000

پنجشنبه، آبان ۰۵، ۱۳۸۴

تفاوت احمدی نژاد با مصدق

تفاوت احمدی نژاد با مصدق !!!!
همیشه سعی کرده ام حرمت قلم را نگاهدارم.یعنی برای حروف فارسی تا بدان حد ارزش قائل بوده و هستم که نمیخواهم آنانرا بگونه ای کنار هم قرار دهم که از سر جبر تشکیل کلمه ای زشت را دهند.اما امروز از همه دوستان عذر خواهی میکنم . صبرم تمام شده و میخواهم آنگونه که لایق این آقایان است با آنها صحبت کنم .
جناب آقای احمدی نژادکاش آنان که شما را به این مقام گماشتند میدانستند باید گماشته ای چون شما را کنترل کنند تا تتمه نای و نوای ملت را به باد ندهید.نه نمیشه... باید خودمونی تر بنویسم تا این یارو حالیش بشه......آخه الاغ جان تو فکر میکنی همه ی دنیا مثل همین ایرانه که بتونی هرچی حرف مفته بزنی و کسی نگه خرت به چند؟؟؟بابا یکی بیاد این مرتیکه رو بگیره.... این با اینجور حرف زدنش میخواد کاری کنه که تمام کشور ها آب اگه دستشونه بذارن زمین بیان به ایران حمله کنند
اون از حرف زدنش تو سازمان ملل که اگه آدم چشم هاشو می بست فکر میکرد یه آخوند داره تو مسجد روضه میخونه..... همه منتظر بودند ببینند طرح جدید ایران برای چرخه سوخت هسته ای چیه ... این آقا رفت براشون موعظه کرد که بیاید مومن بشید تا آقا امام زمان زودتر ظهور کنه ...خاک بر سر ت با اون طرح هسته ای.
اون از تبریک به یکی از کاندیداهای صدراعظمی آلمان که هنوز سر انتخاب شدنش دعواست ... بعدهم میگند خوب چون زن بوده زودتر تبریک گفته...حالا شانس آوردیم که طرف دختر نبوده والا رئیس جمهور تو گهواره بهش تبریک میگفت .
این هم از نطق آتشین حمال خان که اسرائیل رو تهدید به نابودی کرده ..تازه میگه هرکس هم که اسرائیل رو به رسمیت بشناسه تو آتیش قهر امت اسلام میسوزه...خودش کونش سوخته چرا هیچکس داخل آدم حسابش نمیکنه ... می پره پاچه اسرائیل رو میگیره....آخه الاغ .... سعی کن آدم باشی... خود فلسطینی ها میگند به ما یه وجب خاک بدید ...حالا تو کاسه داغتر از آش شدی؟؟؟؟مگه کم همین فلسطینی ها تو جنگ طرف صدام رو گرفتند ....
حالا اگه ما بگیم مصدق چنین و چنان بود میگند طرف ملی گراست...لیبراله ... غرب زده ست ... آقایون عمامه به سر .... به خدا گناه نیست اگه اجازه بدید مختون یه کم هوا بخوره بلکه به کار بیفته... مصدق تو دوره ای که سلطه انگلیس از تسلط امروز آمریکا بیشتر بود .. رفت تو دادگاه لاهه پرونده نفت رو به نفع ایران پیش برد و انگلیس رو محکوم کرد اما این الاغ پر روی بی خاصیت ... رفت تو سازمان ملل ... یه جوری حرف زد و تهدید کرد که اون چند تا کشوری هم که طرفدار ایران بودند ترسیدند و علیه ما رای دادند ... اون هم در مورد پرونده ای که همه میدونند حق با ایرانه اما خوب هنر این مرتیکه همینه که میتونه با چند دقیقه صحبت تمام نظر ها رو علیه ایران بسیج کنه ... من میگم این الاغ را بفرستید آمریکا تا اونجا سیاست رو دنبال کنه و بتونه رئیس جمهور آمریکا بشه ... بلکه این نظراتش بتونه امریکا را به باد بده.
بجز مورد بالا تفاوتهای دیگر به شرح زیر است :
مصدق نه ریش داشت و نه مو ... اما احمدی نژاد هم ریش داره هم مو و هم تا دلت بخواد رو
مصدق یه رئیس داشت ( شاه ) که اون رو هم به خاطر ملت از کشور فراری داد اما این برای خودش صد تا رئیس درست کرده
...اول مصباح که رئیس جمهورش کرده بعدش هم بلاهت وقیح (خامنه ای ) وحالا هم باهنر که هرچی خواهرزاده داشته شده مصدر کار ( خدا برکت بده به مادر باهنر !!! ) و انصار و حوزه و .....
مصدق آنچه رو که داشت (طلاو نفت ) نمیذاشتند بفروشه ولی این آنچه رو هم که نداره ( فروش سوخت هسته ای 30% ارزانتر از بازار جهانی ) حراج میکنه .
مصدق رو حتی دشمنانش قبول داشتند ولی الاغ جان رو حتی دوستانش هم تحویلش نمیگیرند.
مصدق اشراف زاده بود ولی پول نفت رو برای ملتش ملی کرد ولی این فلاکت زده قول پول نفت رو داده ولی تو عملی کردنش زاییده مصدق پشتیبانش ملت بود ولی این باکتری حماقت پشتش به ملته و دلگرمیش به غلامزادگیش .
مصدق ...مصدق بود اما این معلوم نیست کی بوده و کی میخواد باشه .
مصدق بعد از یه عمر مبارزه سیاسی شد نخست وزیر ولی این ویروس رو یه شبه از تو قوطی درآوردند.
مصدق رو با زور اسلحه برکنار کردند اما این رو با زور اسلحه سر کار آوردند
.
Farhad Heyrani

