؟""
"رفت‌وآمد به نقاط مختلف شهر در طول روز راحت‌تر است، چون اولین خودرویی که در خیابان ببینید، مقابل شما ترمز می‌کند و راننده می‌گوید که می‌تواند شما را به مقصدتان برساند.
شاید با در نظر داشتن این روحیه همبستگی، بتوان دریافت که کوبانی چطور تاکنون دوام آورده است."
"کسانی که هنوز در خانه خود زندگی می‌کنند، پنیر، ترشی، مربا و سبزیجات خشک‌شده‌ای را که برای زمستان انبار کرده‌اند، با افراد محتاج تقسیم می‌کنند.
مقدار کمی از دارایی‌های افراد باقی مانده است، اما آنها همه آنچه را که باقی‌مانده، با یکدیگر به اشتراک می‌گذارند."
" تنها مغازه‌ای که هنوز باز است، نانوایی است. نانی که اینجا تولید می‌شود، به طور مجانی بین مردم توزیع می‌شود."
"کسانی هم که بیمار می‌شوند از رفتن پیش پزشکان امتناع می‌کنند. یک زن سالمند توضیح می‌دهد که آنها تجهیزات زیادی ندارند. او می‌گوید: "نباید این دارو و تجهیزات را برای ما هدر بدهند. فرزندانمان در حال جنگ هستند و زخمی می‌شوند. تجهیزات پزشکی باید برای آنها استفاده شود." "
"زنی به نام خاتون، پس از دفن یکی از آشنایانش -که یک مبارز زن بود- به من گفت که در وضعیت کنونی کسی برای سوگواری وقت ندارد."
او می‌گوید: "ما فعلا اشک نمی‌ریزیم. وقتی کوبانی آزاد شود، من دوبار گریه می‌کنم. یک بار از غم جوانانی که در خاک دفن کردیم و یک بار از شادی، چون فداکاری آنها بی‌نتیجه نبوده و کوبانی آزاد شده است."
( ارسین چاکسو خبرنگار روزنامه هوادار کردهاست  ، امیدوارم علایق شخصی وی در این گزارش نقشی نداشته باشد ، هرچند مقاومت کردهای محاصره شده در کوبانی ، فارغ از رنگ ها و تمایلات ، شایسته تمجید و تحسین ست _ لطفا اینجا را بخوانید :

کرد ها حق دارند به کرد بودن خود افتخار کنند. " _)

۱ نظر:

خلیل گفت...

سلام،

خود باورند.

Free counter and web stats