000

یکشنبه، آذر ۲۹، ۱۳۸۸

آیت الله منتظری ، نماد وفا به عهد ، سمبل گذر از واقعیت برای افشای حقیقت

آیت الله منتظری زمانی که فقط یک گام تا بدست گرفتن قدرت مطلقه در ایران فاصله داشت ، از ظلم کناره گرفت تا همراه ملت مظلوم بماند .
زمانی که تیغ ها تشنه خون بودند ، سینه را ستبر کرد تا جنایات حکومت فاش کند . عبایش ابا از ظلم داشت . عمامه اش نشان علامه بود تا عمله ( ی حکومتی ) .
صراحت لهجه اش تیغی بود در گلوی حکومتی تشنه به خون . واهمه از مردم هوادارش ، اوهام حاکمان را نقش بر آب می کرد . او شاید تنها مرجع شیعه بود که از حقوق بهاییان دم زد و از ظلم بر آنها فریاد برآورد .
بی پرده از نقش وزارت اطلاعات برای اعلام مرجعیت خامنه ای سخن گفت و صلاحیت او را برای فتوا رد نمود .
زمانی که خمینی را در حد معصوم بالا می بردند و سخنانش را همچون آیات قرآن سرلوحه قرار می دادند ، به افشای جنایات خمینی پرداخت و او را از قتل زندانیان برحذر داشت . شجاعتی که حتی امروز نزد منتقدان داخلی حکومت و آنانی که ادعای رهبری جنبش مردمی را دارند یافت نمی شود .
تیغی که در روز روشن و در ملا عام خون می ریزد و تیغداری که خون کودک و جوان پیر می نوشد از روبرو شدن با او پرهیز می کردند که او را قلوب مردم محافظت می کردند .
هرچند منتظری هم یک روحانی بود و معتقد به بسیاری از آنچه که امروز ، روز آن نیست ، اما هرکس با هر اعتقاد و دیدگاهی اگر برای ملت و آزادی مردم سینه ستبر کند ، یک قهرمان است .هرکس که برای دفاع از حقوق مردم از حقوق خود بگذرد ، یک قهرمان است . هرکس که حقیقت را بر واقعیت ترجیح دهد و برای افشای حقیقت از امتیازات واقعی ( و در دسترس ) بگذرد ، یک قهرمان است . هرکس که برای خون مردمش بیش از قدرت مطلقه و ثروت بی کران ارزش قایل شود یک قهرمان است .
و منتظری قهرمان مردم بود .

۱ نظر:

مجید کاووسی گفت...

منتظری در سال ۶۷ برخلاف خمینی، صف خودش را از قاتلانِ مردم جدا کرد و تا آخرِ عمر در کنارِ مردم ماند. سلام بر او

Free counter and web stats