سه‌شنبه، آبان ۰۳، ۱۳۸۴

به خدا شرم آور است

آقای احمدی نژاد .. هرکسی را بهر کاری ساختند
رئیس جمهوری که قواعد سیاست بین الملل را نمیداند
آقای احمدی نژاد که به دلیل وابستگی های پشت پرده و با حمایت
بسیجیان و شورای نگهبان برای ایجاد حکومت اسلامی به شیوه
مصباح یزدی در راس قوه مجریه قرار گرفته ..گویا هنوز نتوانسته
مشاورین خود را از بین افراد کاربلد انتخاب نماید .
هر روز شاهد دسته گلهای این جناب در عرصه های مختلف سیاسی
و اقتصادی هستیم و در این میان آبروی ملت ایران بدست ایشان
حراج می شود.
در آخرین شاهکار رئیس جمهور و تیم مشاورین و مباشرین و معاملین....
احمدی نژاد پیام تبریکی برای انتخاب آنجلا مرکل به عنوان صدراعظم
آلمان فرستاد . در حالی که هنوز مجلس به ایشان رای نداده و بازیهای
سیاسی در آلمان ادامه دارد.
البته با توجه به سابقه ی این جنابان در امر خواب نمایی و مذاکره با
امامان و الهام از امدادهای غیبی.. به نظر میرسد بار دیگر آثار دعاهای
سحری در قضیه نمود پیدا نموده .
به خدا شرم آور است
مطلبی که در
سایت انتخاب آمده را مرور کنید تا ببینید در این مملکت تا چه حد مسئولین از سیاست
خارجی سردرمی آورند . اسف بار است ؟ خیر شرم آور است !!!!
نایب رئیس کمیسیمو سیاست خارجی مجلس :
احمدی نژاد به مرکل .... رئیس جمهور !!!! جدید آلمان تبریک گفته است !!!!
روز ۲ شنبه ۲ آبان مطلبی خواندم در روزنامه آفتاب يزد که توضيحي بود از طرف نائب رئيس كميسيون امنيتِ مالی و سياست خارجي مجلس نسبت به پيام تبريكرئيس جمهور به خانم مركل. اينطور که بنظر مي رسد گويا در اين مملکت حتی از كميسيون سياست خارجي مجلس هم نمی شود توقع داشت که بداند سياست خارج از ايران چگونه است و چه خبری در دنيا هست. جناب آقای رودكي نماينده محترم شيراز فرمودند که تبريك زودهنگام آقای احمدی نژاد به صدراعظم آلمان به خاطره اين بوده که يک خانم به صدراعظمي اعظمی انتخاب شده است.ايشان فرموده اند که اصولا به نماينده انتخاب رياست جمهوری کشورهای دوست در سطحي که توسط مردم انتخاب ميشوند نيز تبريک ميگويند.... اولا رئيس جمهور آلمان آقای Horst Kِhler است و ثانيا نه رئيس جمهور و نه صدراعظم از طرف مردم انتخاب ميشود. يکی از دلايلی هم که هنوز مشخص نيست که چه کسی بلاخره به مقام اعظمی برسد همين است که هيچکدام از احزاب از طرف مردم رای به اندازه کافی نياورده اند که بتوانند مقام صدراعظمی را انتخاب بکنند. در حال حاضر خانم مركل در حال چانه زني با حزب SPD است که بتواند با باج دادن به اين حزب، آراي آنها را هم به دست بياورد که شانس برای صدراعظمی داشته باشد.... به هرحال که هنوز نه به بارِه نه به دارِ.کاشکی نائي رئيس كميسيون سياست خارجي مجلس هم کمی مطالعه ميکردند که اقلا با نحوهِ انتخابات کشور به قول ايشان دوست آشنای بهتری پيدا ميکردند
( نقل از انتخاب )
Farhad Heyrani

چهارشنبه، مهر ۲۷، ۱۳۸۴

هواداران انقلاب



فقط ۱۸ + سال . بعد نگید نگفتم
بار اول این کلیپ را در
سایت ایرانیان دیدم.

بار دوم در سایت هادی خرسندی .

نمیدانم چه برداشتی خواهید داشت اما لطفا اول صدای مونیتور را کم کنید تا فقط

قضاوت با خودتان..اما تمامی کسانی که بازجویی های وزارت اطلاعات را تجربه

نموده اندمیتوانند شهادت دهند همین جملات را تحمل کرده اند البته با چاشنی

کتک و غیره....

Farhad Heyrani

جمعه، مهر ۲۲، ۱۳۸۴

بالا گرفتن مبارزه قدرت


بالا گرفتن مبارزه قدرت

با اوج گرفتن مبارزه برای تصاحب قدرت بیشتر از سوی انجمن حجتیه ای های سابق و وابستگان به مدرسه حقانی فعلی ... جناح بندیها در هیئت حاکمه تغییر نموده و انتقادها علنی و گستاخانه تر شده است .

خامنه ای که گسترش نفوذ شاگردان مدرسه حقانی را در مجلس و قوه مجریه زیر نظر دارد... برای حفظ تاج و تخت خود مجبور شد علیرغم میلش امتیازاتی به باند رفسنجانی بدهد و در قبال آن هاشمی رفسنجانی متعهد شده تا با رقبای دیروزی متحد شود شاید بدین وسیله با توازن قوای سیاسی زمینه حاکمیت ولایت فقیه امروزی برقرار بماند .

تحمیل قالیباف ( ملیجک رهبری ) جهت تصدی شهرداری و بی اعتنایی احمدی نژاد به شهردار و نیز
صحبتهای صریح خاتمی در افشای باند تحجر وهمچنین موضع گیری جسورانه شاگردان و سخنگویان مصباح در قبال خاتمی بازی قدرت در ایران را به مراحل حساس خود نزدیک نموده است .

بی تردید تمامی تلاش باند مصباح برای بدست گرفتن مقام ولایت و تحمیل عقاید متحجرانه حجتیه ای های سابق می باشد .

از دیدگاه اینان دین برای اصلاح انسان نازل شده و حق شریعت بر مردم غیر قابل تفسیر و تردید است . به نظر مصباحیون میبایست برای هدایت مردم از هر وسیله ای ولو خشونت کور ( قتلهای زنجیره ای و منکراتی ... حمله به مراسم و جلوگیری از بیان نظرات دگراندیشان ....) بهره برد.

