000

پنجشنبه، فروردین ۰۸، ۱۳۹۸

ببر ، جرم : زیبایی

.
Diese jagen die Tiger auf Grund ihrer schönen Haut. Da ihr Fleisch jedoch nicht zum Verzehr geeignet ist, wird der Leblose Körper nach dem Entfernen der Haut zurückgelassen. Dabei ist es 
keine Seltenheit, dass die Jungen des Tiers in der Nähe der Leiche sind.


Meine Mutter , meine Mutter habt ihr umgebraucht
meine Augen haben's gesehen , aber es nicht geglaubt

versuche herauszufinden , eine Antwort für die Tat
als ich mich versteckt habe , unter einem Strauch

meine Mutter hat kein Delikt , kein Irrtum hat sie gemacht
außer Schönheit, außer Schönheit, außer Schönheit ihrer Haut !

diese Welt gehört allen , sie gehört euch und uns
solange wir leben , ist Leben nicht umsonst

der letzte Blick Ihrer noch geöffnete  Augen
wollten meinem zitternden Körper vielleicht sagen

sei nicht mehr traurig , in diesem Schönen Wald
sie bringen dich zu mir , später oder bald
..........
wir treffen uns wieder , aber bestimmt nicht hier
wir treffen uns wieder , aber bestimmt nicht hier

in einer Stadt , wo Leben seelenlos ist,
wenn du ein bisschen größer sein wirst

unter den Menschen , Prahlerin und Prahler
bin ich auf einer Schulter , du auf ein anderer !






ببرها شاید زیباترین موجود کره آبی ما باشند که متاسفانه نسل آنها رو به انقراض است. 
قتل ببرها هیچ توجیه منطقی ندارد که تنها دلیل شکار آنها ، پوست زیبا و ابهت توام با ظرافت آنهاست . انسانهایی که ضعف و زبونی خود را با پوشش پوست ببرها جبران می کنند !
حکایت زیر را ببر کوچکی نقل می کند که شاهد شکار مادر بدست شکارچیان ست !

ببر ، جرم : زیبایی !


مادرم را می کشید یا خویشتن ؟ (1)
پیش چشمان و تن لرزان من !
من به زیر بوته ها پنهان شدم 
تا که شاید پاسخی پیدا کنم :
این زمین مال من و مال شماست
بودن ما ضامن شور و بقاست

مادرم را می کشید ، 
تا که پوستش را ز گوشتش برکنید ؟
تا بجای شور و عشق مادری ،
کودکش بر لاشه اش مهمان کنید ؟

من به زیر بوته ها پنهان شدم
تا که شاید پاسخی پیدا کنم

دردمند و بی رمق چشمان باز مادرم
حرف ها می زد با نگاه مانده ام
گوئیا می گفت در هر لحظه فاش
کودکم  ! ، غمگین مباش

وعده ی دیدار ما بس دور نیست
در همان شهری ست ، که بی روح ست زیست
آن زمانی که سخن گوید زنی ، با دلبری
من به روی دوش اویم ، تو به دوش دیگری !

این زمین مال من و مال شماست
بودن ما ضامن شور و بقاست
--------------------------------------------
1. حرف اضافه "را" ( علامت مفعول مستقیم ) که قاعدتا میبایست پس از " خویشتن " می آمد ، بدلیل تنگی شعر و جفنگی شاعر ، خورده شده ، دنبالش نگردید

چهارشنبه، اسفند ۲۹، ۱۳۹۷

حدف عادل فردسی پور


یعنی نباید هیچکسی در این کشور محبوب باشه ، همه باید سر به زیر و مطیع باشند و به به و چه چه بگویند و الا غیر خودی محاسبه  می شوند
کشتی انقلاب شده یک قایق کوچک ، جا برای هیچ کسی نیست
امروز باید ورزشکاران از عادل حمایت کنند ، مردم نباید اجازه دهند جوانکی که بیش از بی تجربه بودن ، بی خرد است (مدیر شبکه 3 ) ، میل خود را به خواسته مردم ارجحیت دهد تا خودنمایی کند
کاش همه ورزشکاران ، همه هنرمندان صدا و سیما را تحریم کنند
این دیگر نه کار دشمن است و نه ربطی به سوریه و فلسطین دارد ، اینبار شوق و ذوق مردم نشانه گیری شده تا دستور دهند وظیفه ما جز گریه و عزا چیزی نیست
مقابله احمقانه با یک برنامه ورزشی می رود تا به چالشی اجتماعی تبدیل شود
عادل باید بماند تا یاد بگیرند کم کم به خواسته مردم توجه کنند
احمق ها اینبار هم منبع درآمد خود را نشاه رفته اند تا بگویند اگر ترامپ هم برایشان برنامه ریزی میکرد نمی توانست مثا اینها تیشه به ریشه خود زنند که در هر امری قربانی کردن آرزوهای مردم را هدف قرار داده اند

Free counter and web stats