000

پنجشنبه، دی ۰۶، ۱۳۸۶

ایران اسلامی یا اسلام ایرانی 2

باز هم مسئولین جمهوری اسلامی تراوش فضل نموده و اسلام را برتر از ایران نامیده اند
این بزرگواران که نفع خود را در قربانی نمودن وطن در راه خرافات و عقاید به دور از ذهن
می بینند هرازچند گاهی شعارهایی را در جامعه مطرح میکنند تا عملکرد غلط خود را
به نوعی مشروعیت بخشند .
بر باد دادن منابع و منافع ملی هیچ توجیهی نمی پذیرد اما سپر دین چون به میان آید میتوانند انتقادها را
دفع و منتقدین را با چماق تکفیر بکوبند।
سوالی که هیچگاه پاسخی نیافته این است:
سرزمین متعلق به کیست؟
برای نمونه به منطقه ای برویم که بارها مردمش اعتقادات خود را تغییر داده اند و این حق بدیهی
آنان بوده تا هرگاه باور خود را باطل پنداشته بتوانند دست از آئین کهن بردارند
و به باورهای نو برسند।
ایران از جمله خاستگاه های تمدن بشری بوده ، هرچند باید قبول کنیم این حقیقت هیچ امتیازی
در روزگارامروز برایمان به ارمغان نمی آورد که که دنیا در زمان امروز پیش میرود
و تکیه به گذشته ای هرچند درخشان ، تنها بار مسئولیت مردم را افزایش میدهد و الا
به قول امیون ، تره هم برایمان خرد نمیکنند।

از سالهای دیرین و دور ، ایرانیان آئین های بسیاری را تجربه کرده اند ، شاید معروفترین
و مقبولترین آنها ، کیش زرتشتی و آئین پاک نیک اندیشی و نیک گوئی و نیک کرداری ست

زمان به سرعت برق و جبر طبیعت گذشت و اعرابی که مقهور برق شمشیر خود و ضعف
همسایگان بودند ، بر مردم خاموش چیره گشتند।
چه مورد پسند ما باشد و چه مایه کدورت ، مردم ایران دین تازه را پذیرفتند یا مجبور به
پذیرش شدند اما......اکنون به سخن مسئولین میرسیم ،
اگر باور بر این باشد که سرزمین متعلق به ایدئولوژی ست و نه مردمی
که به لحاظ تاریخی بر آن ساکن بوده اند ، آیا قبول میکنید با تکیه بر چنین باوری ، این حق مسلم
پیروان زرتشت است تا ایران را از آن خود بدانند و از همه جای جهان ، مثل خود ایران و هند
وامریکا و ... ،به
سمت ایران یورش آورند تا سرزمین تاریخی خود را از دست
مقلدین آئین نو بدر آورند؟
اگر گفته شود خیر که امروز مردم مسلمان شده اند و باور تازه اختیار نموده اند ، این خود
ابطال عقایدی
است که مروج آن هستند ، یعنی به بیان دیگر این مزدوران زر و زور
وتزویر ، نمی بایست سرزمین را از آن دین نو بدانند و وطن را برای اعتقادات امروز حراج
کنند که شاید مردم بنا به حق طبیعی خود بخواهند فردایی دیگر ، دینی دیگر برگزینند و
با توجه به چنین شرط معقولی نباید ایران را فدای آئین ها نمود ، ایران باید بماند
تا مردمش در صلح و آرامش روزگار سپری کنند।
شاید در نگاه اول اهمیت موضوع در خفا باشد که چه تفاوت دارد ، ایران اسلامی یا
اسلام ایرانی ، اما اگربه خطراتی که دم به دم به مرزهای ایران و خانه های مردم نزدیک میشود
توجه کنیم ، آنگاه در می یابیم به فرض قبول مکتب و آئینی هرچند بدور از ذهن سلیم و
منطق و عقل ، آموزه های این دین و سلوک نبایستی امنیت و رفاه (فرضی موجود) مردم
را به خطر اندازد।
و نیز خیانتی ست آشکار که این مهم در راه منافع دیگر کشورها حراج شود
آنهم دیگرانی که به وقت نیازخنجر خود از پشت بر مردم حواله نموده اند ، شاید
چشمان خواب آلود سیاسیون بر گذشته بسته باشد اما مسلما مردم هوشیار ایران ، نه زمانه جنگ
و خیانت فلسطینیها را و اعراب را فراموش نموده اند و نه آرای دوستانشان در سازمان ملل
بجهت تحریم ، دوستانی که کیسه هایشان مملو از دلارهایی ست که بوی نفتش کتمان کردنی نیست


حکام بسیار بر این مردم همیشه تنها آمده و رفته اند ، هشدار بر شما عرب زدگان خرافه پرست !!
مردم ایران با گذشت و صبورند اما ، بترسید که خشم هرگاه از حد بگذرد ، شفقت و مهر نیز
جلودارش نیست

اینجا را برای سخنان تازه مسئولین در باب قربانی نمودن ایران در راه اسلام
و اینجا را برای مانور و آمادگی مسئولین جهت مقابله با حمله نظامی ببینید!!

Farhad Heyrani

۲ نظر:

ناشناس گفت...

مرسی از لطف‌تون
:)
وبلاگ‌تون فیلتره و امیدوارم با پروکسی این کامنت تشکر من بهتون برسه

ناشناس گفت...

این استدلال که چون نگه داری سگ باعث می شود انسان از اجتماع دوری کند باعث نجس شدن سگ می شود استدلال بنده نبود اینکه شما از کجای متن بنده به این نتیجه رسید جای تعجب دارد چون صریحا در ابتدای مطلب بیان کردم که دلیل نجاست سگ بیان نشده
و بعد هم اینکه صریحا بیان کردیم که مسئله نجاست سگ در روایات وارد شده نه در آیات قرآن

Free counter and web stats