جای تعجب است که خداوندی که اینان به آن اشاره میکنند بر طبق آیات قرآن به عقل انسان اعتماد نمود و بشر را مختار و آزاد آفرید تا خود خدایش را بشناسد و آنگونه که مصلحت میداند زندگی کند اما اینک گویی این جماعت مصلح اعمال خدایشان شده اند و اشتباه پروردگارشان را تصحیح میکنند . صراحت بیان
در ارجحیت اجرای احکام شرع بر رفع مصائب مردم و حتی معنویات نشان از تعصب دگم این فرقه دارد .

از سوی دیگر باند هاشمی رفسنجانی که قدرت گرفتن هواداران مصباح را به معنی حذف خود از صحنه سیاست و احتمالا تادیب و تنبیه به جهت قصور در رفتار گذشته خود می بینند چاره را در آن یافتند تا با نزدیک شدن به جماعت رقیب دیروزی و رفیق امروزی بتوانند ضمن موازنه قدرت در صحنه سیاست ایران راه را بر استیلای کامل مدرسین و شاگردان مدرسه حقانی ببندند.

با توجه به اینکه ابزار قدرت خامنه ای ( انصار ) کاربرد خود را در این معرکه از دست داده و
حتی پاسداران و تندروهای انصار گرایش بیشتری به تند رویان اسلامی (برای قبضه قدرت) پیدا نموده اند.

عطای قدرت به مجمع تشخیص مصلحت برای نظارت بر قوای سه گانه نشان از ترس روزافزون مقام رهبری در کشوری دارد که بنا به قانون اساسی آن علی الظاهر نباید بر استیلایش در همه شئون تردید داشت . و این از ویژگیهای بازی سیاسی در ایران است !!!

ناهمگونی قانون اساسی و ریخت و پاش مراکز تصمیم گیری بدون نظارت و هماهنگی با یکدیگر اکنون بار دیگر ناتوانی این قانون را برای اداره کشور عیان ساخته است . یعنی همان انتقادی که مخالفین " به تمرکز مطلقه قدرت در شخص رهبر" وارد میدانستند اینک بلای همان رهبر گشته بگونه ای که برای حفظ خود ملزم به ایجاد مراکز کنترل قوا شده .

در این میان مسئله هسته ای و فشار غرب نیز به عنوان اهرم فشار جناح ها بر یکدیگر مورد استفاده قرار میگیرد و هواداران مصباح میکوشند بدون توجه به پی آمد های آن و تنها با سوء استفاده از غرور جریحه دار شده مردم ... عوام را برای فتح سنگرهای قدرت در ایران همراه خود کنند .

تنها تاسف من برای ملتی ست که ناظرند و در انتها باید هزینه سنگین قدرت طلبی های جناح های سیاسی را بپردازند. هرچند شاید این آخرین دور بازی در ایران برای ملایان باشد

Farhad Heyrani

دوشنبه، مهر ۱۸، ۱۳۸۴

ایران و انرژی هسته ای – قسمت دوم

ایران و انرژی هسته ای – قسمت دوم
اورانيوم يكى از عناصر معدنى است كه مى تواند هم به عنوان سوخت براى نيروگاه هاى هسته اى و هم براى ساختن بمب اتم به كار برود. اورانيومى كه از معدن به دست مى آيد يك دست نيست. به عبارت ديگر،همه ى اتمهاى اورانيوم دارى يك وزن نيستند. بعضى از آن ها سنگين تر و بعضى ها از آن ها سبك ترند.همه ى اتم هاى اورانيوم، يعنى چه اورانيوم سنگين و چه اورانيوم نيمه سنگين و چه اورانيوم سبك، در درون هسته ى خود داراى 92 پروتون مى باشند، اما تعداد نوترون هاى آن ها متفاوت است. اورانيوم سنگين، در هسته ى خود، تعداد 146 نوترون دارد. در حال كه اورانيوم نيمه سنگين تعداد 143 نوترون و اورانيوم سبك تعداد 142 نوترون دارد.براى نام گذارى اين سه نوع اورانيوم، دانشمندان تعداد پروتون ها و نوترون هاى آن ها را به اسم اورانيوم اضافه مى كنند. به عنوان مثال، اورانيوم سنگين را به نام اورانيوم-238 يا "يو- 238" (U238)، اورانيوم نيمه سنگين را به نام اورانيوم-235 يا "يو-235"(U235) و اورانيوم سبك را به نام اورانيوم-234 يا "يو-234" (U234)مى نامند.براى سوخت راكتورهاى هسته اى و بمب اتم، اورانيوم نيمه سنگين از همه مناسب تر است، اما در صد آن در سنگ معدن اورانيوم چيزى كمتر از يك در صد است. به طور کلی، اورانيوم سنگين به مقدار زياد يعنى حدود نود و نه و سه دهم در صد و اورانيوم نيمه سنگين به مقدار بسيار كم يعنى حدود هفت دهم در صد و اورانيوم سبك به مقدار فوق العاده جزئى يعنى به مقدار يك صدم در صد، به طور طبيعى، در معدن اورانيوم وجود دارد.اورانيوم نيمه سنگين يا يو-235، عنصر اصلی براى راه انداختن و ادامه يافتن چرخه ى سوخت در راكتورهاى اتمى است. اما، مقدار طبيعى آن، يعنى مقدار هفت دهم در صد،كافى نيست و بايد غلضت اورانيوم نيمه سنگين از هفت دهم در صد به پنج در صد افزايش يابد. عمليات مربوط به افزايش غلظت اورانيوم نيمه سنگين از هفت دهم در صد به پنج در صد را ،اصطﻼحا، عمل "غنى سازى اورانيوم" مى نامند. مهم ترين معدن اورانيوم در ايران، معدن ساغند است كه دويست كيلومترى شهر يزد، قرار دارد. مساحت اين معدن حدود 150 كيلومتر مربع و ظرفيت آن حدود پنج هزار تن است.از نظر فنى، معدن ساغند از دو بخش درست شده است: يكى “ساغند ۱” كه در عمق شانزده مترى از سطح زمين قرار دارد و داراى 750 تن سنگ اورانيوم است. ديگرى “ساغند ۲” كه در عمق هفتاد مترى از سطح زمين قرار دارد و داراى چهار هزار و دويست و پنجاه تن سنگ اورانيوم مى باشد. استخراج از اين معدن دشوارتر است، زير بايد هفتاد متر زمين را بكنند تا به آن برسند. در حا لی كه در “ساغند ۱”، كافى است حدود شانزده متر نقب بزنند تا به سنگ اورانيوم برسنداورانيوم در معدن ساغند، هرگز به صورت خالص يافت نمى شود، بلكه به صورت اكسيد اورانيوم مخلوط با ساير مواد شيميايى در داخل سنگ هاى معدنى وجود دارد. اكسيد اورانيوم (UO2) يا “يو - او - تو” از نظر شيميايى از يك ملكول اورانيوم و دو ملكول اكسيژن درست شده استسنگ اورانيوم خام به رنگ سياه متمايل به قهوه اى است كه جلاى فلزى ندارد و مات و كدر مى باشدايران براى راه اندازى معدن ساغند ازكارشناسان كشورهاى آرژانتين، آلمان، چكسلواكى، مجارستان،و روسيه استفاده كرده است. اما مهمترين نقش را چينى ها مخصوصا پنجاه نفر از كارشناسان موسسه ى تحقيقاتى استخراج اورانيوم در پكن، ايفا كرده اند. در حال حاضر حدود 20 پژوهشگر و 80 مهندس ايرانى در معدن ساغند كار مى كنند كه قرار بوده است تعداد آن ها به 235 نفر برسد(ب) مرحله ى تبديل سنگ خام اورانيوم به كيك زردكارخانه ى توليد كيك زرد اردكان، در سال 1992 ميلادى تاسيس شد. در اين كارخانه، ابتدا سنگ اورانيوم خام را آسياب مى كنند و به صورت پودر در مى آورند. سپس به اين پودر،اسيد سولفوريك اضافه مى كنند. بر اثر اين فعل و انفعال، اكسيد اورانيوم موجود در پودر اورانيوم با اسيد سولفوريك تركيب مى شود و به صورت سولفات اورانيل در مى آيد UO2 + 3SO4 à UO2(SO4)3به اين سولفات اورانيل، حلال هاى مخصوصى اضافه مى كنند تا سر انجام آن را به ماده اى به نام كيك زرد (U3O8)تبديل مى نمايند. اين ماده از نظر شيميايى از سه ملكول اورانيوم و هشت ملكول اكسيژن درست شده است. از اين كيك زرد براى توليد گاز هگزا فلورايد اورانيوم در اصفهان استفاده مى شوداردكان علاوه بر كارخانه ى توليد كيك زرد، دارى معادن اورانيوم نيز مى باشد. معدن ساغند در وسط بيابان و در فاصله ى دويست كيلومترى شهر يزد قرار دارد، اما معدن اردكان در نزديكى شهر و در فاصه ى 35 كيلومترى اردكان قرار دارد. نزديكى معدن به كارخانه دو مزيت عمده دارد: يكى آن كه در هزينه ى حمل و نقل سنگ معدن صرفه جويى مى شود و ديگر آن كه آسان تر مى توان براى كادر فنى و خدماتى خانه هاى سازمانى ساخت. به همين علت، به نظر مى رسد كه از چند سال پيش، عمليات استخراج اورانيوم از معدن اردكان نيز آغاز شده است.***ج) مرحله ى تبديل كيك زرد به گاز هگزا فلورايد اورانيومدر كارخانه ى توليد گاز اورانيوم در اصفهان، ابتدا كيك زرد را در اسيد نيتريك حل مى كنند. بر اثر اين عمل، ماده اى به نام نيترات اورانيوم UO2(NO3)2 توليد مى شود. پس از جدا كردن نيترات از اين ماده، اكسيد خالص اورانيوم (UO2) به دست مى آيبه اين اكسيد خالص اورانيوم ماده اى به نام هيدروژن فلورايد اضافه مى كنند. بر اثر اين عمل، اورانيوم با فلورايد تركيب مى شود و ماده اى به نام اورانيوم تترا فلورايد توليد مى گردد UO2 + 4HF à UF4 + 4H2O در سال 1998 ميلادى مذاكرات محرمانه اى بين مقامات ايران و چين براى خريد صد ها تن ماده ى هيدروزن فلورايد براى استفاده در مركز تحقيقات اتمى اصفهان انجام شد كه از سرنوشت و نتيجه ى آن اطلاعى در دست نيستسرانجام به گاز اورانيوم تترا فلورايد، گاز فلوراين ( F2) اضافه مى كنند. بر اثر اين فعل و انفعال، گاز هگزا فلورايد اورانيوم تولید می شود . این گازهگزا فلورايد اورانيوم UF4 + F2 à UF6 [ همان گازی است که برای عملیات نیروگاه نطنر مورد نیاز است. بنابراین أن را از اصفهان به نطنز مى فرستند تا در طبله هاى چرخان آن جا، غنى شودبا توجه به مطالب بالا، مشاهده می شود که دولت ایران برای غنی کردن اورانيوم در نطنز، نقشه ی گسترده ای کشیده است و مقدمات کار را به خوبی فراهم کرده است. یعنی ابتدا سنگ اورانيوم خام را ازمعدن ساغند استخراج می کند. سپس سنگ اورانيوم خام را در اردكان به كيك زرد تبدیل می کند. آن گاه، كيك زرد را در اصفهان به گاز هگزا فلورايد اورانيوم تبدیل می کند. و سرانجام، گاز هگزا فلورايد اورانيوم را در نطنز غنى می کند اورانيوم غنى شده، به چه كار مى آيد؟سوالی که در این جا پیش می آید این است که این گاز اورانيوم غنى شده، به چه كار مى آيد؟ در پاسخ به این سوال باید گفت که می توان این گاز را به اورانيوم جامد تبدیل کرد. به این ترتیب که پس از آن كه گاز اورانيوم در نيروگاه نطنز غنى شد، آن را به آزمايشگاه جابر بن حيان در مركز تحقيقات اتمى تهران مى فرستند. در اين آزمايشگاه، گاز غنى شده ى هگزافلورايد اورانيوم را با كلسيم مخلوط مى كنند. در اثر اين عمل، فلز اورانيوم به وجود مى آيد كه به آن اصطلاحا ميله ى اورانيوم مى گويندUF6 + 3Ca à U + 3CaF2اگر غلظت اورانيوم نيمه سنگين و يا “يو_235” در ميله ى اورانيوم حدود پنج در صد باشد مى توان از آن بر عنوان سوخت در نيروگاه اتمى بوشهر استفاده كرد. اما اگر غلظت اورانيوم نيمه سنگين در ميله ى اورانيوم حدود نود در صد باشد مى توان با آن بمب اتم ساخت. به همين علت دولت هاى غربى حساسيت زيادى نسبت فعالیت های اتمی ایران دارند و به احتمال قريب به يقين نمى گذارند كه ايران صاحب تكنولوزى اتمى بشود. با اين حساب، مليون ها دﻻرى كه در اين راه سرمايه گذارى شده است،ً بر باد خواهد رفت و صدها تكنيسين و كارشناسى كه براى اين كار تربيت شده اند، از كار بيكار خواهند شد و به خيل عظيم بيكاران ايران خواهند پيوستعمليات مربوط به افزايش غلظت اورانيوم نيمه سنگين از هفت دهم در صد به پنج در صد را ،اصطﻼحا، عمل "غنى سازى اورانيوم" مى نامند. براى اين كار از دستگاهى به نام "سانتريفيوژ گازى" استفاده مى كنند.سانتريفيوژ گازىدستگاه سانتريفيوژ گازى از تعداد زيادى طبل هاى مخصوص درست شده است كه با سرعت زياد دور خود مى چرخند. اورانيوم را،ابتدا، به صورت گاز هگزافلورايد اورانيوم یا"يو اف6 " (UF6) در مى آورند و آن را در اولين طبل چرخان وارد مى كنند. اين طبل به دور خود مى چرخد و بر اثر اين چرخش، نيروى گريز از مركز ايجاد مى شود. اتم هاى سنگين تر اورانيوم يعنى (يو- 238) در اطراف اين طبل و اتم هاى سبكتر يعنى يو-235 در مركز اين طبل متمركز مى شود. گازى را كه در مركز اين طبل جمع شده است و در صد بيشترى از اورانيوم نيمه سنگين را دارد، وارد طبل ديگرى مى كنند. اين طبل دوم نيز با سرعت به دور خود مى چرخد و باعث مى شود كه اتم هاى سبكتر، بيش از بيش، در مركز طبل متمركز شوند. دوباره، گازهایی را كه در مركز اين طبل جمع شده است، وارد طبل سوم مى كنند و اين عمل را همچنان با طبل چهارم و پنجم و الی آخر تكرار مى كنند تا سرانجام، غلظت اورانيوم نيمه سنگين يا "يو-235" در طبل آخرى به حدود پنج در صد برسد. به اين ترتيب سوخت مناسب براى راكتورهاى اتمى فراهم مى شود. كلمه ى سانتريفيوژ، در لغت، به معناى چيزى است كه به سرعت دور خود مى چرخد. كلمه گاز نيز اشاره به اين موضوع مى كند كه از اورانيوم به صورت گاز در اين دستگاه استفاده مى شود. اورانيوم جامد را نمى توان مستقيما وارد اين آن دستگاه كرد. اورانيومى را كه از معدن استخراج مى كنند. به صورت كلوخه مخصوصى است كه به آن "كيك زرد" مى گويند. اين كيك زرد را به صورت گاز هگزافلورايد يا "يو اف ۶" در مى آورند و سپس آن را وارد دستگاه سانتريفيوژ مى كنند.نيروگاه نطنزدولت ايران چندين سانتريفيوژ گازى در منطقه ى نطنز احداث كرده است. اين عكس در تاريخ هفتم فوريه سال 2003 گرفته شده است.
در قسمت چپ و باﻻى عكس، فلشى ديده مى شود كه محل مونتاژ كردن فطعات دستگاه سانتريفوژ را نشان مى دهد.در قسمت چپ و يايين عكس، ساختمانى ديده مى شود كه حدود 200 سانتريفوژ در آن جا نصب شده است. از اين ساختمان به عنوان كارخانه ى آزمايشى و يا "پايلوت پﻼن" استفاده مى شود.در قسمت راست و باﻻى عكس، دو فلش سفيد مشاهده مى شود كه زير زمين هاى مخصوص دستگاه هاى اصلی سانتريفيوژ را نشان مى دهد.در سمت راست و پايين عكس، فلش ديگرى وجود دارد كه ساختمان هاى مربوط به پشتيبانى و تعميرات دو سانتريفيوژ اصلی را نشان مى دهد.بمب اتماولين قدم براى ساختن بمب اتم، غنى كردن اورانيوم است. از همان سانتريفيوژى كه اورانيوم را تا پنج در صد غنى مى كند، مى توان براى افزايش غلظت اورانيوم، به نحوى كه قابل استفاده در بمب اتم باشد استفاده كرد. اگر تعداد طبل هاى سانتريفيوژ گازى را افزايش دهند، مى توانند غلظت اورانيوم نيمه سنگين را به حدى برسانند كه براى ساخت بمب اتم مناسب باشد.برای تولید بمب اتم وجود پلوتونیوم ضروری ست .براى توليد پلوتونيوم احتياج به تاسيسات مخصوصى نيست. اين فلز به طور خود به خود، در نيروگاه هاى توليد برق مانند نيروگاه بوشهر كه با سوخت اتمى كار مى كنند توليد مى شود. فلز پلوتونيوم در خاكستر كوره ى اتمى اين نيروگاه وجود دارد و كافى است تا آن را از اين خاكستر جدا كرد. به همين علت است كه روسيه اصرار دارد كه خاكستر اتمى نيروگاه بوشهر را از دولت ايران تحويل بگيردراه حل اول، اين است كه ابتدا اورانيوم را در سانترى فوژ هاى نطنز تا حد مجاز پنج در صد، غنى كنند و سپس اين اورانيوم غنى شده را در نيروگاه هايى مانند نيروگاه بوشهر كه با آب معمولی خنك مى شود، بسوزانند. سرانجام، از خاكستر و سوخته ى اورانيوم، فلزديگرى به نام پلوتونيوم را استخراج كنند. از اين فلز مى توان به جاى اورانيوم در ساختن بمب اتم استفاده كردراه حل دومراه حل دوم، این است که اورانیوم را بدون آن که غنى کنند در نيروگاه هايى كه با آب سنگين كار مى كند، بسوزانند و سپس از خاكستر و سوخته ى اورانيوم، فلز پلوتونيوم را استخراج كنند. گرچه در اين جا ديگر نيازى به اورانيوم غنى شده وسانترى فوژهاى نطنز نيست، اما در عوض، دولت ايران احتياج دارد كه يا آب سنگين را از خارج وارد كند و يا آن كه آن را در داخل ايران توليد نمايد. به علت نظارت شديدى كه بر خريد و فروش آب سنگين در بازارهاى بين المللی وجود دارد، گزينه ى منطقى، راه اندازى كارخانه ى توليد آب سنگين در داخل كشور استسوال چگونه پلوتونيوم، به طور خود به خود، در نيروگاه بوشهر توليد مى شودنيروگاه بوشهر يك نيروگاه توليد برق است. با اين تفاوت كه در كوره ى آن به جاى نفت، از سوخت اورانيوم استفاده مى شود. اورانيومى كه در اين سوخت به كار مى رود، يك دست نيست. قسمت اعظم آن يعنى نود و پنج در صد آن ، از اورانيوم سنگين (يو 238) و مابقى، يعنى چيزى حدود پنج در صد از آن، از اورانيوم نيمه سنگين (يو235) تشكيل شده است. اما همين اورانيوم نيمه سنگين، در هنگام سوختن از خود ذراتى به نام نوترون ايجاد مى كند كه اگر به اتم هاى اورانيوم سنگين (يو 238) اصابت كنند، باعث به وجود آمدن فعل و انفعال شگفت انگيزى مى شود كه بى شباهت به اعمال كيمياگران قرون وسطى نيست. در اين فعل و انفعال فيزيكى، اورانيوم سنگين 238 كه فلز تقريبا بى خطرى است به پلوتونيوم 239 كه فلز بسيار خطرناكى است تبديل مى شود. به عبارت ديگر، در كوره ى اتمى نيروگاه بوشهر، مس وجود اورانيوم سنگين كه ارزش چندانى ندارد به لطف اكسير نوترون، به طلاى پلوتونيوم 239 تبديل مى شود. پلوتونيوم 239، گنجى است كه در دل خاكستر كوره هاى اتمى، پنهان است، گنجى كه با آن مى توان عالى را به آتش و خون كشيدهمان طور كه مى دانيم، هسته ى اورانيوم سنگين داراى 92 پروتون و 146 پروتون است. هنگامى كه يك نوترون از اورانيوم نینه سنگین، به اين هسته ى سنگين اصابت مى كند، تعداد نوترون هاى آن موقتا از 146 به 147 افزايش مى يابدافزايش نوترن ها باعث مى شود كه هسته ى اورانيوم سنگين تعادل خود را از دست بدهد. براى آن كه هسته ى اورانيوم تعادل خود را مجددا به دست بياورد، دوعدد از نوترون ها ى آن به پروتون تبديل مى شود. يعنى از تعداد نوترون هاى آن، دو عدد كم مى شود و شماره ى آن ها به 145 كاهش يابد و در عوض، به تعداد پروتون ها ى آن ، دو عدد اضافه مى گردد و شماره ى آن ها به 94 عدد افزايش مى يابداين كاهش در نوترون ها و افزايش در پروتون ها باعث مى شود كه اورانيوم سنگين 238 تبديل به فلز خطرناكى به نام پلوتونيوم 239 شود كه 94 پروتون و 145 نوترون دارد. در هر چهارهزار كيلو گرم خاكستر اورانيوم سنگين، مقدار يك كيلو پلوتونيوم 239 وجود داردقدم بعدى، استخراج پلوتونيوم از خاكستر اورانيوم است. اما از آن جا كه نيروگاه اتمى بوشهر هنوز آغاز به كار نكرده است، ايران از كجا خاكستر اورانيوم به دست مى آورد تا از آن براى استخراج پلوتونيوم استفاده كند؟ در پاسخ به اين سوال بايد گفت كه آمريكا يى ها در زمان شاه ، در سال 1967 ميلادى، يك راكتور تحقيقاتى اتمى به طرفيت پنج مگا وات براى دانشگاه تهران ساختند كه از آن زمان تا كنون در مركز تحقيقات اتمى دانشگاه تهران مشفول به كار است. اين راكتور اتمى كه در منطقه ى امير آباد تهران قرار دارد، با سوخت اورانيوم كار مى كند و دولت ايران احتماﻻ از اين خاكستر براى استخراج پلوتونيوم 239 استفاده مى كند. در تصوير زير، عكسى از راكتور اتمى تحقيقاتى دانشگاه تهران نشان داده شده استتصوير ۳ - راكتور تحقيقاتى دانشگاه تهران، امير آباد، تهران، كه در خاكستر كوره ى آن پلوتونيوم وجود دارد
اما عمليات مربوط به جدا كردن پلوتونيوم از خاكستر اورانيوم در ايران در كجا انجام مى شود؟ در پاسخ به اين سوال بايد گفت كه مهم ترين مركز براى استخراج پلوتونيوم، احتماﻻ آزمايشگاه اتمى جابر بن حيان در تهران است كه وابسته به مركز تحقيقات اتمى دانشگاه تهران مى باشد. در تصوير زير، عكسى از محل احتمالی آزمايشگاه اتمى جابر بن حيان در تهران نشان داده شده استتصوير ۴- آزمايشگاه اتمى جابر بن حيان در تهران دولت هاى غربى ادعا مى كنند كه دولت ايران، با استفاده از راكتور تحقيقاتى ساخت آمريكا ، توانسته است در آزمايشگاه اتمى جابر بن حيان به فن آورى مربوط به روش استخراج پلوتونيوم دست يابد و اكنون براى به دست آوردن خاكستر اتمى به مقدار زياد، سفارش تكميل و ساخت بيروگاه اتمى بوشهر را به روسيه داده است. دولت ايران، اين اتهام را رد مى كند و مدعى است كه هدف او استفاده ى صلح جويانه از اتم است. روسيه اصرار دارد كه دولت ايران زباله ها ى اتمى نيروگاه هسته اى بوشهر را به روسيه باز گرداند. دولت ايران مى گويد كه "خاكستر اورانيوم" را مجانى بر نمى گرداند، اما حاضر است آن را به روسيه بفروشد. دولت روسيه حاضر به خريد خاكستر اورانيوم نيست و در عوض براى دفن زباله هاى اتمى در خاك روسيه تقاضاى حق انباردارى مى كند. به هرحال، دولت روسيه تا مطمئن نشود كه مى تواند خاكستر اورانيوم را از دولت ايران پس بگيرد، پروژه ى بوشهر را تمام نخواهد كرداما، توليد پلوتونيوم در ايران منحصر به نيروگاه بوشهر نيست و مى توان آن را به روش آسان ترى در نيروگاه اتمى اراك نيز توليد كردراكتور اتمى اراكايران در مراحل پايانى طراحى يك راكتور اتمى چهل مگا واتى در اراك است كه با اورانيوم خام و آب سنگين كار مى كند. عمليات ساختمانى راكتور اراك قرار است در سال 2009 ميلادى به پايان برسددولت ايران ادعا مى كند كه هدف از ساختن اين راكتور، توليد ايزوتوپ هاى اتمى براى استفاده در پزشكى و كشاورزى است. اما آزانس بين الملی انرزى اتمى نگران توليد پلوتونيوم در نيروگاه اراك است. علت اين نگرانى نيز اين است كه در نيروگاه اراك مانند نيروگاه بوشهر از اورانيوم براى سوخت استفاده مى شود و همان طور كه در مقاله پيش نشان داديم، اورانيوم سنگين 238 مى تواند تبديل به فلز پلوتونيوم 239 شود. مزيتى كه نيروگاه اراك نسبت به نيروگاه بوشهر دارد اين است كه نيروگاه اراك با آب سنگين كار مى كند، و به همين علت مى تواند از اورانيوم معمولی و غنى نشده استفاده كند و احتياجى به تاسيسات پر هزينه ى غنى سازى اورانيوم نطنز ندارد. در حالی كه نيروگاه بوشهر با آب سبك كار مى كند و به همين علت بايد در كوره هاى آن از اورانيوم غنى شده استفاده كرد و اين امر مستلزم غنى كردن اورانيوم به مقدار پنج در صد استنيروگاه اراك، مى تواند سالی هشت تا ده كيلوگرم پلوتونيوم توليد كند كه براى ساختن يك يا دو بمب اتم در سال كافى است. البته براى اين كار بايد خاكستر كوره ى اتمى اراك به مراكزى مانند آزمايشگاه اتمى جابر بن حيان در تهران فرستاده شود تا در آن جا فلز پلوتونيوم از خاكستر اورانيوم جدا شود. ما در مقاله پيش راجع به اين آزمايشگاه سخن گفتيم و در اين جا از تكرار آن پرهيز مى كنيم. اما به جاى آن، به مساله ى توليد آب سنگين در ايران مى پردازيم.كارخانه ى توليد آب سنگين در اراكگفتيم كه راكتور اتمى اراك با آب سنگين كار مى كند. براى تهيه ى آب سنگين دو راه وجود دارد. يا بايد آب سنگين را از كشورهاى خارجى خريدارى كرد و يا بايد آن را در داخل ايران توليد نمود. چهار كشور يعنى آرژانتين، كانادا، هند، و نروژ از بزرگ ترين صادر كنند گان آب سنگين در جهان مى باشند، اما خريد آب سنگين از اين كشورها احتياج به كسب مجوز مخصوص از آژانس بين الللی انرزى اتمى دارد كه به آسانى به دست نمى آيد. دولت ايران به جاى خريد آب سنگين، مشفول احداث كارخانه اى در اراك با ظرفيت توليدِى، صد تن آب سنگين در سال استتصوير ۱- كارخانه ى توليد آب سنگين در اراك، 150 مايلی جنوب غربى تهراندر تصوير باﻻ، كارخانه ى توليد آن سنگين در اراك نشان داده شده است. همان طور كه در اين عكس هوايى مى بينيد، يك حصار بزرگ دورتادور محوطه ى اين كارخانه كشيده شده است. در داخل اين حصار بيرونى، حصار ديگرى با برج هاى ديده بانى به چشم مى خورد. تاسيسات اصلی توليد آب سنگين در داخل اين حصار دوم قرار داردآب سنگين در طبيعت به مقدار تقريبا يك دهم در صد وجود دارد. يعنى نود و نه مميز نود و نه درصد آب رودخانه ها و درياها از آب معمولی و فقط مقدار بسيار ناچيزى از آن از آب سنگين درست شده است. براى توليد آب سنگين معموﻻ از روش تبخير و تقطير استفاده مى كنند. چون نقطه ى جوش آب سنگين باﻻ تر از نقطه ى جوش آب معمولی است مى توان با اين روش آن را از آب معمولی جدا كردآب معمولی از يك اتم اكسيژن و دو اتم هيدروژن درست شده است. درحالی كه آب سنگين، از يك اتم اكسيژن و دو اتم "دئوتريوم" (Deuterium) تشكيل شده است . اتم دئوتريوم مانند اتم هيدروژن است با اين تفاوت كه در هسته ى آن يك نوترون اضافى وجود دارد. اين نوترون اضافى باعث مى شودكه "دئوتريوم" ده در صد از هيدروژن سنگين تر باشد. با اين حساب، آب سنگين ده در صد از آب معمولی سنگين تر است. يعنى اگر يك ليتر آب معمولی يك كيلوگرم وزن داشته باشد، يك ليتر آب سنگين حدود يك كيلو و صدگرم وزن داردبهر حال به نظر میرسد تصمیم ایران برای در دست داشتن چرخه سوخت هسته ای جدی است اما چرا جهان با این خواسته به ظاهر مشروع مخالفت میکند و دلایل عدم دسترسی آزانس به اماکن مخصوصتولید بمب اتم و نیز هدف اصلی سیاسیون ایران از پرداخت هزینه های هنگفت برای دستیابی به چرخه سوخت هسته ای را در مطلب آتی اشاره خواهم کرد.

سه‌شنبه، مهر ۱۲، ۱۳۸۴

خامنه ای و انرژی هسته ای


خامنه ای و انرژی هسته ای


روزی که امیر عباس هویدا از مجلس شورای ملی رای اعتماد گرفت

در پاسخ به این سوال که برنامه کابینه شما چیست ؟ گفت : هدف دولت

من اجرای منویات اعلیحضرت شاهنشاه آریامهر است .

هویدا به این گفته ی خود وفادار ماند و به مدت 13 سال بر مسند نخست -

وزیری رژیم آریامهری تکیه زد . و سرانجام مزد این خوش خدمتی را

در دوران انقلاب مردم از شاهنشاهش گرفت .

ساواک هم مخالفان رژیم را سرکوب میکرد تا شاه فارغ از دگراندیشان

اهداف خود را برای رساندن ایران به دروازه های تمدن بزرگ دنبا ل کند .

هرچند ایران را نه به آن دروازه ها که به درب حوزه علمیه قم سپرد !!!

حداد عادل هم پس از انتخاب به عنوان رئیس مجلس رژیم اسلامی در

پاسخ به خبرنگاری که پرسیده بود اهداف مجلس هفتم چیست ...گفته بود :

برنامه مجلس هفتم تبدیل فرامین رهبری به قوانین است !!!!

حداد عاد ل نیک دریافته بود برای استمرار حضور در عرصه سیاست

ایران میبایست مراتب بندگی خود را به رهبری مورد تاکید قرار دهد.

هیچ کس از رئیس مجلس توضیح نخواست که فرامین رهبری حکم حکومتی

بوده و جایگاهش بالا تر از مصوباتی ست که به یک کرشمه شورای نگهبان

دود میشود .

بیان این دیدگاه از گذشته تا بحال اعلام علنی حکومت مطلقه و تک اندیشی ست .

رژیم بی بدیل ولایت مطلقه فقیه بر آن بود تا کلیه نیروهای ناهمگون را از مصادر

حکومتی حذف و دست پرورده های اندیشه ی مدرسه حقانی را جایگزین نماید .

در این راه هیچ موردی را به قضا و قدر نسپرد . حتی مواردی را هم که مردم

میبایست انتخاب میکردند را بازیگردانی نمود و افراد طرد شده از سوی ملت را

در پست های کلیدی دیگری ابقا کرد ( امثال لاریجانی و قالیباف و...) .

خلف ساواک هم در این زمانه انصار حزب اله هستند که بدلیل عدم وابستگی

اثباتی و سندی به دولت یا نهاد های حکومتی از پاسخگویی معاف شده اند.

هرچند تمامی اعضا و رهبران این جماعت به اصطلاح لباس شخصی

شناخته شده اند و حتی ارگان رسمی اینان تبلیغ مرام و تهدید علنی مخالفان را

اعلام مینماید اما بواسطه وابستگی علنی ولی غیر اثباتی به رهبری از گزند

قانون در امان هستند .

مهره های جدید پس از تثبیت حضور به دستبوسی و دست لیسی رهبر شتافتند

تا بنا بر صلاحدید مشاوران خود بگونه ای آشکار سر سپردگی به نظام فرد گرا

را فریاد کنند . تفاوت شاه و خامنه ای شاید در این باشد که خامنه ای بر خلاف

شاه علاقه ای به افکار عمومی دنیا ندارد و تنها به دنبال رهبری جامعه جهانی

اسلامی ست . هرچند که اکثریت قاطع مسلمانان بدلیل اعتقادات مذهبی ( تسنن )

تکذیب گر اصل امامت هستند چه رسد به ولایت مطلقه فردی که اعتبار علمی

( دینی ) او مورد تمسخر موافقان و مخالفانش قرار گرفته .

طمع دستیابی به سلاح هسته ای دقیقا در همین راستا دنبال میشود چرا که اساس

تفکر آخوندی بر تزویر و مردم فریبی در وهله اول و تطمیع و تهدید در گام بعدی

و نهایتا حذف و سرکوب دگراندیشیان استوار گشته ... تئوریسین های این نظام

بر این باورند به شرط دارا بودن سلاح هسته ای میتوانند تمامی دول اسلامی را

با چماق بمب اتمی با خود همراه کنند و نیز سپر دفاعی مطمئنی در برابر دخالت

خارجی بوجود آورند . در زمینه داخلی هم حذف نیروهای مخالف را به روش های

مختلف در دستور کار دارند . رژیم بلاهت وقیح چاره ای جز دستیابی به سلاح

هسته ای ندارد. در مقاله آتی ابتدا به زبانی ساده انرژی هسته ای و توان و امکانات

ایران را مورد بررسی قرار داده و سپس دلائل عدم دسترسی بازرسان به اماکن

ساخت این سلاحها در ایران را آشکار خواهم کرد .

فرهاد حیرانی

Free counter and web stats